eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان کمک می کند به رنجهایت عادت کنی، زمان کمک می کند صبور باشی زمان ثابت میکند که برای چه کسانی ارزش واقعی داشته ای و چه کسانی ماندند با تو اگر چه بارها رنجاندی و رنجاندند... در این عصر یخبندان و زمانه ی مصلحت ها و منفعت ها و کسالت ها و بی حوصلگی ها ، اگر کسی در کنارت ماند ، فرشته ای ست که از سوی خداوند برای آرامشت آمده است. اگر بود ، اگر داشتید ، روی چشمانتان نگهش دارید. روزگار روزگارِ رفتن است و نماندن...!! پس توسعی کن بمانی و نرنجانی متفاوت باش بمان و نرنجان •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔅 #پیامبر خدا صلى الله عليه وآله: ✍️ لَو أنّ السَّماواتِ و الأرضَ كانَتا رَتقا على عَبدٍ ثُمّ اتَّقَى اللّهَ، لَجَعَلَ اللّهُ لَهُ مِنهُما فَرَجا و مَخرَجا 🔴 اگر آسمان‌ها و زمين در برابر بنده‌اى سر به هم آورند و آن بنده تقواى خدا پيشه كند، حتماً خداوند از ميان آن دو، شكاف و راه خروجى برايش قرار خواهد داد. 📚 بحارالانوار جلد ۶۷ صفحه ۲۸۵ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
, 🌹 حجت‌الاسلام پناهیان : بهتر است باور کنیم قبل‌از خلقت آدم، دشمـن او یعنی ابلیــس به دنیــا آمده است، و ما در طــول زندگـــے در حال نبرد با دشمــن خود هستیـم. بی‌خبری از وجود دشمــن، دشمنــان ما را با ما مهربان نمی‌ڪند. و فرار از دشمن، ما را نجــات نمی‌دهــد. باید بایستیــم و مبارزه ڪنیم تا پیــروز شویــم. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 گفتمش نقاش را از غربت زهرا بكش، گريه كرد و باقلم يك چادرخاكي كشيد گفتمش پس غربت زهرا كجاي نقش بود؟ ناله كرد و زير چادر غنچه ای پر پر کشید🥀 📚 @Dastan 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 این کلیپ را ببینید تا بفهمید چقدر مان کردند!! مساحت به اندازه ۲۲ کشور دنیاست میتوانیم دنیا را کنیم! ✖️به لیست انگلیسی رای ندید! 🎙 حجت الاسلام امینی 📚 @Dastan 📚
✨﷽✨ ✅ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ … ✍ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ . 🔹ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ . 🔺دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ 🔅امام علی علیه السلام فرمود: ناامیدی، صاحب خود را می کشد. 📚غرر الحکم، ح 6731 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#تـوقــع_از_دیگــران ✍پســـری ازمادرش پرسید: چگونه می‌توانم برای خـودم زنی لایق پیدا ڪنم مادر پاسخ داد: نگران پیدا ڪردن زن لایــق نـباش روی مـــردی لایق شــدن تمـرڪز ڪن! 🔺حڪایت خیلی از ماهـــاست ڪه هنوز آدم لایقی نشدیم دنبال همسر خـوب و لایــق میگــردیم..! 👌همـون آدمی باش ڪه از همـسرت توقــــع داری و همون آدمی باش ڪه دوســت داری همــسرت باشـــه. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
💌 خلاصه داستان زندگی بشر تمام داستان زندگی انسان در دوست داشتن خلاصه می‌شود. چیزهایی را دوست داریم که نداریم و به دنبال به دست آوردنشان هستیم، و چیزهایی را دوست نداریم که مجبور به تحملشان هستیم. باید قبل از اینـڪـہ بخواهیم به دنبال دوست‌داشتن‌ها باشیم، تڪلیف خودمان را با نحوه علاقه‌مند شدنمان روشن ڪنیم. «استاد پناهیان» #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#حـکایت‌آمـوزنده 💠ﺷﺨـﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷـﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣـﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ‌ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ‌ ﺷﻬﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ‌ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫـﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸــﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧـــﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳــﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐـﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸـــﻐﻮﻝ ﭼِــرﺍ. 💠ﺍﺯ ﺩﯾـﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤـﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑُــﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼـــﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ و ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣـﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ؟! 💠ﭼـﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳـﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧــﯽ ﻣﯿـﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸــﻮﻧﺪ ﺣﺎﻝ ﻭﻗـﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ را صــدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤــــﺘﺶ ﻧﺮوم ﺍﺯ ﮔــﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫـــﻢ ﮐﻤـــﺘﺮم! #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨❖✨ ✍از حکیمی پرسیدند :چرا گوش دادنت از سخن گفتنت بیشتر است؟ گفت: چون به من دو گوش داده اند و یک زبان، یعنی دو برابر آنچه می گویم، می شنوم. کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی، چیزی که نپرسند، تو از پیش مگوی، از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند، یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
💌 محبت مثل آب ضروری است محبت برای روح انسان، مانند آب برای جسم است. خشڪی روح مانند خشڪی جسم برای انسان بیماری‌زاست. محبت ڪردن به دیگران مانند آبیاری ڪردن زیباست. اگرچه وقتی یک باغ را آبیاری می‌ڪنی، به خارها هم آب داده‌ای، اما به گیاهی که انرژی نهال‌های مفید را می‌گیرد، نباید آب داد، بلڪه باید آن را از باغ بیرون ڪرد. «استاد پناهیان» #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی عليه السلام: ✍️ مَنِ اشتَغَلَ بما لا يَعنيهِ فاتَهُ ما يَعنيهِ 🔴 هر كس به امور بيهوده بپردازد، امور سودمند را از دست بدهد. 📚 غررالحكم حدیث ۸۵۲۰ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#تلنـگــــر فقط به نداشته ها فکر نکنیم، بلکه به خود و دیگران نعمتهای خدای مهربان را یادآوری کنیم تا بر نعمتش بیفزاید برخی از نعمتها مانند: سلامتی بدن اعم از : دیدن، شنیدن، بوییدن، خوردن، جویدن، بلعیدن، هضم کردن، دفع کردن و... نعمت امنیت، پدر و مادر، فرزند سالم، دوستان خوب، فامیل با معرفت، آبرو، آزادی، کسب، کار ، درآمد حتی کم، سرپناه واز همه مهمتر محبت خدا و اهلبیت و دینداری و میلیونها میلیون نعمت دیگر که اگر یکی از آنها گرفته شود میتواند کل زندگی ما مختل کند... خدایا شکرت♥️ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅کلامی از شیخ بهایی ✍آدمی اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست، زيرا : اگر بسيار كار كند، می‌گويند احمق است ! اگر كم كار كند، می‌گويند تنبل است ! اگر بخشش كند، مي‌گويند افراط مي‌كند ! اگر جمعگرا باشد، می‌گويند بخيل است ! اگر ساكت و خاموش باشد می‌گويند لال است ! اگر زبان‌آوری كند، می‌گويند ورّاج و پرگوست ..! اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گويند رياكاراست ! و اگر نكند میگويند كافراست و بی‌دين ..! لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد و جز ازخداوند نبايد ازكسی ترسيد. پس آنچه باشید که دوست دارید. شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#تربیت_فرزند ✅فرق ببخشید و ممنون! ✍عذرخواهی چیز خیلی خوبیه، اما باید از کلمات جای درست‌شون استفاده کنیم، پس ... 1⃣ نگیم «ببخشید که ازت کمک می‌خوام»، بجاش بگیم «ممنون که کمکم کردی» 2⃣ نگیم «ببخشید که زیاد صحبت می‌کنم» بگیم «ممنون که به حرفام گوش میدی» 3⃣ یا مثلا به فرزندمون یاد بدیم تو مدرسه بجای «ببخشید زیاد سوال می‌کنم» بگه «ممنون که به سوالاتم جواب میدید» 👈 یادتون نره عذرخواهی کردن اصلا چیز بدی نیست، اما استفاده اشتباه از کلمات می‌تونه روی عزت نفس ما تاثیر بذاره. 👈 یادتون نره عذرخواهی برای وقتیه که خواسته یا ناخواسته اشتباهی انجام می دیم. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚آتش‌بیار معرکه ‍ این اصطلاح را برای کسی به کار می‌برند که در ماهیت و اصل دعوا و مشاجره‌ی میان چند تن شرکت ندارد، اما کارش تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگاه‌داشتن آتش اختلاف در میان آنان است. دو ساز ضرب و دف از چوب و پوست ساخته شده‌اند. پوست این دو ساز در بهار و تابستان خشک و منقبض و در پائیز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب و منبسط می‌گردد. در بهار و تابستان لازم است که این پوست هر چند ساعت یک بار مرطوب و تازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند. این وظیفه بر عهده‌ی دایره‌ نم‌کن بود که ظرف آبی جلوی خود قرار داده و ضرب و دف را نم می‌داد و تازه نگاه می‌داشت. در پائیز و زمستان همین شخص که حالا آتش‌بیار نامیده می‌شد پوست‌های مرطوب شده را روی منقل آتش می‌گرفت و با حرارت دادن خشک می‌کرد. این شخص از موسیقی چیزی نمی‌دانست و نه میتوانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگی آشنایی داشت، اما وجودش به قدری موثر بود که اگر دست از کار می‌کشید دستگاه طرب می‌خوابید و بساط معرکه و شادی مردم برچیده می‌شد. تا جایی که مخالفان موسیقی و طرب در گذشته گناه اصلی را وجود آن آتش‌بیار می‌دانستند و بر این باور بودند که اگر او ضرب و دف را آماده نکند دستگاه موسیقی و عیش نیز خود‌به‌خود از کار می‌افتد. از آن پس تا امروز افراد سخن‌چین و فتنه‌انگیز را که در اصل مشاجرات شرکت ندارند، ولی با بدگویی کردن و ایجاد شبهه، آتش اختلافات را دامن می زنند، به آتش بیار معرکه تشبیه می‌کنند. •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 📚داستانی زیبا از اثر دعا در حق امام زمان علیه السلام در اصفهان مردي شيعه به نام عبدالرحمان بود، از او سئوال کردند: علت اينکه امامت امام علي النقي (عليه السلام) را پذيرفتي و دنبال فرد ديگري نرفتي چيست؟ گفت: جرياني از آن حضرت ديدم که قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود. من مردي فقير اما زباندار وپر جرأت بودم به همين جهت در سالي از سالها اهل اصفهان من را برگزيدند تا با گروهي ديگر براي دادخواهي به دربار متوکل برويم. ما رفتيم تا به بغداد رسيديم هنگامي که در بيرون دربار بودم خبر به ما رسيد که دستور داده شده امام علي النّقي را احضار کنند،بعد حضرتش را آوردند. من به يکي از حاضرين گفتم: اين شخص که او را احضار کردند کيست؟ گفت: او مردي علوي وامام رافضي ها ست سپس گفت: به نظرم مي رسد که متوکل مي خواهد او را بکشد، گفتم: از جاي خود تکان نمي خورم تا اين مرد را بنگرم که چگونه شخصي است؟ او گفت: حضرت در حالي که سوار بر اسب بودند تشريف آوردند ومردم در دو طرف او صف کشيدند واو را نظاره مي کردند. چون چشمانم به جمالش افتاد محبت او در دلم جاي گرفت و در دل شروع کردم به دعا کردن براي او که خداوند شرّ متوکل را از حضرتش دور گرداند. حضرت در ميان مردم حرکت مي کرد و به يال اسب خود مي نگريست نه به راست نگاه مي کرد ونه به چپ، من نيز دعا براي حضرتش را در دلم تکرار مي کردم. چون در برابرم رسيد رو به من کرد وفرمود: استجاب الله دعاک، وطوّل عمرک وکثّر مالک وولدک. يعني: خداي دعاى تو را مستجاب کند. وعمر تو را طولاني ومال وفرزند تو را زياد گرداند. از هيبت و وقار او بدنم لرزيد ودر ميان دوستانم به زمين افتادم. دوستانم از من پرسيدند، چه شد؟ گفتم خير است وجريان را به کسي نگفتم. 🌹پس از آن به اصفهان بازگشتيم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت درهايي از مال وثروت را براي من باز کرد تا جايي که اگر همين امروز درب خانه ام را ببندم قيمت اموالي که در آن دارم معادل هزاران هزار درهم است واين غير از اموالي است که در خارج خانه دارم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت ده فرزند به من عنايت فرمود. ببينيد که چگونه مولاي ما امام علي نقي (عليه السلام) دعاى آن شخص را به خاطر نيکي او جبران وتلافي نمود. و براي او دعا فرمود با اينکه از مؤمنان نبود. آيا گمان مي کنيد که اگر در حق مولاي ما صاحب الزمان ارواحنا فداه دعا کنيد شما را با دعاى خير ياد نمي کند با اينکه شما از مومنان هستید؟ 📚مکیال المکارم جلد ۱صفحه ۳۳۳ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚همینطور که سنمون میره بالا و پیرتر میشیم متوجه میشیم که.. ⌚️ساعت مچی‌مون چه صد هزار تومنی باشه و چه ده میلیون تومنی، هر دو یک وقت را نشون میدن 👛کیف پولمون چه هزار تومن ارزش داشته باشه و چه صد هزار تومن، ارزش پولی که داخلش هست فرقی نمی‌کنه 🏡خونه‌ای که توش زندگی می‌کنیم، صدمتری یا دو هزار متری، روی تنهایی ما اثری نداره ✈️هواپیمایی که باهاش سفر می‌کنیم، چه تو قسمت درجه یک نشسته باشیم، چه تو عادی؛ اگه سقوط کنه همه با هم می‌میریم 👵👴همین طور که سنمون بالا میره، متوجه میشیم که خوشبختی همیشه هم با دنیای مادی اطرافمون ارتباطی نداره 👨‍🦳👩‍🦳پس اگه سایه پدر و مادر بالای سرتونه، خواهر و برادری دارین ♥️ عشقی دارین که میتونید باهاش بگین و بخندین؛ از زندگی ‌لذت ببرید! 👈خوشبختی واقعی چیزی جز این نیست #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
💚🌱همگی رهگذر هستیم به کسی کینه نگیرید دل بی کینه قشنگ است به همه مهر بورزید به خدامهرقشنگ است ✨بشناسیدخدا را هرکجایادخدا هست هرکجا نام خداهست سقف آن خانه قشنگ است #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔅 #پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله: ✍️ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ اَلْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ 🔴 موج‌های بلا را با دعا برگردانید. 📚 بحارالانوار، جلد ۹۳، صفحه ۲۲ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ ببخشيد،یک سكه دوزارے داريد؟ میخواهم به گذشته ها,زنگ بزنم! به آن روزهاي دور... به دل هاے بزرگ، به محل كار پدرم، به جوانے مادرم، به ڪوچه هاى كودكى، به هم بازيهاى بچگى. میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام، به مسیر مدرسه ام ڪه خنده هاے مرا فراموش ڪرده، به نیمڪت هاے پر از یادگاری، به زنگ هاى تفريح مدرسه، به زمستانے ڪه با زمین قهر نبود، به بخارى نفتى ڪه همۀ ما را با عشق دور هم جمع میڪرد، میدانم آن خاطره ها ڪوچ ڪرده اند... مے دانم... آري ميدانم كه تو هم،دنبال سكه ميگردى !! افسوس...هےچ سڪه اے در هیچ گوشے تلفنے، دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد ڪرد... حيف... صد افسوس ڪه دوزارے مان بموقع نیفتاد! #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 📚هر چیز که خوار آید ، یک روز به کار آید یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت . در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد . پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند . پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید . و به راه ادامه دادند . در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد . در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده . گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت . پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد . پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت . پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما 20 بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚سقراط و مرد رنجیده روزی سقراط مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: "در راه که می‌آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی‌اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.” سقراط گفت: "چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت: "خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.” سقراط پرسید: "اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می‌پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می‌شدی؟" مرد گفت: "مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی‌شود." سقراط پرسید: "به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟" مرد جواب داد: "احساس دلسوزی و شفقت؛ و سعی می‌کردم طبیب یا دارویی به او برسانم." سقراط گفت: "همه‌ی این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟ بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می‌کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند. پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می‌کند، در آن لحظه بیمار است." •✾📚 @Dastan 📚✾•