7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗣️روایت یک هم وطن از پلیسهای آلمان :)
#قول_بده_نخندی 😜
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸 💖 خط قرمز 💖 قسمت 61 وقتی خانم صابری اصل قضیه را به خانم رحیمی گفت، خانم رحیمی دو طرف چادرش
🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 62
- ممنونم. فعلا خدانگهدار.
سوار موتورم شدم و برگشتم اداره. امید منتظرم بود. سلام کرده و نکرده گفت:
- هیچ مشخصاتی از اون دختره که رفته بود پیش سمیر پیدا نکردم. اصلا انگار چنین آدمی وجود نداره.
-یعنی چی؟
- یعنی هیچی دربارهش نمیدونیم. از بچههای برونمرزی استعلام گرفتم ببینم نتیجه میده یا نه؟
با حرص نفسم را بیرون دادم:
- سمیر بهش چی میگفت؟
- ناعمه. خیلی هم دوستش داشت و ازش حساب میبرد.
نیشخند زدم:
- عیده ایرانی باشه.
امید نشست پشت لپتاپش و گفت:
- اوهوم. فارسی رو خوب حرف نمیزد. یه جوری بود.
سعی کردم حرف زدن ناعمه را به یاد بیاورم. لهجهاش شبیه لهجه عربی بود؛ اما عربی نبود. کلمات را سخت ادا میکرد و بیشتر از ته حلقش حرف میزد. چقدر هم با تحکم سخن میگفت! سمیر رامش بود.
به امید گفتم:
- براش ت.م گذاشتید؟
- آره.
- خوبه. حواستون بهش باشه. با امر و نهیهایی که دیروز با سمیر میکرد، احتمالاً یا رابط سمیره یا سرشبکه.
نشستم پشت میز و سرم را گذاشتم رویش. به امید گفتم صدای مکالمه سمیر و ناعمه را پخش کند.
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
🍁♥️🍁
میدانيد آخرين زنگ
زندگی تان کی ميخورد!؟
خدا ميداند، ولی... آن روز که آخرين
زنگ دنيا میخورد، ديگر نه ميشود
تقلب کرد و نه ميشود سر کسی کلاه گذاشت!
آن روز تازه می فهميم که دنيا با همه
بزرگی اش از يک جلسه امتحان مدرسه
هم کوچکتر بود؛ و آن روز تازه می فهميم
که زندگی عجب سوال سختی بود! سوالی
که بيش از يک بار نمی توان به آن پاسخ داد.
خدا کند آن روز که آخرين زنگ دنيا
ميخورد، روی تخته سياه قيامت،
اسم ما را جزءِ خوب ها بنويسند ...
خدا کند حواسمان بوده باشد که
زنگ های تفريح آنقدر در حياط نمانده
باشيم که ((حيات=زندگی)) را از ياد برده باشيم.
خدا کند که دفتر زند گی مان را زيبا جلد
کرده باشيم و سعی ما بر اين بوده باشد
که نيکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی
کنيم و بدانيم که دفتر دنيا، چک نويسی
بيش نيست؛ چرا که ترسيم عشق
حقيقی در دفتر ديگر است
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸 💖 خط قرمز 💖 قسمت 62 - ممنونم. فعلا خدانگهدار. سوار موتورم شدم و برگشتم اداره. امید منتظرم
🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 63
صدایشان در اتاق پیچید. ناعمه داشت سر سمیر داد میکشید:
- چندبار بهت گفتم تو باید احتیاط کنی؟ چندبار بهت گفتم باید حواست باشه یه وقت نیروهای امنیتی روت حساس نشن؟
- من کاری نکردم! فقط توی مهمونی شرکت کردم. الانم میبینی که چیزی نشده.
صدای ناعمه بلندتر شد:
- تو مثل این که اصلا نمیدونی ما داریم چه غلطی میکنیم! نمیدونی ما با کی طرفیم؟ فکر کردی طرف ما گاگوله؟
صدای سمیر کمی ملایم شد:
- وقتی توی اَمّان دیدمت مهربونتر بودی!
انگار میخواست این بحث را تمام کند؛ اما غرورش اجازه نمیداد معذرت بخواهد.
فهمیدم سمیر و ناعمه در پایتخت اردن با هم آشنا شدهاند؛ یعنی در دوره دانشجویی سمیر.
میتوانستم حدس بزنم سمیر، شکار ناعمه بوده و به تشویق ناعمه تصمیم گرفته به عربستان برود.
صدای نیشخند ناعمه را شنیدم و بعد گفت:
- سمیر! ما کارای مهمی داریم. از اولم یه هدف داشتیم، یادته؟
- اوهوم.
صدای ناعمه آمد پایین:
- ما فاصلهای تا اون هدف نداریم. نباید خرابش کنیم. وقتی کارمون رو انجام دادیم، میتونیم بریم توی سرسبزترین و خوش آب و هواترین جای ترکیه با هم زندگی کنیم.
سمیر جواب نداد. ناعمه گفت:
- یکم دیگه صبر کن. یه برنامههایی داریم. تو فعلا روی مغز اون چندهزارتا احمقی که عضو گروه و کانالت هستن کار کن.
سمیر در صدایش التماس ریخت: حبیبتی...
ناعمه خندید. بقیهاش هم...بیخیال!
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸 💖 خط قرمز 💖 قسمت 63 صدایشان در اتاق پیچید. ناعمه داشت سر سمیر داد میکشید: - چندبار بهت گف
🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 64
آژیر خطر در ذهنم روشن شده بود. مطمئن بودم با ناعمه خیلی کار داریم و این ناعمه، آدم برعکس سمیر آدم آموزشدیدهای ست.
امید آمد توی اتاق و گفت:
- ببین، استعلام بچههای برونمرزی اومد. چنین چهرهای رو نمیشناسند. اصلا انگار همچین آدمی نبوده.
***
راستش باورم نمیشد آقای زبرجدی بتواند اینطوری ضدتعقیب بزند و خودش را از تور تعقیب برهاند؛ آن هم در شرایطی که دخترش روی تخت بیمارستان در کماست و معلوم نیست چه بشود.
آقای زبرجدی طوری تعقیبکننده را جا گذاشت که من هم نفهمیدم چی شد؛ اما الان کامل تروریستها در تور ما هستند.
این آقای تروریست یک ساعتی در خیابانهای اصفهان به امید پیدا کردن ابوالفضل چرخید و حالا هم رفته به یک خانه در حاشیه شمالی شهر. به حاج رسول بیسیم میزنم:
- الان طرف توی تور منه. رفته توی لونهش؛ ولی مطمئن نیستم تنها باشه.
حاج رسول میگوید:
- فعلا همونجا باش، چشم ازش برندار. به موقعش که شد میگم جمعشون کنی.
دوری اطراف خانه میزنم تا ببینم راه خروجی دارد یا نه. روی موتور مینشینم.
دست خودم نیست که تا چشم میبندم، مطهره میآید جلوی چشمم. از وقتی خانم صابری را اینطور دیدهام، یاد مطهره افتادهام.
ماشینم را همانجا گذاشتم و پریدم پشت آمبولانس. وقتی یکی از همکارهای مطهره داد زد:
- شما کی هستید؟
سریع گفتم:
- همسرشونم!
هنوز همکارش از بهت درنیامده بود که امدادگر آمبولانس در را بست.
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یوگا مسیریست که مقصدش به
شیطان پرستی و کفر ختم میشود!
گابریل آمورث
رئیس انجمن جنگیران واتیکان
پ ن ۱: این جمله رو کسی گفته که
۱۶۰ هزار پرونده جن گیری تو کارنامه ش داره!
پ ن۲ : بنیانگذاران یوگا صراحتا اعلام کردند که یوگا فقط ورزش نیست ،اما تو ایران
این آئین شیطانی رو دارن به اسم
ورزش به خورد ملت میدن.
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
میلادی: Sunday - 02 June 2024
قمری: الأحد، 24 ذو القعدة 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️6 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️13 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️15 روز تا روز عرفه
▪️16 روز تا عید سعید قربان
▪️21 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
🌷امیرالمومنین عليه السلام:
با عزم و اراده، به جنگ سستى برويد.
📗ميزان الحكمه، جلد۱۰ ص۱۳۴
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed