༻﷽༺طلاق ناگهانی
زنی با اصرار از شوهرش میخواهد که طلاقش دهد. شوهرش می گوید: «چرا؟ ما که زندگی خوبی داریم.»
از زن اصرار و از شوهر انکار. در نهایت شوهر با سرسختی زیاد میپذیرد، به شرط و شروط ها. زن مشتاقانه انتظار میکشد شرح شروط را: «تمام ۱۳۶۴ سکه بهار آزادی مهریهات را باید ببخشی.»
زن با کمال میل میپذیرد. در دفترخانه مرد رو به زن کرده و میگوید: «حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده.»
زن میپذیرد. مرد میپرسد: «چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریهات، که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن، را بزنی.؟»
زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد: «طاقت شنیدن داری؟»
مرد با آرامی گفت: «آری.»
زن با اعتماد به نفس گفت: «دو ماه پیش با مردی آشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او، تا زندگی واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.»
مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست. زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت. وقتی به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامهای در کیفش بود. با تعجب بازش کرد. خط همسر سابقش بود. نوشته بود: «فکر میکردم احمق باشی ولی نه اینقدر.»
نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت. منتظر بود که تلفنش زنگ زد. برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود. شماره همسر جدیدش بود. تماس را پاسخ گفت: «سلام، کجایی؟ پس چرا دیر کردی؟»
پاسخ آنطرف خط، تمام عالم را بر سرش ویران کرد. صدا، صدای همسر سابقش بود که میگفت: «باور نکردی؟ گفتم فکر نمیکردم اینقدر احمق باشی. این روزها میتوان با یک میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار، از شر زنان با مهریههای سنگینشان نجات یابند
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 به نام او که هر که را خواهد شوکت دهد
🇮🇷 امروز جمعه
27/مرداد/1402
01/ /صفر/1445
17/ اوت /2023
خدایا 🤲
💖بیاموز به من
🍃که لحظه ها در گذرند
💖بیاموز به من
🍃که هیچ حالتی پایدار نیست
💖بیاموز به من
🍃اگر در سختی ام
💖اگر دلتنگم
🍃میگذرد
💖و در تمام این لحظه ها
🍃 تو در کنار منی
🍃یاران همراه سلام
💞صبحتون معطر به نگاه خدای مهربان
🍃روزتون سرشار از عشق و زیبایی
💠 ذکر امروز « اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم »
اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
❤و َاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
❤و پیش از آنکه به ناگاه و بی خبر عذاب بر شما فرود آید، از بهترین چیزی که از جانب پروردگارتان نازل شده است پیروی کنید
👈🏼 "سوره زمر آیه ۵۵ "
🚩اللهم عجل لولیک الفرج 🚩
🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
گویم به روایت تصویر خبر 1402
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
☑️آموخته های من از زندگی
🔻آموختم
تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
🔻آموختم
گاهی از زیاد نزدیک شدن
فراموش می شوی...
🔻آموختم
تا با کفش کسی راه نرفتم
راه رفتنش را قضاوت نکنم...
🔻آموختم
گاهی برای بودن باید محو شد..
🔻آموختم
دوست خوب پادشاه بی تاج و
تختیست که بر دل حکومت میکند..
🔻آموختم
از کم بودن نترسم.
اگر کم باشم شاید ولم کنن
ولی زیاد که باشم حیفم میکنند...
🔻آموختم
برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف
میلشان عمل کنم..
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جایی زن موفقی را دیدی
حتما ستایشش کن!
چون برای رسیدن به موفقیت
چندین برابر یک مرد تلاش کرده!
با قضاوت ها ، توهین ها
بی اعتمادی ها ، بی توجهی ها
سنگ اندازی ها و نگاههای معنادار
زیادی جنگیده ...
جنگ جسمانی و جنگ روانی
زیادی پشت سر گذاشته
تا توانسته در لیست
موفقترین ها قرار بگیره!
👤#دکترالهیقمشهای
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
داستان ارسالی از #اعضای کانال
#غم_بی_پایان_1
قسمت اول
سلام به اعضای کانال میخواهم داستان زندگیم رو براتون تعریف کنم امیدوارم از سرنوشت من پند بگیرید من خانمی چهل و یک ساله هستم که دردسر و سختیهای زیادی کشیدم بسیار رنج و غم دیدم با مشکلهای زیادی رو به رو شدم بیشتر از همه مشکل عاشقی دخترم که سرانجام بدی برای زندگیم داشت
من از خانواده عشایری که شش تا خواهر چهارتا برادر بودیم پدر مادر بسیار زحمتکش داشتم ما رو با هزاران زحمت بزرگ کردن تو یه منطقه محروم بودیم بدون هیچگونه امکاناتی، حتی مدرسه ، همه بی سواد بودیم ، بترتیب خواهرام ازدواج کردن و رفتن سر زندگیشون تا نوبت من رسید
چون خانواده دار بودیم خواستگارهای زیادی داشتم, پدرم اسم رسم دار بود تو محل...
درسن 19 سالگی ازداوج کردم شوهرم هم عشایر بود زندگی عشایری بسیار سخت بود...
صاحب فرزند دختری شدم، تا دخترم به شش سالگی رسد زندگی عشایری جمع کردیم شهر نشین شدیم اولاش سخت بود چون شوهرم شغلی نداشت
مغازه گرفت مغازه داری میکرد دخترم به مدرسه رفت تو درسش بسیار باهوش و زرنگ بود همون سال خدا دختر دیگری بهم داد...
شوهرم درکنار مغازه داری کشاورزی و حتی بصورت معامله دامداری هم میکرد...
چون در امد زیادی نداشت نمیزاشتم گارکر بگیره چون درامدش کم بود خودم تو همه کار کشاورزی کمکش میدادم نخود و لوبیا و عدس گندم و جو کاری میکرد بعضی سال ها برنج کاری هم میکردیم..
مشغول زندگی بودیم دخترام درس میخوندن بسیار خوشحال بودم بهشون افتخار میکردم چون دخترام از همه لحاظ خوب بودن درسخون با ادب حرف گوش کن تا دختر بزرگم به دبیرستان رفت سال سوم دبیرستان بود ،پسر داداشم زن گرفت عروسی کرد
عروسی بسیار شلوغی براش گرفتیم چهار هزار و پانصد نفر نهار دادیم شش تا گاو سر برید داداشم بجز مرغ گوسفند و ...
دخترمم تو عروسی کمک میکرد پذیرایی میکرد
تو همون عروسی پسری که دوست برادر زادهم بود عاشق دخترم میشه
چون عروسیمون شلوغ بود من متوجه نشده بودم که خانواده پسر با دخترم حرف زدن و شماره تلفن خونمون گرفتن...
بعد از عروسی پیغام دادن بیایم خاستگاری که شوهرم مخالف بود چون میخواستم دخترمون دانشگاه بره اخه درسش خیلی عالی بود نمونه دولتی درس میخوند تا سال اخر معدلش بیست بود مقام استانی میاورد باعث افتخارمون بود تو فک فامیل همه جا صحبت از دختر من بود،از همه لحاظ کامل بود
ادامه دارد....
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔻 آفتاب و مهتاب
پيرى، از مريدان خود پرسيد:هيچ كارى و اثرى از شما سر زده است كه سودى براى ديگرى داشته باشد؟
يكى گفت: من امير بودم. گدايى به در خانه من آمد و چيزى خواست.
من جامه خود و انگشتر ملوكانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درويشان پيوستم .
ديگرى گفت: از جايى مىگذشتم، يكى را گرفته بودند و مىخواستند كه دستش را ببرند. من دست خود فدا كردم و اينك يك دست ندارم.
پير گفت: شما آنچه كرديد در حق دو شخص معين كرديد. مؤمن چون آفتاب و مهتاب است كه منفعت او به همگان مىرسد و كسى از او بىنصيب نيست . آيا چنين منفعتى از شما به خلق خدا رسيده است؟
📚 حکایت پارسایان، رضا بابایی
#حکایت
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
آدمهای راستگو
خیلی زود عاشق میشن
خیلی راحت احساساتشون رو
بروز میدن
خیلی راحت بهت میگن
دوستت دارن
خیلی دیر تنهات میزارن
اما وقتی زخمی بشن
ساکت میشن
خیلی راحت میرن و دیگه برنمیگردن..
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبول دارین ذات رو نمیشہ تغییر داد؟
ذات بد نیڪو نگردد
چون ڪہ بنیادش بد است
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلبهای که در آن مهربانی هست
و ساکنانش میخندند
بهتر از کاخی ست
که مردمانش دلتنگ هستند...
وقتی مهربانی جزیی از وجودت باشه...
هیچوقت نمیتوانی ترکش کنی...
حتی اگه هزار بار دیگه هم به خاطرش دست بی نمکت را داغ کرده باشی....
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنگها آنطور که میگویند سنگدل نیستند دردل خود زیباترین گلها را می پرورانند.
واقعا ارزش چند بار دیدن دارن👌
تغییر نگاه به زندگی
باید از ذهن شروع شود،
یادمان باشد
سنگها نه خرده حسابی
با پاهای لنگ دارند
نه قرار و مداری با پاهای سالم!
پس باورهای اشتباه را
کنار بگذاریم هر سقوطی
پایان کار نیست…
باران را ببین،
سقوط باران
قشنگترین "آغاز" است...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🌹نکته_ظریف🌹
معنی کلمه "بای" چیست؟؟
▪️کلمه بای نام یکی از خدایان کافر هاست یعنی وقتی کسی موقع رفتن میگوید "بای" یعنی درپناه خدای کافران!!
▪️تا به حال به معنی خداحافظ یا خدانگهدار فکر کردید؟!!
یعنی که خدا حافظت باشد یا خدا نگهدارت باشد اما وقتی میگویم"بای" یعنی نیازی به مراقبت خدا نیست!!
پس از این به بعد به جای استفاده از ان کلمه از کلمه های خداحافظ یا خدانگهدارویاعلی(ع) استفاده کنیم👋
حتما این رو نشر دهید تا دیگران هم دچار اشتباه نشوند
با ذکر صلوات🌹🌹🌹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💐توصیههایی زیبا از شیخ رجبعلی خیاط
سعي كنيد صفات خدايی در شما زنده شود. خداوند کریم است، شما هم كريم باشيد. رحیم است، رحيم باشيد. ستار است، ستار باشيد...
اي انسان خودت را بشناس و با اوباش رفاقت نكن، زیرا ملکوت و ملائکه دوستان تواند. عمل فقط وفقط بايد براي رضاي باري تعالي و با اخلاص باشد. اگر ما به قدر ترسيدن از يك عقرب از عقاب خدا بترسيم، همه كارهاي عالم اصلاح ميشود.تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود، من كان لله كان الله له.
مقدسها همه كارشان خوب است، فقط ((من))ِ شان را بايد با خدا عوض كنند. دعا كنيد كه خداوند از كري و كوري نجاتتان بدهد، وتا هنگامي كه انسان غير از خدا بخواهد، هم كور است و هم كر. دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست؛ آن را اجاره ندهيد. دل آيينه است. غير خدا را در آن راه ندهيد، كه اگر يك لكه كوچك پيدا كند زودنشان ميدهد. كار را فقط براي خدا انجام دهيد؛ نه براي ثواب، يا ترس از جهنم. دلت را انبار پنبه مكن، سعي كن دلت خدا را نشان دهد.
اگر انسان بخواهد راحت شود، بايد عمر خود را به خدا واگذار كند و هر چه او ميخواهد. حد كمال انسان اين است كه به خدا برسد، يعني مظهر صفات حق شود. حال انسان بايد همچون فرهاد باشد، تيشهاي هم كه ميزد به ياد شیرین ميزد. اگر انسان، خودش علاقهاي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نميرسد.
اگر طالب زرق و برق دنیا هستي، آن را دير يا زود به دست ميآوري، ولي چيزي در آن نيست. اما اگر بخواهي وجود حق تعالي ترا صدا كند و دستت را بگيرد مقداري معرفت پيدا كن و با او معامله كن. اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نميبينند شما ميبينيد، و آنچه را ديگران نميشنوند شما ميشنويد. اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز ميشود.
خداوند بقدري مهربان است كه گويا فقط همين يك بنده را دارد كه دائم به او ميگويد: اين كار را بكن و آن كار را مكن، تا درست بشوي. كسي كه دنيا را از راه حرام بخواهد، باطنش کثیف ميشود. آن كه آخرت را بخواهد خنثي است و آنكه خدا را بخواهد مَرد است.
📚منبع کلیپ و متن فوق: کرامات و حکایات عاشقان خدا، نویسنده: آقای جبرائیل حاجی زاده
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh