eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
💎معرفی ۵۷ عنوان کتاب که توسط رهبر معظم انقلاب تقریظ نگاری شده است 1 🔹 «آن بیست و سه نفر» 2 🔹 پنجره‌های تشنه 3 🔹 «سفر به قبله» 4 🔹 «گلستان یازدهم» 5 🔹 «وقتی مهتاب گم شد» 6 🔹 دختر شینا 7 🔹 آب هرگز نمی‌میرد 8 🔹 فرنگیس 9 🔹 در کمین گل سرخ 10 🔹 آتش به اختیار 11 🔹 اردوگاه عنبر 12 🔹 بابانظر 13 🔹 پا به پای باران 14 🔹 پایی که جا ماند 15 🔹 پرواز شماره 22 16 🔹 پیشانی شیشه‌ای 17 🔹 تپه‌های لاله سرخ 18 🔹 تیپ 83 19 🔹 جدال در زیویه 20 🔹 جشن حنابندان 21 🔹 جنگ پابرهنه 22 🔹 جنگ خیابانی 23 🔹 خداحافظ کرخه 23 🔹 فرمانده من 24 🔹 دا 25 🔹 دسته یک 26 🔹 دشت شقایق‌ها 27 🔹 زنده‌باد کمیل 28 🔹 سفر به شهر زیتون 29 🔹 سفر به قله‌ها 30 🔹 شانه‌های زخمی خاکریز 31 🔹 عبور از آخرین خاکریز 33 🔹 ضربت متقابل 34 🔹 گزارش یک بازجویی 35 🔹 لشکر خوبان 36 🔹 مدال و مرخصی 37 🔹 مقتل 38 🔹 نجیب 39 🔹 نورالدین پسر ایران 40 🔹 نونی صفر 41 🔹 همپای صاعقه 42 🔹 هنگ سوم 43 🔹 یادداشت‌های خرمشهر 44 🔹 یادداشت‌های ناتمام 45 🔹 یاد یاران 46 🔹 یاور صادق 47 🔹 از الوند تا قراویز 48 🔹 خاک‌های نرم کوشک 49 🔹 خط فکه 50 🔹 عباس دست‌طلا 51 🔹 فرهنگ جبهه: شوخ طبعی‌ها 52 🔹 من زنده‌ام 53 🔹 «سرباز کوچک امام» 54 🔹 «تَن تَن و سندباد» 55 🔹 «ره‌نمای طریق» 56 🔹 «دختران آفتاب» 57 🔹 «حماسه هویزه» (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
جدول مدیریت اعمال ماه رجب در قالب یک برنامه روزانه (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️شهادت مظلومانه حضرت امام علی بن محمد الهادی(علیه‌السلام) را به محضر فرزندشان حضرت ولی‌عصر(أرواحنافداه) و شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. 📚 @DasTanaK_ir
🔻امام هادی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَیْهِ»؛ یعنی کسی‌که از خودش راضی باشد، خیلی‌ها از او ناراحت می‌شوند. 🏴 شهادت امام هادی علیه‌السلام تسلیت باد 📚 @DasTanaK_ir
🌹 نیروهای مسلح حضرت امام هادی (ع) ♦️ متوکل عباسی برای تهدید و ارعاب امام هادی علیه السلام او را احضار کرد و دستور داد هر یک از سپاهیانش کیسه (و توبره) خود را پراز خاک قرمز کنند و در جای خاصی بریزند. ♦️تعداد سپاه او که نود هزار نفر بود، خاکهای کیسه های شان را روی هم ریختند و تلّ بزرگی از خاک را ایجاد کردند. متوکل با امام هادی علیه السلام روی آن خاکها قرار گرفتند و سربازان و لشکریان او در حالی که به سلاح روز مسلح بودند، از برابر آنان رژه رفتند. ♦️خلیفه ستمگر عباسی از این طریق می خواست آن حضرت را مرعوب سازد و از قیام علیه خود باز دارد. حضرت برای خُنثی نمودن این نقشه، به متوکل رو کرد و فرمود: ♦️«آیا می خواهی سربازان و لشکریان مرا ببینی؟» ♦️متوکل که احتمال نمی داد حضرتش سرباز و سلاح داشته باشد، یکوقت متوجه شد که میان زمین و آسمان پر از ملائکه مسلح شده، و همگی در برابر آن حضرت آماده اطاعت می‌باشند. آن ستمگر از دیدن آن همه نیروی رزمی، به وحشت افتاد و از ترس غش کرد. ♦️چون به هوش آمد، حضرت فرمود: ⬅️ «نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیا نَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الاْآخِرَةِ فَلا عَلَیْکَ شَی ءٌ مِمّا تَظُنُّ؛(8)  ♦️ در دنیا با شما مناقشه نمی کنیم [چرا که] ما مشغول امر آخرت هستیم. پس آنچه گمان می کنی، درست نیست.» 📚 الخرائج و الجرائح، راوندی، ص 400، شماره 6 علیه السلام (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داستان حبه انگور‼️ روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم: روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم. هممسرش باخنده میگوید: من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود... 🍀مرد با تعجب میگوید: تمامش را خوردید...‼️ زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را... مرد ناراحت شده میگوید: *یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید‼️الان هم داری میخندیجالب است‼️خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...* *ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...* *🍀همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.* *مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...* *به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....* *🍀معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،* *مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.* *همسرش به او میگوید:* *کجا رفتی مرد...‼️* *چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟* *مرد در جواب همسرش میگوید..:* *هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.* *🍀همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....* *مرد با ناراحتی میگوید:* *شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....* *🍀امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،* ۴۰۰ سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
تهرانیه و اصفهانیه میرن تو یه شیرینی فروشی ، تهرانیه سه تا شیرینی میزاره تو جیبش میاد بیرون میگه زرنگی بچه تهرونی ها رو دیدی! اصفهانیه میگه بیا تا یه چشمه زرنگی اصفهانی‌ها رو نشونت بدم ، میرن داخل شیرینی فروشی، به فروشنده میگه می‌خوام یه معجزه نشونت بدم، سه تا شیرینی میگیره می‌خوره، فروشنده می‌پرسه خب کجاش معجزه بود ؟ میگه سه تا شیرینی که خوردم سالم تو جیب این آقاست... 😁😁😁 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
دعا باید مثل ماه باشد... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
حدیث خوبان تا رسد دستت به خود، شو کارگر (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
بوستان حدیث (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
یکی از طرفدارای پر و پا قرص کانال پر کشید و آسمانی شد 😢 صالح جان سلام ما را به ارباب برسان😘 📚 @DasTanaK_ir