هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 #داستانک / لاک
.
#انسیه_خانوم میخواست لاکای دستشو پاک کنه. #معصومه_خانوم هم شوخیش گرفته بودو لاک پاک کُنِش رو بِهِش نمیداد.
#انسیه_خانوم داشت کم کم عصبانی میشد که من خودمو مثل یک ناجی انداختم وسطشونو ...
.
+ چی شده؟
- #معصومه_خانوم: "لاک پاک کُنِ منو میخواد؟"
+ خُب؟
× #انسیه_خانوم: "معصومه بِهِم نمیده."
+ اشکال نداره عزیزم؛ فردا یکی واسه خودِ خودت میخرم.
× فردا دیره.
+ چطور؟
× آخه الآن میخوام #نماز بخونم.
+ اوووو لالا 😍.
.
👈 بقیهی ماجرا رو در فایل صوتی پایین گوش کنین.
👇 نظر شما چیه؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/34201
🌸 #داستانک / #نماز اول وقت
.
رفته بودم خرید.
از اذان ظهر کمی گذشته بود.
موقع ورود به فروشگاه کارگری رو دیدم که میخواست نمازشو ببنده.
داشت اذانو اقامه میگفت.
مهرشو گذاشته بود روی جامهری سبز رنگِ جیبیشو، اونم گذاشته بود رو زمین.
جوراباشو درآورده بودو روش وایستاده بود.
و بعد ...
الله اکبر
.
👇 شما نمازاتونو چطور میخونید؟
https://basalam.com/@barkat/posts/59407
هدایت شده از فروشگاه برکت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 #نماز و #اشک
.
اللّٰهُمَّ اِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهم اِلّا خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِهم مِنَّا
[خداوندا ما جز نیکی از آنها چیزی نمیدانیم و تو نسبت به آنها داناتری]
.
👇 میشه در لینک زیر حس واقعیتو موقع نماز خوندن #حضرت_آقا بر پیکر #سردار_حاج_قاسم_سلیمانی و اشکریختن ایشون در فراق یاران وفادارشون بنویسی؟
https://basalam.com/@barkat/posts/84873
🌸 #داستانک / دمپایی
.
داشتم #نماز میخوندم.
چِشَم افتاد به این دمپاییا.
در یک هزارم ثانیه به دلم گذشت که "الآن هر کی منو ببینه میگه: هِ ... با دمپایی اومده حرم!"
.
به خودم اومدم.
.
گفتم: "آ شیخ مجید! مردود شدی."
.
👈 شمام تا حالا مردود شدی؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/625092?sh=copy-aGG-post-app
🌸 #داستانک / نگاه سنگین
.
داشتِم مِرَفتِم #قم.
در بین راه بِرِ نِمازِ مغرب و عشا #سرخه وایستادِم.
بعد از #نماز بِرِ شام دو تا نونو، ی کم پِنیرو، ی خربزه خریدُمو، توی چِمِنا یِ پتو پهن کِردِمو، جاتان خالی، نشستِمو خوردِم.
.
از اولش احساس مِکِردُم یَک نیگاه سِنگینی رومانِه.
تا بالاخره فهمیدُم که بَ....له، یِ نِفَری که هفت ساله سایهی سِنگینِش رو کشوره از او بالا دِرِه بدجوری نیگامان مُکُنه.
یِ "اِ ... پس هنوز نون و پنیر و خربزه توی سفرتون پیدا میشه"ی عجیبی تو چشماش بود که نگو.
.
#حسن
#شیخ_حسن
#حسن_فریدون
.
👈 ی جمله بِرَش نِمِنویسی؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/635119?sh=copy-aGG-post-app