#حاج_آقای_که_گیر_یک_زن_بدنام_افتاد
🔹✨يه طلبه شیخ احمد نامي بود
آقا اين خيلي خوشگل بود
اصلا مردم تو خيابون مي ايستادن اينو نگاه ميكردن...
میگفتن چه آخوند خوشگلی...
ميدونيد كه حاج آقاي تهراني وقتي كه ميرفتن مدرسش ميخواستن درس حوزه بدهند ميگفتن كه آخوند بايد خوشگل باشه... بعد يه زنه تو نخ اين رفته بود هي به پرو پاي اين مي پيچيد، اينم محل نميزاشت...
🔹✨ميرفت مكتب درس مي داد يروزز اين نقشه كشيد و گفت آقا من مادرم مريضه الان يه نامه اي هم از بچمون رسيده ما هم نميتونيم بخونیم... (اينم خيلي نگرانِ )
شما كه مكتب ميريد و سواد داريد بيايد اينو براش بخونيد...اين بنده خدا هم بر اساس احساس وظيفه و اينا (دشمن شناس خوبي نبود.بايد بگه دو نفر تا در خونه بام بيان تو خونه هم بيان چه ايرادي داره .،ها،.جلو گناهو بگيره)
خوب آقا اين رفت اون تو، يهو ديد بله .... در و بستن و گفتن مادره هم سركاريه داستانش ...زنه گفت يا بايد با من باشي يا جيغ و داد ميكنم!!!!
🔹✨گفتش يه فرصتي به من بده... رفت تو دستشويي اين تيغي كه باش ريشو ميتراشيو برداشت شروع كرد دونه دونه مو هاش رو كندن...ابرو هاش رو كند ،زخم درست كرد رو صورتش ...
گفت (( مردشوره اين خوشگلي رو ببرم كه بخواد منو از خدا دور كنه...)) اومد بيرون، زنه گفت گمشو برو بيرون ببينم...
ببينيد به خدا نزديك شد مثل ابن سيرين كه اون اتفاق افتاد و خدا بهش علم تعبير خواب داد
از گناه دوري كنيد. وسوسه هاي شيطان رو بشناسيد...
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌹از کــانــال ما #حمایت کنـیـد🙏
⭕️ @dastan9 🇮🇷
⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄