eitaa logo
داستان های آموزنده
67.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
‌‌‌‌‌ 🌿 ‌‌﷽ 🌿. #کپی_جایز_نیست. برای ارسال داستان خود ویا دوستانتان به ایدی ارسال کنید @zahraB18 https://eitaa.com/joinchat/15925614C7f87bffef4 سلام تعرفه تبلیغات داخل کانال هست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 بردبار باش! 🔹کیف‌ها توی کیف‌فروشی‌ها اگر خوش‌فرم و خوش‌قواره‌اند به خاطر این است که پر از کاغذ باطله‌اند. 🔸اگر آن کاغذ باطله‌ها را بیرون بریزی از فرم و قیافه می‌افتند و کاغذها هم دیگر زباله‌اند و باید دور ریخته شوند. 🔹خشم و عصبانیت چیزی شبیه همان کاغذ باطله است. 🔸اگر فرو ببری شکل و شخصیت پیدا می‌کنی و اگر بیرون بریزی از شکل و شخصیت و معنویت می‌افتی. 🔹پس خشمت را فرو ببر تا شخصیتت حفظ شود ... •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جمله قشنگی هست که میگه؛ تو بدترین روز هام همیشه امیدوار باش همیشه زیباترین بارون ها از سیاه ترین ابرها می‌باره... همه چیز به ایمان و صبر تو بستگی دارد وقتى دارى روزهاى سختى رو ميگذرونى و متعجبى كه پس خدا كجاست، يادت باشه استاد هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه نشون بده که از پس امتحان های زندگی برمیای... •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
واقعا زیباست ..... فروغ فرخزاد میگويد: در حیرتم از "خلقت آب " اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند. اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند. اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند. اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود. ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد. دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است... "باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم... •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸ضحی 🌸قسمت ۲۵۷ و ۲۵۸ _قضیه خیبر برای اسلام حیثیتی بود واقعاً کلافه کرده بودن مثل کسی که هی انگلک میکنه میگه من نبودم یهود هم هی فتنه مینداخت هی قایم میشد! اگر این شر از سر امت دفع نمیشد فتنه‌ها کماکان ادامه داشت جنگ های جدیدی راه مینداختن دست بردار نبودن بالاخره یه جوری باید قال این قضیه کنده میشد صلاحدید خدا برای ترک وطن و آوارگی بود به خاطر کارهایی که می کردن این مخفیانه موش دووندن توی همه چی عادتشونه همون قضیه اخراج شون از انگلستان گویای احوالشون هست حالا هم که دوباره یک عده رو از سرزمینشون نفی بلد کردن که یه مملکت جعلی هزار ملت درست کنن وقتی وعده خدا برسه دوباره آوارگی نصیبشون میشه! آیه ۱۴ میگه : یهود همیشه به دیوار و دژ احتیاج دارن تا پشتش بجنگن توان جنگ رودررو ندارن الان هم همینطوره دور خودشون دیوار میکشن! بعد هم میگه بین خودشون خوب میجنگن خوب مانور برگزار می‌کنن ولی فقط کافیه جنگی در بگیره جنگ ۳۳ روزه ۲۲ روزه ده روزه 2 روزه الان که دیگه شده چند ساعته خدا خیلی خوب تحلیل میکنه اینا رو! سوره ممتحنه آیه ۱۲ : فکر میکنم اینجا اولین بار در تاریخه که کسی با زنها بیعت میکنه و عهد میبنده سوره صف آیه 4 : آیه شاخصیه بنیان مرصوص... بنده هایی هستن که در دفاع از دین خدا و مثل کوه محکمن! خدا میگه اینها رو من دوست دارم فقط هم مبارزه نظامی مدنظر نیست در همه وجوه اما واقعیت اینه که گام اول مبارزه همینه اگر امنیتی برای امت وجود نداشته باشه و در این حوزه نتونی از خودت دفاع کنی دیگه موجودیتی نخواهی داشت که بخوای توی حوزه های فرهنگی و اقتصادی و اینها اظهار نظر کنی پس خیلی مهمه سوره جمعه آیه ۹ و ۱۰ ؛ نماز جمعه در اسلام یک مراسم عبادی عقیدتی سیاسی هفتگیه که توش مسلمانها هفته به هفته به لحاظ سیاسی در جامعه به روز می شن چون خطبه سیاسی خونده میشه و از تمام وقایع مطلع می‌شن اولین تفکری که انسان‌ها رو وارد حوزه سیاست و مشارکت در امور اجتماعی کرد و همه انسان‌ها رو در همه سطوح دغدغه‌مند کرد نسبت به امور اجتماعی و سیاسی قطعاً اسلامه مکتبی که بخواد صرفا حکومت کنه ترجیح میده مردم رو وارد این مسائل نکنه خود نماز جمعه و به طور کلی نماز جماعت هم زیبایی‌های خاص خودشو داره انسجام همدلی و مشارکته و صورت زیبایی هم داره نمیدونم تصویر نماز جماعت رو تابحال دیدید یا نه حس خیلی خوبی رو منتقل میکنه حضور در اون صفوف مثل پرنده ای که با دسته پرواز میکنه! سوره طلاق آیه ۱۰ : میخواد بگه میتونی همسر پیغمبر باشی و جهنمی باشی مثل همسر نوح میتونی زن فرعون باشی و بهشتی باشی! مثل آسیه اصلا خدا عمداً این شاخص‌ها رو خلق می کنه و بعد مثال میزنه که حجت رو تمام کنه و ثابت کنه هیچ چیز مانع هدایت یا کفر بشر نمیشه الا تصمیم خودش و عقل خودش و هیچ قرابتی ملاک ایمان نیست جز عمل و بعد برای مومنان، کل مومنان، آسیه رو به عنوان یک شخص مثال میزنه به عنوان یک الگو این جایگاه یک زن دراسلامه که میتونه الگو باشه بدون اینکه پیغمبر یا امام باشه! جزء بیست و نهم سوره قلم: یکی از زیباترین قسم های قرآن آیه اول همین سوره ست که قسم به و و و علمه هیچ مکتب تاریخی دیگه ای تا این اندازه به علم ارج و ارزش نمیگذاره قشنگ ترش اینه که این قسم رو اونقدر بزرگ میدونه که برای اثبات این که پیامبرش مجنون نیست به کار میبره! آیه ۴ هم خیلی قشنگه نمیگه تو خوش اخلاقی میگه چه خلق و منش بزرگی داری! ستایش خیلی جالبیه سوره نوح آیه ۱۳ خیلی تکان دهنده ست خداوند می فرماید شما چه تونه دیگه برای خدا وقار هم قائل نیستید؟! هر کاری به ذهنتون میرسه می کنید اصلا نمی فهمید من دارم می بینمتون؟! واقعا اعتراض عجیبیه! سوره مزمل آیه 1 تا 5 مزمل خطاب به پیامبر میفرماید ای جامه به خود پیچیده برخیز! میدونم حرفت رو نمی‌پذیرن بهت سخت میگذره ولی سخت تر از اینش هم توی راهه کلی حرف هست که باید بهشون بزنی که براشون نا آشناست کار سختت هنوز مونده! واقعاً سخت ترین کار دنیا رو پیامبر انجام داده حرف جدید زدن کلا سخته تغییر ایجاد کردن همیشه سخته ولی توی اون ساختار اونهمه تغییر فرهنگی واقعا بزرگترین معجزه ست! ۲۳ سال زمان گذاشت ولی بالاخره موفق شد اون جامعه رو زیر و رو کنه! نه فقط اون جامعه رو بلکه تاریخ رو به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد حالا در برابر این همه سختی که گفتم، نسخه شفابخشی که خدا به پیامبر میده چیه؟ نماز شب! ببین دیگه چه فرمولیه! خب این الان در اختیار ماست میتونیم استفاده کنیم! یعنی چیزی رو که به پیامبرش داد برای بقیه هم استفاده ازش مقدوره! یادته بهت گفتم با نماز شب خوش میگذرونم؟ تجربتا میگم که واقعا یه معجزه ست واقعا رمز شبه. سوره قیامت ایه ۲ سوگند میخوره به... •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هرگز 👇 به کسی که به شما دروغ می گوید" اعتماد "نکنید . هرگز 👇 به کسی که به شما اعتماد می کند" دروغ "نگویید . •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
قشنگ ترین چیز تو این دنیا دیدن لبخند پدر و مادره و اینکه بدونی تو دلیل اون لبخند هستی.. •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت نود وهشت 💢تاوان یک گناه 💢ارسالی از اعضا(مهدا) تو گریه هام می گفتم چرا یکی مثل سبحان نشد شوهرم که منم عاقبت بخیر بشم چشمام از گریه سرخ شده بود نمی‌دونم چرا تو دعاهام از خدا نمی خواستم دوباره سعید برگرده و زندگی خوبی داشته باشیم وقتی میدونستم سعید واقعا دوستم داره بعد یک ساعت رفتم از امام زاده بیرون مردها سر سفره جداگانه نشسته بودن تا من راحت باشم سبحان هم بود _نجمه نظرت چیه برای دختر مش خلیل برم خواستگاری ؟؟ _برای سبحان ؟ _اره _دختر شو من ندیدم یه روز بیایین بریم ببینم _چطور ندیدی چند دفعه باهم رفتیم شیر بگیریم _ها مریم رو می گین خیلی دختر خوبیه کی قراره برین برای خواستگاری ؟؟ _همین فردا که بریم شیر بگیریم حرف شو پیش می کشم نمی دونم چرا قلبم تیر کشید و ناراحت شدم بلند شدم _خانم چی شد چرا صبحانه تون رو نمی خورین؟؟ نمی دونستم چی جواب بدم _سیر شدم _شما که دو لقمه هم نخوردین حداقل بشینید چای تون رو بخورین _یه دوری بزنم دور امام زاده میام _باشه خانم قبلم تیر می کشید چرا نمی دونم ازدواج سبحان چه ربطی به من داشت سبحان که اصلا تا به حال نگاهی هم به من نکرده بود بازم نشستم سر یه خاک و گریه کردم _خانم چرا سراین خاک گریه می کنید ؟؟از کجا فهمیدین این خاک پسرتونه -پسرم _اره خانم بچه تون پسر بود خانزاده گفت بیارنش اینجا خاکش کنن اگه نمی دونستید چرا نشستید سر قبرش گریه می کنید؟؟ _من به حال و روز خودم گریه میکردم پس بگو چرا نخواستن دنیا بیاد چون بچه م پسر بوده _نمی دونم خانم فقط میدونم اینجا خاکش کردن الآنم سید امیر گفت شما سرقبر بچه تون نشستید وگرنه منم نمی دونستم •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت نود ونه 💢تاوان یک گناه 💢ارسالی از اعضا(مهدا) بچه پنج ماهم از دستم رفت دلم آتیش گرفت اگه بود الان بااون این تنهایی رو سر می کردم سرخاک پسرم زار می زدم _خانم شما که قوی بودین چرا حالا این قدر گریه می کنید؟؟ با گریه گفتم _صبر آدم هم اندازه داره کی باشه این چند ماه تموم بشه برم پیش مادرم میشه تنهام بزاری ؟؟ _چشم‌ خانم رفت و من موندم این همه بدبختی از اول که مرور کردم همه چی خوب بود تا چشم به سعید افتاد و روزگارم این شد همیشه دلم یه پسر می خواست که حامیم باشه تو خیالاتم اسمش رو مرتضی گذاشته بودم کمی که آروم شدم سید امیر آمد پیشم و گفت _خانم چون زن بچه من هم اینجا دفن هستند پسر شما رو هم آوردم پیش اونا شما هنوز جون هستید خودتون رو آزار ندین _شما چرا زن تون و بچه تون فوت کردن؟؟ _ما چند سالی بود که بچه دار نمی شدیم نذر کردیم اگه بچه دار بشیم یک سال خادم امام زاده باشیم بعداز سه سال گذشت خدا بهم یه بچه داد خیلی خوشحال بودم وقت زایمان که رسید زنم دردشدیدی داشت قابله رو آوردم بالای سرش گفت بچه نچرخیده هر کاری کرد بچه دنیا نیومد برف زیادی آمده بود نمیشد بریم شهر سرزا زنم و بچه م مردن منم زندگیم از هم پاشید بخاطر همین ۶ساله خادم امام زاده شدم _می تونستید دوباره ازدواج کنید چرا ازدواج نکردین؟؟ _جای سمیه زنم رو هیچ زنی نمی تونن بگیره _خدا رحمت شون کنه •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
نابینائی در شب تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی می رفت. فضولی به وی رسید و گفت: ای نادان! روز و شب پیش تو یکسانست و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟ نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بی خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند. قطعه حال نادان را به از دانا نمی داند کسی گرچه دردانش فزون از بوعلی سینا بوَد طعن نابینا مزن ای دم ز بینائی زده زانکه نابینا به کار خویشتن بینا بود 🖌بهارستان جامی •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت صد 💢تاوان یک گناه 💢ارسالی از اعضا(مهدا) آروم شدم و بدون اینکه نگاهی به سید امیر کنم رفتم دست و صورتم رو شستم و خواستم از گردش لذت ببرم چرا دروغ دلم شوهری مثل سبحان می خواست چندین باری که از پشت پنجره دیدمش سر به زیر و متین بود چشم آبروی مشکی و قد بلندی و هیکل خوب سبزه بانمک تا به حال چون من توی اون خونه بودم حتی حاضر نبوداز اتاقش بیرون بیاد جز برای کمک به پدرش یا مادرش حتی صداشو هم نشنیده بودم به خودم گفتم خجالت بکش تااول زمستون تو زن سعیدی فکر کردن به مرد دیگه ای گناهه استغفار کن دوباره تسبیح مامان که گردن بود رو در آوردم و شروع به ذکر گفتن شدم و رفتم کنار بقیه نشستم _بهترین خانم؟؟ _اره نجمه شرمنده باعث ناراحتی تون شدم _حق داری دخترم غم دوری از شوهرو از دست دادن بچه سخته _شوهر که نمیگه مرده ام یا زنده یه خط نامه برام ننوشته _هوا گرم شده برم شهر خبر از خانزاده می گیرم و براتون میارم خانم ناراحت نباشید _دستت درد نکنه نجمه _خواهش می کنم خانم فردا نجمه و رقیه رفتن برای گرفتن شیر و خواستگاری از مریم وقتی آمدن خوشحال بودن رفتن شیر گرم کنن توی مدبخت منم هم روم نشد برم ببینم چی شده ولی معلوم بود که جواب بله رو گرفتن آمدن توی هال و آقا اسکندر و حیدر هم از بیرون آمدن رقیه چای آورد _اسنکدر خداروشکر همه چی درست میشه و ماهم صاحب عروس می شیم _ها جواب دادن ؟؟ _اره قرار گذاشتیم فرداشب بریم برای خواستگاری و بقیه کارها _سید هم بگیم باید یه خطبه بخونه که محرم بشن عروسمون بتونه بیاد بهمون سر بزنه _خیلی خوب میشه گرم صحبت بودن منم توی اتاق با بچه های نجمه که خواب بودن بودم _خانم جان بیایید چایی بخورین _مبارک باشه رقیه خانم _ممنون خانم جان •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 به نام خداوند رنگین کمان 🇮🇷امروز سه شنبه 15/ خرداد / 1403 26 / ذی القعده/1445 04/ ژوئن / 2024 💖روزها اول صبح 🍃به درودی دل خود 🌹گرم کنیم 💖و چه زیباست، 🍃 کنار یاران 🌹خنده بر صبح زدن 💖زندگی را به صعود 🍃 و به خوشی 🌹چسب زدن دوستان سلام🌷 صبحتون بخیر و شادی🌱 لحظه هاتون پر از عشق به خدا💞 💠ذکر امروز " یا ارحم الراحمین» ️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَن الرَّحیمِ ❤وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ❤نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است. 👈 سوره "فصلت آیه ۳۴" 🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُران 🌷 التماس دعا 🌷 •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی قانون باورها و لیاقت هاست✌️ همیشه باورداشته باش لایق بهترین ها هستی .) •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh