💠نجسترین چیزها💠
✍️گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش میآید که نجسترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟! برای همین کار وزیرش را مأمور میکند که برود و این نجسترین نجسها را پیدا کند. پادشاه میگوید تمام تاج و تخت خود را به کسی که جواب را بداند میبخشد.
وزیر هم عازم سفر میشود و پس از یک سال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که نجسترین چیز مدفوع آدمیزاد است که اشرف مخلوقات است! عازم دیار خود میشود، در نزدیکیهای شهر چوپانی را میبیند و به خود می گوید از او هم سؤال کند شاید جواب تازهای داشت. بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید: «من جواب را می دانم اما به یک شرط میگم.
وزیر نشنیده شرط را میپذیرد. چوپان هم می گوید: «تو باید مدفوع خودت را بخوری.»
وزیر آنچنان عصبانی میشود که میخواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید: «تو میتوانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کردهای غلط است. تو این کار را بکن اگر جواب قانع کنندهای نشنیدی من را بکش.» خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول میکند و آن کار را انجام چوپان به او می گوید: کثیفترین و نجسترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر میکردی نجسترین است بخوری!
📚مجموعه شهر حکایات
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درباره ژاپن چه چیزهایی شنیدید؟ زندگی آروم؟ مردم صلح طلب؟
🔺این ویدئو رو ببینید تا ما شما رو با چیزهایی که تا حالا از ژاپن نشنیدید آشنا کنیم!
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#یکلحظه
برای اینکه دیگران رو گرم کنی،
خودتو آتیش نزن.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
در زمان امام هادی علیهالسلام، در اصفهان مردى بود به نام عبد الرّحمن و با اينكه در آن وقت شيعيان در اصفهان، بسيار كم بودند، از شیعیان مخلص اهل بیت علیهم السلام بود.
به او گفته شد، علّت چيست كه شيعه شده و به امامت حضرت هادى عليه السّلام اعتقاد دارى، و امامت افراد ديگر را قبول ندارى؟».
او گفت:
سرگذشتى، با امام هادى عليه السّلام دارم كه موجب شيعه شدن من شده است، و آن اينكه: من فقير بودم، ولى در سخن گفتن و جرئت، قوى بودم، در آن سالى كه جمعى از مردم اصفهان براى دادخواهى نزد متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى) عازم شهر سامرّاء شدند، و مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوكّل رسيديم، روزى در كنار در قلعه متوكّل بوديم، ناگاه شنيدم متوكّل فرمان احضار امام هادى عليه السّلام را داده است، از بعضى از حاضران پرسيدم: «اين شخصى را كه متوكّل، فرمان احضارش را داده كيست؟».او گفت: «اين شخص، مردى از آل على عليه السّلام است، رافضيان به امامت او اعتقاد دارند، سپس گفت: «ممكن است متوكّل او را احضار كرده تا بكشد».
من تصميم گرفتم در آنجا بمانم تا ببينم كار به كجا می کشد، و اين (امام هادى عليه السّلام) كيست؟ ناگاه ديدم امام هادى عليه السّلام سوار بر اسب وارد شد، همه حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن حضرت در ميان دو صف قرار گرفت، و مردم به تماشاى سيماى او پرداختند، همين كه چشمم به چهره او افتاد، محبّتش در قلبم جاى گرفت، پيش خود دعا مى كردم تا خداوند وجود او را از گزند متوكّل حفظ كند، او كم كم در ميان مردم آمد، در حالى كه به يال اسبش نگاه مى كرد، و به طرف راست و چپ نمى نگريست، و من همچنان پيش خود دعا مى كردم، وقتى كه آن بزرگوار به مقابل من رسيد به من رو كرد و فرمود: «خداوند دعاى تو را به استجابت رسانيد، بدان كه عمر تو طولانى می شود و اموال و فرزندانت زياد می گردند».از هيبت و شكوه او، لرزه بر اندام شدم و با اين حال به ميان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستى؟». گفتم: خير است، و ماجراى خود را به هيچ كس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتيم، خداوند در پرتو دعاى آن حضرت، به قدرى ثروت به من داد كه اكنون قيمت اموالى كه در خانه دارم- غير از اموالم در بيرون خانه- معادل هزار هزار درهم است، و داراى ده فرزند شده ام، و اكنون عمرم به هفتاد و چند سال رسيده است، من به امامت او اعتقاد يافتم به دليل آنكه او بر افكار پنهان خاطرم، آگاهى داشت، و دعايش در مورد من به استجابت رسيد. ( منتهی الآمال شیخ عباس قمی)
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن نهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
🌷🇮🇷 شادی روح دانشمند شهید محسن فخریزاده صلوات
📚 @dastanak_ir
پچ پچ - @mer30tv.mp3
3.67M
#قصه_کودکانه
هر شب
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
📚 @dastanak_ir
▪️شهید احمدی روشن را رو به روی دانشکده ما ترور کردند. ساعت هشت و خورده ای صبح، امتحان حقوق اساسی، بیست ویکم دی ماه سال نود. صدای انفجار که آمد و شیشه ها لرزید، استاد جوان درس حقوق به خنده گفت: خب خوابتون پرید؛ شروع کنید به جواب دادن سوالها.
🔻چیزی مثل انفجار و ترور آنقدر برایمان دور و غریب بود که ترس چند لحظه پیشمان شکست. ما داشتیم به حقوق بشر و التزام به قانون و حقوق اساسی کشورها فکر میکردیم و کتابچه قانون را توی دستمان را ورق می زدیم و آن بیرون با قانون جنگل، دانشمند جوان کشورمان را پرپر می کردند. تناقض عجیبی بود استاد جوان حقوق ما می خندید که چیزی نیست نترسید. استاد جوان هسته ای بیرون همان درها، شهید می شد. ما خواب زده هایِ حقوق خوانده و حقوق امتحان داده داشتیم فکر میکردیم که چه تاجی بر سرمان گذاشته اند با حقوق بشر. آن بیرون یک خانواده داشت یتیم می شد. ما خوشحال بودیم از اینکه امتحان را خوب پاس کردیم و بَه بَه چقدر حقوق می فهمیم. پایین پله ها ماشین مچاله شده و رد خون دیدیم.
🔻دنیای حقوقی ها آن روز برای من فرو ریخت. دنیای گل به جای موشک. شعارهای نوع دوستانه.
این دنیا دنیای خون است؛ دنیای سیلی زدن ها. دنیای حاج "ق ا س م" ها دنیای انتقام ....
💬 z.shahrezaei
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
▪️اولین تصویر از پیکر مطهر دانشمند هستهای و دفاعی شهید حاج #محسن_فخری_زاده در معراج شهدا
📚 @dastanak_ir
▪️علیرام نورایی بازیگر سینما و تلویزیون در استوری اینستاگرام خود نسبت به سکوت هنرمندان در برابر ترور تلخ شهید فخری زاده واکنش نشان داد.
📚 @dastanak_ir
درویشی تنها در صحرا نشسته بود.
پادشاهی بر او گذشت.
درویش التفاتی به وی نکرد.
سلطان برنجید.
وزیر نزدیک درویش آمد و گفت:
ای جوانمرد، سلطانِ روی زمین بر تو گذر کرد، چرا شرط ادب به جای نیاوردی؟
درویش گفت:
سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🔺 توییت جالب مهدی ترابی بازیکنتیم ملی و بازیکن سابق #پرسپولیس در واکنش به شهادت شهید فخریزاده
📚 @dastanak_ir
🌺 کجای قرآن از علی(ع) گفته است!!! الفضل ما شهدت به الاعدا
🆔 @dastanak_ir
♦️روزی معاویه «لعنةاللهعلیه» وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟
♦️معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!
♦️گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم!
♦️معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم.
♦️ معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!
بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:
♦️ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟!
🌺ابن عباس گفت :
معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟
"انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟
معاویه گفت :
رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است!
ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!
🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟
معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟
🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟
معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم!
ولی حتما این را باید بخوانی؟
🌺ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟
معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید،
ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟
ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟
🆔 @dastanak_ir
معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید.
ولی باید همین را تفسیر کنی؟
🌺ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند،
ولی لازم است حتما این را بخوانی؟
🌺ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟
معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند،
ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟
🌺ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم !
آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟
🌺ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم!
ولی این را حتما باید بازگو کنی؟
🌺ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟
🆔 @dastanak_ir
معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است
ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را !
🌺 ابن عباس از جا بلند شد و گفت:
معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!
معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها
ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!
معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟!
🌺ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود:
زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر!
معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود...
ــــــــــــــــ
☑️ هر روز یک داســـتانڪــ در👇
🆔 @dastanak_ir
هدایت شده از بانوان یادداشتنویس حوزوی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
💥بانوان یادداشت نویس گروه صریر در نظر دارد، بعد از سه سال فعالیت، بانوان خوش قلم حوزوی را در حد وسیعی گردهم آورد.
📣گروهی با انتشار نزدیک به ۴۰۰ یادداشت با موضوعات مختلف
✏ دارای سابقهی سهساله در خلق یادداشتهایی اثرگذار
📣 تحت حمایت و وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
📝آموزش، انتشار، تقویت و هدایت استعدادها در مسیر درست یادداشت نویسی
جذب بانوان طلبهی اهل قلم، در هرجا، با هر نگاه و با هر سلیقه
پس در دادن دست های گرم همکاریتان به این مجموعه درنگ نفرمایید.
به جمع ما خوش آمدید.🌸🍀🌸🍀🌸
@yaddasht_nevisan
#بانوان_یادداشت_نویس_حوزوی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#یک_لحظه
📲 اینایی ک تو #اینستاگرام و تلگرام پول میگیرن پکیج خوشبختی بفروشن کلاهبردارن.
😳 ۳میلیون تومن پول میگیره بهت یاد بده چطوری پولدار بشی! خودش با همین ۳ میلیونهای افراد ساده لوح پولدار شده.
😒 آخرش هم میگه برو پیج و کانال بزن ویو و لایک فیک بزن فالور فیک بزن و تبلیغ بگیر و سر یک سری دیگه از مردم کلاه بذار.
🔸 مراقب پیامهای مختلف در فضای مجازی باشین.
📚 @dastanak_ir
✨﷽✨
🌼من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند!
✍سرایدار مدرسهای که شهید عباس بابایی در آن درس میخواند میگوید: کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚 برگرفته از کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
📚 @dastanak_ir
سه رفیق
قال علی عليه السلام : إنَّ لِلمَرءِ المسلمِ ثلاثةُ أخِلاّءَ : فَخَلِيلٌ يقولُ لَهُ : أنا مَعكَ حيّا و مَيِّتا و هُو عَمَلُهُ ، و خليلٌ يقولُ لَهُ: أنا مَعَكَ حتّى تَموتَ و هُو مالُهُ ، فإذا ماتَ صارَ لِلوَرَثَةِ ، و خليلٌ يقولُ لَهُ : أنا معكَ إلى بابِ قَبرِكَ ثُمّ اُخَلِّيكَ و هُو وَلَدُهُ . ( امالی، ص 170 )
شما سه رفیق دارید ، بعضی از این رفیقها ، رفیق دائمی اند و بعضی ها نیمه راهند . یک رفیق به شما می گوید که من در حیات و ممات در کنار تو هستم ؛ این رفیق کیست؟
🔻 این رفیق عمل شماست. عمل خوب هم در دنیا به درد شما می خورد و هم در آخرت . رفیق دیگر که این رفیق نیمه راه است ، می گوید من تا هنگام مرگ با شما هستم . وقتی مردی از تو جدا می شوم این مال شماست.
🔻 این مال تا زنده اید اگر تلف نشود با شماست بعد که از دنیا رفتید این اموال مال ورثه شماست، به شما هیچ ربطی ندارد . رفیق دیگر از این قبلی یک قدری بهتر است ، تا هنگام مرگ رفیق نیست ، تا ورودی قبر رفیقِ شماست، از آنجا به بعد از ما جدا می شود؛
🔵👈 این فرزندان و کسان انسانند که اینها هم در دنیا با انسان دوستند ، همراهند ، اما بعد از مرگ فقط تا ورودیِ قبر با ما هستند و از آنجا به بعد ما را تنها می گذارند ، ماییم و عملمان.... آنچه بدرد من و شما می خورد عمل است. که اِنَّ خیرَ الزادَ التَقوی
شرح حدیث از حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) ابتدای درس خارج مورخ 18 /9/ 93
❤️ #مقام_معظم_دلبری
📚 @dastanak_ir
‼️ملاک طهارت الکل
🔷س 5546: امروزه از الکل که در واقع مسکر است برای ساخت بسیاری از داروها بهخصوص داروهای نوشیدنی، عطرها بویژه انواع ادکلن هایی که از خارج وارد می شوند، استفاده می کنند. آیا به افراد آگاه یا جاهل به مسأله اجازه خرید و فروش و استفاده و بهره گیریهای دیگر از آنها را می دهید؟
✅ج: الکل هایی که معلوم نیست در اصل از اقسام مایعات مستکننده باشند، محکوم به طهارت هستند، و خرید و فروش و استعمال مایعاتی که با آنها مخلوط شده اند اشکال ندارد.
🔹 پینوشت
طهارت یک چیز به معنای جواز خوردن نیست.
📕منبع: leader.ir
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
😁 درسته بچهم مشکلات ریوی و تنفسی و تغذیهای و مغزی داره ولی خدا رو شکر تاریخ تولدش ۹۹/۹/۹هِ
📚 @dastanak_ir
🔹️ آن روزی که شهر اصفهان در دورهی شاه سلطان حسین مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حکومت باعظمت صفوی نابود شد، خیلی از افراد غیور بودند که حاضر بودند مبارزه و مقاومت کنند؛ اما شاه سلطان حسین ضعیف بود.
🔹️ اگر جمهوری اسلامی دچار شاه سلطان حسینها بشود، دچار مدیران و مسئولانی بشود که جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمیکنند، در مردم خودشان احساس توانائی و قدرت نمیکنند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.
🔹️ بیانات رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
📚 @dastanak_ir
👌 توضیح زیبایی در مورد ترس از مرگ
📚 @dastanak_ir
🏕فرض کنید زمینی به شما دادهاند و وسطش خط کشیدهاند.
اسم نصفش را «دنیا» و نصف دیگرش را «آخرت» بگذار.
تو پیدرپی نصفۀ آخرت را حفاری کردی و با خاکش آجر برای نصفۀ دنیا ساختی و پله گذاشتی و آوردی بالا.
در ابتدا دنیا و آخرت در یک سطح بود اما تو از آخرت برداشته و روی دنیا گذاشتی.
موقع مرگ میگویند: از دنیا به آخرت برو، یعنی از این بالا بپر پایین.
*تو میترسی*.
میگویی اگر از این دیوار صدمتری، توی آن گودال صدمتری بپرم، استخوانهایم خرد میشود.
*چه کسی از آخرت یک گودال بیمنتها ساخته؟*
*خود تو ! این ترس، از عمل توست*
انسان وقتی توبه میکند، یک قسمت از دنیا را برمیدارد و در آخرت میگذارد.
همینطور صدقه ، کمک به پدر و مادر ، عبادات و ....
یواش یواش آخرت بالا میآید و این دو همسطح میشوند.
وقتی میگویند، بفرمایید برویم، قدم از دنیا برمیداری و راحت به آخرت میروی و اصلا نمیهراسی . . ./ آیت الله حائری شیرازی
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سلام من گاو هستم !!
در يک مدرسه راهنمايي دخترانه چند سالي بود که مدير مدرسه بودم. چند دقيقه قبل از زنگ تفريح اول، مردي با ظاهري آراسته و سر و وضعي مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و به من گفت: «با خانم… دبير کلاس دومي ها کار دارم و مي خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هايي بکنم.»
از او خواستم خودش را معرفي کند. گفت: «من گاو هستم! خانم دبير بنده را مي شناسند. بفرماييد گاو، ايشان متوجه مي شوند.»
تعجب کردم و موضوع را با خانم دبير که با نواخته شدن زنگ تفريح، وارد دفتر مدرسه شده بود، در ميان گذاشتم. يکه خورد و گفت: «يعني چه گاو؟ من که چيزي نمي فهمم.»
از او خواستم پيش او برود و به وي گفتم: «اصلاً به نظر نمي رسد اختلالي در رفتار اين آقا وجود داشته باشد. حتي خيلي هم متشخص به نظر مي رسد.»
خانم دبير با اکراه پذيرفت و نزد پدر دانش آموز که در گوشه اي از دفتر نشسته بود، رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبير ما سلام داد و خودش را معرفي کرد: «من گاو هستم! شما بنده را به خوبي مي شناسيد، پدر گوساله؛ همان دختر سيزده ساله اي که شما ديروز در کلاس، او را به همين نام صدا زديد.»
دبير به لکنت افتاد و گفت: «آخه، مي دونيد…»
مرد گفت: «بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلي داشته باشد و من هم در اين مورد به شما حق مي دهم. ولي بهتر بود مشکل انضباطي او را با من نيز در ميان مي گذاشتيد. قطعاً من هم مي توانستم اندکي به شما کمک کنم.»
خانم دبير و پدر دانش آموز مدتي با هم صحبت کردند. گفت و شنود آنها طولاني، ولي توأم با صميميت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه کارتي را به خانم دبير ما داد و با خداحافظي از همه، مدرسه را ترک کرد. وقتي او رفت، هجوم برویم به سمت کارت....
«دکتر… عضو هيأت علمي دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي جامعةالمصطفی العالمیة، تلفن .... ، آدرس....»
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تایم لپسی شگفت انگیز از حرکت گیاهان طی روز...
📚 @dastanak_ir
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند، پایان زندگیست...
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند، آغاز زندگیست...
همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد...
درون خود را بشکن تا شخصیت جدیدت متولد شود...
آنگاه خودت را خواهی دید....
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
کنایه سنگین دلاوری (مجری بیست و سی) به برخی مسئولین
پیش خودتان فکر کنید اصلا بود و نبودتان فرقی میکند که کسی بخواهد شما را مثل شهید فخریزاده حذف کند...؟
🔹 به نظرم دلاوری خیلی کم لطفی کره است، قطعاً فرق دارد نبود بعضی از مسئولین محترم از بودشان خیییلی بهتر است😐
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
ازشیخ عبدالله انصاری پرسیدند:
"عبادت" چیست؟
فرمود:
عبادت "خدمت" کردن به "خلق" است...
پرسیدند: چگونه؟!
گفت: اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال
داری، "رضای خدا" و "مردم" را در نظر
داشته باشی؛
(این نامش عبادت است)
پرسیدند:
پس "نماز و روزه و خمس..."
این ها چه هستند؟؟؟
گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای "نزدیک شدن" به "خدا" انجام دهد تا "انوار حق" بگیرد...
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b