🌸 #داستانک / نابرده رنج گنج ...
خانومم به بچهها قول داده بود که اگر هر کدومشون یک کار مهم انجام بدن یک هدیه براشون میخره.
#معصومه_خانوم قرار شد سورهی قارعه رو حفظ کنه؛
#انسیه_خانوم روخونیاشو تمرین کنه و بیغلط برا مامان جون بخونه؛
#آقا_محمد_حسن هم اذانو یاد بگیره که بعدا تبدیل شد به خوندن سورهی توحید.
👈 هیچی دیگه، تلاش کردن، یاد گرفتن، مزد زحماتشونو گرفتن.
🌐 @dastanakam
#آخه_پسر_عروسکی_کی_دیده؟
🌸 #داستانک / نماز جماعت
#معصومه_خانوم چند ماهیه به سن تکلیف رسیده.
میخواست نماز بخونه.
چادر سر خودشو عروسکش کردو، برای هر دو تاشونم جانمازم انداختو شروع کرد به نماز.
#آقا_محمد_حسن که معصومه رو دید گفت: «منم میخوام نماز بخونم.»
رفت کنار معصومه وایستادو هر کاری معصومه میکرد اونم تقلید میکرد.
👈 بچههای بزرگتر نیمی از بار تربیتی بچههای کوچکتر رو به دوش میکشن؛ شایدم بیشتر.
🌐 @dastanakam
🌸 #داستانک / راه دراز
#مامان_جون معلم پرورشی مدرسهی انسیه معصومهن؛ البته غیر رسمی و فیسبیلالله.
صبحها که مامانجون با بچهها میرن مدرسه، سه چهار نفر دیگه از بچههای همون مدرسه رو که خونههاشون نزدیک ماستو خانوادههاشون برای آوردو بردشون مشکل دارنو با خودشون میبرنو میارن.
البته هیچ تعهدی به بردن نداریم هااااا.
یعنی روزهایی که میرن اونام میان.
که خب البته هر روز میرن دیگه.😂
ولی امروز فهمیدم که حالا حالاها کار داره تا #شهید شم.
بگو چرا؟
گفتی؟
ولی نگفتی هاااا ...
باشه میگم:
امروز #مامان_جون حال نداشتنو نمیخواستن مدرسه برن.
#انسیه_خانوم هم حال نداشتو نمیخواست مدرسه بره.
#معصومه_خانوم هم توی حرم امام رضا(ع) جشن تکلیف داشتو نمیخواست مدرسه بره.
خلاصه من باید، برای این که خانوادههای اونا به زحمت نیفتن، صبح میرفتمو میبردمشونو ظهر میرفتمو برمیگردوندمشون.
ته دلم ی جوووری بود.
که، بهههله؛ من ... با این همه مشغله ... باید برم دنبال این فسقلیاو ... در حالی که اصلا به من ربطی ندارهو ...
خلاصه خدا امروز میخواست بهم بفهمونه که «آق مجید! هنوز خیلی راه داری تا به اون بالا بالاها برسی.»
🌐 @dastanakam
3.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #داستانک / صحیفه
آخرای شب نشسته بودمو داشتم کارامو انجام میدادم. #معصومه_خانوم بعد از این که درساش تموم شد کتاباشو جمع کردو رفت. فکر کردم رفته که بخوابه. برگشت؛ در حالی که #صحیفه_سجادیه دستش بود. اومد کنارم نشستو دعای ۲۷ ام رو باز کردو شروع کرد به حفظ کردن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِكْرَ دُنْيَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ ...
(خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و هنگام برخورد با دشمن، یاد دنیای خدعهگر فریبکار را از خاطرشان ببر و اندیشۀ مال فتنهانگیز را از صفحه دلشان محو کن ...)
🌐 @dastanakam
داستانکام
🌸 #داستانک / صحیفه آخرای شب نشسته بودمو داشتم کارامو انجام میدادم. #معصومه_خانوم بعد از این که درس
🌸 #داستانک / چرا هشتک؟
وقتی داشتم مطلب بالا رو تنظیم میکردم #معصومه_خانوم اومد پیشم نشست.
+ آقاجون!
- بله؟
+ این (#) چیه؟
- هشتک.
+ چرا بهش میگن «هشتک»؟
منم بدون معطلی، خیلی جدی، با انگشت اشارهم به شلوارش اشاره کردمو گفتم: «چرا به این میگن خشتک؟»
هر دو مون زدیم زیر خنده.😂
🌐 @dastanakam
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #داستانک / وضوی آتشین
شب بچهها میخواستن بخوابن.
با #معصومه_خانوم در این موضوع صحبت میکردم که اگر کسی شب رو با وضو بخوابه مثل اینه که تا صبح داره عبادت میکنه.
دیدم #آقامحمدحسن از توی رختخوابش بلند شدو رفت شروع کرد به وضو گرفتن.
🌐 dastanakam
🌸 #اخلاق
هر روز مامانجون به عنوان چاشت برای بچهها ساندویچ درست میکنه و همراه میوه بهشون میده تا ببرن مدرسه.
اما دوشنبهها برنامهشون آزاده که هر کس هر چی دوست داره با خودش ببره مدرسه.
چون همه با خودشون چیزای جذاب میارن بچههای ما هم دوست دارن یک چیزی غیر از ساندویچو میوه با خودشون ببرن.
امروز براشون کیکو شیرکاکائو گرفتم.
با هم شد ۲۸ هزار تومن.
توی حساب دو دوتا چهارتا بخوای حساب کنی واقعا نمیرزه؛ ولی برای این که دل بچههام، وقتی دست بقیه میبینن نخواد، براشون میگیرم.
در مسیر رفتن به مدرسه سه نفر از بچههایی که خونهشون نزدیک ماستو پدر و مادراشون نمیتونن خودشون اونا رو ببرن رو هم با خودمون میبریم.
بعد از خرید، کیکو شیرو دادم به #انسیه_خانوم.
وقتی رسیدیم مدرسه و بچهها شروع کردن به پیاده شدن، انسیه مکسی کرد تا همهی بچهها پیاده شَنو بعد پیاده شه.
#معصومه_خانوم، که پیاده شدنش منوط به پیاده شدن انسیه بود، گفت: «چرا پیاده نمیشی؟»
انسیه گفت: «چون شیرو کیک دستم بود نخواستم دیگرانی که ندارن ببیننو دلشون بخواد.»
#بابامگهتوچندسالتهفسقلی
🌐 @dastanakam
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 از طرف مدرسهی #انسیه_خانوم و #معصومه_خانوم در شام میلاد امام جواد(علیهالسلام) به مناسبت میلاد امام علی(علیهالسلام) برای خانوادهها و مخصوصا پدران جشن بزرگداشت مقام پدر برگزار کرده بودن.
👈 #معصومه_خانوم در حال سرود خوندن.(بچههایی که دست میزنن، نفر سوم از سمت راست)
🌸 زن باید #حیا داشته باشه
به بچهها قول داده بودم این سری که بیایم سر خاک بابایی سوار چرخ و فلک شون کنم.
بچهها رو سوار چرخ و فلک کردم.
به #معصومه_خانوم گفتم: «پالتوتو بده برات نگه دارم بابا.»
گفت: «نه آقاجون؛ میخوام بندازم روی پاهام تا اگر موقع پایین اومدن چرخ و فلک باد خورد زیر چادرم و چادرم رفت بالا جوراب شلواریم دیده نشده.»
🌐 @dastanakam
👈 حالا نیاین بگین این پالتو بالای پاشه، باد که بخوره از پایین باد میخوره، اینا چه ربطی به هم داره و ... اینا مهم نیست، مهم اون دقت نظر یک دختر ۹ سالهست که در فکر کودکانهی خودش به حفظ حجابش دقت داره.
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #الله_اکبر
از چپ به راست:
#معصومه_خانوم، #رضوانه_زهرا، #نازنین_زهرا، #ریحانه_زهرا و #انسیه_خانوم
🌐 @dastanakam
هدایت شده از فروشگاه برکت
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #معصومه_خانوم: «ما اومدیم راهپیمایی تا به همه بگیم که تا آخرین قطرهی خونمون پشت رهبر و انقلاب هستیم.»
#۲۲بهمن #من_انقلابیم
🌐 @barkat313
🌸 آیا برای دختری که کلهی سحری از خواب نازش بلند بشه، وضو بگیره و نماز صبحشو بخونه نباید #روز_دختر هدیه گرفت؟
#معصومه_خانوم
🌐 @dastanakam