فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
امام كاظم عليه السلام :
فقر وارد خانه اى نمى شود كه در آن خانه نام محمّد ، احمد ، على ، حسن ، حسين ، جعفر، طالب ، عبداللّه يا فاطمه ، از نام هاى زنان ، باشد .
وسائل الشيعه ، ج 21 ، ص 396 .
◾️شهادت امام کاظم علیه السلام را محضر امام رضا علیه السلام تسلیت عرض می کنیم.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
⭕️ مهراب قاسم خانی یه جفتک به نظام انداخته و نوشته اگه به روسیه فحش بدم اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشه؟
یکی نیست بهش بگه آخه اوشگول؛ نظامی که ۴۳ساله یقهی آمریکا رو گرفته و ول نمیکنه، امنیتش با حرف یه سگ بغل کُنِ گربه ماچ کُن به خطر میافته؟!
👤 ایشیخاکی
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
⭕️ امام کاظم علیهالسلام:
دنیا، چون آب دریاست، هر چه تشنه کامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بکشد ...
📚 تحفالعقول
📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ ویژه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام با صدای محمود کریمی
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌹#نماز_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
♦️ایننمازکه روز شهادت هست سعى كنيد بخوانيد. نماز امام موسی کاظم(ع) که مجرّب برای حوائج است وطریقه نماز:
♦️دورکعت نماز که درهر رکعت یک بارحمد و12مرتبه توحید میخوانی بعد از سلام نماز صد صلوات میفرستی وبه روح امام کاظم هدیه میکنی
♦️ بعدبه سجده میروی ومیگویی:
اَللهمَّ بِحقِ المَسجونِ بِسِجنِ هارون أِقضي حاجَتي (12مرتبه)
🌹 دعای بعداز نماز
♦️«إِلهِي خَشَعَتِ الأصْواتُ لَكَ، وَظَلَّتِ الاَحْلامُ فِيكَ، وَوَجِلَ كُلُّ شَيٍ مِنْكَ، وَهَرَبَ كُلُّ شيٍ إِلَيْكَ، وَضاقَتِ الأشياءُ دُونَكَ، وَمَلأَ كُلَّ شيٍ نُورُكَ، فرانتَ الرَّفِيعُ فِي جَلالِكَ، وأَنْتَ البَهِيُّ فِي جَمالِكَ، وَأَنْتَ العَظِيمُ فِي قُدْرَتِكَ، وأَنْتَ الَّذِي لايَؤُودُكَ شَيٌ، يامُنْزِلَ نِعْمَتِي، يامُفَرِّجَ كُرْبَتِي
♦️ وَياقاضِيَ حاجَتِي، أَعْطِنِي مَسْألَتِي بِلا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ. آمَنْتُ بِكَ مُخْلِصاً لَكَ دِينِي، أَصْبَحْتُ عَلى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مااسْتَطَعْتُ، أَبُؤُ لكَ بِالنِّعْمَةِ، وَأَسْتَغْفِرُكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي لايَغْفِرُها غَيْرُكَ، يامَنْ هُوَ فِي عُلُوِّهِ دانٍ، وَفِي دُنُوِّهِ عالٍ، وَفِي إِشْراقِهِ مُنِيرٌ، وَفِي سُلْطانِهِ قَويُّ، صَلِّ على مُحَمَّدٍ وَآلِهِ»
♦️سپس حاجت خود را می طلبی وبه حول وقوه الهی و به برکت باب الحوائج ان شاالله حاجت روا میشوی. برای این نماز آثار وبرکات فراوانی است ان شاالله حاجت رواباشید ما را از دعای خيرتان فراموش نكنيد.
📚مفاتیح الجنان
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فرق داره با کی تماس بگیری آقای اوکراین!
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
خلقت هر دوجهان گوشهاى از تلمیحَش
از کران تا به کران دانهاى از تسبیحَش
فتح خیبر که نشد معجزه…شد تفریحش
و نشد غیرِ على کَس به على تشبیهش
|آرمان صائمى|
#سالروز_فتح_خیبر
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▫️۸ اسفند سالروز شهادت علمدار رشید لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام شهید حاج حسین #خرازی گرامی باد.
🌺شادی روح همهی شهدا و امام شهدا #صلوات
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مردی از نواده های عمر بن خطاب، در مدینه با امام موسی کاظم (ع) دشمنی می کرد و هر وقت به ایشان می رسید، با کمال گستاخی به حضرت علی (ع) و خاندان رسالت، ناسزا می گفت و بدزبانی می کرد.
روزی بعضی از یاران امام موسی کاظم، به آن حضرت عرض کردند: به ما اجازه بده تا این مرد تبه کار و بدزبان را بکشیم. امام کاظم (ع) فرمود: نه، هرگز چنین اجازه ای نمی دهم. مبادا دست به این کار بزنید. این فکر را از سرتان بیرون کنید.
روزی امام از یارانش پرسید: آن مرد اکنون کجاست؟ گفتند: در مزرعه ای در اطراف مدینه به کشاورزی اشتغال دارد. امام کاظم (ع) سوار بر الاغ خود شد و به همان مزرعه رفت و در همان حال به کشت و زرع او وارد شد. مرد کشاورز فریاد زد: کشت و زرع ما را پامال نکن. حضرت همچنان سواره پیش رفت تا اینکه به آن مرد رسید و به او خسته نباشید گفت و با روی شاد و خندان با او ملاقات نمود و احوال او را پرسید.
سپس فرمود: چه مبلغی خرج این کشت و زرع کرده ای؟ او گفت: صد دینار.
امام کاظم (ع) فرمود: چقدر امید داری که از آن به دست آوری؟ او گفت: علم غیب ندارم.
حضرت فرمود: من می گویم چقدر امید و آرزو داری که عایدت گردد. گفت: امیدوارم دویست دینار به من برسد.
امام کاظم (ع) کیسه ای در آورد که سیصد دینار در آن بود. فرمود: این را بگیر و کشت و زرع تو نیز به همین حال برای تو باشد و خدا آنچه را که امید داری، به تو برساند.
آن مرد آنچنان تحت تأثیر بزرگواری امام قرار گرفت که همان جا به عذرخواهی پرداخت و عاجزانه تقاضا کرد که امام تقصیر و بدزبانی او را عفو کند. امام کاظم (ع) در حالی که لبخند میزد بازگشت.
مدتی از این جریان گذشت تا روزی امام کاظم (ع) به مسجد آمد، مرد کشاورز که در مسجد بود، برخاست و با کمال خوشرویی به امام نگاه کرد و گفت: «اَللهُ أعْلَمُ حَیثُ یجْعَلَ رِسالَتَهُ؛ خدا آگاه تر است که رسالتش را در وجود چه کسی قرار دهد.»
دوستان آن حضرت که با کمال تعجب دیدند آن مرد کاملاً عوض شده، نزد او رفتند و علت را پرسیدند که چه شده این گونه تغییر جهت داده ای؟ قبلاً بدزبانی می کردی و ناسزا میگفتی، ولی اکنون امام را می ستایی؟
او گفت: [حرف درست] همین است که اکنون گفتم [نه آنچه قبلا میگفتم]. آن گاه برای امام دعا کرد و سؤالاتی از امام پرسید و پاسخش را شنید.
امام برخاست و به خانه خود بازگشت. هنگام بازگشت، به آن کسانی که اجازه کشتن آن مرد را می طلبیدند، فرمود: این همان شخص است. کدام یک از این دو راه بهتر بود: آنچه شما میخواستید انجام دهید یا آنچه من انجام دادم؟ من با مقدار پولی که کارش را سامان دهد، سامان دادم و از شر و بدی او آسوده شدم.
منبع داستان: (شیخ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ ه_. ق، چ ۳، ص ۳۰۶)
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🔴 ثبت نام اردوهای راهیان نور ۱۴۰۰ 🔴
🔻 آخرین اطلاعیه ها و اخبار
🔻 ثبت نام اعزام خادمین شهدا
🔻 زمان حرکت کاروان ها
🔻 تولیدات چند رسانه ای
🔻 آخرین برنامه ها یادمان ها
◾️ اطلاع دقیق از ثبت نام کاروان ها به تفکیک هر شهر و استان جهت ثبت نام
https://eitaa.com/joinchat/1650851841C3cd62f4b18
➕ به کانال راهیان نور بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1650851841C3cd62f4b18
مسک 54.pdf
2.21M
#مسک
پنجاه و چهارمین شماره نشریه مسک منتشر شد
📚 @DasTanaK_ir
پرسش و پاسخ کوتاه
چرا برخی دعاها مستجاب نمی شود؟
📚 @DasTanaK_ir
۲۶ رجب سالروز #وفات_حضرت_ابوطالب، حامی روزهای تنهایی پیامبر اعظم و پدر مظلوم امیرالمومنین علیهم السلام گرامی باد.
امام صادق علیهالسلام:
به خدا سوگند اگر ایمان ابوطالب را در یک کفهی ترازو و ایمان همهی خلق را در کفهی دیگر ترازو قرار دهند همانا ایمان ابوطالب بر ایمان خلائق ترجیح پیدا میکند.
📚بحارالانوار، ج۳۵، ص۱
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
امشب که شب مبعث احمد باشد
مشمول همه عطای سرمد باشد
یارب چه شود طلوع صبح فردا
صبح فرج آل محمد باشد
🌸عید بزرگ مبعث مبارک🌸
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌍 تازهترین سرودهی افشین اعلا درباره اوكراين
اين قاب جديدي است ز عكاسي مغرب
فرجام توسل به دموكراسي مغرب
گيرند مگر عبرتي از غربت اوكراين
عشاق سرآسيمه و احساسي مغرب
ياري طلبد ملتي و مانده كمك ها
در پيچ و خم ريل بوروكراسي مغرب
بيدار شود موقع تهديد تل آويو
امروز ببين خفتن خرناسي مغرب
با كيف و كراوات به امداد كي يف رفت
دلدار نديديم به حساسي مغرب!
از دور دهد دست به اوكراين، مبادا
آلوده شود ناخن وسواسي مغرب
در بستن پيمان همه دارند قواعد
اكنون بنگر قاعده نشناسي مغرب
بگريخت به هنگام خطر، ناتوي ناتو
بشناس تو ابليسي و نسناسي مغرب
گيرم جلساتي شده برپا، چه بخاري
خيزد ز بيانيه ي اجلاسي مغرب؟
پرخاش مكن! جانب پوتين نگرفتم
چون روسيه هم هست به سيّاسی مغرب
اوكراين، ويتنام كرملين شده اما
افتاده در اين چاه ز خناسي مغرب
دلخوش نه به روسيم نه چين، بلكه ملوليم
از مكر و فزون خواهي تگزاسي مغرب
بس لاله چو عباس علي چيده از ايران
هرز است گل لاله ي عباسي مغرب
بايد نگران بود ز ماشين ترقي
وقتي كه شود تعبيه بر شاسي مغرب
در جاده پي محكمي چكمه ي خود باش
پرهيز كن از چرخك زاپاسي مغرب
اي شرق! بزن شانه به گيسوي پريشان
مأيوس شو از روسري ياسي مغرب
انگشت به سنگ وطن خويش بياراي
باشد بدل، انگشتر الماسي مغرب
عفريته ي زشتي است ولي شد ز نظرها
از لطف كله گيس، نهان طاسي مغرب
اين قصه دراز است ولي حوصله ام شد
چون قافيه ام تنگ ز رقاصي مغرب
✍️افشين علا
اسفند ١٤٠٠
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
دستاوردهای انقلاب
چطور نقشه کشور از شتر به گربه تغییر پیدا کرد؟
📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگران ایرانی چگونه بیکار میشوند؟
سکانس سریال «پلاک ۱۳» درباره خرید محصولات خارجی و تعطیلی کارخانهها
📚 @DasTanaK_ir
#توئیت
یک پیشنهاد ساده برای پیشگیری از اسراف و آسیب به محیط زیست
📚 @DasTanaK_ir
✅ #حکایت_آمـوزنده 👌
#گنجشکی_که_با_خـدا_قهر_بود !
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت.
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ...
گنجشک هیچ نگفت ...
و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.
تو همان را هم از من گرفتي
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟
لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش را بست ...
سکوتی در عرش طنین انداخت.
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود.
باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند.
آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود...
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانی .
#سوره_بقره_آيه_٢١٦
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔹 پشت صحنه «ورزش از سیاست جداست» رو دیدین؟ قصه «دین از سیاست جداست» هم دقیقا همینه
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#حدیث
کار از روی جهل و نادانی
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داستان شیعه تنوری
مأمون رقی نقل می کند:
روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، سهل بن حسن خراسانی وارد شد، سلام کرده، نشست. آن گاه عرض کرد:
– یابن رسول الله، امامت حق شماست زیرا شما خانواده رأفت و رحمتید، از چه رو برای گرفتن حق قیام نمی کنید، در حالی که یکصد هزار تن از پیروانتان با شمشیرهای بران حاضرند در کنار شما با دشمنان بجنگند!
امام فرمود:
– ای خراسانی! بنشین تا حقیقت بر تو آشکار شود.
به کنیزی دستور دادند، تنور را آتش کند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طوری که شعله های آن، قسمت بالای تنور را سفید کرد.
به سهل فرمود:
– ای خراسانی! برخیز و در میان این تنور بنشین!
خراسانی شروع به عذر خواهی کرد و گفت:
– یابن رسول الله! مرا به آتش نسوزان و از این حقیر بگذر!
امام فرمود:
– ناراحت نباش! تو را بخشیدم.
در همین هنگام، هارون مکی، در حالی که نعلین خود را به دست گرفته بود، با پای برهنه وارد شد و سلام کرد.
امام پاسخ سلام او را داد و فرمود:
– نعلین را بیانداز و در تنور بنشین!
هارون نعلینش را انداخت و بی درنگ داخل تنور شد!
امام با خراسانی شروع به صحبت کرد و از اوضاع بازار و خصوصیات خراسان چنان سخن می گفت که گویا سال های دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببیند وضع تنور چگونه است. سهل می گوید، بر سر تنور که رسیدم، دیدم هارون در میان خرمن آتش دو زانو نشسته است. همین که مرا دید، از تنور بیرون آمد و به ما سلام کرد.
امام به سهل فرمود:
در خراسان چند نفر از اینان پیدا می شود؟
عرض کرد:
– به خدا سوگند! یک نفر هم پیدا نمی شود.
آن جناب نیز فرمودند:
آری! به خدا سوگند! یک نفر هم پیدا نمی شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان این مرد یافت می شد، ما قیام می کردیم.
منبع: داستان های بحارالانوار ، ج ۱ ، داستان۴۱
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b