eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث خوبان!! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
یک دقیقه با قرآن (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌹 ۲۴ آبان؛ سالروز شهادت ادواردو آنيلي ❤️کسي که امام خميني(ره) پيشانيش را بوسید. ♦️شهید (مهدی) ادواردو آنیلی فرزند جياني آنيلي سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانک‌های خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.  ♦️او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد.  ♦️اجداد ادواردو با راه‎اندازی کارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آن‎جا بنا گذاشتند که امروزه بستگانش سهامدار عمده شرکت فیات، صاحب بانک‌‎ها و بیمه‎ها، باشگاه یوونتوس و... هستند. پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یک پرنسس یهودی است.  ♦️گفته مي‌شود هدف اصلي يهوديان در وصلت با خانواده آنيلي تلاش براي تصاحب اموال ميلياردي اين خانواده بود به همين دليل بعدها خواهر ادواردو نيز به عقد يک خبرنگار یهودی به نام «الکان» در مي‌آيد، که اين ازدواج با وجود چهار فرزند به طلاق مي‌انجامد و ازدواج مجدد خواهر ادواردو با يک مسيحي صورت مي‌گيرد و از این‎جا به بعد، یک نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو به‎وجود می‎آید.  ♦️بي‌اهميتي ثروت آنيلي براي ادواردو و تمايلش به اسلام، موجب مي‌شود که پدرش حاضر نشود میراث خانواده را به او بسپارد؛ لذا جياني‌آنيلي پسر برادرش که يک مسيحي بود را به‎عنوان جانشین ادواردو تعيين مي‌کند. اما چيزي نمي‌گذرد که خبر مرگ پسرعموي ادواردو بر اثر سرطان ناشناخته‎ای مي‌پيچد. اين مرگ نيز از مرگ‌هاي مشکوک خانواده آنيلي بود؛ چرا که اگر وي به عنوان وارث اموال آنيلي زنده مي‌ماند، مدیریت اين ثروت عظيم به یک مسیحی تعلق مي‌گرفت و این خلاف خواسته‌ يهوديان بود. ♦️ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می‌گوید: «زماني که در دانشگاه نيويورک درس مي‌خواندم، یک روز در کتابخانه قدم می‌زدم و کتاب‌ها را نگاه می‌کردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آن‌را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمی‌تواند گفته بشر باشد، اين بود که بسيار تحت تاثیر قرار گرفتم اين شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می‌فهمم و قبول دارم.»  ♦️اولین آشنایی ادواردو آنيلي با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبه‌های دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا (در سال‌های ۵۸ تا۶۱) بوده که از طريق تلويزيون ايتاليا پخش شده که ادواردو پس از شنيدن اين مصاحبه برای دیدار با وی به سفارت ايران در ايتاليا مراجعه کرده و همين ارتباط ها نهایتا باعث گرویدن آنيلي به تشیع شد.ادوادو چند بار به ایران سفر کرده و زیارت حرم امام رضا(ع) مشرف شده بود. در یکی از این سفرها در هفتم فروردین 1360 در نماز جمعه به امامت آیت‌الله خامنه‌ای شرکت می‌کند. ♦️در همین سفر ادواردو با بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران دیدار کرده و حضرت امام پیشانی ادواردو را می‌بوسد. ♦️ادواردو نگران سوء‌قصد از سوی صهیونیست‌ها بود و به آقای قدیری گفته بود كه آن‌ها او را به خاطر اسلام آوردنش خواهند كشت و قتل او را به خودكشی، حادثه غیرمترقبه یا بیماری نسبت خواهند داد و حتی او را به زور در یك درمان‌گاه روانی خصوصی ویژه میلیاردرها در نزدیكی مرز سوئیس به طور كاملاً مخفی بستری كرده بودند و بالاخره همان‌طور كه خود ادواردو حدس می‌زد، در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) در یك واقعه مرموزانه در سن ۴۶ سالگی توسط ایادی صهیونیست جهانی، غریبانه به شهادت رسید. 🌹روحش_شاد... صلوات ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @DasTanaK_ir
بوستان حدیث 📚 @DasTanaK_ir
🏴 امام خمینی (ره) تا وقتی که در قم بودند به طور مرتب هر روز پس از درس صبح و گاهی هم پس از درس عصر به حرم مطهر‏‏ (س) و هنگامی که در نجف اشرف بودند ‏‏هر شب ساعت سه از شب گذشته به حرم مطهر امیر المومنین(ع) مشرف می شدند و معمولا هم زیارت جامعه را می خواندند‏‎.‎ ‏‏🔹خاطره ای از ‏‏حجت الاسلام و المسلمین رسولی محلاتی، حوزه-ش 37 و 38‏ 📆 سالروز وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
ما نباید زندگی‌مون رو خرجِ پول کنیم؛ بلکه باید پول رو خرجِ زندگی کرد. 📚 @DasTanaK_ir
🔹 شیخ حسین انصاریان در خاطره ای از  رحمت الله علیه اینگونه نقل می کند: یک‌ روز بعدازظهر تلفن زنگ زد، برداشتم و دیدم استاد باکرامت، عالم کم‌نظیر، فیلسوف الهی، علامهٔ جعفری است. به من گفت: حسین، کاری نداری؟ گفتم: نه، امرتان؟ گفت: بلند شو به خانهٔ ما بیا! خب از این‌ طرف تهران، شرق به غرب، حدود بلوار آیت‌الله کاشانی رفتم. تنها بود، گفت: چه خوب شد آمدی! امشب دوازده شب دارند من را به‌خاطر بیماری به بیمارستان می‌برند، احتمال می‌دهم برنگردم؛ تو را خواستم تا یک چیزی به تو بدهم و یک چیزی بگویم. یک پولی را درآورد و به من داد و گفت: این را چهار قسمت کن و بعد از رفتن من، هر جا خودت صلاح دیدی که هزینه شود، هزینه کن. گفتم: چشم! گفت: پس آنچه که می‌خواستم به تو بدهم، دادم؛ اما یک چیزی می‌خواهم به تو بگویم. تو من را می‌شناسی و از سال پنجاه با هم رفیق بوده‌ایم، درست است؟ گفتم: بله! گفت: رفت‌وآمد هم با هم زیاد داشته‌ایم؛ جای این را من غیر از تو نداشتم که بگویم، وگرنه می‌گفتم. خیلی استاد دانشگاه با من و خانواده‌ام رفیق هستند، ولی جای‌ آن تو هستی. فرمود: من تا الآن نماز قضا ندارم، روزهٔ قضا ندارم، حج را رفته‌ام و در عبادتم بدهی ندارم؛ اما همهٔ عباداتم را که دارم می‌روم، اینها را کنار گذاشته‌ام و گفته‌ام بروید، نمی‌خواهم پیش من باشید؛ هیچ امیدی به شما ندارم! این یک مسئله بود. چند سال در قم درس خوانده‌ام، بعد به نجف رفته‌ام و بزرگ‌ترین استادها مثل آقا‌ شیخ‌ مرتضی طالقانی، آیت‌الله‌العظمی خوئی، این آدم کم‌نظیرِ در علم را دیده‌ام. الآن که می‌خواهم به خارج بروم، به عمر تحصیلم هم گفته‌ام کنار بروید که هیچ امیدی به شما ندارم؛ اما خیلی طلبه و دانشگاهی را درس داده‌ام و بالاخره آنها با زبان من با اسلام، با حکمت و با قرآن آشنا شده‌اند. حالا که 73-74 ساله هستم، به آنها هم گفته‌ام دارم می‌روم، شما هم من را رها کنید و کنار بروید که ابداً به شما امیدی ندارم. بعد به من گفت: حسین، می‌دانی امیدِ صد درصد من به قیامتم که هیچ نگرانی‌ای ندارم، به چیست؟ گفتم: نه استاد! گفت: فقط به  است. 📆 سالروز درگذشت علامه و فیلسوف محمدتقی جعفری (ره) گرامی باد. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
۲۵ آبان روز حماسه و ایثار اصفهان گرامی باد تشییع ۳۷۰‌ شهید در یک روز! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سلطان محمود غزنوی به وزیرش گفت: آیا کسی هست که فالوده نخورده باشد؟ وزیر گفت: بلی، بسیارند. قبول نکرد و مبلغی بین ایشان شرط شد. سربازها از دروازهۦ‌ شهر، مسافر ژنده‌ پوشی را آوردند. سلطان محمود، فالوده را نشان داد و پرسید این چیست؟ مسافر گفت من ندانم، اما در زادگاه ‌من مردی هست که هر ساله یک مرتبه به شهر می‌ رود، او می‌ گوید در شهر، حمام‌ های خوب ساخته می‌ شود، به گمانم این حمام است! پادشاه بسیار بخندید. وزیر گفت پادشاه دو برابر باید سکه بدهند، چون این مرد نه فالوده دیده نه حمام! 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرق آخوند با رادیو شوخی جالب حجت الاسلام قرائتی با خبرنگار صداوسیما 📚 @DasTanaK_ir
چرا هنوز گرانی هست؟ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 احکام نموداری امر به معروف و نهى از منكر (بخش اول) 💠 وجوب امر به معروف و نهي از منكر 🔶 امر به معروف و نهی از منكر از واجبات بسيار مهم و بزرگ اسلام به شمار می آید، افرادی كه اين فريضۀ بزرگ الهی را ترك می كنند يا نسبت به آن بی تفاوتند، گناهكارند و كيفری سخت و سنگين در انتظار آنها است. امر به معروف و نهی از منكر نه تنها به اتفاق علمای اسلام واجب است، بلكه وجوب آن جزو ضروريات دين مبين اسلام به شمار می آيد. 💠 محدودۀ امر به معروف و نهي از منكر 🔷 محدودۀ امر به معروف و نهى از منكر منحصر به قشر و صنف خاصی از مردم نيست و تمام اقشار و اصناف واجد شرايط را در بر می گيرد حتى بر زن و فرزند واجب است كه هنگام مشاهدۀ ترك معروف يا انجام حرام توسط پدر و مادر يا شوهر، در صورت تحقق شرايط آن به امر به معروف و نهی از منكر مبادرت كنند. ✅ امر به معروف و نهی از منکر مربوط به جایی است که شخصی با علم به حکم شرعی و با التفات تخلف کند، اما نسبت به کسانی که به خاطر جهل به حکم شرعی مرتکب گناه می شوند، ارشاد و راهنمایی لازم است و امر و نهی واجب نیست، همچنین نسبت به کسانی که به خاطر غفلت یا جهل به موضوع، مرتکب گناه می شوند تکلیفی نیست مگر این که موضوع از امور بسیار مهم نزد شارع باشد که در این موارد باید شخص را متوجه حکم یا متوجه موضوع کرد. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مأیوس سازی، سیاست رسانه‌ای دشمن (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️رهبرانقلاب: در مسجد از پیش از ظهر که باز میکنند برای نماز ظهروعصر، باید تا شب بعد از نمازعشاء باز باشد؛ این جور نباشد که در مسجد را ببندند. شنیدم بعضی میگفتند «عصری وارد تهران شدیم، نماز ظهر میخواستیم بخوانیم، در هر مسجدی رفتیم بسته بود»؛ نه، مسجد باید باز باشد. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | «گدایی خالصانه» ▪️بیانات مرحوم آیت الله مصباح (قدس سره) در باب مقام و جایگاه سلام الله علیها 📚 @DasTanaK_ir
🔰 حدیث نصب شده در محل سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی . ۱۴۰۰/۰۸/۲۶ 🔸 قال رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ الْمَلائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ» | الکافی، ج۱، ص۳۲. 🔻 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «همانا فرشتگان به نشانه رضایت از طالب علم، بالهای خود را برای او پهن می‌کنند.» 📚 @DasTanaK_ir
*🌹ای آدم خوب؛ لطفاً هیچوقت عوض نشو🌹* ■رفتم توی مغازه تعمیرات کامپیوتر و گفتم: ببخشید این تبلت من صفحه‌ش یهویی خاموش شد. مغازه‌دار گفت: بله حتما یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه ال سی دیش سوخته باشه اگر سوخته بود آیا عوضش کنم؟ گفتم بله، لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم! گفت فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین. ●روز بعد رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد. هزینه‌ش را پرسیدم گفت: هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین😳 ازش تشکر کردم و اومدم بیرون. نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. می‌تونست هر هزینه‌ای را به من اعلام کنه! و من آماده بودم بپردازم... ■کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش. گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم: *دنیا به آدم‌هایی مثل شما نیاز داره... لطفاً هیچوقت عوض نشو* از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد. لبخندی زد و گفت: *عین جمله پدرم را تکرار کردید*، حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت... ●تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم. در راه برگشت به این فکر می‌کردم که تغییر در آدم‌ها به تدریج اتفاق می‌افته. *بعضی مواقع، تنها چیزی که می‌تونه ما را در مسیر درستکاری و امانت‌داری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمون هست...* *ای آدمِ خوب؛ هیچ وقت عوض نشو...* (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 | شفاعت عالَم با چه کسی است؟ 🔶 شیخ عباس قمی(رحمت‌الله علیه) که به محدث قمی نیز معروف است، می‌گوید: در عالم رؤیا مرحوم میرزای قمی اعلی الله مقامه الشریف را دیدم، از ایشان سؤال کردم: آیا اهل قم را حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله علیها) شفاعت خواهند کرد؟ ♨️ میرزا چون این سخن را شنید ناراحت شد و نگاه تندی به من کرد و فرمود: چه گفتی؟ 🔸 من دوباره سؤالم را تکرار کردم، باز با تندی به من فرمود: شیخ، تو چرا چنین سؤالی می‌کنی؟! شفاعت اهل قم با من است، حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله علیها) تمام شیعیان جهان را شفاعت خواهند کرد... 📚 منبع: [مردان علم در میدان عمل جلد ۳ صفحه ۳۶] (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اینجا هم فرمانده‌ام! 🔸 اول وقت هم در دنیا مفید است و هم در آخرت 🔺 به مناسبت سالروز شهید مهدی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔻داستانی شیرین و جذاب از زندگی امام حسن علیه السلام: 🆔 @dastanak_ir بَختَيشُوعِ حکیم، طبیب متوکل و نصرانی بود. در طب سر آمد روزگار خودش بود. قاصدی از خانه امام عسگری علیه السلام آمد که کسی را بفرستید امام عسگری می خواهند فَصد کنند (از رگ مخصوصی خون بگیرند) بختیشوع یکی از بهترین افرادش را فرستاد و به او گفت این بزرگترین مرد و عظيمترین فردی است که من تابحال دیده ام ، هر کاری را که می گوید انجام بده، از علوم خودت هم در محضر او اظهار فضل مکن. 🔸آن فرد آمد و دید اتاقی را برای پذیرایی آماده کرده بودند ، حضرت فرمودند در اتاق انتظار باشد ، بعد از مدتی صدایش زدند آمد و آماده شد. ظرفی را قرار داده بودند که بزرگ بود و بیش از خون یک انسان در آن جا می شد. فَصَّاد بختیشوع تعجب کرد. دید که حضرت نشستند و فرمودند رگ اَکهَل را بگشای ، نپرسید چرا و بلافاصله رگ را باز کرد. خون آمد و ظرف پر شد. حضرت فرمودند ببند. بعد فرمودند به همان اتاق برو و همانجا باش، با تو هنوز کاردارم. در همان اتاق رفت. این عمل را قبل از ظهر انجام داد. 🔹آنجا ماند تا عصر، حضرت فرموند فَصَّاد بیاید دو باره آمد و دید همان طشت هست و حضرت نشستند و فرمودند روی رگ را باز کن ، باز کرد و دوباره خون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بعد فرمودند برو و منتظر باش. رفت و از او پذیرایی شد تا صبح روز بعد. فرمودند بیا دوباره آمد. برای بار سوم همان طشت بود. حضرت دستشان را گذاشتند و فرمودند رگ را باز کن. باز کرد و مایعی سیال شبیه به شیر از دست حضرت بیرون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بست. 🔸حضرت برخاستند. جامه ای گران قیمت همراه با پنجاه درهم به او دادند. شاید یک فصد یک درهم يا دو درهم اجرتش بود. اما حضرت به او پنجاه درهم دادند. فرمودند که با راهب دیر عاقول در ارتباط هستی؟ خوب است قدر او را بدانی. منظور پیرمرد راهب نصرانی بود که در دیری به نام دیر عاقول زندگی می کرد اما با هیچ کس ارتباط نداشت. ادامه دارد... ‌ ‌ 🔻مردم کنار دیر می رفتند. گاهی در طول مدت اگر می خواست یک نفری را بپذیرد از طبقه بالایی یک زنبیلی را پایین می فرستاد نوشته او را بالا می برد. گاهی جواب می داد گاهی نه. 🔸فَصَّاد پهلوی بختیشوع آمد و گفت که آقا من چیزی را دیدم که تا به حال نه دیده بودم و نه شنیده بودم. این آقایی که شما گفتین من بروم برای فَصد، فَصدشان کردم. دوبار آن مقدار خون از ایشان آمد که فکر نمی‌کردم این مقدارخون در بدن یک انسان باشد. حتی یک بار فصد یک انسان هم آن ظرف را پر نمی کند. ولی دوبار ظرف ایشان پر از خون شد و فرداش به جای خون موادی مانند شیر آمد. بَختیشوع خیلی تعجب کرد و گفت من باید چند روز در کتب قدما نگاه کنم ببینم این مطلب سابقه دارد يا نه؟ اما از این راه به جوابی نرسید. بعد بختیشوع گفت من راهی را می شناسم که خیلی خوب است. چون خود بختیشوع هم نصرانی و راهب بود. 🔹بختیشوع همین فَصَّاد را پهلوی راهب دیر عاقول فرستاد. بالاخره یک علامتی دادند و او آمد. بختیشوع نامه ای نوشته بود و ماجرا را توضیح داده بود. نامه را در زنبیل گذاشتند، بالا برد. بعد دیدند پیرمرد سراسیمه دوید و پایین آمد. گفت کدامیک از شما آن کسی را که از دستش شیر می آمده را دیده است؟ فصاد گفت من هستم. پیرمرد راهب گفت طُوبی لاُمِّک، خوش به سعادت مادری که تو را زاییده که همچنین توفیقی پیدا کرده ای. بعد گفت من را نزد ایشان ببر. با هم راه افتادند و سامرا آمدند. اول سامرا که رسیدند از راهب پرسید برویم منزل استاد بختیشوع؟ 🔸گفت نه برویم منزل آن آقایی که از دستش شیر آمده. ساعتی به اذان صبح بود. همینکه در خانه امام حسن عسکری علیه السلام رسیدند غلامی سیاه چهره آمد و پرسید کدامیک از شما راهب دیرعاقول هستید؟ پیرمرد گفت من هستم. غلام گفت تو بیا برویم داخل. قبل از اذان صبح راهب داخل رفت ، صبح هنگام چاشت از خانه امام حسن عسکری(ع) بیرون آمد در حالی که همه لباس های نصرانیت را بیرون آورده بود و یک لباس بلند سفید، پوشیده بود. همه تعجب کردند. بعد به جوان فصاد گفت حالا برویم خانه استادت. خانه بختیشوع آمدند. گویا این پیر مرد، پیر و مراد بختیشوع بود. تا بختیشوع این راهب را با لباس جدیدش از دور دید، به خاک افتاد و بالاخره با التهاب و اضطراب گفت آقا چه چیز شما را از دین نصرانیت بیرون آورد؟ 🔅پیر مرد راهب گفت که من اسلام آوردم، اما بدست مسیح، مسیح را دیدم، و مسلمان شدم. بعد بختیشوع این سوال را کرد که آیا در طب کسی را داشته ایم که به جای خون، شير از دستش بیاید؟ گفت عیسی (ع) یک بار فصد کرد، آن هم مقداری كم نه اینقدر از دستش شیر بیرون آمده بود. این راهب همان جا کنار خانه امام حسن عسکری (ع) خادم حضرت بود تا فوت کرد. ‌ ‌ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @DasTanaK_ir
(منبر کوتاه) 📚 @dastanak_ir ⭕️ آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود... 🌷 وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود... 🌹 حسین می گفت: از هجده سال اسارتم ده سالی که در انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم!! بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم.... این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم... 📚 منبع: کتاب خاطرات دردناک الهی بمیرم😔 آدم یاد روضه موسی بن جعفر میفته😞 14روز نمیتونیم توخونه هامون با وجودتمام امکانات بمونیم🤔 چه کشید آقاامام کاظم علیه السلام. 14سال ازاین زندان به اون زندان🥺 اما امان اززندان آخری سندی بن شاهک یهودی چنان به امام هفتم ماسخت میگرفت که آقا دست به دعا بلند کرد که 🙌 ای خدایی که دانه را ازدل تاریک خاک بیرون کشیدی ای خدایی که جنین را ازشکم تاریک مادر بیرون فرستادی ای خدایی که شیر را از بین خون وسرگین حیوان پاکیزه بیرون آوردی دیگه مرگ مرا برسان😔 بزرگان میفرمان این کلمات وقسمها کلمات فرج وگشایشند🙏🙏🙏 پس دم اذان مغرب وموقع اجابت دعا عرضه بداریم که ای خدایی که دانه را ازدل تاریک خاک بیرون کشیدی ای خدایی که جنین را ازشکم تاریک مادر بیرون فرستادی ای خدایی که شیر را از بین خون وسرگین حیوان پاکیزه بیرون آوردی دیگه فرج مهدی فاطمه رو برسان التماس دعا🙏😔🙏 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻استقبال باشکوه تویسرکانی‌ها از خانواده شهید محمد خیامیان 🔻شهید خیامیان، شهید گمنام اصفهانی است که در تویسرکان مدفون بوده و اخیرأ شناسایی شده است (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📌چگونگی رفتار با کودک مسئله گشا 🌱 مسئله گشایی، بیشتر برای کودکان بالای ۸ سال کارآمد است؛ خودتان در زندگی باشید. 🌱 از کودک بخواهید قبل از هر اقدام عملی به این سوال‌ها به صورت کتبی پاسخ دهد: مشکل چیست؟ چه کسی یا چیزی سبب بروز این مشکل شده؟ چیست؟ بهترین روش کدام است و شیوه اجرای آن چگونه است؟ اگر نیاز بود به کودک در دادن پاسخ ها یاری رسانید ولی تا حد امکان خودتان مشکل را به جای او حل نکنید بعد از اجرای مسئله گشایی با کودک بررسی کنید آیا این روش مؤثر بوده یا نه و چرا؟ 💬راجی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b