eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
⚛ هزار نفخه رحمت در عصر جمعه امام موسی کاظم(ع): خداوند هر روز جمعه هزار نفخه رحمت به بعضی از بندگان
حاج اقا رحیم ارباب : آسيد جمال نامه‌اي براي من نوشته اند و در آن نامه سفارش كرده اند که: در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت،اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🚨 داستان عجیب شهید شدن در جنگ صفّین 💠امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در کوه‌هاى تِهامَه مردى را دید که بر عصاى بلندى به اندازه درخت خرما تکیه زده است. فرمود: این آواز جنّ است. جن گفت: من هستم. حضرت فرمود: فاصله‌ی تو و ابلیس دو پدر می‌باشد؟ گفت: بله. حضرت فرمود: گذشته‌ی تو چگونه بود؟ گفت: از روزى که قابیل، هابیل را کشت من بودم. می‌توانستم حرف بزنم. به ریسمان الهى چنگ نزدم، در جنگل می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. سپس گفت: من توبه کرده‌ام. آن زمان که همراه نوح(ع) در کشتی‌اش بودم و او را به دلیل دعایى که براى قوم خویش می‌نمود، ملامت کردم. حضرت نوح نیز مرا به توبه واداشت. پس از آن با هود(ع)، همراه با کسانى که به او ایمان آورده بودند، در مسجد آن حضرت بودم و او را نیز به جهت دعایى که براى قومش نمود، ملامت کردم. و با الیاس در شن‌زارها به سر می‌بردم. و همراه ابراهیم(ع) آن هنگام که قوم وى او را در آتش انداختند بودم من در میانه منجنیق و آتش بودم که خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سلامت ساخت. پس از آن، با یوسف(ع) بودم آنگاه که برادرانش به وى حسادت ورزیدند و او را در چاهى افکندند. من او را به عمق چاه بردم و او را غذا می‌دادم و مثل یک رفیق با او رفتار می‌نمودم. بعد از آن، در زندان نیز یار و انیس‏ وى بودم تا این‌که خداوند وى را از آنجا نجات داد. سپس، همراه با موسى(ع) بودم. آن‌حضرت بخشى از تورات را به من آموخت و فرمود: اگر در زمان حضرت عیسى هم بودى، سلام مرا به او برسان. من نیز عیسى(ع)  را ملاقات کردم و سلام موسى(ع) را به ایشان رساندم. و همراه آن حضرت بودم تا این‌که بخشى از انجیل را به من آموخت و فرمود: اگر در دوران حضرت محمّد(ص) بودى سلام مرا به آن حضرت برسان. پس اى رسول خدا! عیسى بر تو سلام می‌رساند. رسول خدا(ص) فرمود: بر عیسى، روح خدا تا آن زمان که آسمان‌ها و زمین پا برجایند سلام. و بر تو نیز سلام اى هام! که سلام آنان را به من رساندى. اگر درخواست و حاجتى دارى، بگو. هام گفت: خواسته من آن است که خداوند تو را براى امّتت نگهدارد و آنان را براى تو شایسته و صالح گرداند و به آنان استقامت عطا کند تا براى وصى و جانشین پس از تو مقاومت ورزند؛ چرا که امت‌هاى پیشین به‌ خاطر سرپیچى از اوصیاى الهى به هلاکت رسیدند. و خواسته من آن است که اى رسول خدا! سوره‌اى از قرآن را به من تعلیم دهى تا در نمازم آن را بخوانم. رسول خدا(ص) به حضرت على(ع) فرمود: به هام یاد بده و با او مدارا کن. هام گفت: اى رسول خدا! این کسى که مرا به او می‌سپارى کیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: اى هام! در کتاب، وصى «آدم» را چه کسى یافتید؟ گفت: «شیث». جانشین «نوح» که بود؟ گفت: «سام». جانشین «هود» که بود؟ گفت: «یوحنا بن حنان» پسر عموى هود. وصىّ و جانشین «ابراهیم» که بود؟ گفت: «اسماعیل و جانشین اسماعیل، اسحاق». جانشین «موسى» که بود؟ گفت: «یوشع بن نون». جانشین «عیسى» که بود؟ گفت: «شمعون بن حمون صفا» پسر عموى مریم. فرمود: چرا اینان جانشینان پیامبران هستند. هام گفت: چون در دنیا زاهدترین مردم بودند و راغب‌ترین آنان به آخرت. پیامبر(ص) فرمود: در کتاب، جانشین «محمّد» را چه کسى یافته‌اید؟ گفت: در تورات، نامش «إلیاست».آن‌حضرت فرمود: این «إلیاست» او على جانشین و برادر من است، او زاهدترین مردم نسبت به دنیا و راغب‌ترین نسبت به خداوند در آخرت می‌باشد. هام بر على(ع) سلام کرد و گفت: اى رسول خدا! آیا او نام دیگرى هم دارد؟ فرمود: آرى، «حیدر» پس على(ع) سوره‌هایى از قرآن را به او آموخت. هام گفت: اى على! اى جانشین محمّد! آیا آنچه از قرآن به من آموختى براى نماز من کافى است؟ فرمود: آرى. اندک قرآن، بسیار است. یک بار دیگر هام آمد و بر رسول خدا(ص) سلام داد و خداحافظى کرد و برگشت. و دیگر پیامبر(ص)را ندید تا این‌که آن حضرت از دنیا رفت. هام در لیلة الهریر نزد حضرت على(ع) آمد و در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) کشته شد. 📙 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۵۸ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
یک اروپایی می‌گفت چقدر زنان ایرانی شوهرانشان را دوست دارند! گفتم: چطور؟ گفت: روزی در ژنو در خانه‌ی یکی از دوستان ایرانیم بودم که دیدم خانمش در حال دوختن دکمه‌ی پیراهن شوهرش بود. بعد از دوخت هر دکمه، پیراهن شوهرش را می‌بوسید! با خودم گفتم ای کاش زنان اروپایی این عشق و علاقه را نسبت به همسرانشان داشتند! گفتم: نه بابا! اینا پیراهن را نمی‌بوسن، بلکه با دندان، نخ سوزن دوخت را پاره می کنند!!😄😂👌 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
05 - Ziyarat e SHANBE - Peyambar.mp3
2.71M
🤲 🎧 زیارت حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در روز شنبه ⏯️ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
در اتاقی ۴ نفر وجود دارند که اولی در حال نماز و دومی با زبان روزه مشغول مناجات با خداوند و سومی و چهارمی هم زن و شوهری هستند که در کنار هم نشسته اند. ناگهان، شخص پنجمی وارد میشود که با ورود او، علاوه بر اینکه نماز و روزه آن دو شخص باطل میشود، زن وشوهر نیز بهمدیگر، نامحرم می شوند. شخص پنجم چه کسی است؟؟؟؟ هرکی درست جواب بده IQ بالای 180 داره!!! پاسخ بزودی در داناب ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
📸 نظر رهبر انقلاب در مورد ایام بین ۲ فاطمیه چیست 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆تعریفی که استاد سکویی از چاهزاده کرد از صد تا فحش ناموسی بدتر بود 😂 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ روحتان را با صدای دانشین و دلربای این پدر شهید دلسوخته صفا دهید. حسینعلی شبان‌ پور، پیرمرد چوپان شهرضایی که فرزندش ۳۳ سال قبل در فاو به شهادت رسیده است. من چه در پای تو ریزم که پسند تو بُوَد جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بچه مرگ بر اسرائیل نمیگه! از قدیم گفتن حرف راست رو میگن از بچه بشنوید :) 😂😂👌👌 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
در اتاقی ۴ نفر وجود دارند که اولی در حال نماز و دومی با زبان روزه مشغول مناجات با خداوند و سومی و چه
. آن مردی که به طور ناگهانی وارد اتاق می گردد شوهر پیشین آن زنی است که بیش تر از چهار سال و بدون اطلاع، او را ترک کرده و آن زن پس از چهار سال انتظار کشیدن با تصور این که همسرش فوت کرده و همچنین با اجازه حاکم شرعی از همسرش طلاق گرفته و با این مرد که اکنون کنار او نشسته است ازدواج کرده است . پس از این که تصور می کند که همسرش از دنیا رفته است با استفاده از میراث بر جای گذاشته از شوهرش، دو نفر را اجیر میکند تا یکی از آن ها برای آن فرد نماز بخواند و فردی برای همسرش روزه بگیرد . پس از این که شوهر او باز می گردد، شوهر دوم بر او حرام می شود و همچین چون آدمی که زنده است وکیل و وصی نمی خواهد نماز و روزه آن دو فرد نیز باطل می گردد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا