داناب (داستانک+نکاتناب)
#اختصاصی 🔹🔹 دو معمای جالب قرآنی هرکی اینا را جواب خیییییلی بالااااست؛ 1⃣ معمای ۱ خم چونگون گشت
راهنمایی:
پاسخ، اسم دو تا از انبیاء الهی است، اینم راهنمایی، خوبه؟
داناب (داستانک+نکاتناب)
راهنمایی: پاسخ، اسم دو تا از انبیاء الهی است، اینم راهنمایی، خوبه؟
اسم دو تا از سورههای قرآن هم هست، دیگه چی؟
تدابیر پزشکی رمضان کلیات-۱.pdf
139K
تدابیر پزشکی ماه رمضان
از منظر طب سنتی
1. تدابیر رفع تشنگی در ماه رمضان
2. تدابیر غذایی افطار و سحری
3. تدابیر روزه داری مزاجهای مختلف
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
به یه مشتری زنگ زدیم میگم چرا قسط وام ها رو پرداخت نمیکنی؟؟
میگه بخاطر کرونا بازار کساده ندارم قسط پرداخت کنم
میگم لامصب از برج ۱۰ قسط هاتو پرداخت نکردی برج ۱۰ که کرونا نبود؟
میگه آقا جان اونموقع هم کرونا بود ولی دولت اعلام نمیکرد😂
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوری، اطلاعیه جدید بیبیسی فارسی؛
این شبکه به تازگی بخش خبری جدیدی راهاندازی کرده که قرار است بدون وابستگی به غرب و شرق فقط حقیقت را بگویید!
قسمتی از گزارش این بخش خبری جدید در مورد کرونا رو مشاهده میکنید 😂
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)
#اختصاصی 🔹🔹 دو معمای جالب قرآنی هرکی اینا را جواب خیییییلی بالااااست؛ 1⃣ معمای ۱ خم چونگون گشت
🔹پاسخ معمای اول
خم چونگون گشت یکی قطره ریخت
هوش زمدهوش محبت گذشت
پاسخ محمد است
«خم» چو نگون گشت (وارونه ) میشود: مخ
قطره ریخت (حذف نقطه) میشود: مح
از مدهوش کلمه هوش حذف می شود: مد
مح+مد
🔹پاسخ معمای ۲
ایوب یتیم را بگیر و بنشان
نزدیک مسافری که بیمار بود
پاسخ یوسف است
در عربی اب یعنی پدر که اگر از کلمه ایوب حذف شود (به خاطر حذف پدر ایوب یتیم میشود!) باقی میماند: یو
از کلمه مسافر بدون مار (بیمار) باقی میماند: سف
یو+سف
جالب بود، نه؟! پس تا برنامه بعد😂😂
🚩 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi
#ماه_قرآن
🔹به کانال مطالب تفسیری حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم بپیوندید
👌تفسیر ساده و روان یک آیه از قرآن کریم
(با رویکرد پاسخگویی به شبهات مطرح قرآنی)
👌به همراه پاسخ شبهات قرآنی منتشره در فضای مجازی
✅ تفسیر روان یک آیه👇
https://eitaa.com/joinchat/2917007367C712c2d4b70
✨﷽✨
💠✨حکایت جوان خدا ترس
🌹 سلمان یکی از یاران پیامبر ص تعریف کرده روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند.
🌹 سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت. یکی می گفت: دچار تشنج شده است.
🌹 دیگری می گفت: جن زده شده است. سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم.
🌹 با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟ گفت: از بازار می گذشتم، صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به یاد سخن خدا انداخت که فرمود: ((و لهم مقامع من حدید)) یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.حج/21
📚ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 399
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◽️ قصهها هم شادی آفرینند، هم آموزنده...
مجموعه حکایتهای تربیتی
ویژهٔ ماه مبارک رمضان
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🤭 مقابله با بوی بد دهان در روزهداری
🔸وعده سحر غذاهای پر ادویه و خیلی داغ نخورید
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📣 برگزاری ختم قرآن "سراج"
📖 نرمافزار ایجاد و شرکت در ختم قرآن بصورت عمومی و گروهی
📥 دانلود رایگان از بازار👇
http://cafebazaar.ir/app/isca.quran.seraj
📱 ویژگی های نرم افزار:
✅ شرکت در ختم عمومی قرآن
✅ امکان ایجاد ختم گروهی توسط کاربر
✅ دعوت دوستان جهت شرکت در ختم قرآن از طریق اشتراک گذاری ختم در شبکه های اجتماعی
✅ مشاهده لیست شرکت کنندگان در ختم گروهی ایجاد شده توسط کاربر
✅ مشاهده لیست ختم های گروهی کاربر
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
كشاورزي هر سال که گندم ميكاشت، ضرر ميكرد.
تا اينكه يك سال تصميم گرفت، با خدا شريك شود و زراعتش را شريكي بكارد!
اول زمستان موقع بذرپاشي نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بين فقرا و مستمندان تقسيم كند.
اتفاقاً آن سال، سال خوبي شد و محصول زيادي گيرش آمد.
هنگام درو از همسايههايش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد.
اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانهاش برد و گفت:
«خدايا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همه اش مال تو!»
از قضا سال بعد هم سال خيلي خوبي شد،
اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند.
باز رو كرد به خدا و گفت:
«اي خدا، امسال هم اگر اجازہ دهي، تمام گندمها را من ميبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، براي تو كشت ميكنم!»
سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسايگانش چند تا خر و جوال بگيرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند.
وقتي روانه شهر شد، در راہ با خدا راز و نياز ميكرد كه:
«خدايا، قول ميدهم سه سال آيندہ همه گندمها را در راہ تو بدهم!!»
همينطور كه داشت اين حرفها را ميزد، به رودخانهاي رسيد.
خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شديدي باريد و سيلابي راہ افتاد و تمام گندمها و خرها را يكجا برد.
مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندي پناہ برد و با ناراحتي داد زد:
«هاي خدا! گندمها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا ميبري؟»
🔸🔸🔹🔷🔹🔸🔸
هر که را باشد طمع، اَلکَن شود
با طمع کي چشم و دل روشن شود
پيش چشم او خيال جاہ و زر
همچنان باشد که موي اندر بصر
مولوي
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b