♦️........ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ ........♦️
#شروع_ماجرا ❤️😘😍😭
فصل دوم #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
با عنوان ( ❤️ #از_کرونا_تا_بهشت ❤️)
درهمین هنگام مردی محجوب با چهره ای اسمانی ولباس سربازی بلند گو را به دست گرفت وگفت:
بلند گو را در دست گرفت واینچنین شروع کرد:بسم الله القاصم الجبارین...خوشحالم که این سعادت نصیبم شد که در معییت شما بزرگواران رهسپار جنگ با شیاطین زمان بشویم,بنده برادر کوچک شما هستم برای خدمت به مردم,دوستان مرا شعیب صدا میزنند...شما هرجور دوست دارید صدا بزنید...
دیگر چیزی از حرفهایش نمیشنیدم زیرا نا م شعیب...شعیب ...در گوشم زنگ میزد....به خدا درست است...نشانه ی ظهور...لشکری از خراسان با فرماندهی شعیب بن صالح با پرچمهایی سیاه رنگ برای مبارزه با #سفیانی به عراق وارد میشوند,من این روایت را بارها وبارها در کتابهای مختلف خوانده ام ,ولی هیچ وقت به ذهنم خطور نمیکرد که من هم جزیی از #لشکر_شعیب بن صالح باشم ,اخر این لشکر #خراسان و #فارسیان بود ومن یک #زن عراقی....
خدایا شکرت...
🔞❤️😍🚫⛔❌🔞❤️😍🚫⛔❌
╭═══━⊰🍂🌺🇮🇷🌺🍂⊱━═══╮
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
╰═══━⊰🍂🌺🇮🇷🌺🍂⊱━═══╯