eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت اقای مجتهدی پس از ترک تبریز واقامت در عتبات عالیات ارتباط شان طبعا با افراد فامیل قطع می گردد وپس از عزیمت ایشان به ایران به جز تنی چند بقیه افراد فامیل به خاطر عدم شناخت که از شیوه سلوکی ایشان داشتند در صدد ملاقات با ایشان بر نمی امدند وشاید بیم ان را داشتند که با در بسته روبرو گرند! روزی در محضر حضرت اقای مجتهدی بودم که برای ایشان خبر اوردند: پسر آقا وهاب ،برگه معافیت خود را گرفت! به هنگام اعزام،اورا مجددا معاینه کرده وبه خاطر لاغری بیش از حدمعافش کرده اند. هنگامی که از حضرت اقای مجتهدی جریان امررا جویا شدم،فرمودند:پسر عموی خود،آقا وهاب را سال ها ندیده بودم. چند روز پیش به اتفاق پسر خود از تهران به ملاقات من امدند به او گفتم: چه عجب! درقم چه می کنید؟ گفت:چون پسرم قرار است فردا برای انجام خدمت نظام وظیفه اعزام گردد،لذا تصمیم گرفتم که امروز باهم به قم بیاییم وحضرت معصومه را زیارت کنیم واگر شد شما را نیز ببینیم! پس از زیارت بی یی،از چند نفر سراغ شما راگرفتم وپُرسان پُرسان خانه شما را پیدا کردم والان نیز عازم تهران هستم تا لوازم مورد نیاز پسرم را امادا کنم. حضرت اقای مجتهدی فرمودند: هرچه نگاه می کردم. لباس سربازی را بر تن فرزند عمو زاده خود نمی دیدم! لذا به او گفتم:پسر شما از خدمت سربازی معاف می شود! ولی باطنا می دیدم که پسر عموی من گفته مرا باور نکرده وان را به سُخره گرفته است! : مردان خدا، حکم اینه های پاک وشفافی را دارند که واقعیت ها را با روشنی در می یابند وگاه ناگزیز از بیان ان می شوند تا افرادی راکه ندانسته درصدد انکار این گونه امورند، به خود آرند وبا دیدن پرده ای از این واقعیت ، دست از انکار خود بردارند. ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷