♨️ بزرگترین مصیبت
💠آیت الله مظاهری:
بزرگترین مصیبت برای انسان این است که از مناجات با خدای خویش لذت نبرد.
حضرت موسی علیه السلام برای مناجات با خدا میرفت، یک بیادبی به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کیفر نکنی؟! حضرت موسی علیه السلام رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوی خدای متعال خطاب آمد: چرا پیام بندهام را نمیرسانی؟ گفت: خدایا تو میدانی او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو بالاترین بلا را بر تو نازل کردهام و تو نمیفهمی! بلا و کیفر تو این است که از مناجات با من لذت نمیبری و توجه به این مصیبت نداری.
📚 از کتاب « ارتباط عاطفی با خداوند»
#خدا
✾📚 @Dastan 📚✾
👌 گاهی به روانِتان استراحت دهید...
➖ استراحت از روزمرگی؛
➖ از دویدنهایِ بیهدف؛
➖ از تنشهایِ بیهوده؛
➖ از کلکل کردن با خود و دیگران؛
➖ از گیر دادن به چیزهایی که
▫️ ارزشش را ندارد؛
➖ استراحت از حرص و طمع،
➖ استراحت از کینه.
➖ استراحت از نقابها و
➖ پرستیژهایِ مزخرفی که
▫️ سینهٔ آدم را تنگ میکند...
✾📚 @Dastan 📚✾
#شبتون_بهشت
تمام شبهاےعالم رابڪَردند
زیباتر از شبي ڪہ
وقت خواب
بہ ماه لبخند ميزني نیست
الهي
لبخند محبتت رانشانماڹ بده
تارستڪَارشویم
لبخندخداهمراهتون
#شبتونخوش⭐️⭐️
✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸
#داستان_آموزنده
🔆آتش گرفتند
🍃شخصی نصرانی در مدینه بود که وقتی صدای مؤذّن را میشنید که میگفت: «اَشهَدُ انَّ مُحَمّداً رسولُ الله: شهادت میدهم که محمد فرستاده خداست»، میگفت: «خدا آدم دروغگو را بسوزاند» و مؤذّن را نفرین مینمود.
🍃روزی خدمتگزارِ او آتش به درون خانهی او برد، درحالیکه او و خانوادهاش بودند. آتش کمکم شعلهور گردید و مرد نصرانی و خانوادهاش آتش گرفتند و سوختند.
📚نمونهی معارف، ج 1، ص 114
🍂🍂امام صادق علیهالسلام فرمود: «خداوند موّذن را تا هرکجا صدای اذانش برود، میآمرزد و هر چیزی که صدایش را بشنود، برایش گواهی میدهد.»
📚به نقل وافی، ج 2، ص 87
✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#داستان_آموزنده
🔆جواب مدّعی پیغمبری
⚡️شخصی ادّعای پیامبری نمود و دوازده هزار نفر به او گرویدند. پادشاه او را احضار نمود.
مدّعی به مریدان خود گفت: چون به دربار شاه رفتم، شما در آنجا حاضر شوید؛ و دو فرقه گردید، یک گروه را چون نظر کنم، صدای الاغ دربیاورید! و چون نظر به گروه دوّم کنم، آواز گاو را سر دهید!
⚡️چون به محضر پادشاه حاضر شد و مریدان او حاضر شدند، پادشاه گفت: «ای احمق! این چه ادّعایی است که میکنی حال اینکه هیچ معجزه و کرامتی نداری؟!» مدّعی، بهطرف راست مریدان نگاه کرد، پس مریدانش صدای گاو را درآوردند، نظر بهطرف چپ کرد و مریدان صدای خر درآوردند. گفت:
⚡️«ای پادشاه تو را به خدا قسم میدهم که انصاف بدهید، اگر پیامبر آدمها نیستم، آیا پیامبر بر خرها و گاوها هم نیستم؟ اگر اینها از جنس آدمها میبودند که به من اقرار نمیکردند و حالآنکه نه معجزه و نه کرامتی از من دیدهاند!»
⚡️این سخن، پادشاه را خوش آمد و هدیهای به او داد و او را مرخص کرد.
📚ریاض الحکایات، ص 177
✾📚 @Dastan 📚✾
☘⚡️☘⚡️☘⚡️☘⚡️☘⚡️☘
#داستان_آموزنده
🔆بر ملّت ناتوان
🔸سعدی گوید: در مسجد جامع شهر دمشق، در کنار مرقد مطهّر حضرت یحیای پیامبر علیهالسلام به عبادت و راز و نیاز مشغول بودم.
🔸ناگاه دیدم یکی از شاهان عرب که به ظلم و ستم شهرت داشت، برای زیارت حضرت یحیی علیهالسلام به آنجا آمد و دست به دعا برداشت و حاجت خود را از خدا خواست. پس از دعا رو به من کرد و گفت:
🔸«ازآنجاکه فیض همّت درویشان عمومی است و آنها رفتار درست و نیک دارند، عنایت و دعایی به من کن، چراکه از گزند دشمنی سرسخت، ترسان هستم.»
🔸به شاه گفتم: «بر ملّت ناتوان مهربانی کن تا از ناحیهی دشمن توانا، نامهربانی و گزند نبینی.»
📚حکایتهای گلستان، ص 57
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه 🌹❤️
تو وقتے خوب هستے ڪه
اگر گناه ڪسے را دیدے آنرا ندیده
بگیرے و فاش نڪنے
وقتی بزرگوارے
ڪه غم دیگران را آرام مے ڪنے
وقتی زیبا هستے ڪه لبخند مے زنے
و در قلبت غم بزرگے دارے و دیگران
را به لبخندت شاد مے ڪنے
چه فرزندانت باشند چه همسر
و چه غیر آنها...
خدایا ما را از ڪسانے قرار بده
ڪه در دنیا خیر و نیڪے مے ڪارند
و در آخرت ثمرات آن را
برداشت مے ڪنند
خدایا ما را به خیر هرگونه ڪه باشد
نزدیک ڪن🙏
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#غسل_شهادت_نکن_سرما_میخوری!!
🌷در سال ۱۳۶۵ من و عمو سلطان در عملیاتی با هم شرکت داشتیم. یک شب را در موضع انتظار ماندیم. هوا خیلی سرد بوده و عمو سلطان با آب سرد، غسل شهادت انجام داد. با خنده و شوخی به او گفتیم: «تو شهید نمیشوی، با آب سرد غسل نکن؛ سرما میخوری و نمیتوانی دفاع کنی.» در طول مسیر از موضع انتظار تا خط مقدم، شهید مدام به شهادت فکر میکرد و میگفت: اگر شهید نشدم دلم میخواهد یک جایی دور از همهی مردم و تعلقات مادی زندگی کنم.
🌷به خط مقدم که رسیدیم، در داخل چند سنگر که کاملاً در تیررس عراقیها بود. مستقر شديم. لحظاتی گذشته بود که متوجه شدم عمو سلطان از سنگرش خارج و به سمت سنگر ما میآمد و در بین راه پیکر شهیدی که قد و قوارهای مثل من داشت و صورتش بر اثر اصابت گلوله از بین رفته بود را در آغوش گرفت و شروع به صحبت با آن شهید کرده و اشک میریخت. من سریعاً خود را به او رساندم؛ که با دیدن من، همدیگر را به آغوش کشیدیم. عمو سلطان همانجا به من گفت: «اگر من زودتر شهید شدم و تو سالم بودی، پیکر مرا به عقب ببر و به خانوادهام برسان.»
🌷با هم به سنگر رفتیم. آتش دشمن خیلی شدید شد و من که آر.پی.جیزن بودم، بلند شدم تا به طرف دشمن شلیک کنم؛ که همزمان با بلند شدن من، تیر دشمن به من اصابت کرد و به داخل سنگر افتادم. عمو سلطان سریعاً چفیهای را روی زخم من بست؛ و به همراه دیگر مجروحین به عقب منتقل شدم. چند روز بعد، برادرم و شهید غلامحسن میرحسینی به عیادت من و جانباز اسفندیار میر، که در تخت کنار من بود آمدند. آنجا بود که از شهادت عمو سلطان با خبر شدم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سلطانعلی آشوغ و شهید معزز غلامحسن میرحسینی
#راوی: رزمنده دلاور علیرضا جامی
📚 کتاب "عمو سلطان"
منبع: سایت نوید شاهد
✾📚 @Dastan 📚✾
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#این_چنین_این_همه_مسیحی
#عاشقت_شدند_امام_خوبیها
✅ بزرگترین حسرت قیامت
🌺 حکایتی شنیدنی از
عنایت اباعبدالله به زائری #مسیحی
#استادسعیدی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
💯 #خوببخورمتاخوببپوشم🌱
• اگر فردی بدنش اسیدی بشه هر رژیمی هم که بگیره نمیتونه لاغر بشه
• ولی اگر بدنتون قلیایی بشه به راحتی و با سرعت لاغر میشوید ✅ 🍎
😋 رژیم قلیایی به اندازه تمام سفرههای ایرانی تنوع غذا داره👌
👈همیشه و همه جا در سفر، مهمانی و...💯✌️
🌟[ محمود مردانی ]
♻️ مشاور تغذیه و رژیم قلیایی
👇
https://eitaa.com/joinchat/1026425027Cdab21f68e7
اگر دنبال معجزهای بزن رو لینک👆
🌴🔆🌴🔆🌴🔆🌴🔆🌴
#داستان_آموزنده
🔆دو بدعت معاویه
⚡️معاویه وقتی بر مردم شام چیره شد، آنها کورکورانه از او اطاعت میکردند. وقتی معاویه به جنگ صفین میرفت، نماز جمعه را روز چهارشنبه خواند؛ و همراهانش به وی اقتدا کردند.
⚡️بعد از نماز کسی به معاویه اعتراض نکرد که امروز که چهارشنبه است، چرا نماز جمعه را میخوانی؟
💫دومین بدعت معاویه این بود که وقتی ابودرداء نزد معاویه رفت و گفت:
💫 از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که هر کس از ظرف طلا و نقره آب یا چیزی بیاشامد، آتش جهنّم درونش را فرا میگیرد، معاویه گفت: من ایرادی در آشامیدن با ظرف طلا و نقره نمیبینم. ابو درداء به او گفت: عجبا! من حکم
💫پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را نقل میکنم، تو خلاف گفته او را اظهار میکنی!
📚به نقل مروج الذهب مسعودی، ج 3، ص 32
داستانها و پندها، ج 6، ص 40
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔴آسایش دنیا یا سعادت آخرت
✍ابوبصير که راوی حديث و از اصحاب امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام)، است، نابينا شده بود. روزی محضر مبارك مولايش امام محمّد باقر(عليه السلام) وارد شد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! آيا شما وارثان و جانشنان پيامبر خدا هستيد؟ حضرت در پاسخ فرمود: بلي.
سؤ ال كرد: آيا پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) وارث علوم همه انبياء عظام (عليهم السلام) بوده است؟ حضرت فرمود: بله ، او در تمام علوم و فنون وارث تمامي پيامبران الهي(ع) می باشد. گفت : آيا شما اهل بيت عصمت و طهارت ، نيز در تمام علوم و فنون وارث پيامبر هستيد؟ فرمود: بلي ، ما وارث تمامي علوم و فنون او مي باشيم. سپس افزود: آيا شما توان آن را داريد كه مرده را زنده و مريض را شفا دهيد؟ و آيا از آنچه انسان ها انجام مي دهند و يا در درون خود پنهان دارند، آگاه هستيد؟ امام عليه السلام فرمود: بلي ، وليكن تمامي آنچه را كه ما انجام مي دهيم ، با إ ذن و اراده خداوند متعال است. پس از آن فرمود: اي ابوبصير! نزديك بيا، چون كنار حضرت قرار گرفت ، دست مبارك خود را بر صورت و چشم او كشيد كه تمام فضاء برايش نوراني شد و همه چيز را به خوبي مشاهده كرد.
سپس فرمود: آيا اين حالت را دوست داري كه بينا باشي و در قيامت همانند ديگر افراد گرفتار حساب و بررسي اعمال گردي ؟ و يا آن كه همان حالت نابينائي را دوست داري و اين كه در قيامت بدون دردسر وارد بهشت گردي ؟ ابو بصير عرض كرد: مي خواهم همانند قبل نابينا باشم . پس امام محمّد باقر(عليه السلام) دستي بر چشم هاي ابوبصير كشيد و به حالت اوّل بازگشت.
📚چهل داستان و چهل حديث
از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحی
✾📚 @Dastan 📚✾