eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹 داستان زیبا و آموزنده 👇👇 ♝ ﺩﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ♝ ❍ ‏» ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ، ﻣﻦ ﺳﻮﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﺮﺍ ﺩﻫﺪ ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻱ ؟ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺳﻴﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﺳﻴﺮ ﻟﻮﺑﻴﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ؟ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻜﺎﺭﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻧﺞ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻧﻪ ﻟﻮﺑﻴﺎ . ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﺮﺩ : ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺳﻴﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﺳﻴﺮ ﺟﻮ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ ﺍٓﻭﺭﻳﻢ ؟ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻨﺪﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﻲ ؟ ﺍٓﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﻲ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ؟ ﺍٓﻳﺎ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﺪﻝ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺤﻪ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺑﺪﻝ ﮔﻨﺎﻩ ، ﭘﺲ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﻣﻦ ؟ ﺑﻠﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﻮﻣﻦ ﻣﻦ ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺻﺎﻟﺤﻪ ﻭ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻧﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﺟﻮ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮ ﺣﺎﺻﻞ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﮔﻨﺪﻡ . ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺭﺍ ﻧﺼﻴﺐ ﻫﺮ ﻳﻚ ﻣﺎ ﻛﻨﺪ آمین ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
﷽ *📝ماجرای ازدواج مادر امام سجاد علیه السلام* 🔥 اخیرا فرد بیسوادی به نام *مولوی گرگیج* ، با وقاحت و بیشرمی تمام اهانتی را نسبت به *امامان معصوم* و مظلوم شیعه بیان کرده که زبان و قلم از تکرار آن شرم دارد. تمام اراجیف وی بر اساس این ادعاست که خلیفه دوم، مادر مطهره و مکرمه امام سجاد را به عقد امام حسین علیه السلام درآورده است. براستی کدام عاقلی قبول میکند مثل امیرالمؤمنین، سلام الله علیه، باشد؛ ولی عقد سیدالشهداء و سید جوانان اهل بهشت را، مثل دومی جاری کند؟!! اما حقیقت ماجرا چیست⁉️ محمد بن جریر طبری، از علمای بزرگ شیعه است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی میکرده است. او کتابی دارد به نام "دلائل الامامه" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است‏. طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد علیه السلام، مینویسد: همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را بعنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید. عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده‏ ام كه ميفرمود هر گاه فرد با شخصيت يك طائفه‏ اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد. امير المؤمنين فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم. تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم. امیرالمؤمنین فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟ امیرالمؤمنین دومرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند. عمر دیگر اعتراض نکرد ...... گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند. امير المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند. گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند. اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند. در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟ ایشان سكوت كردند. امير المؤمنين فرمودند: بشوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند. عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم بشوهر گرفته است؟ حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يك طائفه خدمت پيغمبر ميرسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو بشوهر دارى‏ مايلى؟ اگر خجالت ميكشيد و سكوت ميكرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار ميدادند و دستور ازدواجش را صادر ميكردند. اگر ميگفت نه، اجبار بر پذيرش نميكردند. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند. ایشان با دست به امام حسين علیه السلام اشاره کردند. باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و امیرالمؤمنین را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند. امير المؤمنين به او فرمودند: اسمت چيست؟ گفت شاه زنان دختر كسرى. امیرالمؤمنین به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری. عرض کرد: آرى صحيح است. شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی علیه السلام. ❗این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند. این مطلب در منابع زیر نقل شده است: 📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴ 📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷ 📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳ 📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۳۲ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
*ﻓﺮﻕ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﻭ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ* *🌸🍃شخصی می گفت:* *ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮎ ﻗﺪﻡ میزدیم؛* *ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻋﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ :* ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺍﺯﺷﻤﺎ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪهید ﻣﻦ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﮔﻪ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﺣﺘﻤﺎ میدهم… ﭘﺮسید : ﭼﺮﺍ ﺧﺎﻧﻢ ﺗﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﻫﺴﺖ ﺣﺎﻻ ﺍﮔﻪ ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﯽ؟ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﻓﺮﻕ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﭼﯽ ﺍﺳﺖ 📌📌📌📌📌📌📌 ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ بگو چیست" ﮔﻔﺘﻢ ماشین ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ تاکسی ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﺩﺍﺭد؟ به او ﮔﻔﺘﻢ : تاکسی ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻋﻤﻮﻡ است ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺍﺭﺵ میشوند ﻭﻟﯽ ماشین ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ شخصیت ⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕ ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻥ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺎ ﺯﻥ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﮕﻮﻧﻪ ﻫﺴﺖ ﺯﻥ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﻫﻤﮕﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻭﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺯﻧﯽ ﻫﻤﭽﻮﻥ تاکسی ﺍﺳﺖ ⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛ *ﺍﻣﺎ ﺯﻥ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﯾﺒﺎﯾﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نمیبینند ﻭ ﻧﺰﺩ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﺳﺖ* *ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺍﻭﺳﺖ😌* *ﺟﻮﺍﻥ ﺳﺮ ﺑﺰﯾﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ، ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮔﻔﺖ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ درس بزرگ دادی ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) فرمودند: 🍀 اِنّی لاََمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ کَما اَنَّ النُّجُومَ اَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ 🍃 من، مایه امان اهل زمینم؛ چنانکہ‌ ستاره‌گان، مایه امان اهل آسمان‌اند. 📖بحارالانوار ج۷۸ ص۳۸۰ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۲۶ آذر ۱۴۰۰ میلادی: Friday - 17 December 2021 قمری: الجمعة، 12 جماد أول 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️21 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️31 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️38 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️47 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
* ❓ خداوند چه بندگانی را دوست دارد؟ 💠 امام باقر علیه السلام فرمودند: 🔹إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ کُلَّ عَبْد دَعّاء 🔹فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ فِی السَّحَرِ إِلی طُلُوعِ الشَّمْسِ 🔹فَإِنَّها ساعَةٌ تُفْتَحُ فیها أَبْوابُ السَّماءِ، وَ تُقْسَمُ فیهَا الاَْرْزاقُ، وَ تُقْضی فیهَا الْحَوائِجُ الْعِظامُ 🔸خداوند عزّوجلّ از میان بندگان مؤمنش، آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند، 🔸پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب، 🔸زیرا آن ساعتی است که درهای آسمان در آن هنگام بازگردد و روزی‌ها در آن تقسیم گردد و حاجت‌های بزرگ برآورده شود 📚 کافی ج ۲ ص ۴۸۷ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
✨﷽✨ ✍طفلی از باغی گردو می‌دزدید. پسر صاحبِ باغ با چند دوست خود در کنار باغ کمین کردند تا دزد گردو را بیابند. روزی وقتی طفل گردوها را دزدید و قصد داشت از باغ خارج شود لشکرِ کمین‌کرده‌ها به دنبال طفل افتادند و طفل گردوها را در راه رها کرده و از ترس جان خود فرار کرد. آنان پسرک را در گوشه‌ای بن‌بست گیر انداختند و پسرک از ترس بر زمین چمباتمه زد و نشست و دست بر سر گذاشت و امان خواست. حکیمی عارف این صحنه را می‌دید که صاحب گردوها چوبی در دست بلند کرده و می‌گوید: برخیز! چرا گردوهای ما را می‌دزدی؟! طفل گفت: من دزدی نکردم. یکی گفت: دستانت رنگی است٬ رنگ دستانت را چگونه انکار می‌کنی؟ دیگری گفت: من شاهد پریدنت از درخت بودم... حکیم وارد شد و چند سکه غرامت به صاحب مال داد تا از عقوبت او دست برداشتند. حکیم در کُنجی نشست و زار زار گریست. گفت: خدایا! در روز محشر که تو می‌ایستی و من در مقابل فرشتگانِ توام، چگونه گناهان خود را انکار کنم با این‌که دستانم و فرشتگانت بر حقیقت و بر علیه من گواهی خواهند داد؟!! خدایا! امروز من محشر تو را دیدم، در آن روز بر من و بر ناتوانیِ‌ام رحم نما و با من در محاسبۀ گناهانم تنها و پناهم باش و چنانچه من بر این کودک رحم کردم و نجاتش دادم تو نیز در آن روز بر من رحم فرما و مرا نجات ده!!! ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
✨﷽✨ 🌹چند نوع حیا داریم؟ ❶ حیا از خداوند، که آگاه و بصیر است. حیا از پیامبر (ص) که اعمال ما بر او عرضه می شود. ❷ حیا از فرشتگان، که کارهای نیک و بد ما را می نویسند. ❸ حیا از خودمان ❹ حیا از مردم و همسایگان و افراد دیگر. ✍وقتی خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بشناسیم و هیچ جایی را خلوت ندانیم و باور کنیم که در محضر او پیدا و پنهان، روز و شب و ...فرقی ندارد و علم او بر همه چیز و همه کس، محیط است. این شناخت، عامل مهمّی در بازداشتن بندگان از خلافها و معصیت هاست. وقتی ما به خاطر حفظ آبروی خویش، در نزد دیگران کار بد نمی کنیم، چگونه راضی می شویم که آبرویمان نزد خدا برود؟ مگر او نمی بیند؟ 📖قرآن می فرماید: «اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری؟» آیا نمی دانست که خداوند، می بیند؟ هر چه حیا و شرم انسان بیشتر باشد، گناهش کمتر خواهد شد.... 📚حکمت های کاظمی،جواد محدثی ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 💔 🥀 ⭕️ splus.ir/dastan9
❣ 🌹 حضرت مهدی (علیه السلام) فرمودند: 🔻ما أرْغَمُ أنْفُ الشَیْطانَ بِشَى‏ءٍ مِثْلَ الصَّلاهِ، فَصَلِّها وَ أرْ غَمْ أنْفَ الشَّیْطانَ؛🔺 ☘با هیچ چیز مثل ، بینى شیطان به خاک مالیده نمى‏ شود پس نماز را به پادار و بینى شیطان را به خاک بمال. 📚(بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
🏴🏴🏴🏴🏴 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۲۷ آذر ۱۴۰۰ میلادی: Saturday - 18 December 2021 قمری: السبت، 13 جماد أول 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)، 11ه-ق 📆 روزشمار: ▪️20 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️30 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️37 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️46 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️47 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹🌹🌹🌹 داستان زیبا و آموزنده 👇👇 ♝ ﺩﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ♝ ❍ ‏» ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ، ﻣﻦ ﺳﻮﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﺮﺍ ﺩﻫﺪ ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻱ ؟ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺳﻴﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﺳﻴﺮ ﻟﻮﺑﻴﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ؟ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻜﺎﺭﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻧﺞ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻧﻪ ﻟﻮﺑﻴﺎ . ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﺮﺩ : ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺳﻴﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﺳﻴﺮ ﺟﻮ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ ﺍٓﻭﺭﻳﻢ ؟ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻨﺪﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﻲ ؟ ﺍٓﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﻲ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ؟ ﺍٓﻳﺎ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﺪﻝ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺤﻪ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺑﺪﻝ ﮔﻨﺎﻩ ، ﭘﺲ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﻣﻦ ؟ ﺑﻠﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﻮﻣﻦ ﻣﻦ ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺻﺎﻟﺤﻪ ﻭ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻧﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﺟﻮ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮ ﺣﺎﺻﻞ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻜﺎﺭﻳﻢ ﮔﻨﺪﻡ . ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺭﺍ ﻧﺼﻴﺐ ﻫﺮ ﻳﻚ ﻣﺎ ﻛﻨﺪ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
‌🍃🍃🌸🍃🍃 حتماً بخونيد 👌👌👌 روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یا رسول الله بعزت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم نوش جانت ، گوارای وجودت». ❣ 🔷جلاءالعیون علامه مجلسی ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
... 1. هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت می‌کند.. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله) 2. در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن می‌دهد. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله) 3. جهاد زن خوب شوهرداری کردن است. (امام علی علیه السلام) 4. بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد. (امام صادق علیه السلام) 5. چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور می‌شوند. یکی از آنان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر می‌کنند. (امام صادق علیه السلام ) 6. هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست. (امام محمد باقر علیه السلام) 7. یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله) 8. چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را می‌بخشد. (پیامر اکرم صلےالله علیه وآله) 9. هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می‌شوید. (فاطمه سلام الله علیها) 10. هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد. (فاطمه سلام الله علیها) 11. هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می‌کند. (فاطمه سلام الله علیها) 12. هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد. (فاطمه سلام الله علیها) 13. بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد. (فاطمه سلام الله علیها) 14. هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود. (فاطمه سلام الله علیها) 15. هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه بگيرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. (امام صادق علیه السلام) 📚کتاب وسائل الشیعه ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
راوی: خانم سلمانی 🌸کارم شده بود گریه.صبح تا شب،شب تا صبح گریه می کردم.با دست خودم پسرم را بدبخت کرده بودم!دیگر نمی دانستم چه کنم.آبروی ما در خطر بود.حاضر بودیم هر چه که می شد بدهیم اما تنها پسر ما نجات یابد! 🌸واقعا نمی دانستم چه کنم.به تنها پسر من هم تهمت زدند!پسری که اهل نماز شب است.بسیار مومن است و ... 🌸همه به من گفتند این دختر به درد شما نمی خورد اما گوش نکردم!حالا همه خانواده در عذاب بودند.حتی راضی نمی شد مهریه اش را بگیرد و برود.همه درها به روی ما بسته شده بود.دیگر هیچ چاره ای نداشتیم. 🌸شب جمعه بود.به گلستان شهدا رفتم.خدا را به حق شهدا قسم دادم.صبح فردا تصمیم گرفتم بروم امام رضا علیه السلام.گفتم: آنقدر می مانم تا مشکل ما حل شود. 🌸دیدن چهره غم زده ی پسرم مرا آزار می داد.عصر جمعه بود.در حالی که اشک می ریختم خوابم بُرد. 🌸در مسجد جمکران بودم.به سمت محراب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حرکت کردم. 🌸جوانی خوش سیما به سمت من آمد. شبیه رزمندگان دوران جنگ بود. 🌸پیراهن سفیدش روی شلوار بود. موهای بلند و زیبایی داشت. 🌸وقتی به من رسید گفت: بروید سر مزار تورجی!! با تعجب گفتم : تورجی؟! 🌸مزار یک شهید را نشانم داد! حالت قبور شهدای اصفهان را داشت. زنی بسیار مجلل و با وقار هم در کنار قبر بود. 🌸خوب به عکس بالای قبر نگاه کردم.جوان بسیار زیبایی بود.یکدفعه از خواب پریدم!به اطراف نگاه کردم . پسرم آن طرف اتاق نشسته بود. 🌸صدایش کردم و گفتم : جواد،شهیدی به نام تورجی می شناسی؟! 🌸با تعجب گفت:چطور؟! گفتم: به احتمال زیاد در همین اصفهان دفن است. 🌸پسرم بلند شد و به طرف من آمد.با چشمانی گرد شده از تعجب گفت: مادر خواب دیدی؟! با علامت سر حرفش را تایید کردم. 🌸گفت:چند روز قبل توی مسجد حاج آقا از محبت حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. بعد در مورد شهیدی به نام تورجی که عاشق حضرت زهرا سلام الله علیها بوده صحبت کرد. 🌸 با هم را افتادیم. وارد گلستان شهدا شدیم.پسرم گفت: خب حالا کجا بریم. 🌸گفتم: من که سواد ندارم. برو از این مغازه بپرس شهید تورجی می شناسی؟! 🌸جوان فروشنده بیرون آمد. آدرس را می شناخت. ما را تا مزار شهید همراهی کرد. تا چشمم به چهره اش افتاد اشک در چشمانم حلقه زد.این همان شهیدی بود که ساعتی قبل در خواب دیده بودم. نشستم و زار زار گریه کردم. 🌸گفتم: خدایا من خودم نیامدم.تو راه را به ما نشان دادی.خودت مشکل ما را حل کن. 🌸خیلی اشک ریختم تا موقع نماز آنجا بودیم. 🌸همان شب دوباره در عالم خواب او را دیدم.خودش بود. خود شهید تورجی. آمده بود خانه ما. در گوشه اتاق نشسته بود. لبخند زیبایی بر لب داشت. 🌸گفتم: جوان من تو را نمی شناسم. اما به راه شما اعتقاد دارم. ما را به شما حواله دادند. خودت کمک کن. 🌸نگاهی به پسرم کرد. گفت: انشاالله مشکل حل است. 🌸روز بعد پدر بزرگ آن دختر آمد خانه ما. از روستا آمده بود. با شوهرم صحبت کرد و گفت: اینها به درد هم نمی خورند! 🌸من با پدر و مادر دختر صحبت کردم. ما مهریه هم نمی خواهیم! بیایید مشکل را سریع تر حل کنیم! ما هم با تعجب به حرف های او گوش می کردیم. 🌸سال بعد برای پسرم به خواستگاری رفتیم. از خود شهید تورجی خواسته بودم. گفتم من سواد ندارم. 🌸پسرم هم انسان مومن و سر به زیر است.دنبال این مسائل نیست. اگر واقعا دختر خوبی است خودت کمک کن! 🌸سه سال از آن ماجرا گذشته.پسرم اکنون متاهل است. زندگی بسیار خوبی هم دارد. بار ها با همسرش به سر مزار شهید تورجی رفته اند. خدا را هم به خاطر این نعمت شکر گذارند. 📚 کتاب یازهرا ⭕️ @dastan9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🎬کلیپ 🌷 استاد رائفی پور 🌸 بین الطلوعین ظهور 🌸 عجیب ترین انسانها در ایمان 🌸 باید_برای_آمدنش_قیام_کرد 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۸ آذر ۱۴۰۰ میلادی: Sunday - 19 December 2021 قمری: الأحد، 14 جماد أول 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️19 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️29 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️36 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️45 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️46 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
﷽⃟᯽ 🌅حب علی ابن ابیطالب (علیه السلام)افضل الاعمال 💕خواب دیدن ابن عباس سلمان را بعد از وفات✨ ✍از صاحب روضه الواعظین نقل شده که وقتی ابن عباس سلمان را پس از وفات در خواب دید که وی با لباس های فاخر و تاجی از یاقوت بر سر دارد ، پرسید ای سلمان بگو ببینم آیا در قیامت بعد از ایمان به خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) چه عملی از همه اعمال افضل است فرمود : چیزی افضل از دوستی علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و اقتداء به آن حضرت نیست. 💠مولی الموحدین امیرالمومنین علی( علیه السلام )درنهج البلاغه شریف میفرمایند: اگر با شمشيرم بر بيني مومن بزنم، كه دشمن من باشد، با من دشمني نخواهد كرد، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و اين بدان جهت است كه قضاي الهي جاري شد، و بر زبان پيامبر امي (صل الله علیه واله وسلم) گذشت كه فرمود: ⤵️⤵️ ✨(اي علي! مومن تو را دشمن نگيرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.)⛱ 📚نفس الرحمان باب ۱۷ نقل از روضه الواعظین ؛ آخرین گفتارها در پایان زندگی جلد سوم صفحه ۴۹۱ 📚نهج‌البلاغه، حکمت45 ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
🔆 ✍ ﺩﺭﺱ ﻇﻠﻢﺳﺘﯿﺰﯼ 🔹چهارشنبه بود که استاد ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﭽﻪﻫﺎ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ به‌صورت ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ می‌گیرﻡ. 🔸ﻫﻤﺎﻥ لحظه ﮔﻔﺖ: ﺍﺻﻼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ می‌گیرم ﻭ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﮐﺘﺒﯽ! 🔹ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ اما استاد ﮔﻔﺖ: همین ﮐﻪ ﻫﺴﺖ! ﻫﺮﮐﺲ نمی‌خوﺍﺩ ﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮی ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ! 🔸ﺍﺯ ۵۰ ﻧﻔﺮ فقط ۳ ﻧﻔﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻭ استاد ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ! 🔹ﺑﻌﺪ از امتحان رو ﺑﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ۱۰ ﻧﻤﺮﻩ ﮐﻢ می‌کنم! 🔸ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. استاد ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: ﻧﻤﺮﻩ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﯾﻦ ۳ ﻧﻔﺮ را ﻫﻢ ۲۰ ﺭﺩ می‌کنم! 🔹ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﺪﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ که چرا؟ 🔸استاد ﮔﻔﺖ: به‌خاﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻇﻠﻢ ﺭﻓﺘﯿﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭﺱ ﻇﻠﻢﺳﺘﯿﺰﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ. یاد بگیرید هیچ‌وقت زیر بار حرف زور نروید. 🔹و آن استاد کسی جز دکتر حسابی نبود! ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
🍃🌸 🍀مکاشفه پدر آیت الله مرعشی🍀 ✍آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می فرمود: ((علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید، شبی در(حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟عرض می کند:می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود:من که نمی توانم«برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام بشتابد )) 📚منبع:برستیغ نور(شرح حال آیت الله مرعشی نجفی) ص7 ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌بسیار زیبا_حتما بخوانید 🌾حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به 130 سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی‌فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد. خود او می‌گوید که در خواب امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند که به او میفرماید: هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال 1270 به ایران می‌آید. او پدر نوحه‎خوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است. 🌾سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)بودند. حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود. 🌾هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه‌خوانی امام حسین (علیه السلام) به او دادند، اما او به جای قطع روضه‌خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهم‌تر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین(علیه السلام) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت. 🌾یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب. گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم، 🌾فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله…، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان … 🌾کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند. یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند. ✍️منبع:جام و عقیق ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9