eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
67.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
72 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀بی علی اصل 🍃عبادت باطل است 🥀 بی علی هر کس 🍃بمیرد جاهل است 🥀بی علی تقوا 🍃گلی بی رنگ و بوست 🥀بندگی همچون 🍃نماز بی وضوست ▪️ایام ضربت خوردن و شهادت یاور یتیمان 🖤 حضرت علی (علیه‌السلام) تسلیت باد. 🏴 ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴🏴علّت قتل و ترور حضرت سلام اللّه عليه پس از جريان جنگ صفّين و تحميل ابو موسى اءشعرى براى حَكَميّت ؛ و بعد از به وقوع پيوستن جنگ نهروان با خوارج ، سه نفر از بزرگان خوارج كه حضرت علىّ عليه السلام را تكفير كرده بودند تصميم گرفتند تا به عنوان خونخواهى ، سه نفر از واليان و سران حكومتى را ترور نمايند. يكى عبدالرّحمن بن ملجم مرادى بود كه ترور اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام را در كوفه ؛ و ديگرى بَرك بن عبدالله كه او ترور معاويه را در شام ؛ و سوّمين نفر عمر بن بكر، ترور عمرو بن عاص را در مدينه به عهده گرفت . و بعد از آن كه هر سه منافق هم قسم شدند كه يا كشته شوند يا هدف شوم خود را به اجراء درآورند، هر كدام به سوى هدف مورد نظر خود رهسپار شدند. و عبدالرّحمن پس از آن وارد كوفه شد، روزى در يكى از كوچه هاى كوفه زنى را به نام قُطّام كه پدرش در جنگ نهروان كشته شده بود ملاقات كرد. و چون قطّام زنى بسيار زيباروى و خوش اندام بود؛ و عبدالرّحمن نيز از قبل مذاكراتى با او براى خواستگارى كرده بود، پس شيفته جمال او گرديد و نسبت به آن اظهار عشق و علاقه نمود؛ و سپس پيشنهاد ازدواج به قطّام داد. قطّام در پاسخ گفت : در صورتى با پيشنهاد تو موافقت مى كنم كه سه هزار درهم و يك غلام مهريه ام قرار دهى ، مشروط بر آن كه علىّ ابن ابى طالب را نيز به قتل برسانى . عبدالرّحمن براى امتحان قطّام گفت : دو شرط اوّل را مى پذيرم ؛ ليكن مرا از قتل علىّ معاف دار. قطّام گفت : خير، چون شرط سوّم از همه مهم تر است ؛ و اگر مى خواهى به كام و عشق خود برسى ، بايستى حتما انجام پذيرد. عبدالرّحمن وقتى چنين شنيد، گفت : من به كوفه نيامده ام ، مگر به همين منظور.(۱) پس از آن ، قطّام هر ساعت خود را به شكلى آرايش و زينت مى كرد و در مقابل عبدالرّحمن به طنّازى و عشوه گرى مى پرداخت تا آن كه او را بيش از پيش دلباخته خود نمايد. و چون آتش عشق و شهوت عبدالرّحمن شعله ور گشته و فزونى يافت ؛ و نيز زمان موعود با هم پيمانانش فرا رسيد، آن ملعون شمشيرى مسموم همراه خود برداشت ؛ و سحرگاه به مسجد كوفه وارد گشت . و هنگامى كه نماز صبح به امامت حضرت علىّ عليه السلام شروع شد، عبدالرحمن پشت سر امام ايستاد؛ و هنگامى كه سر از سجده برمى داشت ناگهان عبدالرّحمن فريادى كشيد و با شمشير بر فرق مقدّس آن امام مظلوم فرود آورد و گريخت . در همين داستان بسيار مفصّل است ، مشروح آن را از كتب مربوطه بهره مند شويد. 64-أ عيان الشّيعة : ج 1، ص 531. 65- حضرت چند نوع وصيّت نمود كه هر يك در جهت هاى مختلف بسيار مهمّ مى باشد، علاقه مندان مى توانند به كُتب مربوطه مراجعه نمايند. 66-أ عيان الشّيعة : ج 1، ص 532 امام عليه السلام اظهار داشت : ((فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ)) يعنى ؛ قَسَم به پروردگار كعبه ، رستگار و سعادتمند شدم .(۲) بعد از آن ، حضرت را با فرق شكافته و بدن خونين به منزل آوردند؛ و پزشكان بسيارى جهت معالجه آن حضرت آمدند، يكى از آنان پزشكى بود به نام اءثير بن عمرو سكونى ، كه بر بالين حضرت وارد شد؛ و شروع به مداوا گرديد. اطرافيان و اعضاء خانواده حضرت ، اطراف بستر آن بزرگوار حلقه زده بودند و با حالتى نگران چشم به پزشك دوخته كه آيا چه مى گويد؛ و نتيجه چه خواهد شد. پس از آن كه پزشك نگاهى به جراحت آن حضرت كرد، گفت : گوسفندى را ذبح نمائيد و سفيدى جگر ريه آن را تا سرد نشده ، سريع بياوريد. وقتى آن را آوردند، پزشك رگ ميان سفيدى را بيرون آورد و ميان شكاف سر آن حضرت قرار داد؛ و لحظه اى درنگ نمود، در حالتى كه تمامى افراد در انتظار نتيجه ، لحظه شمارى مى كردند. سپس شكاف سر را باز كرد و رگ را خارج نمود؛ با نگاهى به آن خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى اميرالمؤ منين ! اگر وصيّتى دارى بفرما، چون متاءسّفانه زخم شمشير و زهر آن به مغز سر اصابت و سرايت كرده ؛ و راهى براى معالجه آن نيست .(۳) لذا حضرت به فرزندش امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: پسرم ! اگر من خوب شدم ، خودم آنچه را كه صلاح بدانم با عبدالرّحمن انجام مى دهم . و چنانچه خوب نشدم و از دنيا رفتم ، سعى كنيد به او سخت نگيريد و در قصاص تجاوز نكنيد، چون او يك ضربت شمشير زده است شما هم حقّ نداريد بيش از يك ضربت به او بزنيد.(۴) 📚۱-داستان بسيار مفصّل است ، مشروح آن را از كتب مربوطه بهره مند شويد. ۲-أ عيان الشّيعة : ج 1، ص 531. ۳- حضرت چند نوع وصيّت نمود كه هر يك در جهت هاى مختلف بسيار مهمّ مى باشد، علاقه مندان مى توانند به كُتب مربوطه مراجعه نمايند. ۴-أ عيان الشّيعة : ج 1، ص 532 ✾📚 @Dastan 📚✾
دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم «اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيْهِ حَظِّي مِنْ بَرَكاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبِيلِي إِلى خَيْراتِهِ، وَلا تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَناتِهِ، يا هادِيا إِلى الحَقِّ المُبِينِ.» 🔹️ای خدا در این روز بهره مرا از برکاتش وافر گردان و به سوی خیراتش، مسیرم را سهل و آسان‌ساز و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز، ‌ای راهنمای به سوی دین حق آشکار. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔺نوروز به یاد کسانی باشیم که در مقابل دشمن جان خود را فدا کردند تا خاک ایران حفظ شود❤️ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه های بی امان تجربه گر نزدیک به مرگ دیگه واقعا عاجز، درمونده، ناتوان بودم گفتش که تو اون دنیا، هر موقع کارت یه جا گیر میکرد، گرهی توی زندگیت، کارت می‌افتاد، به یه کسی بود متوسل میشدی کارت راه می‌افتاد، اون کی بود؟ یه دفعه یادم اومد که امیرالمومنین (علیه السلام) بود فصل ششم ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 🌷 🌷عملیات رمضان سال ۶۱ مقارن با ماه مبارک رمضان در جنوب بصره به وقوع پیوست که در این عملیات رزمندگان اسلام تا رودخانه دجله پیشروی کردند واز آب دجله وضو ساختند. در آن روزهای گرم مرداد ماه تعدادی از رزمندگان با زبان روزه شرکت کردند. 🌷گرمای طاقت فرسا و مقاومت در مقابل پاتک دشمن و نبود خاکریز مناسب روزگار سختی را برای لشکریان رقم می‌زد. اسلحه و آر.پى.جی‌ها بر اثر تابش خورشید و شلیک پی در پى چنان داغ شده بودند که از روی لباس هایی که از تن درآورده و به عنوان دستگیره از آن استفاده می‌نمودند قابل تحمل نبود.... 🌷....و رزمندگان برای دور ماندن از آسیب شلیک گلوله های مستقیم تانک خود را به زمین داغ منطقه می‌چسباندند. و براستی سخت بود صحنه های شهادت دوستان و همسنگران. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد. : رزمنده دلاور حبیب الله ابوالفضلی ✾📚 @Dastan 📚✾
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ حقیقت اینست که برتری نسبت به دیگران هیچ ارزشی ندارد ارزش حقیقی آنجاست که بتوانی ازگذشته خوبتر باشی ... ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خشم شيطان در برابر سكوت جابر بن عبداللّه انصارى آن مرد صحابى و يار با وفا حكايت كند: روزى مولاى متّقيان اميرالمؤ منين ، امام علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه عليه از محلّى عبور مى نمود، ناگهان متوجّه شد كه شخصى مشغول فحش دادن و ناسزاگوئى ، به قنبر غلام آن حضرت است ؛ و قنبر مى خواست تلافى كند و پاسخ آن مردبى ادب و تحريك شده شيطان و هواى نفس را بدهد. ناگهان اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام بر قنبر بانگ زد كه : آى قنبر! آرام باش و سكوت خود را حفظ كن و دشمن خود را به حال خود رها ساز تا خوار و زبون گردد. سپس افزود: ساكت باش و با سكوت خود، خداى مهربان را خوشنود گردان و شيطان را خشمناك ساز و دشمن خويش را به كيفر خود واگذارش نما. امام علىّ عليه السلام پس از آن فرمود: اى قنبر! توجّه داشته باش كه هيچ مؤ منى نتواند خداوند متعال را، جز با صبر و بردبارى خشنود سازد. و همچنين هيچ حركت و عملى همچون خاموشى و سكوت ، شيطان را خشمگين و زبون نمى گرداند. و بدان كه بهترين كيفر براى احمق ، سكوت در مقابل ياوه ها و گفتار بى خردانه او است .(1) حقير گويد: تأ ييد و مصداق بارز آن ، نيز كلام خداوند متعال است كه فرمود: (اِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً)(2)؛ وقتى با افراد نادان و بى خرد مواجه گشتيد، او را بدون پاسخ رها سازيد 1-الكنى و الا لقاب : ج 2، ص 294. 2-سوره فرقان : آيه 63. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نماز جماعت يا تخريب خانه مرحوم شيخ طوسى به نقل از امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه حكايت فرمايد: روزى به حضرت اميرالمؤ منين امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام خبر رسيد: عدّه اى از مسلمانانى كه در همسايگى مسجد زندگى مى كنند، به نماز جماعت در مسجد حاضر نمى شوند. پس آن گاه امام ، اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام در جمع نمازگذاران حضور يافت و بعد از اقامه نماز، ضمن ايراد خطبه اى اظهار داشت : شنيده ام عدّه اى از افراد، در مساجد ما و در صفوف مؤ منين مشاركت ندارند و با ما به نماز جماعت حاضر نمى شوند. از اين به بعد، كسى حقّ ندارد با آن ها هم غذا و همنشين و هم سخن گردد. و همچنين كسى حقّ ندارد با ايشان پيمان زناشوئى ببندد و يا به ايشان كمك نمايد، تا مادامى كه آنان نيز همانند ديگران در جمع مسلمين حضور يابند و در نماز جماعت شركت كنند. سپس آن حضرت افزود: چه بسا ممكن است دستور دهم كه خانه هاى چنين افرادى را بر سرشان تخريب كرده و آتش زنند و بسوزانند، مگر آن كه از اين عملشان دست بردارند و به درگاه الهى توبه نمايند. امام جعفر صادق عليه السلام در ادامه افزود: مؤ منين به وظيفه خود كه اميرالمؤ منين علىّ صلوات اللّه عليه مشخّص نموده بود عمل كردند و با افراد متخلّف ترك معاشرت و معامله نمودند، تا آن كه بالا خره ، آن ها از عمل خود پشيمان شده ؛ و همراه ديگر نمازگذاران در مساجد؛ و نماز جماعت شركت كردند. 📚امالى شيخ طوسى : ج 2، ص 308 ✾📚 @Dastan 📚✾
💠راه خوش بختی انسان 🔸مرحوم علامه طباطبایی: هدف در جامعه اسلامی سعادت حقیقی عقلانی است؛ به این معنا که آدمی در مقتضیات قوای خویش راه میانه پیش گیرد؛ خواسته های تن را به آن اندازه که او را از راه بندگی و معرفت خدا باز ندارد، برآورد؛ به طوری که پرداختن به جسم، مقدمه ی رسیدن به معرفت خدا باشد. 🔸چنین رویه ای انسان را به تمام معنا خوشبخت خواهد کرد، زیرا بدین ترتیب همه ی قوای آدمی به سعادت می رسند و بزرگ ترین راحتی و آسایش همین است. هر چند، بر اثر آن که تربیت اسلامی در بین ما مختل شده نمی توانیم این هدف را آن طور که باید و شاید درک کنیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خاموشى چراخ و شنيدن خواسته حارث همدانى يكى از اصحاب و دوستان حضرت اميرالمؤ منين علىّ بن ابى طالب عليه السلام است حكايت كند: شبى به منزل اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام وارد شدم و ضمن صحبت هائى به آن حضرت عرض كردم : يا اميرالمؤ منين ! از شما خواسته اى دارم ؟ حضرت فرمود: اى حارث ! آيا مرا سزاوار و شايسته شنيدن خواسته ات مى دانى ؟ گفتم : بلى ، يا اميرالمؤ منين ! شما از هر كسى والاتر و شايسته تر هستى . حضرت فرمود: ان شاءاللّه كه خداوند به وسيله من جزاى خيرى به تو دهد؛ و سپس از جاى خود برخاست و چراغ را خاموش نمود و اظهار داشت : علّت اين كه چراغ را خاموش كردم ، چون دوست نداشتم ذلّت پيشنهاد و خواسته ات را در چهره ات بنگرم ؛ و بتوانى به آسودگى و بدون هيچ واهمه اى خواسته هايت را بيان كنى . بعد از آن ، افزود: از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: حوايج و خواسته هاى انسان به عنوان امانت خداوندى است ، كه بايد در درون او مخفى بماند؛ و براى كسى غير از خداى سبحان بازگو نكند. پس از آن فرمود: هركه حاجت و خواسته برادرش را بشنود بايستى او را كمك نمايد و خواسته اش را برآورده كند البته تا جائى كه مقدور باشد نبايد او را نااميد و مأ يوس گرداند 📚فروع كافى : ج 4، ص 24، ح 4. ✾📚 @Dastan 📚✾