eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
داستانهای کوتاه و آموزنده
ماجرای کافی و آقا جلال (صاحب کاباره بزرگ در عظیمیه کرج) «پارسال خدا یک توفیق به من داد. من خیلی شرم
برای ‌اینکه ‌این (صاحب کاباره) سرد نشود شب در شهر کرج یک منبری داشتم ‌این را با خودم برداشتم بردم آنجا. رفتیم آنجا و بالای منبر مطرح کردم و یک خرده تشویقش کردم که باز، صبح پشیمان نشود. به مردم گفتم که قرار شده ‌این (صاحب کاباره) همچین جوانمردی بکند و کاباره را ببندد و ما هم قرار هست یک خدمت مختصری به او بکنیم. وقتی از بالای منبر آمدیم پایین، یک بنده خدایی مال کرج هست شهرسازی داره آنجا، ما را کشید کنار، گفت حاج آقا نمی‌خواهد تهران از کسی پول قرض کنی من یک چک می‌نویسم هفتاد هزار تومان به‌ تو می‌دهم. اگر کسی برای خدا قدم بردارد خدا به حال خود نمی‌گذاردش. گفتم: جلال جان (صاحب کاباره) کی درب کاباره را می‌بندی؟ گفت: حاج آقا هر وقت هفتاد هزار تومان را دادید. گفتم: اگر همین الان چکش را به تو بدهم؟ گفت: همین الان می‌بندم. سه چهار تا ماشین سواری برداشتیم رفتیم درب کاباره. رفتیم آنجا، ده پانزده تا شاگرد داشت. یک وقت ‌اینها با تعجب دیدند که حاج کافی آمده کاباره. گفتیم بریم جلو. پسره (جلال) را انداختیم جلو. جلال یک وقت جلوی شاگردهایش داد زد. جگرم را حال آورد. گفت: به فرمان ولی عصر(عج)، کاباره تعطیل است. اینها (شاگردها) به خیالشان که ‌این مست کرده دارد یک چیزی همین‌طوری می‌گوید. یک دفعه ‌اینها دیدن که آقا جلال، واقعاً آقا جلال شده. من گفتم که جلال جان، چهار پنج هزار نفر ناهار تهیه ببین برای روز جمعه. من در مهدیه اعلام می‌کنم و همه رفیق‌ها با ماشین می‌آییم ‌اینجا، داخل صف می‌ایستیم هر نفر ده تومان به تو می‌دهیم ناهار می‌خوریم که خیال نکنی چهار تا عرق‌خور که رفت مذهبی‌ها مُرده‌اند. فقط انسان خوب درست نکنید ‌این خوب را هم نگه بدارید. فقط توبه‌کن درست نکنید ‌این توبه‌کن را جمع و جورش بکنید. یک ناهاری درست کرد و از مهدیه رفقا را برداشتیم رفتیم. در باغ ۷۰۰۰ متری که بلندگو می‌گذاشتند و جمعه‌ها بزن بکوب و رقص بود، ما هم همان بلندگوها را گذاشتیم و اول اذان ظهر اذان گفتیم و یک نماز جماعت سه چهار هزار نفری خواندیم بعد هم ناهار را، خود من هم ده تومان دادم که کسی توقع نکند. همه ناهارها را خوردند، با میل هم پول‌هایشان را دادند. بعد هم به جلال گفته بودم که دویست سیصد تا لنگ تهیه کند. همه هفته جمعه‌ها یک مشت اراذل و اوباش در این استخرها می‌رفتند ‌این هفته بچه مذهبی‌ها می‌خواهند شنا کنند جگرهایشان حال بیاد. شنا کردند و دو نفر از وعاظ تهران هم دعوت کرده بودم منبر رفتند. حاج علامه مداح هم گفتیم آمد یک قصیده‌ای خواند و غوغایی شد. علما خبردار شدند یک مشت آمدند، منبری‌ها آمدند ... جلال ماه رمضان امسال آمد خانه ما. گفت حاج آقا، گفتم بله، گفت من امسال کارهایم را کرده‌ام می‌خواهم بروم مکه...» پی‌نوشت: این دو روایت به استناد وبسایت «بانک سخنرانی‌های شیخ احمد کافی» نگاشته شده‌اند. ایسنا - سهیلا صدیقی شیخ احمد کافی ⭕️ @dastan9 🦋🌺
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۳۱ تیر ۱۴۰۱ میلادی: Friday - 22 July 2022 قمری: الجمعة، 22 ذو الحجة 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت میثم تمار رحمة الله علیه، 60ه-ق 🔹حرکت ابراهیم بن مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد، 67ه-ق 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️17 روز تا عاشورای حسینی ▪️32 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️41 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️56 روز تا اربعین حسینی ⭕️ @dastan9 🦋❤️
✍امام جواد عليه السلام فرمود: زينت عقل، ادب است زينت علم تواضع است زينت فقر پاكدامنى است زينت سخن فصاحت است زينت بلا و سختى صبر است زينت بزرگوار خوشرويى است زينت ورع ترك خواسته هاســت زينت غنى (بى نيازى) شڪر است زينت نيكوكارى منّت نگذاشتن است زينت روايت حفظ (از برداشتن) است زينت نمــاز خشـوع (توجه قلبى) است. زينت قناعت انفاق بيش از وظيفه است 📚الفصول المهمه 274/275 ⭕️ @dastan9 🦋❤️
✅زندگی به عشق است؛ عقل به آدم زندگی نمی‌دهد! ✍شهید بهشتی: برادرها و خواهرها عاشق شوید. زندگی به است. آدم این حسابگر و معامله‌گر را از خانه‌ی‌ تنش بیرون نكند، عشق خدا به خانه‌ی‌ دلش قدم نگذارد. عاشق شوید، برادرها و خواهرها عاشق شوید، به عشق است. عقل به آدم زندگی نمی‌دهد. عقل به آدم حساب می‌دهد كه چه جور بهتر بخورد، چه جور بهتر بخوابد، چه جور بهتر پلاسیده شود، چه جور بهتر دلمرده باشد. عشق است كه در درون انسان آتش زندگی و شعله‌ زندگی را بر می‌افروزاند. 🔸 عاشق است. عاشق خداست. عاشق حق است، عاشق عدل است. عاشق انسان‌شدن است. عاشق ملكوت است و دنیا با همه‌ی‌ زیبندگی‌ها و فریبندگی‌ها برایش صرفاً میدان ساخته‌شدن و ره‌پیمودن به سوی آن معبود و معشوق جاودانه است. ⭕️ @dastan9 🦋❤️
🔴 هنگام ظهور ملائكه و اجنّه به چشم مردم دیده میشوند! ✅ مفضل به امام صادق عليه السلام گفت: اى سيّد من! آيا ملائكه وجنّ براى مردم ظاهر مى شوند؟ 🌹حضرت فرمودند: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! و چنان با مردم گفتگو مى كنند كه مردم با خودشان گفتگو مى كنند. 🌀گفتم: اى سيّد من! آيا با او سير مى كنند؟ 🌹فرمود: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! هر آينه آنها در زمينى مابين كوفه و نجف بنام هجرت، فرود مى آيند 🌼و تعداد آن ها در آن وقت چهل وشش هزار ملائكه و شش هزار جنّ است. 🔰در روايت ديگر آمده است كه: اجنّه ايشان را يارى مى دهد وبه يارى خدا همه جا را فتح مى كنند. 🌸از امام صادق (عليه السلام) در ضمن حالات آن حضرت روايت شده است كه فرمود: سيزده هزار وسيصد وسيزده ملك نزد حضرت مهدى (عليه السلام) مى آيند. 💥ابو بصير گفت: گفتم تمام اين ملائكه مى آيند؟! 🌺فرمود: آرى! 🔷 آن ملائكه اى كه با نوح در كشتى بودند. 🔷 وآنهايى كه با حضرت ابراهيم بودند.آن زمانى كه او را به آتش انداختند 🔷 وآن ملائكه اى كه با موسى بودند، زمانى كه دريا شكاف خورد. 🔷وآنهايى كه با حضرت عيسى بودند، زمانى كه خداوند او را به آسمان برد 🔷وچهار هزار ملائكه كه نشانه هاى خاصّ خود وعمّامه هاى زرد دارند كه اينها با پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بودند. 🔷 وهزار ملائكه كه منظّم مى آيند 🔷 وسيصد وسيزده ملك كه در بدر بودند و 🔷چهار هزار ملك كه نازل شدند ومى خواستند حسين بن على (عليهما السلام) را يارى كنند پس به آنها اجازه نداد وآنها نزد قبر آن حضرت، ژوليده وغبار آلوده هستند ودر كنار قبر آن حضرت نشسته اند وتا روز قيامت گريه مى كنند، ✨ورئيس آنها ملكى به نام منصور است، 🔴همه اينها در زمين هستند ومنتظر ظهور حضرت قائم (عليه السلام) هستند.. 📒منابع: کامل الزیارة،غیبة النعمانی 🌹 ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
شرایط سخت و نفس گیر بود ... باید در سرمای زمستان و سکوتِ شب به آب می‌ زدند. معلوم نبود چند نفر از آن همه بر خواهند گشت و یکبار دیگر روی خاک قدم خواهند زد. عملیات والفجر۸ آغاز شد... این عملیات که آبی-خاکی بود نیازمند رزمندگانی بود که در آن سرمایِ طاقت فرسا به آب بزنند و غواصی کنند... یکی از این رزمندگان عباس بود که درس و دانشگاه را رها کرد و عازم جنگ شد... عباس که گویا حس کرده بود به خواسته‌اش یعنی شهادت در راهِ خدا میرسد چهل روز روزه گرفت و سرانجام در روز چهلم و در غروبِ ۲۳ بهمن ۱۳۶۴ در فاو هنگام گرفتن وضو از ناحیه گلو مورد اصابت ترکش بمب‌شیمیایی قرارگرفت و درحال گفتن "یا زهرا " به شهادت رسید. تصویری که می‌بینید بوسه پدر این شهید عزیز است بر پیکر جوان رشیدش که تقدیم اسلام شد. 🌷 ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
📚داستان کوتاه زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت. و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیرمرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود. قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم... 📚 مجموعه شهرحکایات ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
✨﷽✨ 🔴فریاد رَس ✍یکی از طلّاب مازندران نقل میکرد: بعد از تعطیلات درسی حوزه عازم گرگان شدیم. در گرگان بعد از پیاده شدن، زن و بچه و وسایل همراه را به پیاده رو بردم و به انتظار ماشین بودیم که ما را به روستا برساند. در همین هنگام ماشینی جلوی ما توقف نموده و یکی از سرنشینان ماشین به طرف ما اسلحه کشید.من که از همه جا مایوس بودم از روی خلوص نیت و توجه کامل فریاد زدم "یا امام زمان". سپس ماشین بدون تیراندازی رفت؛ بعد از چند دقیقه انتظار دیدم ماشین گشت پلیس آمد، جلوی ما توقف نمود و صدا زد: "حاج آقا بفرمایید سوار شوید". همه سوار شدیم و ماشین حرکت کرد. سپس به من گفتند: "ما در فلان مسیر بودیم، یک وقت دیدیم آقا سیّدی جلوی ما را گرفت و فرمود: بروید در فلان خیابان، طلبه ای با زن و بچه منتظر ماشین است و ما طبق گفته آن سیّد آمدیم. حالا هرکجا میخواهید بروید بفرمایید تا ما شما را برسانیم". من هم جریان را گفتم که متوسل به امام زمان شدم و فهمیدیم آن حضرت سفارش ما را کرده اند... 📚 شیفتگان حضرت مهدی ج۲ ص۷۹ ⭕️ @dastan9 🦋❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 یک مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود. کارگران بنا به وظیفه شرعی، وقت اذان که می ‌شد، برای خواندن نماز دست از کار می‌ کشیدند. یک روز مهندس به آنان اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند، آخر ماه از حقوقشان کسر می ‌شود. کسانی که ایمانی ضعیف و سست داشتند، از ترس کم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت می ‌گذاردند اما عده ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان، هم چنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را می ‌خواندند. آخر ماه، مهندس به کارگرانی که هم چنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادی ماهیانه پرداخت کرد. کسانی که نماز خود را به بعد از کار گذاشته بودند، به مهندس اعتراض کردند که چرا حقوق آن کارگرها را بر خلاف انتظارشان زیاد داده است!؟ مهندس می‌‌ گوید اهميت دادن این کارگرها به نماز و صرف نظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمانشان بیشتر از شماست و این قبیل آدم ‌ها هرگز در کار خیانت نمی ‌کنند، هم چنان که به نماز خود خیانت نکردند.🍃 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 ⭕️ @dastan9 🦋❤️