eitaa logo
داستان های آموزنده
68هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
0 فایل
‌‌‌‌‌ 🌿 ‌‌﷽ 🌿. #کپی_جایز_نیست. برای ارسال داستان خود ویا دوستانتان به ایدی ارسال کنید @zahraB18 https://eitaa.com/joinchat/15925614C7f87bffef4 سلام تعرفه تبلیغات داخل کانال هست
مشاهده در ایتا
دانلود
💎منیر75 نرگس بهم نگاه کرد - چیه منیر خوابت نمی بره ؟! - اره فکر نمی کردم قضیه این قدر جدی بشه نیشخندی زد - عوض فرزین وضع مالیش خوبه و پولداره باهاش مسافرت هم .. حرفش رو قطع کردم - هیسس می خواهی زن دایی و دایی بفهمند آرام در گوشم زمزمه کرد - خب باشه منیر ولی کاش یه داداش مثل خودش داشت منم میشدم جاریت لبخندی زدم - تو هم تو هر موقعیتی می خواهی از آب گل آلوده ماهی بگیری ولی فرزین تک پسره و داداش نداره پوفی کرد - تو فامیل شون پسر ندارن؟! یکی آروم زدم توی سرش - من رو بگو اومدم با کی صحبت کنم‌؟! نرگس روش رو برگردون - پس من دیگه باهات حرف نمی زنم - نرگس جان قهر نکن من الان استرس دارم آخر هفته فرزین و خانواده ش میان خونه مون خواستگاری من •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh