eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرسه زدن در کوچه‌های قدیمی اصفهان 📚 @DasTanaK_ir
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اهتمام مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب به یک ذکر در ماه مبارک 🔸 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مجلسیِ اول (پدر مرحوم مجلسی معروف) كه او هم مرد بسیار جلیل القدر و عالم و متقی و فوق العاده ای بوده و از شاگردان شیخ بهایی است نقل می كند كه شش ماه قبل از وفات شیخ بهایی، روزی ما در خدمت ایشان به زیارت اهل قبور در تخت فولاد اصفهان- كه قبر باباركن الدین در آن جا بوده و شاید هنوز هم باشد- رفتیم. یك وقت دیدم ایشان رو كرد به ما و گفت: شما چیزی نشنیدید؟ گفتم: نه. دیگر سكوت كرد و حرفی نزد، راه افتاد و آمد. از آن روز ما دیدیم حال شیخ تغییر كرده، بیشتر به خود پرداخته، حال توبه و انابه پیدا كرده و یك حال دیگری غیر از حال سابق دارد. همه ی ما شاگردها حدس زدیم هرچه بود، آن روز اتفاق افتاد. ایشان می گوید من از سایر شاگردها جسورتر بودم، قرار شد من از ایشان بپرسم كه منشأ این تغییر حالت شما چیست؟ رفتم از ایشان پرسیدم، ایشان گفت: من آن روز وقتی از كنار قبر عبور می كردیم این صدا را از قبر شنیدم كه «شیخ در فكر خود باش، مرگت نزدیك است، چرا به خودت نمی پردازی؟ » و شش ماه بعد مرد. 🔷عالم ما عمیق تر و پیچیده تر و رشته دارتر از این حرفهاست كه وقتی قرآن به ما گفت تمام ذرات عالم تسبیح می كنند، بگویید من كه گوشم را می گذارم نمی شنوم! و چرا در لابراتوارها هرچه تجزیه كرده اند، این صدا را نشنیده اند؟ ! این حرفها [از روی ] نادانی است، حقیقتْ چیز دیگری است. مجموعه آثار شهید مطهری . ج۲۶، ص: ۵۱۷ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📍کوک چهارم 🔺یک روز بعد از پایان کلاس شرح مثنوی، استاد علامه جعفری فرمودند: من خیلی فکر کردم و به این جمع بندی رسیده ام که رسالت ۱۲۴ هزار پیغمبر در یک جمله خلاصه می‌شود و آن «کوک چهارم» است و جمع مریدان مثل من با چشمانی گرد پرسان بودند که «کوک چهارم» چیست!؟ 🔺علامه با آن لهجه شیرین توضیح می‌دهند که: کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می‌برد. کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می‌شود سی تومان. مشتری هم قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود. کفاش دست به کار می‌شود.کوک اول.کوک دوم.و در نهایت کوک سوم و تمام …اما… 🔺اما با یک نگاه عمیق در می‌یابد اگرچه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می‌شود و کفش کفش‌تر خواهد شد.از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند… 🔺او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده توافق، مانده است. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به رسالت ۱۲۴ هزار پیامبر تعظیم کرده… اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. به نقل از بهمن حبشی از شاگردان استاد علامه جعفری ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @DasTanaK_ir
‌ 🔰 خاطره‌ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از روایت مرحوم آیت‌الله خوشوقت درباره مکاشفه‌ی یکی از علما 📝رهبرانقلاب: خدا رحمت کند، مرحوم آقای خوشوقت میگفت یک عارفی در دید که آنجا یک سکوی بلندی است، این جوانها همین طور می‌آیند و با یک جست میپرند روی آن سکو. این عارف مکرر پرید و هر کار کرد نتوانست و افتاد زمین. بعد ملتفت شد که آنها هستند و این پیر است. 🔹در عالم معنویت هم همین است، در سلوک هم همین است، در مشاهده‌ی رؤیت الهی و جمال الهی هم همین است؛ آنجا هم آمادگی جوان بیشتر است، بهتر میتواند پرواز کند و میتواند راههای بلند را بپرد. پیرها تا بیایند به خودشان بجنبند وقت گذشته و بعد هم توانشان اجازه نمیدهد. ۹۵/۸/۱۹ 🏴 سالگرد رحلت سالک الی‌الله مرحوم آیت‌الله خوشوقت (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ارسال این فیلم عذرخواهی میکنم، اما بفرستید برای اونایی که کورکورانه از غرب و شرق تقلید می‌کنند، شاید کمی تفکر کنند! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مرحوم علامه طباطبایی (صاحب تفسیر گرانقدر المیزان) نقل فرمودند: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقای قاضی» می فرمودند: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما؛ مادر یکی از دخترهای اِفَندی ها (سنی های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجّه و گریه می کرد و جدأ ناراحت بود و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادرش آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند؛ دختر فریاد می زد: من از مادرم جدا نمی شوم؛ هر چه خواستند او را آرام کنند؛ مفید واقع نشد، دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد؛ سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند؛ و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند و فقط روی قبر را با تخته ای بپوشانند و دریچه ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر؛ کنار مادر خوابید؛ فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است. دیدند تمام موهای سرش سفید شده است. پرسیدند چرا این طور شده ای؟ در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم؛ ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد؛ آن دو فرشته مشغول سؤال از عقاید مادرم شدند و او جواب می داد. سؤال از توحید نمودند؛ درست جواب داد، سؤال از نبوت نمودند؛ درست جواب داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) است؛ تا اینکه پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود فرمود: «لَستُ لَها بِاِمام»: «من امام او نیستم» (آن مرد محترم امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه بودند) در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می کشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می بینید (که همه موهای سرم سفید شده) درآمدم. مرحوم قاضی می فرمودند: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند؛ تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند.(زیرا این واقعه با مذهب تشیع تطبیق می کرد) خود آن جلوتر از آنها به مذهب تشیع اعتقاد پیدا کرد. 📚 معاد شناسی علامه طهرانی ج ۳ ص ۱۱۰ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
۳-چیز که جسم را بیمار می‌کند ۱- زیاد حرف زدن ۲- زیاد خوابیدن ۳- زیاد خوردن ۴چیز که جسم را نابود میکند ۱- غم ۲- ناراحتی ۳-گرسنگی ۴-شب بیداری *۴چیز که صورت را نورانی میکند* ۱- تقوا ۲- وفا ۳- بخشندگی ۴جوانمردی *سه چیز که رزق و روزی را زیاد میکند* ۱-سعی و تلاش ۲- خوش حساب ۳- کمک به نیازمندان *۴چیز که رزق و روزی را کم میکند* ۱-خواب صبح ۲- حرص و طمع ۳- تنبلی ۴-خیانت (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 سوم اسفندماه، به مناسبت رضاخان 🎥 نارفیقی رضا خان در کودتای 1299 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
آیاخواندن نماز شب که این همه توصیه شده اگر حتی از روی خواب آلودگی وخستگی و بدون حضور قلب خوانده شود ، باز هم درست است؟؟ 🔻چنین نماز شبی نه تنها درست و صحیح است، بلکه یکی از بالاترین ارزش های نماز شب این است که انسان در عین خستگی وخواب آلودگی برای کسب رضایت الهی به اقامه این نماز بایستد. 👈درحدیث قدسی آمده است : 🔻 وقتی که بنده ای در نیمه شب برای نماز و طاعت خداوندی برخیزد و سپس خواب بر وی غلبه کند و در اثر چرت به چپ و راست متمایل سود و چانه اش به سینه اش بچسبد خداوند امر می کند درهای آسمان باز می شود و سپس به ملائکه می فرماید : به این بنده من نگاه کنید و ببیند در اثر تقرب به من و انجام عملی که بروی واجب نکرده ام به چه روزی افتاده است. من سه خصلت به این بنده عطا می کنم : 1️⃣گناهان او را می بخشم، 2️⃣یا توبه مجددی برایش فراهم می کنم، 3️⃣و روزی اش را زیادتر می کنم، ومن همه شما را شاهد می گیرم که این سه چیزرا به وی بدهم. 📚الجواهر السنیة_کلیات حدیث قدسی ، ص707 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
روزنامه خراسان نوشت: 🔹 درحالیکه برخی از خواننده‌ها در برنامه‌های تلویزیونی و پخش‌های زنده اینستاگرامی همواره دم از عشق خواندن برای مردم می‌زنند؛ قیمت بلیط کنسرت آنها از ۲۵۰ هزار تومان تا ۴۵۰ هزار تومان شده است. 🔹یعنی یک خانواده چهارنفره برای حضور در کنسرت این خواننده نام‌آشنا حداقل باید یک میلیون و ٢٠٠ هزار تومان و حداکثر یک میلیون و ٨٠٠ هزار تومان بپردازد که مبلغ زیادی است. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مرحوم علامه طباطبایی (صاحب تفسیر گرانقدر المیزان) نقل فرمودند: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقای قاضی» می فرمودند: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما؛ مادر یکی از دخترهای اِفَندی ها (سنی های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجّه و گریه می کرد و جدأ ناراحت بود و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادرش آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند؛ دختر فریاد می زد: من از مادرم جدا نمی شوم؛ هر چه خواستند او را آرام کنند؛ مفید واقع نشد، دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد؛ سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند؛ و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند و فقط روی قبر را با تخته ای بپوشانند و دریچه ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر؛ کنار مادر خوابید؛ فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است. دیدند تمام موهای سرش سفید شده است. پرسیدند چرا این طور شده ای؟ در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم؛ ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد؛ آن دو فرشته مشغول سؤال از عقاید مادرم شدند و او جواب می داد. سؤال از توحید نمودند؛ درست جواب داد، سؤال از نبوت نمودند؛ درست جواب داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) است؛ تا اینکه پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود فرمود: «لَستُ لَها بِاِمام»: «من امام او نیستم» (آن مرد محترم امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه بودند) در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می کشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می بینید (که همه موهای سرم سفید شده) درآمدم. مرحوم قاضی می فرمودند: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند؛ تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند.(زیرا این واقعه با مذهب تشیع تطبیق می کرد) خود آن جلوتر از آنها به مذهب تشیع اعتقاد پیدا کرد. 📚 معاد شناسی علامه طهرانی ج ۳ ص ۱۱۰ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b