eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان یاسمین بهزاد خان - . به چشماش نگاه كردم فرنوش – مي خوام بدونم اون ايده چي بود كه بخاطرش فداكاري كردين ؟ . نمي دونستم در مقابل يه همچين سوالي چي بگم برگشتم و ديدم يه دختر بچه كنارم واستاده و چند تا دسته گل تو دستها شه . گوشه كاپشنم رو كشيد و گلها رو به طرفم گرفت و : گفت آقا يه دسته گل ازم مي خري؟ مريم دارم ، نرگس دارم ، گل سرخ دارم . تو رو خدا ازم بخر. خيلي سردم شده . يه شاخه م تا حاال - نفروختم . يه شاخه ازم مي خري ؟ : جلوش نشستم و گفتم . چرا نمي خرم عزيزم ! همه اش رو ازت مي خرم- ببين ، همه گلهاي تو مال من ، هر چي هم من پول دارم مال تو ، باشه ؟ ! دختر – من سه تا دسته گل دارم ، پولش خيلي مي شه ها . دست كردم جيبم و هر چي پول داشتم در آوردم . دو هزار و خرده اي بود . گرفتم جلوش كافيه؟- زبونش بند اومده بود . خوشحالي تو چشماش موج مي زد . با سر اشاره كرد و سه تا دسته گل رو بهم داد و پول ها رو ازم گرفت . و بدو از پيشم رفت . همونطور نشسته بودم و دويدنش رو روي برفها تماشا مي كردم . مي ترسيد پشيمون بشم و پول ها رو ازش پس بگيرم : يه دقيقه بعد بلند شدم و به فرنوش گفتم بريم ؟- : تو چشمهاش اشك حلقه زده بود . در حاليكه راه افتاد كه برگرديم گفت . طفلك خيلي سردش شده بود- . دو تايي بدون حرف به طرف ماشين رفتيم : نزديك ماشين واستادم و گفتم . بفرمائين . مي گن گل مريم نشونه دوستي يه و گل نرگس نشونه محبت- : بعد همه گل ها رو بهش دادم و گفتم . با اجازتون مي خوام تا خونه كمي قدم بزنم . شما بفرمايين- . گل ها رو گرفت . صبر كردم تا سوار شد و ماشين رو روشن كرد : وقتي مي خواست حركت كنه ، شيشه رو كشيد پايين و گفت نگفتين گل رز نشونه چيه ؟- : خنديد و حركت كرد و رفت . همونجا واستادم و رفتنش رو نگاه كردم و زير لب گفتم ! گل رز نشونه عشقه . به همه زبون هاي دنيا - . در رو باز كردم سالم ، شكر خدا كه تو خونه اي بهزاد ، همش تو راه خدا خدا مي كردم كه از خونه بيرون نرفته باشي ! خب خدا رو شكر –كاوه ! كه موندي خونه مگه چي شده ؟! بيرون چه خبره ؟- ! كاوه- هيچي بابا ، شهرداري راه افتاده تو خيابون و هر چي االغ ميگيره مي بره . گم شو . فكر كردم چي شده- ! كاوه – باز دو ساعت تنهات گذاشتم كافه رو ريختي بهم تور و خدا شروع نكن . چطور؟ نرسيده شبكه اينترنت دختر خاله راه افتاد ؟ - كاوه – آخه من نمي فهمم چي تو كله توئه؟ مغز ، گچ، سيمان، چيه ؟ اينا جاي سالم و احوالپرسي ته؟ 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662