کشندهتر از کرونا سراغ داریم؟
🔹گاز مونوکسید کربن همان قاتل نامرئی و خاموشی است که زمستانها در کمین افراد سهلانگار مینشیند و بر قربانیان گازگرفتگی میافزاید.
🔹یک مشکل در تشخیص گازگرفتگی، شباهت علایم آن با سرماخوردگی است.
🔸شخص احساس رخوت میکند و دوست دارد استراحت کند. گاز مونوکسید کردن بر سلولهای مغزی اثر میگذارد و هوشیاری فرد را مختل میکند. علایم دقیق را بشناسیم و مراقب باشیم.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✅ پند لقمان حکیم به فرزند
♥️ ای جان فرزند؛
✨هزار حکمت آموختم که از آن،
✨چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد،
✨هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛
🔹دو چیز را هرگز فراموش مکن؛
✨خدا و
✨مرگ را
🔹دو چیز را همیشه فراموش کن؛
✨هنگامی که به کسی خوبی کردی
✨زمانی که از کسی بدی دیدی
🔹هرگاه به مجلسی وارد شدی
✨زبان نگه دار
🔹اگر به سفره ای وارد شدی
✨شکم نگه دار
🔹وقتی وارد خانه ایی شدی
✨چشم نگه دار
🔹و زمانی که به نماز ایستادی
✨دل نگه دار
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
💠شخصی از رسول خدا (ص) پرسید:
چه کنم بین من و بهشت مانعی نباشد؟
فرمود:
🔅#خشمگین مشو
🔅چیزی از #مردم مخواه
🔅آنچه برای مردم می پسندی
برای #خودت هم بپسند.
📚میزان الحکمه
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چگونه ذهنی پرکار و فعال داشته باشیم؟
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
دکتر خیراندیش
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سد قسمت اول - @mer30tv.mp3
3.52M
#قصه_کودکانه
هر شب
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مرگ عزرائیل
طبق روایت معتبری که از امام سجاد (ع) نقل شده است به هنگام فرارسیدن روز قیامت خداوند به اسرافیل دستور میدهد که در صور بدمد،
وقتی اسرافیل دستور الهی را اجرا نموده و در صور میدمد ناگهان صدای هولناکی از آن به سوی زمین برمی خیزد،
آن صدا به اندازهای ترسناک است که تمام موجوداتی که روی زمین هستند از جن و انس گرفته تا شیاطین خبیث، همه و همه در اثر آن غش کرده و میمیرند. سپس عالم را سکوتی هولناک فرا میگیرد..
در ادامه همین روایت امام چهارم میفرماید:
سپس خداوند به عزرائیل میفرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی ماندهاند؟
فرشتهی مرگ میگوید: «أنت الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمیمیری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.
خداوند به عزرائیل دستور میدهد که روح آن سه فرشتهی مقرّب درگاهش را قبض کند.
سپس خداوند به او میگوید: چه کسی زنده مانده است؟ عزرائیل جواب میدهد: بندهی ضعیف و مسکین تو عزرائیل
در این هنگام از طرف خدا خطاب میرسد: بمیر ای ملک الموت.
عزرائیل صیحه ای میزند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ خود می شنیدنددراثر آن میمردند.
وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار میشود، میگوید: اگر میدانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است، همانا در این باره با مؤمنین مدارا میکردم.
در این هنگام خداوند خطاب میکند:
ای دنیا کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟
امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟ هیچ کس پاسخ نمیگوید. آنگاه خداوند خود میفرماید: (لله الواحد القهار) پادشاهی از آن خداوند یگانه و قهار است.
ارشاد القلوب إلی الصواب، نوشته دیلمی، ج1، ص54
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
⚡️ نُخبهای مثل «شهید تهرانیمقدم»، متفاوت است با متخصصی که به غرب میرود و دانش خود را در اختیارِ نظام سلطه قرار میدهد.
⚡️ نخبگانِ بصير، هيچگاه نُخبگیِ خود را در اختيارِ نظام سلطه قرار نمیدهند.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«جوانی که دانش خودش را در ميدان اسلام بهکار میبرد و تا پای شهادت نيز ايستادگی میکند و موازنهٔ قدرت را به نفع اسلام تغيير میدهد و دستور «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» را اجرا میکند و در نتيجه در دل دشمن، ترس میاندازد _ مثل شهيد تهرانیمقدم که در جهت توليد و به نتيجه رسيدن سلاحهای موشکی و موشکهای دوربُرد ما ايستادگی میکند و حتی جان خود را در اين مسير تقديم میکند _ بسيار متفاوت است با کسی که همين دانش را به اروپا میبرد و با اين استدلال که "علم، جهانی است" در آنجا خدمت میکند. چنين کسی بصيرت ندارد و اين ميدان درگيری را نمیشناسد و نمیفهمد؛ بلکه سرمايهٔ علمیاش را در خدمت دشمن اسلام قرار میدهد و اين بسيار خطرناک است.
اگر در حال حاضر، غرب بر دنيا تسلط پيدا کرده است علتش اين است که با جمع کردن نخبگان ملتهای مختلف و سرمايه علمی آنان، بر جهان حکومت میکند. اين نخبگان اگر بصيرت داشته باشند هيچگاه نخبگی خود را در اختيار نظام سلطه قرار نمیدهند.»
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 انجام بازی های قماری رایانه ای
💠 سؤال: آیا انجام بازی هایی که حکم #قمار را دارند (مانند #پاسور) به وسیله #کامپیوتر یا مانند آن در نت نیز حرام می باشد؟
✅ جواب: بازی هایی که به دلیل قمار بین دو طرف، حرام بوده اگر از طریق رایانه و به تنهایی باشد و برد و باختی در آن نباشد، فی نفسه جایز است.
#احکام_مسابقات #احکام_قمار
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#ضربالمثلها
نمک گیر شدن
در زمان قدیم، قوانین خاصی دربارهی جوانمردی وجود داشت و به خصوص، احترام و پایبندی عیاران نسبت به قوانین جوانمردانه بیشتر بود. عیاران کسانی بودند که خودشان را مدافع حقوق مردم ضعیف میدانستند و از ثروتمندان میدزدیدند و به فقرا میدادند. یکی از مشهورترین ماجراهای نمک گیر شدن، مربوط به یعقوب لیث صفاری است که از عیاران معروفی است که به حکومت رسید و در مقابله با خلفای ظالم عباسی، سلسلهی صفاریان را تأسیس کرد. در ابتدا؛ یعقوب که تحمل رنج و بدبختی مردم را نداشت، تصمیم گرفت که همراه برادران و دوستانش یک گروه عیاری تشکیل دهد.
او که مرد باهوشی بود، خیلی زود گروه بزرگتری ساخت و بین مردم؛ مشهور شد. یک روز به یعقوب خبر دادند که درهم بن حسین حاكم شهر خزانهی بزرگی دارد و جواهرات گرانبهایی را در آن نگهداری میکند. عیاران تصمیم گرفتند که شبانه به خزانهی درهم بن حسین دستبرد بزنند. اول چند نفر رفتند و موقعیت خانهی درهم را بررسی کردند و پس از آن که از مکان خزانه مطلع شدند، وسایلشان را برداشتند و شبانه راه افتادند. آنها آهسته از دیوار بالا رفتند و بعد با احتیاط، دیوار خزانه را سوراخ کردند و داخل شدند.
با وارد شدن به خزانه، نفس همهی آنها بند آمد. جواهرات رنگارنگ، زیر نور چراغهایی که همراه برده بودند، مثل ستاره میدرخشیدند. با اشارهی یعقوب، عیاران با عجله جواهرات را جمع کردند و داخل کیسههایشان ریختند. یعقوب که گوشهای ایستاده بود و به کار عیاران نظارت میکرد، یک دفعه چشمش به سنگ درخشانی افتاد. سنگ را بلند کرد و زیر نور چراغ، به آن نگاه کرد. سنگ میدرخشید ولی شبیه جواهرات دیگر نبود. سنگ را به دهانش گذاشت تا سختی آن را امتحان کند؛ ولی ناگهان سنگ را انداخت و به عیاران گفت: هرچه برداشتهاید، دوباره سر جایش بگذارید.
عیاران با تعجب به یعقوب نگاه کردند. اصلا" نمیتوانستند بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. یکی از عیاران پرسید: چرا باید پس از این همه زحمت و خطر، جواهرات را نبریم؟ یعقوب با ناراحتی به سنگ نمک اشاره کرد و گفت: این سنگ درخشان، سنگ نمک است. من به خیال اینکه جواهر است، آن را در دهان گذاشتم تا سختیاش را امتحان کنم. صدای آه عیاران بلند شد. یعقوب گفت: متوجه شدید؟ من نمک گیر شدهام. حالا که نمک درهم بن حسین را خوردهام، نمیتوانم به مال او خیانت کنم!
عیاران که خودشان به قانون عیاری نمک خوردن و نمک گیر شدن؛ اعتقاد داشتند، بدون پرسشی دیگر، کیسههایشان را خالی کردند و از همان راهی که آمده بودند، بازگشتند. روز بعد، به درهم بن حسین خبر دادند که دزد وارد خزانهاش شده است. درهم با عجله به محل خزانه رفت. مسؤل خزانه جلو دوید و گفت: قربان نگاه کنید! دیوار خزانه را سواخ کردهاند واز آن جا وارد شدهاند. درهم بن حسین با وحشت گفت: لابد تمام جواهرات را دزدیدهاند.
خزانه دار گفت: «نه قربان! اتفاق عجیبی افتاده است! جواهرات را جابه جا کردهاند ولی هیچی نبردهاند! درهم با تعجب پرسید: هیچی! عجب حکایت عجیبی است!
نزدکی غروب؛ یکی از یاران لیث به مخفیگاه عیاران رفت و گفت: خبر سرقت دیشب، همه جا پیچیده است. درهم بن حسین هم اعلام کرده است که به دزدی که دیشب وارد خزانهاش شده است، امان میدهد؛ به شرط آن که بگوید چرا وارد خزانه شده ولی چیزی نبرده است.
یعقوب لیث، آن شب تا صبح فکر کرد و عاقبت تصمیم گرفت که به دیدن درهم برود. درهم بن حسین در خانهاش نشسته بود که به او خبردادند که مردی آمده است و ادعا میکند که عیار است. درهم بلافاصله دستور داد که او را به داخل، راهنمایی کنند. یعقوب با احتیاط جلو رفت و گفت: من به خاطر قول شما که امان دادهاید، به اینجا آمدهام.
درهم بن حسین لبخندی زد وگفت: بله! چون میخواستم بدانم که علت اتفاق عجیب دیشب چیست! چرا به خودتان زحمت دادید و وارد خزانه شدید ولی چیزی نبردید؟
یعقوب مستقیم به چشمان درهم نگاه کرد و گفت: چون نمک گیر شدم! در خزانهی شما سنگ نمکی بود که من به اشتباه؛ به آن زبانزدم. درهم بن حسین با تعجب گفت: همین! یعقوب با ملامت به او نگاه کرد و گفت: برای ما نمک گیر شدن، مسئلهی مهمی است..
ما اگر نان و نمک کسی را بخوریم، نمک گیرش میشویم و در حق او؛ خیانت نمیکنیم. درهم با حیرت به سخنان یعقوب لیث صفاری گوش کرد و بعد با تحسین او را که میرفت، نگاه کرد. اما این پایان ارتباط یعقوب و درهم نبود. وقتی درهم به حکومت سیستان رسید، فرماندهی سپاهش را به یعقوب لیث سپرد و به این ترتیب، راه رسیدن یعقوب به حکومت، هموار شد.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 خدایا چرا من؟
این سوالیه که خیلیا تو سختیها ازش میپرسن
توی خوشیها هم اینو از خدا میپرسیم؟
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
آنچه تو از رو می خوانی من از برم
فروشندهی دوره گردی بود که به روستاها میرفت و جنس خرید و فروش میکرد .
روزی به خانهی یک مرد روستایی رفت ، مرد برای او چایی آورد . دوره گرد چشمش به گربهای افتاد که از یک کاسهی سفالین گران قیمت آب میخورد .
او که فهمیده بود ظرف عتیقه است به مرد روستایی گفت :چه گربهی نازی آن را به من میفروشی ؟ روستایی گفت قابل ندارد ، صد تومان میشود دوره گرد گفت اشکالی ندارد و صد تومان داد و دوباره گفت : اگر ممکن است ظرف آب این گربه را هم بدهید که به آن عادت کرده ظرف را برداشت و مشغول خواندن نوشتههای داخل آن شد.
مرد روستایی گفت : این کاسه را نمیفروشم تو هم برای خواندن نوشته زحمت نکش من از برم .
روی کاسه نوشته : کاسهای که باعث میشود هر روز یک گربهی بی ارزش را صد تومان بفروشی از دست نده... از آن زمان به بعد به کسانی که حیلهگری میکنند میگویند : آنچه تو از رو میخوانی من از برم.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
﷽، تفاوت رک بودن و گستاخ بودن
📚 @dastanak_ir
بچه های ما چگونه گستاخ می شن؟
🔹ابتدا باید بدونیم فرق رک بودن و گستاخ بودن در چیه؟
👈رک بودن یعنی اظهار نظر صریح در مورد خود و علایق و اعتقادات خود، گستاخ بودن یعنی اظهار نظر صریح درمورد (لباس، چهره، قصد و نیت و ... ) دیگران و قضاوت در مورد آنها (مثلاً خیلی چاقیا!)
🔻خب، طبیعی است ما به بچه های خود نمی گوئیم گستاخ باشند اما وقتی بچه های ما ببینند که ما دیگران را راحت قضاوت می کنیم (جملاتی مانند: اوه چه اعتماد به نفسی؛ من اگه این قیافه را داشتم می مردم و ...) آموزش عملی میبینند/مرضیه طالبی
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b