eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
🔹 امام خامنه‌ای (امروز؛ نیمه شعبان) 🔹خوب است که یک رزمایش گسترده ای در کشور برای مواسات و کمک به نی
﷽، سلام با تشکر از همه‌ی عزیزانی که در حد وسع خود به فرمان حضرت آقا (دام ظله) مبنی بر برگزاری ، به اطلاع می رساند؛ تاکنون حدود یک میلیون و دویست هزار تومان توسط کاربران کانال جمع آوری شده است. با جمع آوری حدود سیصد چهارصد هزار تومان دیگر، ذبح گوسفند به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و رهبر عزیز و برطرف شدن بلیه کرونا انجام خواهد شد و گزارش تصویری آن به اطلاع عزیزان خواهد رسید. محمد قربانی مقدم ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴شرط عاقبت بخیری از نگاه دو سپهبد شهید صیاد شیرازی و قاسم سلیمانی. هردو یک کلام... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
📚 @dastanak_ir مردي براي اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت. در بين کار گفت و گوي جالبي بين آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفي صحبت کردند. وقتي به موضوع خدا رسيد آرايشگر گفت: «من باور نمي کنم که خدا وجود دارد.» مشتري پرسيد: «چرا باور نمي کني؟» آرايشگر جواب داد: «کافيست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت اين همه مريض مي شدند؟ بچه هاي بي سرپرست پيدا مي شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجي وجود داشت؟ نمي توانم خداي مهرباني را تصور کنم که اجازه دهد اين همه درد و رنج و جود داشته باشد.» مشتري لحظه اي فکر کرد اما جوابي نداد چون نمي خواست جر و بحث کند. آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتري از مغازه بيرون رفت. به محض اينکه از مغازه بيرون آمد مردي را ديد با موهاي بلند و کثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثيف و به هم ريخته بود. مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت: «ميدوني چيه! به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند.» آرايشگر گفت: «چرا چنين حرفي ميزني؟ من اينجا هستم. من آرايشگرم. همين الان موهاي تو را کوتاه کردم.» مشتري با اعتراض گفت: «نه آرايشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردي که بيرون است با موهاي بلند و کثيف و ريش اصلاح نکرده پيدا نمي شد.» آرايشگر گفت: «نه بابا! آرايشگرها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه نمي کنند.» مشتري تاکيد کرد: «دقيقا نکته همين است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمي کنند و دنبالش نمي گردند. براي همين است که اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد!» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
هر رزمنده که رد مي شد مي ايستاد ما را نگاه مي کرد که هندوانه مي خورديم و گريه مي کرديم! شايد فکر مي کردند ما موجي هاي عمليات هستيم. سرهامان را به تاسف به چپ و راست مي چرخانديم. هاي هاي گريه مي کرديم و هندوانه مي خورديم . اشک ازچشما نمان سرازير بود و آب هندوانه از لب و لوچه مان. بعد از عمليات که به خرمشهر رسيده بوديم جاسم را دوره کرديم تا شيريني آزادي شهرش را بدهد. هنور خط تثبيت نشده بود. او از شوق ديدار خانه آزاد شده، درباغچه خانه نيمه مخروبه شان، تخم هندوانه مي کاشت و به ما ميگفت: - سر صبر شيريني هم مي دم. بزاريد اين هندوانه برسه اون وقت. ما صبر کرديم . مدتي گذشت، اما او که رفته بود براي باغچه اش از شط آب بياورد چون مرغ مهاجري که از پرواز جا مانده باشد با ترکش خمپاره ها به نزد خانواده اش رفت. حالا هندوانه ها رسيده بود... ما بنا بر وصيت جاسم ميهمان خانه مخروبه اش شديم، شيريني آزادي شهرش را باشيريني شهادتش مي خورديم. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
📚 @dastanak_ir 🔹 پاسخ به شبهات یک مردي براي اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت. در بين کار گفت و گوي جالبي بين آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفي صحبت کردند. وقتي به موضوع خدا رسيد آرايشگر گفت: «من باور نمي کنم که خدا وجود دارد.» مشتري پرسيد: «چرا باور نمي کني؟» آرايشگر جواب داد: «کافيست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت اين همه مريض مي شدند؟ بچه هاي بي سرپرست پيدا مي شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجي وجود داشت؟ نمي توانم خداي مهرباني را تصور کنم که اجازه دهد اين همه درد و رنج و جود داشته باشد.» مشتري لحظه اي فکر کرد اما جوابي نداد چون نمي خواست جر و بحث کند. آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتري از مغازه بيرون رفت. به محض اينکه از مغازه بيرون آمد مردي را ديد با موهاي بلند و کثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثيف و به هم ريخته بود. مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت: «ميدوني چيه! به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند.» آرايشگر گفت: «چرا چنين حرفي ميزني؟ من اينجا هستم. من آرايشگرم. همين الان موهاي تو را کوتاه کردم.» مشتري با اعتراض گفت: «نه آرايشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردي که بيرون است با موهاي بلند و کثيف و ريش اصلاح نکرده پيدا نمي شد.» آرايشگر گفت: «نه بابا! آرايشگرها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه نمي کنند.» مشتري تاکيد کرد: «دقيقا نکته همين است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمي کنند و دنبالش نمي گردند. براي همين است که اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد!» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
11.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ترامپ:من دکتر نیستم اما باهوشم....! 📍حکایتی از توصیه های پزشکی عجیب ترامپ! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🖼چطور با خانواده‌ای که عزیزشون رو به خاطر کرونا از دست داده، رفتار کنیم؟😔 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
روزی با یکی از دوستان که درپرخوری زبانزد بود به مسافرت رفتم، یک روز اول صبح از خواب بیدارم کرد و گفت: رضا بدجور دلم هوس ساندویچ کرده، و با اصرار او از خانه زدیم بیرون، بین راه گفت، خیلی گرسنه ام و دوست دارم دونگ مرا هم تو حساب کنی، من هم گفتم :اگر تونستی پانزده تا ساندویچ را بخوری، من حساب میکنم، ذوق زده شد و گفت: باشه ، فقط صبر کنم تا من برگردم، مدتی گذشت که آمد و وارد یک ساندویچی شدیم، شرط را برد و من حیرت زده از او پرسیدم :فقط به من بگو قبلش کجا رفتی و آمدی، لبخندی زد و گفت: به یک ساندویچ فروشی بالاتر رفتم تا امتحان کنم که ببینم آیا میتونم این تعداد ساندویچ را بخورم یانه؟! که مطمئن شدم میتونم، دهنم از تعجب وامانده بود، و دیگر جرأت نکردم در خوردن با اوشرط ببندم./زائر ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
چه کسی باور می کند؟ یک هیئت ایتالیایی که برای مأموریت به سومالی رفته بودند پس از پایان دورۀ مأموریت خود از دولت سومالی خواستند تا با ادامۀ اقامتشان در آن کشور موافقت و جواز اقامتشان را تمدید کند چون نمی خواهند به کشورشان باز گردند!!! چه کسی باور می کند؟ نخست وزیر پیشین سومالی که پس از پایان نخست وزیریش، برای زندگی در بریتانیا سومالی را ترک کرده بود، در اثر ابتلا به کرونا در آن کشور از دنیا رفت!!! چه کسی باور می کند؟ دیوار حائلی که ترامپ برای جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی مکزیکی ها به آمریکا در مرز مکزیک ایجاد کرد اینک مکزیک آن را بر روی مهاجران غیر قانونیِ آمریکایی که قصد مهاجرت به مکزیک دارند ببندد!!! چه کسی باور می کند؟ تنها دو ماه پیش اسپانیا با مشکل مهاجرت از کشورهای آفریقایی رو به رو بود که با کشتی از سواحل مراکش به سوی این کشور انجام می شد اینک آن شناورها مسیری معکوس را می پیمایند... آنها مهاجران غیرقانونی اسپانیایی هستند که می کوشند خود را به مراکش برسانند!!! چه کسی باور می کند؟ خداوند ترس را در جان نیرومندترین ارتش، برترین اقتصاد و قلّۀ پیشرفت جهان بیفکند؛ همانان که می گفتند : هیچ نیرویی در جهان ما را به وحشت نمی اندازد!!! چه کسی باور می کند؟ مساجد بسته، ركنی از اركان اسلام تعطیل شود و همزمان، بانگ اذان از کشورهایی برخیزد که بلند کردنِ صدا به اذان در آنها ممنوع بوده است!!! چه کسی باور می کند؟ در کاخ سفید قرآن تلاوت شود؛ قرآنی که آن را کتاب ترورییسم می شمردند و در همۀ جراید آمریکا و اروپا حتی نشریات الحادی به تفسیر احاديث نبوي پرداخته شود!!! چه کسی باور می کند؟ پزشکی که بیمار را درمان می کند بمیرد و بیمار بهبود یابد!!! چه کسی باور می کند؟ ارتش هایی که برای پیروزی در جنگ ها بسیج می شدند امروزه برای نجات از مرگ منحل و متفرق شوند!!! چه کسی باور می کند؟ پزشکان جهان که بر همۀ درمان های طبیعی می تاختند، امروزه در اثر ناتوانیشان در درمان، به دنبال تجویز داروهای طبیعی برای بالا بردن ایمنی بدن باشند!!! سه ماه پیش اگر کسی این سخنان را می گفت چه کسی از ما باور می کرد؟ منزّهی تو ای زیرورو کنندۀ حال ها که خود تغییر نمی پذیری منزّهی تو اي منجى منزّهی تو اي گردانندۀ دل ها پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ بگویید منزّه است آن تغیردهندۀ تغییرناپذیر... بگویید خداوندا، ای گردانندۀ حال ها، بدحالی ما را به نیک حالی خویشتن بگردان... بگویید ای گردانندۀ دل ها، دل های ما را بر دین خود استوار بدار... منزّه است پادشاه... خداوندا به تو پناه می برم از بازپس گیریِ نعمت پس از بخشیدن و از دشواری پس از آسانی و از تهیدستی پس از دارندگی و از كفر پس از ايمان يا الله، امید ما به تو هرگز قطع نخواهد شد به زودی ابرهای تیره خواهند رفت و حالِ ما به فضل و کرمت به بهترین احوال دگرگون خواهد گردید خدا را یاد کنید تا بر شما رحمت آورد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله !!! . . . . در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد. گناهان یک هفته او اینها بود : شنبه : بدون وضو خوابیدم . یکشنبه : خنده بلند در جمع . دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم . سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم . چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت . پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم . جمعه : تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده به 700 صلوات . راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد : دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... ما چی؟؟؟؟؟؟ کجای کاریم؟؟؟!!!!حرفامون شده رساله توجیه المسائل!! ۱_غيبت…تو روشم ميگم ۲_تهمت…همه ميگن ۳_دروغ…مصلحتي ۴_رشوه...شيريني ۵_ماهواره...شبکه هاي علمي ۶_مال حرام ...پيش سه هزار ميليارد هیچه! ۷_ربا...همه ميخورن ديگه ۸_نگاه به نامحرم...يه نظر حلاله ۹_موسيقي حرام....ارامش بخش ۱۰_مجلس حرام... يه شب که هزار شب نميشه ۱۱_بخل...اگه خدا ميخواست بهش ميداد شهدا واقعا" شرمنده ایم 🌷شادی ارواح پاک و مطهر تمام شهدا فاتحه مع الصلوات🌷 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
…😱 این تیشرت چند سوراخ دارد? جواب به زودی در ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
draft_158678783813637_audio.mp3
3.19M
چرا حضرت ابالفضل به امام حسین علیهماالسلام برادر نگفت جز دم آخر؟ 😔😔 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir