eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
106 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️احسان ارکانی، نماینده مجلس در صفحه توییتر خود نوشت: پیشنهاد می‌شود در مذاکرات وین، تمام اموال، املاک، دارایی‌ها و منازل حسن روحانی، جواد ظریف، عراقچی و سایر مذاکره‌کنندگان، درصورت لغو نشدن تحریم‌ها بعنوان وثیقه، توقیف و به نفع ملت به فروش برسد. 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد | حقايقی درباره حضرت خديجه(س) در بيانات رهبرانقلاب ▫️ايشان مظلومه است؛ غريب است (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔸 استفاده از اسپری تنفسی هنگام روزه ⁉️ مبتلا به آسم هستم و در روز چند مرتبه باید از اسپری تنفسی استفاده کنم، مصرف اسپری هنگام روزه داری چه حکمی دارد؟ ✅ استعمال اسپری که حاوی داروی رفع تنگی نفس است برای روزه دار اشکال ندارد و موجب بطلان روزه نمی شود. (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴عشق و محبت به اهل بيت علیهم السلام، مرزهای اعتقادی را هم در می نوردد. و امام رضا علیه السلام چه زیبا به عبدالسلام هروی فرمود: سخنان و معارف ما را به همه جهانیان برسانید چرا که: إِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا 🔷پدر کریستوفر، یک کشیش مسیحی است که رساله دکتری‌اش را به مسأله شهادت حضرت زهرا (س) اختصاص داد و زندگی‌اش با یاد آن حضرت، رنگ و بویی تازه یافت. از همین رهگذر بود که شیفته شخصیت دختر بزرگوارش حضرت زینب کبری (س) شد و تمام وجودش را به این دو بانوی مکرم اسلام هدیه کرده است! (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
⚫️ وصایای خدیجه کبری سلام الله علیها زمانی که بیماری او شدت یافت؛ به رسول خدا(ص) عرض کرد: "یا رسول اللّه! اِسمَع وصایای " ای رسول خدا! "وصیتهای مرا بشنوید" «أولا، فإنی قاصرةٌ فی حقِک، فاعفُنی یا رسول اللّه: نخست اینکه من در حق شما کوتاهی کردم؛ تقاضا دارم مرا ببخشید». رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود: «حاشا و کلا، ما رأیتُ منکِ تقصیرا فقد بلغتِ جهدکِ و تعبتِ فی ولدی غایةَ التعبِ، و لقد بذلتِ أموالَکِ و صرفتِ فی سبیل اللّه مالَکِ هرگز چنین نیست، نه تنها من از شما کوچکترین کوتاهی ندیدم، بلکه شما تمام تلاشت را کردی و در تربیت و رسیدگی به امور فرزندان نهایت سختی را به جان خریدی و آنچه از مال دنیا داشتی همه را در راه خدا صرف کردی» عرض کرد: «یا رسول اللّه! الوصیةُ الثانیةُ؛ أوصیکَ بهذه- أشارت إلى فاطمةَ علیها السّلام- فإنها یتیمةٌ غریبةٌ من بعدی فلا یۆذینها أحدٌ من نساءِ قریش و لا یلطمن خدَّها و لا یصحن فی وجهَها و لا یرینها مکروها وصیت دوم من این است - در همین حال اشاره کرد به فاطمه سلام الله علیها - این دختر بعد از من یتیم و تنها می شود، مراقب باشید کسی از زنان قریش او را اذیت نکند، سیلی به صورت او نزند، کسی به روی او فریاد نکشد، کاری نکنند که او ناراحت شود» "و أما الوصیةُ الثالثةُ، فإنی أقولها لابنتى فاطمة علیها السّلام و هی تقول لک، فإنی مستحیةٌ منکَ یا رسول اللّه" و اما وصیت سوم که من آن را به دخترم فاطمه علیها السلام می گویم؛ او به شما عرض کند زیرا حیا می کنم خودم مستقیما از شما بخواهم» فقام النبی صلّى اللّه علیه و آله و خرج من الحجرة، فدعت بفاطمة علیها السّلام و قالت : در این هنگام رسول خدا(ص) برخاست و از اتاق خارج شد. خدیجه کبری(س)، فاطمه زهرا علیهاالسّلام را به نزدیک طلبید و به او چنین گفت: "یا حبیبتی! و قرة عینی، قولی لأبیک: إن أمی تقول: إنی خائفة من القبر، أرید منکَ رداءَکَ الذی تلبِسُه حین نزول الوحی؛ تکفننی فیه" عزیز دلم! و ای شادی قلبم! به پدرت بگو مادرم می گوید: من از قبر می ترسم درخواست دارم مرا در آن عبایی که هنگام نزول وحی بر تن داشتید کفن کنید» فاطمه علیهاالسّلام از اتاق خارج شد و پیام مادرش خدیجه(س) را به پدرش رسول خدا(ص) رساند. حضرت بلافاصله برخاست و آن عبا را تقدیم فاطمه علیهاالسّلام کرد. وقتی زهرا علیهاالسّلام عبا را آورد حضرت خدیجه علیهاالسّلام بسیار خوشحال شد. وقتی حضرت خدیجه علیهاالسّلام رحلت کرد؛ رسول خدا(ص) خود، او را غسل داد و حنوط کرد. وقتی نوبت به کفن رسید، جبرئیل امین نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند به شما سلام رسانده و به صورت ویژه مورد تحیت و اکرام قرار می دهد و به شما میفرماید: «إن کفن خدیجة من عندنا، فإنها بذلت مالها فی سبیلنا: کفن خدیجه با ماست؛ چرا که ثروتش را در راه ما داد» سپس جبرئیل، کفنی آورد و گفت: "یا رسول اللّه! هذا کفن خدیجة و هو من أکفان الجنة، أهداه اللّه إلیها" رسول خدا! این کفن خدیجه است که خداوند آن را از پارچه های بهشتی به او هدیه داده است. رسول خدا(ص) همسر مکرمه اش را ابتدا با عبای خود و سپس با آن پارچه بهشتی کفن کرد که به این ترتیب حضرت خدیجه با دو کفن، کفن شد، یکی از خدا و دیگری از رسول خدا(ص) 📚 محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۲، ص۴۱۲ (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨ *پاسخ دندان شکن* هنگامی که هنوز کشور ملوک الطوایفی بود یکی از جنگجویان نامه ای به طایفه دشمن نوشت و در آن تهدید کرد که حالا که به اطاعت فرمان من گردن نمیگذارید اگر آبادی شما را به تصرف درآورم به هیچ کس رحم نخواهم کرد و کوچک و بزرگ شما را قتل عام خواهم کرد و تمام هستی شما را به آتش خواهم کشید. رئیس طایفه ی مزبور در جواب نامه ای که برای او فرستاده بود، تنها یک پاسخ یک کلمه‌ای نوشت. فقط در وسط کاغذ نوشته بود: «اگر» منبع 📚: لبخند، مهدی آذر یزدی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
نام شهردار اصفهان در لیست دریافت‌کنندگان واکسن/ خبر انصراف از تزریق در حال بررسی است 🔸روز گذشته خبری مبنی بر واکسن زدن قدرت‌اله نوروزی، شهردار اصفهان منتشر شد؛ این در حالی است که واکسن‌های تخصیص‌یافته ویژه پاکبانان بوده و اتفاق مشابه این در اهواز و آبادان واکنش رئیس‌جمهور و وزیر بهداشت را به دنبال داشت و خواستار برخورد شدید قضایی با سوءاستفاده‌کنندگان از سهمیه پاکبانان و عزل خاطیان در دانشگاه علوم پزشکی شده بودند. 🔹امروز روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضمن تایید وجود نام و مشخصات قدرت‌اله نوروزی، شهردار اصفهان در لیست دریافت‌کنندگان واکسن بیمارستان میلاد اصفهان توضیحاتی در این باره ارائه داد. 🔹در بخشی از این توضیحات آمده است: رئیس بیمارستان اعلام کرد که نوروزی، شهردار اصفهان بنا به توصیه پزشک معالج خود، با وجود ثبت مشخصات در سامانه از تزریق منصرف شده و واکسن را دریافت نکرده است اما این مساله نیاز به بررسی دارد و با اسناد موجود قابل اثبات نیست. (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥طنز؛ ابوطالب حسینی: دیدم یک سری به اسم پاکبان واکسن زدند، من هم خودم را جای مشاور املاکی‌ها جا زدم و رفتم واکسن زدم! (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر یاد پدر را زنده کرد 🔹حرکت جالب امیر عابدزاده در بازی دیشب برابر ریوآوه ‌ ‌ (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨ یک خانم نیشابوری است که امروز مزارش پناهگاه بسیاری از مردم این شهر و زائران امام رضا علیه السلام است. داستان این بانوی بزرگ خواندنی است؛ اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات شان که شامل سکه های طلا می شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می آییم، و من بر تو نماز می خوانم. این فرد می گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و «واقفی» شده بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می کردم ببینم این زن کی فوت می کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی پذیرد اما کلاف آن زن را می پذیرد و شما می خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی اسم و بی شهرت و بی عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. منبع 📚: المناقب: 4/ 291 (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹نبردهای آینده شاید با صدای تو آغاز نشود اما بدون شک نام تو را به همراه دارد. (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از گِرا | احمد مقیمی
سوال پیامکی از نمایندگان مجلس باسلام و آرزوی قبولی عبادات یک منبع آگاه خبر داد؛ شهردار اصفهان در تاریخ۲۱فروردین۱۴۰۰ از سهمیه کادر درمان واکسن کرونا تزریق کرده است!!! نقش نمایندگان محترم مجلس در اینگونه موارد چیست؟! ارادت/احمد مقیمی 🇮🇷 @ahmad_moghimi57
🔸به اندازه الاغ مرحوم غلامرضا یزدی از گذشته مذاکرات و رأی به اصلاح طلبان عبرت بگیریم! نقل است یکی ازعرفای بزرگ معاصر بنام شیخ غلامرضا یزدی به مجالس زیادی برای روضه خوانی دعوت میشد! ایشون هم اون زمان تنها مرکبش الاغی بود که باهاش به مجالس مختلف میرفت! یک روز که ایشون به یه مجلس روضه خوانی تویه یک خونه درانتهای یه کوچه دعوت شده بود؛ سوار بر مرکب وارد کوچه شد، درمیانه کوچه پای الاغ به چاله ای فرو رفت و مقدار کمی پایش آسیب دید، شیخ از الاغ پیاده شد و الاغ راتیمار کرد، به انتهای کوچه برد وافسارش راجلوی درب مجلس روضه بست و داخل شد، منبر وعظ و روضه را به اتمام رسوند و سوار برمرکب برگشت؛ یکسال گذشت؛ مجددا" شیخ به همون مجلس روضه دعوت شد، شیخ بزرگوار سوار بر مرکب به طرف مجلس روضه به راه افتاد! دربین راه الاغ با شور و نشاطی وصف ناشدنی حرکت میکرد تا پس از رسیدن به مقصد با پیمانه ای جو پذیرایی شود! مرحوم شیخ الاغ را به مسیر منتهی به کوچه چاله دار هدایت کرد! همینکه الاغ به سر کوچه سال قبل رسید ایستاد داخل کوچه نرفت؛ هرچقدر شیخ افسار الاغ راکشید هیچ افاقه ای نکرد! الاغ چون کوهی برجای خودایستاد! دراین هنگام شیخ در کنار کوچه زانو زد و شروع به گریه کرد! اطرافیان شیخ را دلداری دادند که یاشیخ اتفاقی نیفتاده! ما الاغت را نگه می داریم! برو روضه ات رابخوان! شیخ فرمود: ازنگهداری الاغم که ناراحت نیستم! ناراحتی من بخاطر خودم هست که اندازه این الاغ عبرت نمیگیرم! یکبار سال گذشته پای این الاغ توی این کوچه به چاله رفته دیگه حاضر نیست قدم به این کوچه بگذارد درحالی که ازنظر ما الاغ هست و هیچ نمیفهمد! اما ما انسانها که عقل داریم یک اشتباه را بارها تکرار میکنیم بازهم عبرت نمیگیریم! (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▫️نکته خبر حمله موشکی به هنوز به روزنامه‌های اصلاح‌طلب نرسیده، خود اسقاطیلی ها از خواب بیدار شدند، اما اینا هنوز خوابند!! یکی اینا را بیدار کنه!! 💬 محمد قربانی مقدم (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b