eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷خاطرات شهید روح الله قربانی به روایت همسر 🌿روح‌الله دلش پر می‌کشید برای کمک به دیگران. انگار خدا او را آفریده بود تا بی‌وقفه دلش برای دیگران بتپد. با آن روحیه مردم دوستی که از روح‌الله سراغ داشتم رفتنش به سوریه و دفاع از حرم برایم عجیب نبود. 🔸من در همین کوچه و خیابان ازخودگذشتگی‌های روح‌الله را با چشم دیده بودم. یکبار در حال عبور از بزرگراه شهیدهمت برای رفتن به محل کارمان بودیم که خودرویی را دیدیم که با یک موتورسوار برخورد کرد. روح‌الله ترمز کرد و گفت: زینب ماشین را ببر کنار بزرگراه. همین را شنیدم و روح‌الله را دیدم که به طرف موتورسوار می‌دود. هیچ‌کس از ماشینش پیاده نشد. روح‌الله سر موتورسوار را بست و تا اورژانس نیامد برنگشت. 🔻2 سال پیش از آن با هم از خیابان انقلاب رد می‌شدیم. مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک می‌خواست. بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمی‌رفت. روح‌الله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. آب‌ها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد. مرد راننده اشک می‌ریخت و از روح‌الله تشکر می‌کرد. می‌گفت: جوان! خدا عاقبت را به خیرت کند. همین دعاها روح‌الله را عاقبت به خیر کرد. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ انتخاب آيت اللَّه "مهدوی کنی" به نخست وزيری موقت پس از شهادت رجايی و باهنر 🔹 پس از شهادت رجایی و باهنر در ۸ شهریور ۱۳۶۰، بر اساس تأکید امام خمینی (ره) که باید جای نیروهای از دست رفته سریعاً پر شود و پست ها فاقد مسئول نماند، در همان ساعات اولیه پس از انفجار، مذاکره و مشاوره برای تعیین نخست وزیر آغاز شد. 🔻 سرانجام پس از صحبت های طولانی، شورای موقت ریاست جمهوری، در تاریخ ۱۱ شهریور ، آیت اللَّه محمدرضا مهدوی کنی، وزیر کشور دولت شهید رجایی را به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داد. 🔸 ایشان با کسب ۱۴۸ رای از ۱۷۹ رای به نخست وزیری رسید. دوران نخست وزیری آیت اللَّه مهدوی کنی تا انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آیت اللّه خامنه ای به عنوان رییس جمهور در تاریخ ۱۷ مهر همان سال، جمعا ۳۷ روز به طول انجامید. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆جان باختن بينواى دل سوخته كنار قبر على (علیه السلام ) روايت شده : هنگامى كه امام حسن و امام حسين (علیه السلام ) و همراهان از دفن جنازه پدرشان به سوى كوفه باز مى گشتند، كنار ويرانه اى ، پيرمرد بينوا و نابينائى را ديدند كه بسيار پريشان بود و خشتى زير سر نهاده بود و گريه مى كرد، از او پرسيدند: تو كيستى و چرا نالان و پريشان هستى ؟ او گفت : من غريبى بينوا هستم ، در اينجا مونس و غمخوارى ندارم يكسال است كه من در اين شهر هستم ، هر روز مرد مهربان و غمخوارى دلسوز نزد من مى آمد و احوال مرا مى پرسيد و غذا به من رسانيد و مونس مهربانى بود، ولى اكنون سه روز است او نزد من نيامده است و از حال من جويا نشده است . گفتند: آيا نام او را مى دانى ؟ گفت : نه گفتند: آيا از او نپرسيدى كه نامش چيست ؟ گفت : پرسيدم ، ولى فرمود: تو را با نام من چكار، من براى خدا از تو سرپرستى مى كنم . گفتند: اى بينوا! رنگ و شكل او چگونه بود؟ گفت : من نابينايم ، نمى دانم رنگ و شكل او چگونه بود. گفتند: آيا هيچ نشانى از گفتار و كردار او دارى ؟ گفت : پيوسته زبان او به ذكر خدا مشغول بود، وقتى كه او تسبيح و تهليل مى گفت ، زمين و زمان و در و ديوار با او همصدا و همنوا مى شدند، وقتى كه كنار من مى نشست مى فرمود: مسكين جالس مسكينا، غريب جالس غريبا: درمانده اى با درمانده اى نشسته ، و غريبى همنشين غريبى شده است !. حسن و حسين (ع ) (و محمّد حنفيه و عبداللّه بن جعفر) آن مهربان ناشناخته را شناختند، به روى هم نگريستند و گفتند: اى بينوا! اين نشانه ها كه بر شمردى ، نشانه هاى باباى ما اميرمؤمنان على (ع ) است )). بينوا گفت : پس او چه شده كه در اين سه روز نزد ما نيامده ؟ گفتند: اى غريب بينوا، شخص بدبختى ضربتى بر آنحضرت زد، و او به دار باقى شتافت و ما هم اكنون از كنار قبر او مى آئيم . بينوا وقتى كه از جريان آگاه شد، خروش و ناله جانسوزش بلند گرديد، خود را بر زمين مى زد و خاك زمين را به روى خود مى پاشيد، و مى گفت : مرا چه لياقت كه اميرمؤمنان (ع ) از من سرپرستى كند؟ چرا او را كشتند؟، حسن و حسين (ع ) هر چه او را دلدارى مى دادند آرام نمى گرفت . نمى دانم چه كار افتاد ما را كه آن دلدار ما را زار بگذاشت در اين ويرانه اين پير حزين را غريب و عاجز و بى يار بگذاشت آن پير بى نوا به دامن حسن و حسين (ع ) چسبيد و گفت : شما را به جدّتان سوگند، شما را به روح پدر عاليقدرتان ، مرا كنار قبر او ببريد. امام حسن (ع ) دست راست او را، و امام حسين (ع ) دست چپ او را گرفت و او را كنار مرقد على (علیه السلام ) آوردند، او خود را به روى قبر افكند و در حالى كه اشك مى ريخت ، مى گفت : خدايا من طاقت فراق اين پدر مهربان را ندارم ، تو را به حق صاحب اين قبر جانم را بستان . دعاى او به استجابت رسيد و هماندم جان سپرد. ذرّه اى بود به خورشيد رسيد قطره اى بود و به دريا پيوست امام حسن و امام حسين (علیه السلام ) از اين حادثه جانسوز گريستند، و خود شخصا جنازه آن بينواى سوخته دل را غسل دادند و كفن كردند و نماز بر جنازه او خواندند و او را در حوالى همان روضه پاك به خاك سپردند. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ شهادت سردار "محمود کاوه" فرمانده لشکر ويژه شهدا 🔹 محمود کاوه، ۱ خرداد ۱۳۴۰ ش در مشهد متولد شد. او بعد از تحصیلات ابتدایی، وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات مدرسه را نیز ادامه داد و در دبیرستان نیز فعالیتهای انقلابی زیادی داشت. 🔻 با پیروزی انقلاب، جزء اولین افرادی بود که به سپاه مشهد پیوست. پس از گذراندن دوره آموزشی، به آموزش نظامی بسیجیان جدید پرداخت. با شروع جنگ، به جنوب اعزام شد. 🔸 وی در اولین فرصت به کردستان که توسط گروهكها دچار آشوب شده بود رفت و در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه دوازده نفره انتخاب شد. در مدت کوتاهی فرمانده عملیات سپاه سقز شد. در همین زمان با تعداد کمی نیرو، منطقه بسطام را آزاد کرد. ▫️ بعد از تشکیل تیپ ویژه شهدا، فرمانده عملیات این تیپ شد. آزادسازی سد بوکان و پیرانشهر، کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از عناصر ضد انقلاب و ...، از جمله اقداماتی بود که توسط او و همرزمانش در این تیپ اجرا شد. شهید محمود کاوه سرانجام در ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ و در ۲۵ سالگی در منطقه حاج عمران عراق به شهادت رسید. ✾📚 @Dastan 📚✾
*ـ ↶📗🌱↷ * در مسابقه شیر با آهو بسیاری از آهو ها برنده می شوند چون شیر برای غذا می دود ولی آهو برای زندگی پس هدف مهمتر از نیاز است ✾📚 @Dastan 📚✾
💎 راز قبولی خدمت به اهل بیت علیهم السلام 💡 اهل بیت (ع) دغدغه شیعیان و مؤمنین را دارند و زود از آنها دستگیری می‌کنند؛ با این وجود روی بعضی مسائل حساس هستند و سخت خدمتها را می‌پذیرند؛ اکثرا بجای پذیرش خدمت، آن خدمت را با برگرداندنِ بهتر از آن به شخص خدمت کننده جبران می‌کنند. 🕯 هرگز هیچ خدمتی را بی پاسخ نمی‌گذارند؛ حتی شاید خدمتمان را با دعا برای شهادتمان جبران کنند. اما اگر بخواهیم که بجای ثواب و پاداش دادن در ازای خدمتمان، خود خدمت را از ما بپذیرند و ما را خادم خود محسوب کنند، سالها گریه و توبه از گناهان لازم است. ❤️ اهل بیت علیهم السلام تنها خدمتی را به عنوان یک خادم از ما می‌پذیرند که عاشقانه و همراه عشق به آن بزرگواران انجام دهیم. 🌸 هر خدمتی که برایشان انجام دهیم، حتما مزدش را می‌دهند؛ اما تا عاشقانه نباشد، حتی اگر خالصانه باشد، خود عمل را از ما نمی‌پذیرند بلکه آنرا با بهتر از خودش جبران می‌کنند؛ 💕 اما از عاشق حقیقی، خود عمل را می‌پذیرند؛ این اوج محبت است. 🏷 علیهم السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
💡 خواطر و راه رفع آنها ⛔️ خَواطر (=افکاری که ناخواسته و به سرعت از ذهن عبور می‌کنند)، مانعی بزرگ در راه رسیدن به عشق محبوب هستند. ‼️ هر خطوری که از ذهن انسان بگذرد، مانعی بر سیر الی الله ایجاد می‌کند که تلاش انسان در این راه را بی فایده می‌کند. علت ایجاد خطورات ذهن، ناخالصی ارواح و دور بودن از طیبات و طهارت روح است. ✅ بنابراین می‌بایست برای رفع و نفی (=دور کردن) آن‌ها همت کرد. وگرنه تلاش در جهت رسیدن به حب و عشق الهی بیهوده و گذر از حب نفس و غرق شدن در سعادت ابدی - که در گرو قرب به خدای متعال است -، امری دشوار خواهد بود. 👈 و اما علاج خواطر ✳️ نفی خواطر، مانند تخلیه است؛ برای رسیدن به طهارت کامل، باید روح و نفس از کثافات، تخلیه شود‌ و با زدودن و شستشوی ناپاکی‌ها، طهارت و پاکی جای آنها را بگیرد تا جایی که به طهارت کامل ختم شود. 1⃣ بدانیم که نفی خواطر در ابتدا باید با توکل و توسل شروع شود چرا که اساس کار ما توسل است. 2⃣ گام دوم اینست که بدانیم نفی خواطر در گرو نفی ظواهر (محبت ظواهر) است. یعنی نفی محبت‌هایی مانند حب به دنیا، حب به ماشین، حب به خانه و و و (ان شاء الله به قید حیات، این موضوع در مجالی دیگر توضیح داده خواهد شد.) بنابراین هر چه از محبت به دنیا و غیر محبوب کم کردی، از خواطرت هم کم خواهد شد. 3⃣ و اما گام سوم ذکر خدای متعال است که منظور ذکر قلبی است، ذکری که از قلب خطور کند؛ چرا که هرچه ذکر قلبی در ضمیر انسان فقیر الی الله مستحکم تر و مسجل تر شود، بیشتر خواطر را می‌زداید ان شاء الله 4⃣ و گام آخر خواندن قرآن است بصورت روزانه. اللهم عجل لولیک الفرج❤️ 🏷
❇️ تهذیب نفس و عشق 🌸 مسیر بندگی و تهذیب نفس همیشه مشکلاتی دارد که حلّال این مشکلات، عشق است؛ عشق به خدا، عشق به اولیای خدا و دوستان خدا 🌸 بهجت عارفان: عشق به هر کدام از این ذوات مقدسه ایجاد شد کار تمام است. 🌸 عارف عاشق خبیر بصیر شیخ جعفر آقای مجتهدی: با امام زمان باشید (عشق امام)، امام زمان (عج) شما را به آسمانها می‌برد . 🌸 محال است کسی جز از مسیر محبت به جایی برسد. 🌸 هر چه همت انسان، چه در امور دنیا و چه در امور آخرت از پراکندگی درآید و به وحدت میل پیدا کند، موفقیتش بیش‌تر است. 🌸 حتی در امور معنوی هم نباید انسان پراکندگی داشته باشد؛ مثلا پراکندگی در مطالعه که امروز یک کتاب و فردا کتابی دیگر را مطالعه کند، شخص را گرفتار می‌کند. 👈 و علاج این پراکندگی عشق است.❤️ 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
تو باغبان امتی و جای اجر تو یک شاخه یاس را وسط در گذاشتند با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد داغ پسر به سینه ی مادر گذاشتند در کوچه ها غرور علی را کسی شکست در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست صلی الله علیه و آله و سلّم عليه السلام تسلیت باد🥀 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆هيزم ها و مقدار گناهان محدّثين و موّرخين به نقل از امام جعفر صادق عليه السلام حكايت كرده اند: روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله به همراه عدّه اى از اصحاب خود به بيابان كويرى بدون گياه و درخت رهسپار شدند. هنگامى كه به آن جا رسيدند، رسول خدا به همراهان خود دستور داد هر كدام مقدارى هيزم بياوريد. اصحاب گفتند: يا رسول اللّه ! در اين بيابان كوير كه چوب و هيزم پيدا نمى شود. حضرت فرمود: هر يك از شما به هر مقدار كه مى تواند بايد هيزم بياورد. امام صادق عليه السلام افزود: اصحاب حضرت رسول همه پراكنده شدند، بعد از گذشت ساعتى ، هر يك مقدارى هيزم پيدا كرده ، آوردند و در حضور حضرت ختمى مرتبت روى هم ريختند؛ و در نتيجه مقدار بسيار زيادى هيزم روى هم انباشته گرديد. حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله نگاهى نمود و اظهار داشت : بدانيد كه گناهان نيز به همين شكل زياد و روى هم انباشته مى گردد، سپس آن حضرت به عنوان موعظه و نصيحت ، خطاب به حاضرين نمود و فرمود: مواظب حركات خويش باشيد و حتّى از گناهان كوچك نيز خود را برهانيد، (چون ذرّه ، ذرّه جمع گردد و انسان را روسياه مى گرداند). و سپس افزود: بدانيد كه تمام حركات شما چه كوچك و چه بزرگ مورد توجّه خداوند متعال است و همه آن ها در نامه اعمال ثبت مى گردد، همان طورى كه خداوند در قرآن حكيم فرموده است : ما تمامى اعمال و كارهاى شما را محاسبه خواهيم كرد.  📚وسائل الشّيعه : ج 15، ص 310، ح 3. ✾📚 @Dastan 📚✾