🍃 پیامبر اکرم (ص) و مرد عرب
🔅 عربی خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و حضرتش بهسوی جنگ میرفتند. عرب رکاب شتر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم را گرفت و عرض کرد: «یا رسولالله صلیالله علیه و آله و سلّم به من عملی آموز که سبب رفتن به بهشت شود.»
🔺 فرمود: (از روی انصاف) هرگونه دوست داری که مردم با تو رفتار کنند، تو با آنان رفتار کن؛ و هر چه را ناخوش داری مردم با تو کنند، با آنان انجام مده. بعد فرمود: جلو شتر را رها کن (که قصد رفتن به جهاد دارم.)
📚اصول کافی، ج 2، باب الانصاف، ح 10
🌾🌾امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «هر کس از خود به دیگران انصاف دهد، خداوند بر عزّتش میافزاید.»
📚جامع السعادات، ج 1، ص 368
🆔 @Dastan_amoozandeh
⛈ نماز باران
شهر قم در گیر و دار جنگ جهانی دوم از قحطی و خشکسالی ناله داشت، زمین ها خشک بود، باغات در شرف انهدام قرار داشت، مردم دچار مضیقه و سختی بودند، عوامل مادی از حل مشکل به عجز نشسته بودند، تنها راهی که برای نزول باران وجود داشت، یکی از دستورهای مهم اسلامی بود و آن هم نماز باران.
🔸 کم تر کسی به خود جرأت می داد که به این مهم اقدام کند، کسی را می خواست که قلبش به نور یقین منور و جانش در اتصال با عالم ملکوت باشد.
🔹 آن کس که به خویش با کمال اطمینان جرأت قدم نهادن در این میدان را داد، مرجع بزرگ آن زمان مرحوم آیت اللّه العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری بود، مردی که بارها برای دفع استعمارگران، به میدان جهاد رفته بود و برای احقاق حق مسلمانان پافشاری داشت.
💠 جمعیت زیادی با چشم گریان و دلی بریان و سر و پای برهنه به رهبری و پیشوایی آن مرد الهی به سوی خاک فرج قم حرکت کردند.
زمانی بود که متفقین در شهر قم قوا دارند و از نزدیک ناظر اوضاعند؛ ارتش کفر تصور دیگر داشت و حزب حق مقصدی دیگر؛ قوای کفر پس از خبر شدن از حقیقت حال، سخت در تعجب شد، مگر ممکن است جمعیتی به سرپرستی یک مردی عالم با انجام عملیاتی چند از آسمان باران به زمین بیاورد؟!
🌨 پس از انجام مراسم باران در سه روز، اشک آسمان بر زمین هم چون سیل باریدن گرفت، به عنوان خبری مهم در همه جا پخش شد، من خودم چند نفر از آن هایی را که در آن نماز شرکت داشتند، دیده ام و از زبان آنان داستان را شنیده ام، بر سنگ مزار او در مسجد بالای سر حرم حضرت معصومه علیها السلام این واقعه را ثبت کرده اند، تا همه بدانند که نماز این دستور مهم الهی قدرت حل بسیاری از مشکلات را دارد، چه اگر نداشت خدای متعال امر نمی فرمود:
«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»(۱)
از صبر و نماز یاری بخواهید.
پی نوشت
[1] بقره (2): 45.
📘منبع : عرفان اسلامی: 5/ 126
📚 @Dastan_amoozandeh
⭕️ نژادپرستی محکوم است!
روزى سلمان فارسى در مسجد پيغمبر نشسته بود، عده اى از اكابر اصحاب نيز حاضر بودند، سخن از اصل و نسب به ميان آمد، هر كسى درباره اصل و نسب خود چيزى مى گفت و آن را بالا مى برد، نوبت به سلمان رسيد، به او گفتند:
تو از اصل و نسب خودت بگو، اين مرد فرزانه تعليم يافته و تربيت شده اسلامى به جاى اينكه از اصل و نسب و افتخارات نژاد سخن به ميان آورد، گفت :
انا سلمان بن عبداللّه من نامم سلمان است و فرزند يكى از بندگان خدا هستم .
گمراه بودم و خداوند به وسيله محمّد صلى اللّه عليه و آله مرا راهنمايى كرد. فقير بودم ، خداوند به وسيله محمّد صلى اللّه عليه و آله مرا بى نياز كرد. برده بودم ، خداوند به وسيله محمّد مرا آزاد كرد.
اين است اصل و نسب من ، در اين بين رسول خدا وارد شد و سلمان گزارش جريان را به عرض آن حضرت رساند.
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله رو كرد به آن جماعت كه همه از قريش بودند و فرمود: اى گروه قريش ، خون يعنى چه ؟ نژاد يعنى چه ؟
نسب افتخارآميز هر كس دين اوست . مردانگى هر كس ، عبارت است از خلق و خوى و شخصيت او، اصل و ريشه هر كس عبارت است از عقل و فهم و ادراك ، او چه ريشه و اصل نژادى بالاتر از عقل ؟
يعنى به جاى افتخار به استخوانهاى پوسيده به دين و اخلاق و عقل و فهم و ادراك خود افتخار كنيد.
تاكيدات رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله درباره بى اساس بودن تعصبات قومى و نژادى ، اثر عميقى در قلوب مسلمانان بالاخص مسلمانان غير عرب گذاشت . به همين دليل هميشه مسلمانان اعم از عرب و غير عرب اسلامن را اغز خود مى دانستند نه بيگانه و و اجنبى ، به همين جهت مظالم و تعصبات نژادى و تعصبات خلفاى اموى نتوانست مسلمانان غير عرب را به اسلام بدبين كند، همه مى دانستند حساب اسلام از كارهاى خلفا جداست و اعتراض آنها بر دستگاه خلافت هميشه بر اين اساس بود كه چرا مبه هوانين اسلامى عمل نمى شود
📚خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 75.
🆔 @Dastan_amoozandeh
💟 خودآرايى
حسن بن جهم مى گويد:
بر حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) وارد شدم ، ديدم خضاب فرموده است ، گفتم :
- رنگ مشكى به كار برده ايد؟
فرمود: بلى ، خضاب و آرايش در مرد موجب افزايش پاكدامنى در همسر او است ، برخى از زنان ، به اين جهت كه شوهرانشان خود را نمى آرايند عفاف را از دست مى دهند.
📚مسئله حجاب ، صفحه 27.
🆔 @Dastan_amoozandeh
🌱 از مال حلال به فرزندان بخورانيد
آيـة اللّه الـعـظمى سيد محمد كاظم يزدى مرجع بزرگ عالم تشيع ,دراواخر عمر با بركت خويش روزى عـده اى از بـزرگـان نجف رادرجلسه اى گرد هم آورد و چهار نفر را به عنوان وصى براى خود معين نمود تا پس از مرگش مقدارى از وجوهات شرعيه را كه نزد ايشان بودبه مجتهد بعد از وى تحويل دهند.
در هـمـين حال يكى از نوادگان ايشان به نام حاج آقا رضا صاحب كتاب بزم ايران به سيد عرض كـرد: بـعـضـى از نوادگان شما يتيم هستندو تا به حال تحت سرپرستى شما بوده اند, خوب است چيزى از اين اموال را هم براى آنها تعيين كنيد.
سـيـد بـا آن حـال كـسالتى كه داشت فرمود: نوادگان من اگر متدين هستند خدا روزى آنها را مى رساند و اگر نه چگونه از مالى كه از آن من نيست به آنها كمك كنم .
بـدين ترتيب حاضر نشد از اموال بيت المال استفاده شخصى نمايدو به فرزندانش بخوراند و همين بـاعث شد كه در آينده فرزندان ونوادگان ايشان جزو ستارگان علم و انديشه و از فقها و صاحب نظران طراز اول عالم اسلام گردند.
📕 سيد محمد كاظم يزدى فقيه دورانديش , ص 140
🌐 @Dastan_amoozandeh
📛تعصبات قومی
🍀 رسول اكرم (ص ) همواره مراقبت مى كرد كه در ميان مسلمين پاى تعصبات قومى كه خواه و ناخواه عكس العمل هايى در ديگران ايجاد مى كرد به ميان نيايد.
🔥 در جنگ ((احد)) يك جوان ايرانى در ميان مسلمين بود، اين جوان مسلمان ايرانى پس از آن كه ضربتى به يكى از افراد دشمن وارد آورد از روى غرور گفت :
- ((خذها و انا الغلام الفارسى )). يعنى اين ضربت را از من تحويل بگير كه منم يك جوان ايرانى .
🪴 پيغمبر اكرم احساس كرد كه هم اكنون اين سخن تعصّبات ديگران بر خواهد انگيخت ، فورا به آن جوان فرمود كه :
- چرا نگفتى منم يك جوان انصارى (1)، يعنى چرا به چيزى كه به آيين و مسلك مربوط است افتخار نكردى و پاى تفاخر قومى و نژادى را به ميان كشيدى ؟
💢 در جاى ديگر پيغمبر اكرم فرمود:
- ((الا انّ العربيه ليست باب والد ولكنها لسان ناطق فمن قصر به عمله لم يبلغ به حسبه )). يعنى : عربيت پدر كسى به شمار نمى رود و فقط زبان گويايى است ، آنكه عملش نتواند او را به جايى برساند حسب و نسبش هم او را به جايى نخواهد رساند(2).
1-سنن ابى داود، جلد دوم : صفحه 625.
2-خدمات متقابل اسلام و ايران ، صفحه 56 - 55.
🆔 @dastan_amoozandeh
⭕️ چاپلوسی ممنوع!
یک عرب بیابان نشین نزد پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله و سلم) آمد و به رسم جاهلیت به ایشان گفت: یا رسول الله ! شـما بهترین فرد ما از جهت پـدر و مادر، و گرامی ترین فرد ما از لحاظ فرزندان و پدران، هم در جاهلیت و هم در دوره اسـلام هستی.
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله و سلم) از چاپلوسی او خشمگین شد و فرمود: اي اعرابی! زبان تو چند مانع برای حرف زدن دارد؟
مرد عرب گفت: دو مانع؛ لبها و دندانها.
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله و سلم) فرمود: آیا یکی از اینها کافی نیست که جلو چاپلوسی زبانت را بگیرد؟ نعمتهایی را که خداوند در دنیا به انسان داده، هیچ کدام به اندازه آزادي زبان به او صدمه نمی زند.
آنگاه پیامبر (صل الله علیه وآله و سلم) به علی بن ابیطالب (علیه السلام) فرمود: یا علی! برخیز زبان او را قطع کن!
مردم خیال کردند که زبان عرب را با یک تیزی قطع خواهد کرد. ولی دیدند علی (علیه السلام) چند درهم به آن مرد داد و او را راهی کرد.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص44
🆔 @Dastan_amoozandeh
💢 پرداخت قرض پيش از مرگ
🪴 روزى امام حسين عليه السلام به عيادت اسامة بن زيد كه در بستر بيمارى افتاده بود، رفت. شنيد اسامه مىگويد:
واى از اين غم كه من دارم!
امام عليه السلام به او فرمود:
برادر چه غم دارى
عرض كرد: قرضم، كه شصت هزار درهم است.
حسين عليه السلام فرمود:
قرضت به عهده من، آن را ادا مىكنم.
عرض كرد:
مى ترسم پيش از ادا بميرم.
فرمود:
نمى ميرى تا من آن را از جانب تو ادا كنم!
پيش از آن كه اسامة وفات كند، امام عليه السلام وام او را پرداخت نمود.
📘 داستان های بحارالانوار
🆔 @dastan_amoozandeh
🥒 دهقان و خیار
روزی دهقانی به جالیز رفت که خیار بدزدد. پیش خودش گفت:« این گونی خیار را میبرم و با پولی که برای آن میگیرم، یک مرغ میخرم.
مرغ تخم میگذارد، روی آنها مینشیند و یک مشت جوجه در میآید، به جوجهها غذا میدهم تا بزرگ شوند، بعد آنها را میفروشم و یک گوسفند میخرم.
گوسفند را میپرورم تا بزرگ شود، او را با یک گوسفند جفت میکنم، او تعدادی بره میزاید و من آنها را میفروشم.
با پولی که از فروش آنها میگیرم، یک مادیان میخرم، او کره میزاید، کرهها را غذا میدهم تا بزرگ شوند، بعد آنها را میفروشم.
با پولی که برای آنها میگیرم، یک خانه با یک باغ میخرم. در باغ خیار میکارم و نمیگذارم احدی آنها را بدزدد.
همیشه از آنجا نگهبانی می کنم. یک نگهبان قوی اجیر میکنم، و هر از گاهی از باغ بیرون میآیم و داد میزنم: « آهای تو، مواظب باش».
دهقان چنان در خیالات خودش غرق شد که پاک فراموش کرد در باغ دیگری است و با بالاترین صدا فریاد میزد.
نگهبان صدایش را شنید و دواندوان بیرون آمد، دهقان را گرفت و کتک مفصلی به او زد
🆔 @Dastan_amoozandeh
⁉️ واجب یا مستحب؟
🔸 عراقی ها تصمیم گرفتند ما را به زیارت حرم حضرت علی و امام حسین ـ علیهم السلام ـ ببرند، اما وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید کسی حاضر نشد در زیر پرچم صدام به زیارت برود. ما می گفتیم اگر ما را به زیارت می برید، چرا در شب عاشور، دو ماه پیش، با ما آن طور رفتار کردید؟
📌 عراقی ها جواب می دادند که آن روز دستور داشتیم شما را بزنیم و امروز هم دستور رسیده که به هر طور ممکن شما را به زیارت ببریم، اما کسی به حرف بعثی ها گوش نداد و همه متحد القول شدیم که زیر پرچم صدام به زیارت نرویم، زیرا آن ها می خواستند از این ماجرا علیه اسلام و انقلاب سوء استفاده کنند. دلیل دیگر این بود که گروهی را که قبل از ما به زیارت برده بودند به آن ها اجازه نداده بودند نماز صبح شان را بخوانند. این مسئله برای ما خیلی سخت بود و با این که یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین (ع) را داشتیم اما نتوانستیم برای یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب (نماز) را کنار بگذاریم.
🖇 بعد از این اتفاق، نگهبانانِ بعثی ما را بیش از یک ماه مورد ضرب و شتم قرار دادند و بیش از دویست نفر از دوستانمان را عریان کردند و پس از کتک کاری و شکنجه، به ارودگاهی دیگر انتقال دادند و ما تا مدتی از آن ها بی خبر بودیم .
📙نقل از: نماز در اسارت، ص 31 ـ 32
🆔 @Dastan_amoozandeh
✴️ داستان عجیب قرائت سوره یس بر مزار شهید آیتالله مطهری
👈 مرحوم استاد علی اکبر پرورش:
🔹در زمانی که نایب رئیس مجلس بودم، شبی استاد شهید مرتضی مطهری را خواب دیدم و ایشان یکی از بانوان نماینده مجلس را به بنده نشان دادند و فرمودند: آقای پرورش! شما به مشکل این خانم رسیدگی کنید.
🔸فردای آن روز آن نماینده مجلس را خواستم و عرض کردم: خانم شما چه مشکلی دارید؟! اگر کاری از دست من برمیآید بفرمایید تا انجام دهم. آن خانم پرسید: چطور؟! عرض کردم: دیشب استاد شهید مطهری را در خواب دیدم و ایشان به بنده توصیه فرمودند تا مشکل شما را حل کنم.
🔹 تا این سخن را گفتم آن خانم به گریه افتاد و گریهای طولانی کرد به طوری که من به او گفتم: خانم شما بفرمایید بیرون، بعد از اینکه آرام شدید و توانستید صحبت بفرمایید، تشریف بیاورید.
🔸 آن خانم پس از مدتی که گریه کرد، مجددا آمد و گفت: حقیقت این است که مدتی است که یک مشکل شدید دارم و دیگر خسته شدهام و نمیدانم چه کار کنم.
🔹 به ذهنم آمد به قم بروم و ضمن زیارت حضرت معصومه(ع)، یک سوره یاسین بر مزار شهید مطهری بخوانم، بلکه روح ایشان مرا مدد فرماید و به برکت سوره یاسین مشکل من حل شود. همین دیشب سوره یاسین را بر سر مزار ایشان در حرم مطهر قرائت کردم و استاد به خواب شما آمدهاند...
📝 منبع: خاطراتی از استاد پرورش، مرتضی نجفی قدسی، ص۲۶ (با تلخیص)
🆔 @Dastan_amoozandeh
🔗 دستهجمعی
💫مردی از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال کرد: «ما غذا میخوریم ولی سیر نمیشویم.»
💫 فرمود: «شاید به طور متفرق غذا میخورید. دستهجمعی به دور سفره بنشینید و نام خدا را بر سر سفره یاد کنید تا غذا را وسیلهی برکت شما قرار دهد.»
📚مکارم الاخلاق، ج 1، ص 284 - 266
🌺🌺امام صادق علیهالسلام فرمود: «خدا پرخوری را دشمن میدارد.»
📗وسائل الشیعه، ج 16، ص 407
🆔 @Dastan_amoozandeh