eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
🗞 بسیار زیبا 👇 💬 محو شدن كار خير از ديوان اعمال 📖 روزى عيسى عليه السلام با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى عليه السلام و مصاحبان او بر انديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد. 📖 پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فريادكنان مى رفت. 📖 يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى عليه السلام متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه: 💢يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم .💢 📎 برگرفته از کتاب داستان ها و حکایات عبرت آموز اثر استاد حسین انصاریان ⭕️ @dastan9 🇮🇷💐
🔰چشم برزخی❗️ 💠 دکتر حاج حسن توکلی نقل می کند :روزی من از مطب دندان سازی خود حرکت کردم که جایی بروم. 🚌 سوار اتوبوس شدم. میدان فردوسی یا پیش تر از آن ماشین نگه داشت. ‼️جمعی آمدند بالا، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم دیدم همه زن هستند ⭕️همه یک شکل و یک لباس. دیدم بغل دستم هم زن است! 💢خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. این اتوبوس کارمندان است 🔴اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد. همه مرد شدند ⚪️ با اینکه بنا نداشتم پیش شیخ ( مرحوم رجبعلی خیاط ) بروم ولی از ماشین که پیاده شدم 🔸رفتم پیش مرحوم شیخ رجبعلی خیاط 🔷 قبل از اینکه من حرفی بزنم شیخ فرمود: 👀 دیدی همه ی مردها زن شده بودند! چون آن مردها به آن زن توجه داشتند! 🔹بعد گفت : 👁 وقت مردن هر کس به هر چه توجه دارد همان جلوی چشمش مجسم می شود ❤️ولی محبت امیر المومنین علی علیه السلام باعث نجات می شود. ✅ چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود ... 👌تا ببیند آنچه دیگران نمی بینند، و بشنود آنچه دیگران نمی شنوند. 📔 کیمیای محبت 💖 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 💖