🚫 نبرد بى ارزش !
در مدينه مردى بود به نام «قزمان»
هر وقت سخنى از او به ميان مى آمد و از كارهاى نيكش صحبت مى شد، پيغمبر صلى الله عليه و آله مى فرمود:
او اهل آتش جهنم است 🔥
⚔ هنگامى كه جنگ اُحد پيش آمد، قزمان در ميدان نبرد، با شهامت جنگيد و به تنهايى تعدادى از كفار را كشت .
سرانجام زخمهاى سنگين برداشت ، همراهان او را به خانه هاى ((بنى ظفر)) بردند. بعضى خدمت رسول خدا آمدند و ماجراى قزمان را گفتند.
🔸 حضرت فرمود:
خداوند هر آنچه را كه اراده كرد، انجام مى دهد.
عده اى از مسلمانان در كنار بستر او بودند و به او مى گفتند:
بهشت بر تو مژده باد! زيرا امروز، در راه خدا سخت كوشش و فداكارى كردى و خويشتن را به خطر انداختى .
قزمان در جواب گفت :
⁉️ مژده بهشت براى چيست ؟ به خدا سوگند، فداكارى و جنگم تنها به خاطر دفاع از قبيله و فاميلم بود، اگر موضوع قبيله و فاميل نبود هرگز به جنگ حاضر نمى شدم .
⭕️ وقتى زخم هاى بدن، او را به شدت رنج داد تيرى از تيردان بيرون كشيد و با آن رگى از بدن خود را بريد، بدين وسيله خودكشى كرده به زندگى خود پايان داد.
📕بحار: ج 6، ص 32 و 33
🆔 @Dastan_amoozandeh
♻️ سفارش ميت
💢 نقل مى كنند: شخصى از دنيا رفت ، بستگان او، يك نفر قارى قرآن را اجير كردند، كه مدتى ، سر قبر او قرآن بخواند، قارى مشغول قرائت قرآن بر سر قبر او گرديد.
♨️ تا اينكه بعد از چند روز يكى از وارستگان آن شخص را در عالم خواب ديد و از او احوال پرسى كرد، او در جواب گفت : تقاضا دارم بگوئيد اين قارى قرآن بر سر قبر من ، ديگر قرآن نخواند، زیرا وقتى كه قرآن مى خواند، به هر آيه اى (مثلاً آيه خمس ، زكات ، حج ، امر به معروف و نهى از منكر و...) مى رسد كه من به دستور آن آيه عمل نكرده ام ، مرا عذاب مى نمايند!!
نگارنده گويد: در احاديث آمده كه امامان فرمودند:
⚡️رب تالى القرآن و القرآن يلعنه چه بسيار افرادى هستند كه تلاوت قرآن مى كنند، ولى قرآن آنها را لعنت مى كند.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
🆔 @Dastan_amoozandeh
✨﷽✨
🌙 چراغهای فروزان، در سیاهی شب
✍پیامبر گرامی اسلام، در فرصت های مناسب، بارها از یاران وفادار خود در آخرالزمان یاد میکردند و همواره ایمان استوار و فداکاری آنها را گرامی میداشتند.
🔺 امام باقر فرمودند: روزی عده ای در حضور پیامبر گرامی نشسته بودند و آن حضرت با شور و شوقی دعا میکردند و میفرمودند: «خداوندا، مشتاق دیدن برادران عزیزم هستم.» و این جمله را تکرار نمودند.
⁉️ اصحاب ایشان پرسیدند: مگر ما برادران تو نیستیم؟ آن حضرت فرمودند: «نه، شما یاران من هستید؛ برادرانم مردمی هستند که در آخرالزمان به من ایمان دارند، در حالی که هیچگاه مرا ندیده اند.
ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است و همانند کسی هستند که آتش سرخ را در دست گرفته است. آن ها چراغ های فروزان هستند. پروردگار، آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات می دهد.»
📚 بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴
🔺 باید این را بدانیم که بهشت و زندگی جاودانه را به بها میدهند، نه بهانه. هنر حفظ ایمان، و هنر عشق راستین در این زمان و در این شرایط نامناسب، آشکار و ثابت میشود.
#امام_زمان
📚 @Dastan_amoozandeh 📚
♨️ اطلاع امام علی علیه السلام از تعداد کشته ها قبل از شروع جنگ
⚔ در آن هنگام كه به حضرت امير عليه السلام خبر دادند خوارج لشكرى مهيا كرده و به جنگ حضرت شتافته اند و از نهر عبور كرده اند، فرمود: ايشان اين سمت آب است .
به خدا قسم ده نفر از آنجا نجات نمى يابند و ده نفر از شما هلاك نمى شود!
بعد از جنگ مشاهده كردند كه از سپاه دشمن فقط نه نفر موفق به فرار شده اند و از اصحاب آن حضرت نيز فقط هشت نفر به شهادت رسيده اند.
جريان پيشگوئى حضرت در مورد كشته هاى جنگ نهروان مورد اتفاق مورخين است ، و شارح نهج البلاغة ابن ابى الحديد گويد: اين خبر به حدّ تواتر نزديك شده است .
📚 پیشگویی های امیرالمومنین علیه السلام
🆔 @dastan_amoozandeh
‼️من گذشتم تو هم بگذر
💭 اگر بين بسيجي ها حرفي مي شد مي گفت « براي اين حرف ها بهم #تهمت_نزنيد.
اين تهمت ها فردا باعث تهمت هاي بزرگتري مي شه. اگه از دست هم ناراحت شديد،دو ركعت نماز بخوانيد بگوييد خدايا اين بنده ي تو حواسش نبود من گذشتم تو هم ازش بگذر .
اين طوري مهر و محبت زياد مي شه. اون وقت با اين نيروها ميشه عمليات كرد»
🌹 سردار شهید حسن باقری
📙 کتاب باقری/روایت فتح
🆔 @dastan_amoozandeh
🧴کرم ضد سیمان
وارد داروخانه شدم و منتظر بودم تا نسخهام را تحویل دهند. فردی وارد شد و با لهجهای ساده و روستایی پرسید: «کرم ضد سیمان دارین؟»
فروشنده که انگار موضوعی برای خنده پیدا کرده بود با لحنی تمسخرآمیز پرسید: «کرم ضد سیمان؟ بله که داریم. کرم ضد تیر آهن و آجر هم دارم. حالا ایرانیشو میخوای یا خارجی؟ اما گفته باشم خارجیش گرونهها.»
مرد نگاهش را به دستانش دوخت و آنها را رو به صورت فروشنده گرفت و گفت: «از وقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده، نمیتونم صورت دخترمو ناز کنم. اگه خارجیش بهتره، خارجی بده.»
🆔 @dastan_amoozandeh
♻️ اهمیت کار و تلاش
🔆 روزى پیامبر صلى الله علیه و آله با اصحاب خود نشسته بودند. پیامبر جوان نیرومندى را دید که اول صبح مشغول کار و تلاش مى باشد.
🔸 بعضى از حاضران گفتند: «این شایسته تمجید و ستایش بود، اگر نیروى جوانى خود را در راه خدا به کار مى انداخت »
🪴 پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «چنین نگویید، اگر این جوان کار مى کند تا نیازمندی هاى خود را تامین کند و از دیگران بى نیاز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنین اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و کودکان خردسالش کار کند و آنها را از مردم بى نیاز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است. »
📘 محجه البيضاء، ج 3، ص 140
🆔 @dastan_amoozandeh
🐈 پسر تنبل
🌙 شبی پدری به پسرش گفت: بچه بلند شو سنگ یک مَن همسایهمان را بگیر که آرد بکشیم، بدهم مادرت نان بپزد.
همینطور که حرف میزد گربهای داخل خانه شد.
پسر گفت: این گربه را من ده دفعه کشیدم، یک من است!
🔸 پدر گفت: خوب برو نیم گز خانه همسایه را بگیر تا ببینم مادرت از قالی چقدر بافته است.
پسر گفت: من ده دفعه دم گربه را متر کردم، نیم گز است.
🌨 پدر ناراحت شد و گفت: بلند شو ببین باران میآید یا نه؟
پسر گفت: این گربه همین حالا از حیاط آمده، دست بکش ببین تر است، اگر تر است باران میآید.
🌀 پدر که دید هرکاری به بچه میدهد از زیرش در میرود، گفت: خوب بلند شو یک قلیان چاق کن بکشیم.
پسر که دید این کار را نمیتواند کلک بزند، گفت: همه کارها را من کردم، این یکی را دیگر خودت بکن!
🆔 @dastan_amoozandeh
🍬🍭 تیله و شیرینی
💢 پسر و دختر کوچکی با هم بازی میکردند. پسر چند تا تیله داشت و دختر کوچولو هم چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت: «من همه تیلههایم را به تو میدهم و تو همه شیرینیهایت را به من بده.»
💗 دختر کوچولو قبول کرد. پسر بزرگترین و قشنگترین تیلهاش را مخفیانه برداشت و بقیه را به دختر کوچولو داد.
اما دختر کوچولو همان جوری که قول داده بود تمام شیرینیهایش را به پسرک داد.
🌀 همان شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمیتوانست بخوابد چون به این فکر میکرد که همانطوری که خودش بهترین تیلهاش را پنهان کرده بود شاید دختر کوچولو هم مثل او یک خرده از شیرینیهایش را پنهان کرده و همه شیرینیها را به او نداده باشد.
عذاب وجدان همیشه برای كسی است كه صادق نیست. آرامش برای كسی است كه صادق است.
🆔 @dastan_amoozandeh
پوستر | سیلی به شمر زمانه
🔹شهید مطهری: اگر حسين بن على [امروز] بود می گفت: اگر می خواهی براى من عزادارى کنی، براى من سينه و زنجير بزنى، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمرِ امروز را بشناس.
🔰 مجموعه آثار، ج17، ص 291- 292)
#وعده_صادق
#انتقام_سخت
#طوفان_الاحرار
🆔 @dastan_amoozandeh
🪚 🐍 مار و ارّه
شبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری میشود. عادت نجار این بود که موقع رفتن، بعضی از وسایل کارش را روی میز بگذارد. آن شب هم اره روی میز بود.
همین طور که مار گشتی میزد بدنش به اره گیر میکند و کمی زخمی میشود.
⭕️ مار خیلی ناراحت میشود و برای دفاع از خود اره را گاز میگیرد که سبب خونریزی دور دهانش میشود. او نمیفهمد که چه اتفاقی افتاده و فکر میکند اره به او حمله میکند و اگر کاری نکند مرگش حتمی است.
📛 برای آخرین بار از خود دفاع میکند و بدنش را دور اره میپیچد و اره را فشار میدهد.
صبح که نجار آمد روی میز به جای اره، لاشه ماری بزرگ و زخمآلود را دید که فقط و فقط به خاطر بیفکری و خشم زیاد مرده است.
💡در لحظه خشم میخواهیم دیگران را برنجانیم اما بعد متوجه میشویم خودمان را رنجاندهایم و موقعی این را درک میکنیم که خیلی دیر شده است. در زندگی لازم است که بیشتر گذشت و چشمپوشی کنیم از اتفاقها، آدمها، رفتارها و گفتارها.
🆔 @dastan_amoozandeh
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان شکایت از امام زمان علیهالسلام
👤حجت الاسلام عالی
#امام_زمان
📚 @Dastan_amoozandeh 📚