eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 ✨گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید... ✨همیشه خودت باش… دیگران به اندازه کافی هستند… ✨بعضی آدما نقش صفر رو بازی میکنن تو زندگی، اگه ضرب بشن تو زندگیت همه چیزت رو از بین میبرن! ✨ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ… ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ… ✨طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد...روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود… سنگ نباش...تا اگر زمانه خردت کرد، تیپا خورده هر بی سر و پایی بشوی! ✨داشتن مغز دلیل بر انسان بودن نیست، پسته و بادام هم مغز دارند… برای انسان بودن باید شعور داشت.... ✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨به بزرگی آرزویت نیندیش 🍃🍃به بزرگى کسى بیندیش که میخواهد آرزویت رابرآورده کند 😊براى برآورده شدن آرزوهایتان خـــدا را براى شما آرزو میکنم 💥💥شب همگی بخیر ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆متولّی اموال ☘در زمان حضرت سلیمان علیه‌السلام مردی دو بچّه ماری را کشت. سپس مادر دو بچّه مار، به حضور حضرت سلیمان آمد و از آن مرد شکایت کرد و درخواست کرد که آن مرد را قصاص کند! حضرت سلیمان علیه‌السلام فرمود: «مرد موحّدی را به خاطر کشتن بچّه ماری نمی‌شود قصاص کرد.» ☘عرض کرد: «حال که چنین است، او را متولی اموال و قیّم موقوفات (و بیت‌المال) مردم قرار دهید؛ تا این‌که با دست‌درازی به اموال دیگران، من با مارهای دیگر در دوزخ از او انتقام کشم.» 📚خزینه الجواهر، ص 463 -زهر الربیع سید نعمت‌الله جزایری 🍂🍂امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام (وقتی‌که لشکری را تحریص به جنگ با اهل شام که به عراق هجوم آورده بودند، می‌کرد و آن‌ها به امام می‌گفتند خودت باید بیایی) فرمود: «سزاوار نیست که لشکر و شهر و بیت‌المال و جمع‌آوری مالیات زمین و حکومت میان مسلمین و رسیدگی به حقوق ارباب‌رجوع را رها کنم (و با لشکری که از پیش فرستاده‌ام، بروم).» 📒نهج‌البلاغه فیض الاسلام، ص 368 ✾📚 @Dastan 📚✾
🥀💥🥀💥🥀💥🥀💥🥀💥🥀 🔆اعتراض محمّد بن منکدر 🌾«محمد بن منکدر» گوید امام باقر علیه‌السلام را ملاقات کردم و خواستم او را پند و موعظه کنم که او مرا موعظت کرد. 🌾گفتند: «به چه چیز ترا موعظت کرد؟» گفت: در ساعتی از روز که هوا گرم بود به اطراف مدینه بیرون رفتم و امام باقر علیه‌السلام را که کمی فربه بود ملاقات کردم. او بر دوش دو غلام سیاه خود تکیه کرده بود و می‌آمد، با خود گفتم بزرگی از بزرگان قریش در این ساعت گرم در طلب دنیا بیرون آمده خوب است او را موعظه کنم. 🌾پس سلام کردم؛ و امام نفس‌زنان و عرق‌ریزان جواب سلام مرا داد. گفتم: «خدا کارت را اصلاح کند، خوب است بزرگی از بزرگان قریش با چنین حالت در طلب دنیا باشد! اگر مرگ بیاید و تو بر این حال باشی کارت مشکل است.» 🌾امام دست از دوش غلامان برداشت و تکیه کرد و فرمود: «به خدا قسم اگر مرگ در این حال مرا دریابد، در طاعتی از طاعات خدا بوده‌ام که خود را از حاجت به تو و مردم بازداشته‌ام؛ وقتی از آمدن مرگ ترسانم که مرا درحالی‌که معصیتی از معاصی الهی را مشغول بوده باشم فراگیرد.» 🌾محمّد بن منکدر گوید: «گفتم: خدا تو را رحمت کند، می‌خواستم ترا موعظه نمایم تو مرا موعظه نافع فرمودی.» 📚منتهی الآمال،2، ص 91 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸 🔆مناعت طبع عبدالله بن مسعود 🌴«عبدالله بن مسعود» از اصحاب نزدیک پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بود و در مکتب آن حضرت شخصی غیور و وارسته بار آمد. در زمان خلافت عثمان، او بیمار و بستری شد که در همان بیماری از دنیا رفت. 🌴خلیفه به عیادت او رفت، دید اندوهگین است. پرسید از چه چیزی ناراحتی؟ گفت: از گناهانم. 🌴خلیفه گفت: چه میل داری تا برآورم؟ گفت: مشتاق رحمت خدا هستم. 🌴سؤال کرد: اگر موافق باشی طبیبی بیاورم. گفت: طبیب بیمارم کرده است. 🌴سؤال کرد اگر مایل باشی دستور دهم، عطائی از بیت‌المال برایت بیاورند؟ 🌴گفت: آن روز که نیازمند بودم، چیزی به من ندادی، امروز که بی‌نیاز هستم می‌خواهی چیزی به من بدهی؟! 🌴خلیفه گفت: این عطا و بخشش برای دخترانت باشد. 🌴گفت: آن‌ها نیز نیاز ندارند، چراکه من به آن‌ها سفارش کرده‌ام سوره‌ی واقعه را هر شب بخوانند؛ زیرا از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: «کسی که سوره‌ی واقعه را در هر شب بخواند، هرگز دچار فقر نمی‌شود.» 📚داستان‌ها و پندها، ج 7، ص 112 -مجمع‌البیان، ج 9، ص 211 ✾📚 @Dastan 📚✾
📌 🍃 یک قدم بزرگ در آینده ی دور نیست 🔻 بلکه یک قدم کوچک 🍃 در همین لحظه است...! 🔻 موفقیت ،مقدمه شادی نیست، 🍃 بلکه شادی مقدمه موفقیت است. 😊 پس زندگی را زندگی کنیم 😁 شاد و پر نشاط باشیم 😍 و دیگران را هم شاد شاد شاد کنیم.! ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 !! 🌷در اردوگاه‌های عراق سالنی عریض وجود داشت که اطراف آن را مأموران عراق پر کرده بودند و اسرا را پس از انتقال به آن مکان به‌شدت کتک می‌زدند و پس از شکنجه‌های مختلف، اسرای ایرانی را برای مدتی بدون آب و غذا در همان محل رها می‌کردند. 🌷بسیاری از اسرای ایرانی بخصوص جوان‌ترها و زخمی‌هایی که توان ایستادگی در برابر شکنجه سنگین مأموران عراقی را نداشتند در سالن‌های مرگ اردوگاه‌های عراق به شهادت می‌رسیدند. سخت‌ترین شکنجه دشمن پخش ترانه‌های عربی در محیط اردوگاه بخصوص در مناسبت‌های مذهبی و جلوگیری از خواندن نماز در آسایشگاه‌ها بود. : آزاده سرافراز حاج اسماعیل ناصری‌پور [از اهالی شهر درق با تحمل بیشترین زمان اسارت و گذشت ۱۱۹ ماه از عمر با برکت خود در اردوگاه‌های عراق عنوان صبورترین رزمنده خراسان شمالی را از آن خود کرده است.] منبع: سایت نوید شاهد ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ✾📚 @Dastan 📚✾
انسان شناسی ۲۷۹.mp3
11.68M
۲۷۹ یهو به خودم اومدم دیدم، ※ ده سال گذشت، دکترامو گرفتم، اما از قدرتهای روحی‌ام هیچی باقی نموند! ※ سه ساله اونقدر مشغول بچه‌داری‌ شدم، که نمازام هم یکی درمیون خوندم! ※ پونزده ساله مشغول هیئت داری‌ام، اما هنوز نمی‌تونم با پدرم و مادرم درست حرف بزنم! ✘ چی میشه یهو آدم می‌فهمه همه‌ی عمرشو باخته! ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره جالب از همسر اقای قرائتی 👤حجت الاسلام قرائتی ✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨✨✨✨✨ 🔆عمروعاص 🌳پس از قضیه‌ی حکمیت که عمروعاص، ابوموسی را گول زد و علی علیه‌السلام را از خلافت خلع کرد حضرت پس از نماز صبح و مغرب، معاویه و عمروعاص و ابوموسی را لعن می‌کرد. 🌳البته عمروعاص در شب عقبه (لیلة عقبه شبی بود که پیامبر صلی‌الله علیه و آله پس از منصوب کردن علی علیه‌السلام در غدیر خم عده‌ای هم قسم شدند تا در گردنه‌ای پنهان شده و شتر حضرت را رَم دهند تا پیامبر صلی‌الله علیه و آله بیفتد و از بین برود و در مدینه خلافت تثبیت نشود.) جزو همدستان مخالفین پیامبر صلی‌الله علیه و آله بوده و مورد لعن پیامبر صلی‌الله علیه و آله هم قرار گرفته بود. وقتی درگیری و اختلاف بین امام علیه‌السلام و معاویه شدید شد، بنا به تحکیم شد که متأسفانه اهل عراق از طرف امیرالمؤمنین علیه‌السلام به ابوموسی اشعری رأی دادند (و حضرت به تعیین او راضی نبود) و معاویه عمروعاص را انتخاب کرد. 🌳ابوموسی از یکی دهات شام به صفین احضار شد و چهارصد نفر همانند شریح بن هانی و ابن عباس همراه او بودند و به «دومة الجندل» رفتند. عمروعاص نیز با چهارصد نفر به آنجا آمد. 🌳با تمام سفارشات که به ابوموسی کردند فایده‌ای نداشت چون عمروعاص در نیت پلید و بدی کردار در مکر و حیله بسیار قوی‌تر از او بود. 🌳عمروعاص ابوموسی را زیاد مورداحترام قرار می‌داد و او را در صدر مجلس می‌نشانید و در نماز او را مقدم می‌داشت و با او به جماعت نماز می‌خواند و به‌عنوان یا صاحب رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله به او خطاب می‌کرد! می‌گفت: 🌳 شما پیش از من خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله را درک کردی و بزرگ‌تر از منی، مرا نشاید که قبل از شما صحبت کنم. آن‌قدر این حرف‌ها و احترامات را رواداشت تا این‌که ابوموسی ساده به‌درستی عمروعاص اعتقاد پیدا کرد و تصور کرد او جز اصلاح امور نظر ندارد. عمروعاص گفت: ابوموسی نظرت درباره‌ی علی علیه‌السلام و معاویه چیست؟ 🌳گفت: بیا علی علیه‌السلام و معاویه را از خلافت معزول سازیم و کار خلافت را به شوری بر پا داریم. عمروعاص گفت: به خدا قسم رأی همان رأی شماست، باید همین را عملی کنیم؛ البته عمروعاص که نیتش بد و حیله‌باز بود ابوموسی را اوّل در جای خلوتی آورد و با او صحبت کرد تا دیگران در رأی دخالت نکنند، بعد به میان جمعیّت آمدند. 🌳اوّل ابوموسی برخاست و شروع به صحبت کرد؛ ابن عباس داد زد: هوشیار باش گمان می‌کنم عمروعاص تو را فریب داد، اوّل بگذار عمروعاص صحبت کند بعد تو؛ ابوموسی قبول نکرد و گفت: مردم، من و عمروعاص علی علیه‌السلام و معاویه را از خلافت عزل و بعد به شوری خلیفه قبول کنیم. من علی علیه‌السلام را از خلافت عزل کردم. 🌳عمروعاص بدطینت بلند شد و گفت: من هم علی علیه‌السلام را عزل کردم و معاویه را بر خلافت منصوب کردم، زیرا معاویه خون‌خواه عثمان و سزاوارترین افراد به مقام او می‌باشد. ابوموسی صدایش بلند شد و گفت: تو همانند سگی هستی که اگر به او رو کنند حمله می‌کند و اگر هم پشت کنند حمله می‌کند. 🌳عمروعاص گفت: تو همانند الاغی هستی که کتاب‌هایی بارش باشد و خلاصه عمروعاص با سوءنیت برنده قضیه تحکیم شد! ابن عباس همیشه می‌گفت: خدا روی ابوموسی را سیاه سازد که او را از بدی نیت و مکر عمروعاص هشدار دادم و رأی درست را به او گفتم، اما نفهمید. ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆علی علیه‌السلام برادر پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم 💯یکی از کارهای بسیار مهمی که پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بعد از این که پنج یا هشت ماه به مدینه آمده بودند، انجام دادند، آن بود که عقد برادری میان مهاجرین و انصار منعقد کردند. 💯«عبدالله بن عبّاس» گفت: چون آیه‌ی «انّما المؤمنون اِخوهٌ: همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند» (سوره‌ی حجرات، آیه‌ی 10) نازل شد، 💯رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم بین جمیع مسلمان برادری را به‌عنوان یک اصل برقرار کردند و هر دو نفر را با یکدیگر برادر نمودند. 💯ابابکر را با عمر، عثمان را با عبدالرّحمن و … برادر نمودند، به مقدار مقام و مرتبت و تناسب افراد، بین آن‌ها برادری را تعیین کردند. 💯امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر روی خاک دراز کشیده بودند، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم آمدند نزدش و فرمودند: یا ابا تراب! به پا خیز که تو را با کسی برادری ندارم والله که تو را برای خود ذخیره کردم. 📚نمونه معارف، ج 1، ص 82 -کشف الغمه تفسیر البرهان 🍁🍁امام باقر علیه‌السلام فرمود: «بر توست که برادران راست‌گو بگیری که هنگام بیچارگی ذخیره و در موقع بلاء سپرند.» 📚بحارالانوار، ج 78، ص 251 ✾📚 @Dastan 📚✾