eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرخ کردن سیب‌زمینی عبادته! بندگی یعنی چی؟ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 413 از جا که بلند می‌شوم، منتظر درگیری با مرد سومی هستم؛ اما می‌بینم بیهوش
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 414 بدجور رفته روی اعصابم. مسعود دنبال من بوده که انقدر راحت پیدایم کرده. وگرنه امکان ندارد انقدر سریع پیدایم کند و بعد هم بتواند نجاتم بدهد. شاید از اول می‌دانسته قرار است بیایند سراغ من و گیرم بیندازند. بعد هم سایه‌به‌سایه‌ام آمده و توانسته پیدایم کند. خب اگر می‌دانسته، چرا جلوی من را نگرفته؟ چرا زودتر خودش را نشان نداده؟ از کجا می‌دانسته؟ هنوز زود است برای زدن برچسب نفوذی روی مسعود. نباید بگذارم این پیش‌فرض، ذهنم را ببندد و احتمالات دیگر را کم‌رنگ کند. شاید واقعا راست می‌گوید. در واقع، جور در نمی‌آید که دستش با عاملان ترور من در یک کاسه باشد و بیاید جلویشان را بگیرد. - ماشینم سر خیابونه. میرم بیارمش که اینا رو ببریم. ذهنم درگیر تحلیل و تفسیر این اتفاق است و جوابش را نمی‌دهم. مسعود که می‌رود، یقه مردی که روی زمین نشسته و تندتند نفس می‌زند را می‌گیرم: - چرا اومده بودین سراغ من؟ همان است که داشت خفه‌ام می‌کرد. مثل موش ترسیده و عرق از شقیقه‌هایش سر می‌خورد. زبانش را روی لبانش می‌کشد و چشمانش از ترس دودو می‌زنند. سوالم را تکرار می‌کنم و یقه‌اش را دوباره تکان می‌دهم: - بدبخت! هرکی تو رو فرستاده، حالا که سوخت رفتی می‌کشدت. حرف بزن تا بتونم یه فکری به حالت بکنم! تا همکارم نیومده وقت داری. لب‌هایش می‌لرزند. احتمالا قیافه‌ام بدجور برزخ و ترسناک شده است. دست خودم نیست. دارم دردِ زخمم و سوزش ریه‌ام را در قورت می‌دهم و از آن بدتر، در انبوهی از مجهولات گیر کرده‌ام. دوباره زبان روی لب‌هایش می‌کشد و به سختی تکانشان می‌دهد: - آااا... آآآقا... ببببه خخخدا... غغغلط... کردم... - کی بهت گفت بیای سراغ من؟ صدایم را می‌برم بالا و شدیدتر تکانش می‌دهم. یک نگاهم هم به دو سوی کوچه است که سر و کله کسی پیدا نشود و استرس آمدن مسعود را هم دارم. فاطمه_شکیبا 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 414 بدجور رفته روی اعصابم. مسعود دنبال من بوده که انقدر راحت پیدایم کرده. و
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 415 با چشمانی که دارد از حدقه بیرون می‌زند، می‌گوید: - ممما... شششممما رو... نننمممی‌شناسیم... فففقط... گگگفتن... بببیایم... بببکششی... - کی؟ - نمی‌دونم! گریبانش را رها می‌کنم و هلش می‌دهم به عقب. لبش را می‌گزد: - آقا ... خوردم... - فعلا ساکت باش. علائم حیاتی مردِ بیهوش را چک می‌کنم. آسیب جدی ندیده، فقط به لطف من، بینی‌اش شکسته است. مسعود می‌رسد و دو مرد را عقب ماشین سوار می‌کنیم. کنار مسعود می‌نشینم. می‌گوید: - موتورت جلوی مسجد مونده... - مهم نیست. بریم خونه امن. - میریم درمونگاه... تندتر از همیشه می‌گویم: - نه! خودش را از تک و تا نمی‌اندازد و حرفی نمی‌زند. نمی‌خواهم از کنار این دونفری که دستگیر کردیم تکان بخورم؛ حداقل فعلا. زخمم زق‌زق می‌کند؛ اما خونش بند آمده. همان‌طور که فکر می‌کردم، زخم چندان عمیقی نیست. دردش را به روی خودم نمی‌آورم؛ دوست ندارم مسعود احساس کند حالم بد است. زیادی به مسعود بدبین شده‌ام... مار سیاهِ درون سینه‌ام هم دائم دارد زبانِ دوشاخه‌اش را نزدیک می‌کند به مسعود و با حالت تهدید‌آمیزی، دُمِ زنگی‌اش را تکان می‌دهد. فاطمه_شکیبا 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
🔴 آثار وحشتناک یک بد حجابی و یک نگاه حرام، هم در دنیا هم در آخرت! بعد خروج از بدنم، کمی از بیمارستان فاصله گرفتم. سر یک چهارراه یک ماشین پشت چراغ قرمز ایستاد. یک خانم جوان و فوق العاده بد حجاب با آرایش غلیظ از عرض خیابان و از مقابل این ماشین عبور کرد. من دیدم که راننده این ماشین محو چهره این خانم است. در حالی که همسرش کنار او نشسته بود و زیر چشمی شوهرش را نگاه می‌کرد. دختر آنها که ده دوازده سال بیشتر نداشت پشت سرشان در صندلی عقب ماشین نشسته بود. من وقتی این راننده را دیدم از ازل تا ابد او را فهمیدم. حتی خوب به یاد دارم که با یک نگاه متوجه شدم که نامش فرشید است و متولد کدام شهر است و مادر و پدرش چه کسانی هستند و حتی ویژگیهای او چگونه است! حتی فهیمدم که او در دلش در مورد این دختری که عبور کرد چه می‌گوید! او درباره اندام‌های بدن این زن مطلبی را در ذهنش گذراند، بعد به همسر خودش که کمی چاق بود فکر کرد و در دلش گفت: این همه زن زیبا هست، ما هم رفتیم یک بشکه گرفتیم! حتی دیدم که همسر این مرد هم که متوجه رفتار شوهرش شده بود؛ در ذهن خود می‌گوید: من هم اگر این همه آرایش کنم و لباس تنگ بپوشم از این زن زیباتر می شوم. یکباره دیدم به خاطر این هرزگی و چشم چرانی های این راننده، زندگی آنها در سال بعد متلاشی خواهد شد. آنها از هم طلاق می‌گیرند و فرزند آنها دچار آسیب‌های روحی فراوان خواهد شد. زندگی عادی دخترشان مختل شده و گرفتار مشکلات می‌گردد. من دیدم که آلودگی و گنه کاری این مرد در آیندگان و حتی هفت نسل بعدی او اثر گذار خواهد شد! حتی دیدم که بعد از طلاق، زن او هم به هرزگی دچار شد! اما وقتی به باطن اعمال آن خانم جوان بد حجاب که واقعاً با چهره‌ای زننده در خیابان ظاهر شده بود نگاه کردم، چیز عجیب تری دیدم؛ من دیدم که فقط در آن روز بیش از یکصد نامحرم او را نگاه کردند. برخی از آنان همسر داشتند که همسرشان به این زیبایی نبود، آنها در دل حسرت می‌کشیدند. برخی شرایط ازدواج نداشتند، آنها با دیدن این شخص آلوده به فساد می شدند... به من نشان داده شد که گناه تمام این افراد برای این خانم نوشته شد! به من نشان داده شد که به خاطر این همه فساد و آلودگی که این خانم به وجود آورد، از زندگی شخصی خودش هم لذتی نخواهد برد و گرفتار خواهد شد. من دیدم که در صحرای قیامت این خانم جوان هزار سال به دنبال این آقا فرشید و صدها نفر دیگر می‌گشت تا از آنها حلالیت بطلبد! چون او یکی از کسانی بود که باعث نابودی زندگی آقا فرشید و صدها فرشید دیگر شده بود. من دیدم که این آرایش و بدحجابی جدای از معصیت خداوند به نوعی حق‌الناس هم در پی دارد. این افراد با این پوشش که در بیشتر مواقع کاذب و با انواع و اقسام وسایل آرایشی همراه می‌باشد خود را بسیار زیباتر از واقعیت نشان می‌دهند و همین عمل زندگی عادی مردم را به هم میریزد. البته خداوند باب توبه را برای تمام بندگان باز گذاشته اما اثر وضعی برخی گناهان با توبه هم پاک نمی‌شود. مانند کسی که به جسم خود آسیب برساند. این شخص اگر هم توبه کند اثر کاری که کرده بر بدنش باقی خواهد ماند. 📕کتاب شنود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
🔵 ماجرای ارواحِ بیرون آمده از قبر ها و حرف زدن با آنها 🔸مرحوم علامه طهرانی از مرحوم سید جمال نقل کردند: یک روز هوا گرم بود. برای فاتحه و زیارت اهل قبور و ارواح مؤمنین به وادی السلام نجف رفتم. چون هوا بسیار گرم بود رفتم در زیر سایه بانی قدری استراحت نمایم و برگردم. در این حال دیدم جماعتی از مردگان با لباس های پاره و مندرس و وضعی بسیار عجیب به سوی من آمدند و از من طلب شفاعت کردند و گفتند وضع ما بد است، تو از خدا بخواه ما را عفو کند. من به ایشان تندی کردم و گفتم: هر چه در دنیا به شما گفتند گوش نکردید و حالا که کار از کار گذشته طلب عفو میکنید؟ بروید ای مستکبران. ایشان می فرمودند: این مردگان را می‌شناختم. بزرگان و شیوخی بودند از عرب که در دنیا مستکبرانه زندگی می‌نمودند و آلوده به مال حرام بودند. 📗کتاب نسیمی از ملکوت 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ داستان عجیب یک جوان لات که به سرعت مجوز گرفت. 🔻 سید مسعود رشیدی ، جوانی که حتی بلد نبود کند یا نماز بخواند!. پ.ن سلبریتی و ستاره های واقعی اینها بودن روحشون شاد شهدا را یاد کنید، حتی با یک 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا" 🎧 با نوای علی فانی به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏 🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا می‌‎فرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می‌نمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌گردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. 🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندی‌هایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید. 🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤 🖤 @dastan9 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ میلادی: Saturday - 17 August 2024 قمری: السبت، 12 صفر 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹جریان حکمین در جنگ صفین، 38ه-ق 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا اربعین حسینی ▪️16 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام ▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام ▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام 💠 @dastan9 💠