هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
📚📚دستت خالیه برای دفاع از اعتقادات اسلامی🤲
بزن بریم ، اینجا جاشه👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1381564450Cf461a0dd63
👌#لذت_اندیشه
در کانال اندیشه / فجر اندیشه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1381564450Cf461a0dd63
عضو شوید❤️❤️📚📚👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1381564450Cf461a0dd63
🟡حقیقت جالب علمی: در کوه اورست نمیتوان تخممرغ را آبپز کرد!!
🟢یکی از قوانین مربوط به فشار نمیگذارد در بالای اورست تخم مرغ را آبپز کنید و هیچ راهی برای دور زدن آن نیز وجود ندارد.
🔹مشکل موجود در اورست برای آبپز کردن تخم مرغ فشار اتمسفر است. در سطح دریا، آب در 100 درجه سانتیگراد (یا 212 درجه فارنهایت) می جوشد. به این نقطه جوش میگویند اما اصلاً یک نقطه نیست. هنگامی که تحت فشارهای مختلف قرار می گیرد، نقطه به یک خط تبدیل میشود. هرچه از سطح دریا بالاتر باشید، دمای لازم برای به جوش آمدن آب کمتر است.
🔹به همین دلیل است که نمی توانید تخم مرغ را در کوه اورست بجوشانید.
به ازای هر 300 متر (990 فوت) ارتفاع، دمای جوش 1 درجه سانتی گراد (یا 1.8 درجه فارنهایت) کاهش می یابد.
ارتفاع اورست از سطح دریا 8849 متر (29031 فوت) است و حدود یک سوم فشار اتمسفر دارد. در نتیجه، دمای جوش برای آب در آنجا به 68 درجه سانتیگراد (یا 154 درجه فارنهایت) کاهش می یابد. این دما برای پخت کامل تخم مرغ مناسب نیست.
سفیده از 54 درصد اوآلبومین ساخته شده است و تا دمای 80 درجه سانتیگراد (176 درجه فارنهایت) سفت نمی شود، زرده حداقل به 70 درجه سانتیگراد (158 درجه فارنهایت) برای جامد شدن نیاز دارد.
تنها راه حل این است که از زودپز استفاده کنید. این روش پخت به دلیل افزایش فشار داخل ظرف، نقطه جوش را افزایش می دهد.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
🟢 خوب حرف زدن به معنای حرف خوب زدن نیست!
🟡 امام صادق عليه السلام میفرمایند:
تَجِدُ الرَّجُلَ لا يُخطِئُ بِلامٍ ولا واوٍ خَطيبا مِصقَعا، ولَقَلبُهُ أشَدُّ ظُلمَةً مِنَ اللَّيلِ المُظلِمِ. وتَجِدُ الرَّجُلَ لا يَستَطيعُ يُعَبِّرُ عَمّا في قَلبِهِ بِلِسانِهِ، وقَلبُهُ يَزهَرُ كَما يَزهَرُ المِصباحُ(الكافی ج۲ ص۴۲۲)
«شخصى را می یابی كه در لام يا واوى خطا نمى كند و خطیبی سخنور و فصیح است درحالی که دلش از شب تار هم سیاهتر است و شخص ديگرى را پیدا میکنی كه نمى تواند حرف دلش را به زبان بياورد ليكن دلش مانند چراغ مى درخشد.»
🔹آری چه بسا کسانی هستند که ده ها کتاب به ظاهر زیبا در باب متون دینی با آرایه های ادبی و اصطلاحات علمی پیچیده تحریر نموده یا سخنرانی های بسیار گیرا و شورانگیز ارائه داده اند ولی این قلم ها و این بیانات از نور هدایت خالی باشد و حتی سیاهچاله های تباهی را که همه انوار فطری جامعه را می بلعد به روی مردم بگشایند. هر چند در اسلام عزیز بر آرایه های لفظی و ادبی تاکید فراوان شده است و خود اهل البیت کرام(ع)، اربابان سخن و امیران کلام بوده اند لکن آنچه اصل بنیادین است این میباشد که بیان و قلم از نهاد پاکیزه و قلبی نورانی صادر شود.
📚 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 دنبال آدم خاص برو ...
🟡فیلمی با بازدید میلیونی در فضای مجازی
📚 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سقف مسجد دانشگاه ملکفهد عربستان بر اثر بارش شدید باران فرو ریخت
📚 @DasTanaK_ir | داناب
16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواسمون به قند های دور و برمون باشیم
نزاریم زود آب بشن !!
واقعا عالی بود چه مثال زیبایی
غیر از این هم نیست!!
📚 @DasTanaK_ir | داناب
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😳ایرانی مقیم آمریکا: ما با درآمد یک روزمون سهتا apple خریدیم!!!
📚 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ادیت جذاب ببینید و لذت ببرید 🇮🇷
📚 @DasTanaK_ir | داناب
داناب (داستانک+نکاتناب)
بوستان حدیث ؛ برکات همنشینی با علما 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🟢 اندیشه مطهر ؛ همنشینی با علما
📚 @DasTanaK_ir | داناب
🟡 عبرتهای تاریخ
🟢 امام على (علیه السلام) در روز جنگ جمل، از میان لشکر بیرون آمد و زبیر را چندین بار صدا زد: «اى ابو عبد الله!».
زبیر، بیرون آمد. آن دو به یکدیگر چنان نزدیک شدند که گردن اسبانشان به هم مى خورد.
على(علیه السلام) به زبیر فرمود: «همانا تو را صدا زدم تا حدیثى را به یادت آورم که پیامبر خدا(ص) براى من و تو فرمود. آیا آن روز را به یاد مى آورى که پیامبر خدا (صلي الله عليه و آله) تو را دید که دست بر گردن من انداخته بودى و به تو فرمود: «او را دوست مى دارى؟».
تو گفتى: براى چه او را دوست ندارم او برادر و پسردایى من است؟
آن گاه به تو فرمود: «به راستى که تو به زودى با او پیکار مى کنى، درحالى که نسبت به او ستمگرى؟»
زبیر گفت: استغفر الله! به خدا سوگند ، اگر آن را به یاد مى آوردم، برعلیه تو قیام نمیکردم.
امام على (علیه السلام) به وى فرمود: «اى زبیر! اکنون که به یاد آوردی، بازگرد»
زبیر گفت: چگونه بازگردم؟ اینک که کمربند جنگ بسته شده است؟ به خدا سوگند، این، لکّه ننگى است که پاک نمى شود!
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «اى زبیر! با ننگ برگرد، پیش از آن که ننگ و آتش با هم جمع شوند».
زبیر از نزد امام (علیه السلام) بازگشت و مى گفت:
ننگ را بر آتش برافروخته برگزیدم تا وقتى که آفریده اى از خاک براى آتش به پا خیزد.
آنگاه تصمیم به برگشت (خروج از سپاه) گرفت تا اینکه فرزندش (عبدالله) گفت: کجا مى روى؟ ما را تنها مى گذارى؟
زبیر گفت: فرزندم! ابو الحسن، مطلبى را به یادم آورد که آن را از یاد بُرده بودم.
فرزند زبیر گفت: نه به خدا! تو از شمشیرهاى فرزندان عبد المطّلب فرار کردى؛ شمشیرهایى که تیز و بلندند و تنها جوان مردان دلیر، توان تحمّل آنها را دارند.
زبیر گفت: نه. به خدا سوگند، چیزى را به یاد آوردم که روزگار از یادم بُرده بود و من، ننگ را بر آتش برگزیدم. اى بى پدر! مرا به ترس، سرزنش مى کنى؟
آن گاه نیزه برکشید و بر سمت راست سپاه على(علیه السلام) حمله کرد
📚تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 182.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir