eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐ اگر پیرو «کرّار غیر فرّار» باشیم، آینده روشن است 🔻 «میشناسی معنی کرّار چیست‌ این مقامی از مقامات علی است‌ امّتان را در جهان بی‌ثبات‌ نیست ممکن جز به کرّاری حیات 🔺️ امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد.... اگر به زندگی امیرالمؤمنین نگاه کنید، میبینید از اول تا آخر، زندگی آن بزرگوار این‌گونه است. علاج ما هم در همین است... فعال، کرّار، خستگی‌ناپذیر و دنبال کننده‌ی اهداف خود؛ آینده‌ی چنین ملتی روشن است.» رهبر انقلاب؛ ۱۳۸۴/۰۵/۲۸ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃امام صادق(ع) برادر، جز در هنگام نیازمندی شناخته نمی‌شود.🤝 بحار؛ 75:229 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🛑 🌸ولادت باسعادت مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام برهمه رهروان راه حق مبارک🌸 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
10 راز از دکتر انوشه...☝️ هر روز اینو باید دید و گوش کرد عــالــیــه👌 پیشنهاد میکنم حتما ببینید و برای دوستانتان ارسال کنید🙏 ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان‌های پندآموز امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی در بنی‌اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به گناه آلوده می‌شد! درب خانه‌اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به دام می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می‌داد!عابدی از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه‌ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که‌ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت!رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می‌ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند. گفت: ای زن! من از خدا می‌ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می‌خورد و سخت می‌گریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می‌خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال‌هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال توبه کرد و در را بست و جامه کهنه‌ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می‌دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، جلد13 نوشته استاد حسین انصاریان •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 بهلول و بوی غذا یک روز عربی ازبازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد هنگام رفتن صاحب دکان گفت تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی مردم جمع شدن مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت از بهلول تقاضای قضاوت کرد ،بهلول به آشپز گفت آیا این مرد از غذاي تو خورده است؟ آشپز گفت نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد و به زمین ریخت وگفت؟ ای آشپز صداي پول را تحویل بگیر. آشپز با کمال تحیر گفت :این چه قسم پول دادن است؟ بهلول گفت مطابق عدالت است:«کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند» •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود، نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت : 《یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ 》. پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند : او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود ، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟ جواب شنید : خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم. 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان •✾📚 @Dastan 📚✾•
تمام دوران زندگی من با آقا غلامرضا سه سال بود، بعد از شهادتش تا مدت‌ها گمنام بود، نمی‌دانستیم اسیر شده یا شهید، تا اینکه معاونش در گردان رعد برایم از زندان عراق نامه نوشت «شمع و گل و پروانه؛ جای پروانه در محفل ما خالی»؛ با خواندن این نامه که فقط همین متن کوتاه داخلش نوشته شده بود متوجه شدم، همسرم شهید شده است. ▫️فرازی از وصیتنامه معبودا، سرورا، به علت تعهدی که دارم به تو متوسل می‌شوم و به حرمت قرآن، به تو تکیه می‌زنم و به محمد مصطفی (ص) از تو شفاعت می‌طلبم و آرزو دارم اگر شهید شدم، همانند شهیدان گمنام، پیکرم در بیابان‌ها بماند و در میدان جنگ به خاک سپرده شود، خداوندا! می‌خواهم غریب شهـید شوم و می‌خواهم که در این بیابان بمانم تا به کربلا نزدیک‌تر باشم. 🌷شهید غلامرضا پروانه🌷 تفحص‌شده پس از ۳۶سال ولادت: ۱۳۳۸/۱/۲ سبزوار، خراسان‌رضوی شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۹ جزیرهٔ‌مجنون، عملیات خیبر •✾📚 @Dastan 📚✾•
امام صادق(ع) آنکه برای ظلمی که به ما وارد شده، اندوهگین باشد،نفسش تسبیح و حزنش عبادت است.🏴 بحار؛44:278 •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠 " قیمت تو به اندازه خواست توست اگر خدا را بخواهی، قیمت تو بی نهایت است... و اگر دنیا را بخواهی، قیمت تو همان است که خواسته ای! " 🔸شیخ رجبعلی خیاط •✾📚 @Dastan 📚✾•
کشاورزی نزد امیرکبیر به شکایت آمد، که توپخانه را از روی کِشت من بردند و کل محصولم از بین رفت. امیر ابتدا خسارات او را داد و بعد از توپچی بازخواست کرد .توپچی گفت : شاه با سوار زیاد رسید و تعجیل فرمود ، جاده هم تنگ بود و من مجبور شدم توپ‌ها را از مسیر کشت ببرم ، امیر با عصبانیت گفت : تو بسیار غلط کردی مگر مال پدرت بود ؟ شاه اگر میخواهد لایق شاهی باشد نیم ساعت صبر کند آنگاه بگذرد نه اینکه زرع رعیّت را نابود و عموم ایرانیان را از زراعت و عدالت ناامید سازد !! ...آنگاه توپچی را سیاستی سخت نمود که غیرت کشاورزان به آبادی املاک و زمین‌شان شد. •✾📚 @Dastan 📚✾•