دانشمند کشورمان به شهادت رسید
🔹وزارت دفاع: بعدازظهر امروز جمعه عناصر تروریست مسلح خودرو حامل محسن فخری زاده رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع را مورد حمله قرار دادند. در جریان درگیری تیم حفاظت ایشان با تروریستها آقای محسن فخری زاده به شدت مجروح شد و بیمارستان منتقل شد.
🔹متاسفانه تلاش تیم پزشکی برای احیاء ایشان موفق نبود و دقایقی قبل این مدیر خدوم و دانشمند پس از سالها تلاش و مجاهدت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فهرست دانشمندان کشورمان که ترور شدند
🔹شهیدمصطفی احمدی روشن
🔹شهید مسعود علیمحمدی
🔹شهید داریوش رضایینژاد
🔹شهید محسن فخریزاده
🔹شهید مجید شهریاری
🔹شهید رضا قشقایی
🔸فریدون عباسی نیز از ترور جان سالم بدر برد.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
#نجس_شدن_قرآن
❓مسئله: اگه ورق قرآن یا اسمای متبرکه توی چاه توالت بیفته، تکلیف چیه؟
📚 همه مراجع: اگه بیرونآوردنش ممکنه، حتی با هزینه کردن، باید بیرونش بیارین و آبکشی کنین.
🖋🖋اما اگه بیرونآوردنش ممکنه نیست:
📚 آقایان امام خمینی، زنجانی، صافی، نوری، سیستانی و وحید: باید اونقدر از اون توالت برای دستشویی کردن استفاده نکنین تا یقین کنین اون ورقها پوسیده شده و از بین رفته.
📚 آقایان مکارم و فاضل: بنابر احتیاط واجب، باید اونقدر از اون توالت برای دستشویی کردن استفاده نکنین تا یقین کنین اون ورقها پوسیده شده و خطهای اون از بین رفته.
⭕️ نکته: احتیاط واجب، یعنی توی این مسئله میتونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون عمل کنیم که فتوای قطعی داره.
♦️ منابع: امام، رساله، م۱۴۰؛ وحید، زنجانی و صافی، رساله، م۱۴۱؛ سیستانی و نوری، العروةالوثقی، ج۱، م۲۶ و ۲۵؛ مکارم، رساله، م۱۶۲؛ فاضل، رساله، م۱۴۶؛ امام، العروةالوثقی، ج۱، م۲۶؛ توضیحالمسائل مراجع، ج۱، م۱۴۰؛ بهجت، رساله، م۱۴۱، ۱۶۲ و ۱۶۳؛ فاضل، العروةالوثقی، ج۱، م۲۵ و ۲۶.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
😜نامزدطرف بهش ميگه:
اگه توجه كنی ميبينی
كه نگاهم باهات حرف ميزنه
😜یارو يکم دقت ميکنه، ميگه:
اينقدر پلك نزن
ببینم چی میگی آخه،
صدات قـــطع و وصل میشه 😂😎
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
40.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 #داستان_اصحاب_کهف
🎙#باصداي_شهيد_كافی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
✨پاداش شاد کردن دیگران در قیامت✨
🔹امام #صادق (ع) فرمودند:
🔸چون خداوند #مؤمن را از قبرش درآورد تمثالى با او خارج شود که در جلوی او راه مى رودو هرگاه مؤمن یکى از صحنههاى #ترسناک روز قیامت را ببیند آن تمثال به او گوید: نترس و غم به خود راه مده…مؤمن به او گوید تو کیستى؟تمثال گوید: من همان شادى و سُرورى هستم که در #دنیا به برادر مؤمنت رساندى.
📕اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۱۹۰
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فکر کردم چه لقبی به این فرد بدهم؟ این لقب به ذهنم رسید: فرزند معنوی هنری کسینجر. چرا؟
هنری کسینجر بر اساس یک پژوهش مشترک سیا و پنتاگون آمریکا که برای جهان سوم و بویژه آفریقا دیده شده بود دست به قتل عام حساب شدهای زد که رقم باورنکردنی میلیارد حاصل آن بود.
برای تصویر درست، فیلیپین را در نظر بگیرید که در آغاز این طرح شیطانی جمعیتی کمتر از ایران داشت و الان در حدود ۱۰۵ میلیون یعنی ۲۰ میلیون بیشتر از ایران جمعیت دارد!!
لقب شایستهای نیست؟
💬 رسول قربانی مقدم
#اختصاصی_داناب
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
و اما امروز آموزش مجازی در دوره بِینا کرونا، زد کل فلسفه تربیتی و بیتربیتی خونه ما رو نابود کرد.
دیروز معلم حسینآقا گفتن من ساعت یک و نیم با حسینجان تماس تصویری میگیرم. ما هم همه حواشی منزل رو متمرکز بر این وضعیت استراتژیک کردیم تا حسینآقا سربلند از این تماس تصویری بیرون بیاد.
خودمون لباس متناسب با ظهور در انظار پوشیدیم. پسرک رو با مبلهای خونه سِت کردیم و خلاصه مهیاشدیم. زمان کلاس تموم شد و تماس حاصل نشد.
ما هم بیخیال شدیم و گفتیم ماجرا ختم بخیر شد.امروز در شرایطی که سگ میزد و گربه میرقصید (چیه فکر کردید چون خیلی دلارامم همیشه همه جا برق میزنه؟😏) یک دفعه افتادیم توی تله تماس تصویری...😲
از اونجا که با آبروترین نقطه منزل ما به گمان بنده کتابخونمونه،
فوری حسین رو پرت کردم جلو کتابخونه و دوربین رو مثل علامت میتیکمان روبهروش گرفتم.😩 معلمشون با صدای مهربانی گفت:
_سلام حسین جان به چه کتابخونه خوبی دارید. از این کتابخونه استفاده میکنی؟
حسین هم دستشو به طرف من دراز کرد که سر دوربین رو بچرخونه به طرف کتابخونه خودشون و بگه نه از اون استفاده میکنم که ناگهان عباس از دستشویی بیرون اومده و شلوارش زیر بغلش جلو ما ظاهر شد. 😨
من سعی کردم با تکنیکهای روانشناسی به خودم بقبولونم که من بالغم و عباس کودک و نباید بکشمش😠😠 که ناگهان عباس پرید جلو دوربین و گفت:
_خانم سلام من داداش حسینم
منم دستش رو چنان مهربانانه کشیدم که نزدیک بود از مفصل در بره.😊
معلم عزیز به عباس هم سلام کرد و شروع کرد از حسین سوال کردن.
من با یک دست لباس عباس رو تنش کردم و با دست دیگه در حد حرفهای ترین فیلمبردارها موبایل رو نگه داشتم.
به امیرعلی اشاره کردم که عباس رو بگیره.
امیرعلی هم انگار عباس بمب باشه پرید رو عباس و دهنش رو گرفت. 🤕
حالا عباس داشت خفه میشد. معلم عزیز هم داشت از حسین درباره حرکت زمین به دور خورشید میپرسید که دیدم باید اقدام کنم.
برای همین زدم تو سر امیرعلی تا عباس رو ول کنه و خودشم اینقد پاهاشو به زمین نکوبه.🙄
عباس مث تیر از کمان جسته باز مقابل دوربین ظاهر شد و گفت:
_من داداش حسینم
😭😭😭
معلم از حسین پرسید
_حسین جان سوالی از من نداری؟
عباس داد زد.
_خانم من سوال دالم
در این لحظه من دمپاییمو برداشتم و به طرف عباس نشونه رفتم.😥
خدا رو شکر که تماس زود تمام شد و خدا رو شکر که من امروز فهمیدم چنان تربیت دهه شصتی بر من غالبه که هیچ گونه مطالعه روانشناسی موثر نبوده و در شرایط بحرانی من خود واقعیمو به زیبایی نشون میدم.😎
تا حالا اتفاقی براتون افتاده که خود واقعیتونو بهتون نشون بده؟؟؟؟
*معصومه میرزاده(مادر سه تا فرشته جنگجو و نویسنده)
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
31.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 ماجرای تحول ملیکا خانم 🌸🌼🌸🌼
🎥 قسمت دوم
✨ از لاک جیغ تا خــدا
#لاک_جیغ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
💠نجسترین چیزها💠
✍️گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش میآید که نجسترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟! برای همین کار وزیرش را مأمور میکند که برود و این نجسترین نجسها را پیدا کند. پادشاه میگوید تمام تاج و تخت خود را به کسی که جواب را بداند میبخشد.
وزیر هم عازم سفر میشود و پس از یک سال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که نجسترین چیز مدفوع آدمیزاد است که اشرف مخلوقات است! عازم دیار خود میشود، در نزدیکیهای شهر چوپانی را میبیند و به خود می گوید از او هم سؤال کند شاید جواب تازهای داشت. بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید: «من جواب را می دانم اما به یک شرط میگم.
وزیر نشنیده شرط را میپذیرد. چوپان هم می گوید: «تو باید مدفوع خودت را بخوری.»
وزیر آنچنان عصبانی میشود که میخواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید: «تو میتوانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کردهای غلط است. تو این کار را بکن اگر جواب قانع کنندهای نشنیدی من را بکش.» خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول میکند و آن کار را انجام چوپان به او می گوید: کثیفترین و نجسترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر میکردی نجسترین است بخوری!
📚مجموعه شهر حکایات
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir