eitaa logo
داستانکام
73 دنبال‌کننده
185 عکس
34 ویدیو
1 فایل
این داستانکا گوشه‌ای از زندگی منه. 🌸 راه ارتباطی: @barkat313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فروشگاه برکت
❤ همه دعوتین. بعد از گذروندن یک دوره‌ی سختِ بیماری کم کم داره خوب می‌شه. . 👇 شمام از این شاما دوس دارین؟؟؟ https://basalam.com/@barkat/posts/37430
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 #داستانک / لاک . #انسیه_خانوم می‌خواست لاکای دست‌شو پاک کنه. #معصومه_خانوم هم شوخیش گرفته بودو لاک پاک کُنِش رو بِهِش نمی‌داد. #انسیه_خانوم داشت کم کم عصبانی می‌شد که من خودمو مثل یک ناجی انداختم وسط‌شونو ... . + چی شده؟ - #معصومه_خانوم: "لاک پاک کُنِ منو می‌خواد؟" + خُب؟ × #انسیه_خانوم: "معصومه بِهِم نمی‌ده." + اشکال نداره عزیزم؛ فردا یکی واسه خودِ خودت می‌خرم. × فردا دیره. + چطور؟ × آخه الآن می‌خوام #نماز بخونم. + اوووو لالا 😍. . 👈 بقیه‌ی ماجرا رو در فایل صوتی پایین گوش کنین. 👇 نظر شما چیه؟ https://basalam.com/user/aGG/posts/34201
هدایت شده از فروشگاه برکت
/ اعتیاد . راست‌شو بخواین قبلنا تا این حد گرفتارش نبودم؛ یعنی اصصصلا نبودم. تا این که یِ روز که حالم خوب نبود در اثر یِ اتفاق با یکی آشنا شدم. وقتی دید حالم خوب نیست یِ کم بِهِم داد. اولش با دوستا و پنهون از چِشِ خانواده تفنّنی می‌زدم. اما کم کم گرفتارش شدمو، اتفاقی که نباید می‌افتاد افتاد. معتاد شده بودم. اگه چند روز بِهِم نمی‌رسید تمام بدنم درد می‌گرفتو استخونام شروع می‌کرد به تیر کشیدن. دیگه نمی‌شد پنهون از خونِواده مصرف کرد‌. . تصمیم گرفتم اونارَم گرفتارشون کنم تا بتونم هر وقت دلم خواست بدونِ سر کوفت شنیدن اَزَشونو، جلو چِشِ همه‌شون مصرف کنم. دیگه الآن همه‌ی خونِواده‌مون معتادش شدن. دور هم جمع می‌شیمو با هم‌ مصرفش می‌کنیم. واقعا فاز می‌ده. . 👇 شمام تا حالا گرفتارش شدی؟؟؟ https://basalam.com/@barkat/posts/25301
هدایت شده از فروشگاه برکت
❤️ توی پیش‌دبستانی به گفتن یک عکس از خانواده‌تون بکشین. ایشونم هنرنمایی فرمودند. 👈 از راست به چپ: آقا جون، مامان جون، (توی بغل مامان جون)، ، ، ، . 👈 لطفا نظرات روانشناسی‌تونو در رابطه با این اثر فاخر هنری در لینک زیر بنویسین https://basalam.com/@barkat/posts/29800
🌸 #داستانک / تعقیبات نماز . چند روزیه #مشهد هوا کمی سردتر شده و #انسیه_خانوم و #آقا_محمد_حسن سرما خوردن. سرِ شب موقع اذان انسیه خانوم روی مبل، پشت خانومم خوابیده بود. خانومم در حالی که روی زمین به مبل تکیه داده بود آقا محمد حسنو رو پاهاشون گذاشته بودن. بنده‌ی خدا چند روزیه درست و حسابی نخوابیدَنو حسابی خستَن. عمدا نمازمو رفتم کنارشون خوندم. بلافاصله بعد از نماز به سمت‌شون برگشتم. دستاشونو گرفتمو به حالت تسبیحات حضرت زهرا(س) شروع کردم به شمردن بندای انگشتاشونو گفتم: #ممنون_که_هستی، ممنون که هستی، ممنون که هستی، ممنون که هستی ... . نگاهای مهربونش در نگاهم گره خورد، و لبخندی که بین‌مون رَدّو بَدَل شد، در حالی که یک قطره اشک کوچیک تصویرشو در چشام تار می‌کرد. . فِک کنم این تعقیب تنها تعقیباتی باشه که توی تمام عمرم قبول بشه. . 👇 ثبت نظرات در https://basalam.com/user/aGG/posts/24432
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 اگر کشور وارد عرصه سالمندی شود، دیگر کاری نمی‌شود کرد. (حفظه‌الله‌تعالی) در دیدار با فعالان اقتصادی: یکی از مزیّت‌های بزرگ کشور عبارت است از فرصت جمعیت جوان کشور. ما امروز در دلِ این فرصت قرار داریم. [طبق] آنچه به من گزارش دادند این فرصت تا بیست سال دیگر ادامه خواهد داشت... اگر غفلت کردیم و این بیست سال فرصت از دستمان رفت و کشور وارد عرصه‌ی سالمندی و فرسودگی شد، دیگر کاری نمی‌شود کرد. ۱۳۹۸/۰۸/۲۸ . ، ،  . 👇 نظرتون چیه؟ https://basalam.com/@barkat/posts/24179
هدایت شده از فروشگاه برکت
❤ حیاطِ خونه‌ی مامانم اینا. . 👇 کیا مادرشون در قید حیاته؟ 👇 اونایی که مادرشون در قید حیات نیست در لینک زیر یک جمله خطاب به اونایی که مادرشون در قید حیاته بگن؟ https://basalam.com/@barkat/posts/39774
هدایت شده از فروشگاه برکت
❤ از شنبه . خیلیا(از جمله شما. بله؛ شما که گوشی دستته و داری منو می‌خونی.) شروع کارای مهم‌شونو به آمدن موکول می‌کنن؛ که معمولا هم هیچ وقت این شنبه از راه نمی‌رسه. مهم‌ترین وعده‌ی غذایی در طول روزه. خوردن رو به هیچ وجهِ مِنَ الوجوه به آمدن شنبه موکول نکنید، بلکه فقط به بعد از آمدن محصولات غذایی و سالم موکول کنید.😁 . 👇 نظر شما چیه؟؟؟ https://basalam.com/user/aGG/posts/34801 ، ، ، ، .
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 / جانبازِ جهاد . چند وقت پیش چند روزی دندونم درد گرفته بود. چند وقت پیش‌ترش دو سه هفته‌ای دندون خانومم درد گرفته بود. . یِ روز که دندونم درد می‌کرد توی ماشین بِهِشون گفتم شما خیییلی آستانه‌ی تحمل دردِتون خوبه؛ بر خلاف من. برای همین دعا کردم خدا منو یِ راست کنه؛ نه مجروح، نه اسیر. خانومم که خراب شدن دندوناشون به خاطر فرزندآوریه گفت: "اگه ما، به فرموده‌ی حضرت آقا، در جهادیمو، فرزندآوریَم نوعی جهاده، ما خودمونو جانباز این جهاد می‌دونیم، و دل‌مون به همین خوشه." . 👇 نظر شما چیه 👇 https://basalam.com/@barkat/posts/21119