eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
66.9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
75 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
✅خواص عاشورایی: یزید بن زیاد بن مُهاصِر کِندی 🔹 يزيد بن زياد بن مُهاصِر كِنْدى، تیرانداز دلاوری بود. هنگامى كه فرستاده ابن زياد، براى حُر پيام آورد كه بر امام ع سختگيرى كند، ضمن برخوردى تند به او گفت: "پروردگارت را نافرمانى كردى و براى خود، ننگ و آتش را كسب كردى". 🔻 وى روز عاشورا پس از وداع با امام ع به میدان رفت. پس از جنگی دلیرانه، اسبش به وسیله دشمن پی شد. او کنار امام زانو زد و دشمن را هدف تیر قرار داد. امام ع برای وی چنین دعا کرد: "خداوندا تیرش را به هدف بنشان و پاداش وی را بهشت قرار ده!". ▫️ پس از پرتاب صد تیری که به همراه داشت برخاست و گفت: جز پنج تیر خطا نرفت. سپس به دل سپاه دشمن زد و پس از نبردی جانانه به شهادت رسید. ✾📚 @Dastan 📚✾
خواص عاشورایی: نافع بن هلال بجلی 🔹 نافع بن هلال بجلی، از اصحاب امام علی و امام حسین علیهماالسلام است. وی مردی بزرگوار و از قاریان قرآن و از نویسندگان حدیث بود. او در جنگ‌ های زمان امام علی ع شرکت کرد. 🔻 او قبل از شهادت مسلم از کوفه خارج شد و در میانه راه به کاروان امام پیوست. شب عاشورا، نافِع به امام گفت: "به خدا سوگند با دوستِ تو، دوست و با دشمن تو، دشمنيم". 🔸 وی در رساندن آب به خانواده امام ع نقش مؤثّرى داشت. با بسته شدن راه ورود به آب، امام به حضرت عباس فرمودند که شبانه با نافع و بقیه نیروها، از فرات آب به خیمه‌ ها برسانند. موفق شدند ضمن کشته و زخمی کردن چند تن از دشمنان، آب به خیمه‌ ها برسانند. ▫️نافِع بن هِلال، تيراندازى ماهر بود. در روز عاشورا، دوازده نفر از دشمن را از پا در آورد. پس از تمام شدن تيرهايش، با شمشير خود به صف دشمن زد. آن قدر جنگيد تا به اسارت دشمن در آمد و کشته شد. ✾📚 @Dastan 📚✾
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵ماجرای شنیدنی از مردی که برای زائران اربعین کم نمیگذاشت.💦 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی: نصر ابی نیزر 🔻 نصر فرزند ابی نیزر، فرزند نجاشی پادشاه عادل حبشه بود. ابی‌‌نیزر از کودکی مسلمان شد و تحت تعالیم پیامبر قرار گرفت. وی از یاران امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم‌ السلام است. 🔸 پس از مرگ نجاشی، مردم حبشه به مدینه آمدند تا تنها بازمانده او یعنی ابی‌نیزر را برای نصب پادشاهی به حبشه ببرند. ولی او گفت: یک ساعت در خدمت پیامبر بودن برایم از یک عمر پادشاهی برتر است. ▫️ او برای همیشه در مدینه اقامت کرد. نصر نیز جنگجویی شجاع بود. او جزء سواره نظام لشکر امام حسین ع محسوب می‌ شد تا این که اسبش پی شد. پیاده به نبرد پرداخت تا به شهادت نوشید. ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ بدرقه کردن زوار امام حسین (ع) توسط حضرت محمد (ص) ✅ حضرت ابى عبد اللَّه امام صادق علیه السلام فرمودند: ▫️ خداوند متعال فرشتگانى دارد که موکّل قبر حضرت امام حسین علیه السّلام مى‌‌باشند هنگامى که شخص قصد زیارت آن حضرت را می‌نماید حق تعالى گناهان او را در اختیار این فرشتگان قرار می‌دهد و زمانى که وى قدم برداشت فرشتگان تمام گناهانش را محو می‌کنند و سپس قدم دوّم را که برداشت حسناتش را مضاعف و دو چندان می‌کنند و پیوسته با قدم‌هائى که برمیدارد حسناتش مضاعف میگردد تا به حدّى میرسد که بهشت برایش واجب و ثابت میگردد، سپس اطرافش را گرفته و تقدیسش می‌کنند و فرشتگان آسمان نداء داده و می‌گویند: 🔸 زوّارِ دوست خدا را تقدیس نمائید؛ و وقتى زوّار غسل کردند حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ایشان را مورد نداء قرار داده و می فرماید: 🔶 اى مسافران خدا! بشارت باد بر شما که در بهشت با من هستید. ▫️ سپس امیر المؤمنین علیه السّلام به ایشان نداء داده و می‌فرماید: 🔸 من ضامنم که حوائج شما را بر آورده نموده و بلاء را در دنیا و آخرت از شما دفع کنم. ▫️ سپس پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم با ایشان از طرف راست و چپ ملاقات فرموده تا بالأخره به اهل خود بازگردند. ⬅️ کامل الزیارات، باب ۴۹ 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی: نُعیم بن عِجلان انصاری 🔹 نُعيم بن عِجلان انصاری، از ياران امام حسين عليه السلام و یکی از شهداى کربلاست. وی اهل مدینه بود ولی بعدا ساکن کوفه شد. او از اصحاب پیامبر و امام علی صلوات الله علیهما بود. 🔸 در جنگ صفین در حمایت از امام علی ع و در رکاب ایشان جنگید. او به همراه دو برادرش در شجاعت و در سرودن شعر ، زبانزد همه بودند. ♻️ در زمان قیام امام حسین ع، نعیم ۷۰ سال سن داشت. او پس از خروج امام به سلام کوفه، از کوفه خارج شد و خود را به امام رساند. در این مدت پیوسته همراه امام بود تا این که در حمله نخست روز عاشورا به فیض شهادت رسید. ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی: هانی بن عُروه 🔹 هانى بن عُروه، از صحابه پيامبر ص بوده و هنگام وفات ایشان، بيش از ۴۰ سال داشت. همچنین از ياران امام على ع بود که در جنگ هاى ابتدای خلافتشان، ايشان را همراهى كرده است و طرف مشورت امام علی ع در صفّین بود. 🔻 او از بزرگان يمن است كه به كوفه آمده و رياست قبيله مُراد را بر عهده داشت. نيروهاى فراوانى در اختيار او بود. زمانی که معاویه برای پسرش یزید، از مردم کوفه بیعت می‌ گرفت، هانی مخالفت کرد. ▫️ در جريان نهضت كوفه، يكى از اصلى ترين حاميان مسلم بود كه خانه خود را مركز استقرار وى و هدايت نهضت قرار داد. امّا ابن زياد، او را با نيرنگ دستگير كرد و در ۹ ذى حجّه سال ۶۰ هجرى، به شهادت رساند. ♻️ چون وی حاضر نشد مسلم را به ابن زیاد تسلیم کند، شکنجه شد؛ به طوری که بینی او شکست. سپس وی را به زندان انداختند و پس از شهادت مسلم، هانی را دست بسته به بازار بردند و سر از بدنش جدا کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی: آخرین شهید کربلا: هَفهاف بن مُهَنَّد راسِبی ازُدی 🔹 هفْهاف بن مُهَنَّد ، از یاران امام علی (علیه السلام) بود و در جنگ صفین با آن حضرت بود. وی آخرین شهيد کربلا است. راسِب، تيره‏ ای از قبيله ازُد است که اکثريت این طايفه ساکن بصره بوده‌اند. 🔻 او وقتى خبر خروج امام حسين علیه السلام را شنيد، از بصره بيرون آمد. اما در غروب عاشورا و پس از كشته شدن امام ع و هنگام غارت خیمه ها، به کربلا رسيد . تا متوجه ماجرا شد وارد لشكر ابن سعد شد و در میان لشکر تاخت و تاز كرد . ▫️او دلیرانه جنگید و افراد زیادی را کشت. تا آنکه افراد سپاه دشمن او را محاصره کردند. پس از نبردی دلیرانه، سرانجام پنج نفر بر او حمله برده و او را به شهادت رساندند.
🏴 وقایع روز عاشورا_ قسمت اول ▪️صبح عاشورا امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح، صفوف نیروهای خود که۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند را منظم کرد. سپس برای اتمام حجت، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه نمود. ▪️پس از سخنان امام، زهیر بن قین آغاز به سخن کرد و از فضایل حسین(ع) گفت و به موعظه پرداخت. قبل از آغاز جنگ حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد جداشد و به اردوگاه حسین(ع) پیوست. ▪️سپس با فرمان عمر بن سعد حمله به لشگر امام حسین علیه السلام با تیرباران کردن اصحاب آغاز شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام، در این حمله به شهادت رسیدند. پس از آن، یاران امام به صورت فردی و یا دو نفری به مبارزه رفتند. ▪️اصحاب اجازه نمی‌دادند کسی از سپاه دشمن به حسین(ع) نزدیک شود. ظهر عاشورا و در بحبوحه تیرباران دشمن حضرت نماز ظهر را به جماعت برگزار کردتد. پس از شهادت یاران غیر بنی هاشم امام حسین(ع) در صبح و بعداز ظهر عاشورا، یاران بنی‌هاشمی امام برای نبرد پیش آمدند. ▪️اولین کسی که از بنی هاشم از حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود. پس از او دیگر خاندان امام نیز به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت بنی‌هاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رویارویی با آن حضرت پا پیش نمی‌نهاد. ▪️علیرغم تنهایی حسین(ع) و زخم‌های سنگینی که بر جان و بدن او وارد شده بود، امام بی‌مهابا دشمن را تارومار می‌کرد، تا آنکه از شدت جراحات بی رمق از اسب بر زمین افتاد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴 وقایع روز عاشورا_ قسمت دوم ▪️پس از آن ذوالجناح بر بالین او آمد و به دور پیکر امام می‌چرخید و او را می‌بویید. سپس پیشانی‌اش را به خون بدن امام حسین آغشته کرد و در حالیکه پاهایش را بر زمین می‌کوبید و شیهه سر می‌داد به سوی خیمه‌گاه رفت . ▪️وقتی که اهل بیت امام حسین ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمه‌ها بیرون آمده و دور ذوالجناح گرد آمدند و دست بر سر و صورت و پای او می‌کشیدند. ام کلثوم دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و گفت: وامحمداه واجداه وانبیاه ▪️پس از شهادت حسین(ع)، سپاه دشمن به خیمه‌ها هجوم بردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند. آنان در این امر بر یکدیگر سبقت می‌رفتند. شمر به قصد کشتن امام سجاد(ع) همراه گروهی از سپاهیان، وارد خیمه‌گاه شدند که زینب(س) مانع این کار شد. ▪️به دستور عمر بن سعد و برای اجرای فرمان ابن زیاد، ده نفر داوطلب از سپاهیان کوفه، با اسبان‌شان بدن امام حسین(ع) را لگدکوب کردند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را درهم شکستند. ▪️عمر بن سعد در همان روز سر حسین(ع) را به همراه سر شهدای کربلا که 72 سر بود با شمر و خولی و روانه کوفه کرد. امام سجاد(ع) که بیمار بود، به همراه حضرت زینب(س) و بقیه بازماندگان، به اسارت گرفته و به کوفه نزد ابن زیاد و سپس به دربار یزید در شام فرستاده شدند. ▪️به دستور عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند؛ اما پیکرهای حسین(ع) و یارانش بر زمین ماند. سه روز بعد جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴 شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام _ بخش اول ▪️مادر سیدالشهداء (علیه‌السّلام) فاطمه زهرا بنت رسول‌الله (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) است که قرآن کریم در آیه تطهیر به طهارت وی شهادت داده است . پدر ایشان نیز حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، امیر مؤمنان و مولای متقیان است. ▪️روز عاشورا بعد از آن که امام (علیه‌السّلام) تمام یاران خود را از دست داد و یکه و تنها ماند، به فرمان عمر سعد از هر سو امام (علیه‌السّلام) را محاصره و به او حمله کردند. به این ترتیب بین حضرت و خیمه‌ها فاصله ایجاد کردند. ▪️امام، دشمن را به مبارزه طلبید. هر کس از جنگاوران نامدار دشمن را که به او نزدیک می‌شد، از تیغ می‌گذراند و گروه بسیاری را به هلاکت رساند. امام (ع) شجاعانه می‌جنگید و به سپاه دشمن که تعداد آنان به سی هزار رسیده بود، یورش می‌برد و آنان همانند ملخ‌های پراکنده شده، از برابر وی فرار می‌کردند. ▪️عمر سعد به سپاهش گفت: وای بر شما آیا می‌دانید با چه کسی مبارزه می‌کنید؟ این شخص فرزند قَتّال (بسیار کشنده) عرب است؛ از هر سو بر او یورش برید. پس گروهی بزرگ از نیزه‌داران و تیراندازان به او حمله کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴 شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام _ بخش دوم ▪️امام حسین (علیه‌السّلام) آنقدر جنگید تا آنکه پیکر پاکش ده‌ها زخم برداشت و در حالی‌که از نبرد، ناتوان شده بود، ایستاد تا‌ اندکی بیاساید. در همان حال که ایستاده بود، سنگی آمد و بر پیشانی او خورد و خون از پیشانی‌اش جاری گشت. ▪️گوشه جامه را برگرفت تا با آن، خون از پیشانی‌اش پاک کند که تیر سه شعبه حرمله آمد و در قلب حضرت جای گرفت. امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله». سپس تیر را گرفت و از پشت بیرون کشید. ◾️خون، همچون ناودان جاری شد. دست خود را روی زخم گذاشت، چون پر از خون شد، به طرف آسمان پاشید، حتی یک قطره هم برنگشت. سپس بار دیگر دست را پر از خون کرد و آن را به سر و صورت و محاسنش کشید و فرمود: به خدا سوگند، این‌گونه خون‌آلود خواهم بود تا جدم را دیدار کنم. ▪️آنگاه سنان بن انس (یا شمر بن ذی‌الجوشن) لعنت الله علیه، از اسب پیاده شد و محاسن حسین (علیه‌السّلام) را گرفت و با شمشیر بر گلوی وی می‌زد و می‌گفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا می‌کنم، در حالی‌که می‌دانم تو پسر رسول خدایی ». سپس سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولی داد. ✾📚 @Dastan 📚✾