#حکایت_ملانصرالدین
ملانصرالدین با نوکرش عباد برای گردش به باغ های اطراف شهر می رفت. یک روز در باغی قاضی را دیدند که مست و مدهوش، خودش یک طرف افتاده و قبایش یک طرف دیگر. ملا قبا را برداشت و پوشید و رفت.
قاضی به هوش آمد و قبا را ندید. به نوکرش سپرد: قبا را تن هر که دیدی، او را پیش من بیاور. اتفاقا نوکر قاضی در بازار چشمش به ملانصرالدین افتاد که قبا را پوشیده بود و داشت سلانه سلانه برای خودش می رفت. جلوی او را گرفت و گفت: باید با من به محضر قاضی بیایی! ملا بی آنکه اعتراض کند همراه او رفت. به محضر قاضی که رسیدند، ملا گفت : دیروز با نوکرم عباد برای گردش به اطراف شهر رفته بودم، مستی را دیدم که قبایش افتاده بود. قبایش را برداشتم و پوشیدم. شاهد هم دارم. هر وقت آن مرد مست را پیدا کردید، مرا خبر کنید تا بیایم قبایش را پس بدهم. قاضی گفت:
من چه می دانم کدام احمقی بوده! قبایش پیش شما باشد؛ اگر صاحبش پیدا شد، شما را خبر می کنیم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت نود وپنج
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا)
_خانم نهار حاضره بیایید
_چشم
رختخواب رو جمع کردم و رفتم توی هال
_سلام
_سلام خانم بفرمایید
_ممنون برم دست و صورتم رو بشورم میام
_صبر کنید خانم بهتون بیام
_ممنون
با نجمه رفتم حیاط پای حوض دست و صورتم رو با اب گرمی که نجمه آورده بود شستم
_نجمه
_بله خانم
_ما اینجا چکار می کنیم؟؟
_الان همه منتظر شما هستند که نهار بخورن بعد نهار صحبت می کنیم
_باشه
رفتیم نهار رو دورهم خوردیم
_نجمه ظرف ها رو جمع کن تا باهم بریم توی حیاط بشوریم
_باشه رقیه خانم
رفتن توی حیاط ظرف ها رو شستن و من پای بخاری نشسته بودم حالم هنوز خوب نبود
_خانم بیایید بریم تو اتاق استراحت کنید
_باشه نجمه
رفتیم توی اتاق
_حالا بگو نجمه
نجمه که دخترهاشو داشت خواب می کرد یکی شون سه سالش بود یکی پنج سالش
_خان گفت باید شما برین خونه باباتون ولی آقا سعید گفت که اگه خان اجازه بده تا وقتی که عقدموقت تموم میشه طاهره بره خونه ده پایینی اینجا یکی از خونه های خان هست رقیه و شوهرش اسکندر اینجا زندگی می کنند وتا وقتی عقدتون تموم بشه اینجا هستید
_بچه ندارن ؟؟
_خدا بهشون بچه نمیداد تا اینکه توی ۴۱سالگی بلاخره رقیه حامله شد و یه پسر اسم سبحان دارن همین جا زندگی میکنه چون شما هستید نیومده سر سفره تا شما معذب باشیدالان۲۳سالشه
_زن ش هم هستند ؟؟
_نه هنوز زن نگرفته
_اها
_استراحت کنید
_باشه
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت نودوشش
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا) باید یک سال اینجا باشم پس بهتره تو این مدت خوش بگذرونم من چه به زن پسر خان شدن خوبیش این بود که زن تقی نشدم که معتاد بود دم غروب بود توی حیاط رفتم هوای خیلی سرد بود کم کم برف می بارید کنار حوض نشستم
_خانم اینجا چرا نشستید سرما می خورین
_منو طاهره صدا کنید رقیه خانم من اینجوری راحت ترم
_تا وقتی زن پسر خان هستید من نمی تونم شمارو به اسم صدا کنم خانم
_باشه هر جور راحت هستید
یکی دو ماه گذشت هوا سرد بود و بیشتر توی اتاق خودم بودم از پشت پنجره بیرون رو نگاه می کردم که چشم به سبحان پسر رقیه افتاد اون اصلا سرشو بالا نکرد و همین طور که زمین رو نگاه می کرد رفت توی اتاقش یه اتاق توی حیاط بود که سبحان توش زندگی می کرد چون اهل نماز بودم
_قران خوندن بلدی؟؟
_اره رقیه خانم از ملا که میومد روستامون یاد گرفتم
_میشه بیایی قرآن بخونی
_باشه
کنارش نشستم و باصدای آروم شروع به خواندن کردم همیشه یه قرآن کوچیک داشتم
_ماشاءالله چه خوب می خونی
وقتی رابطه نجمه و حیدر رو میدیدم چرا دروغ حسودیم میشد بچه هامون غصه دلم تازه می شد بهار شده بود ولی هوا چون برف باریده بود سرد بود به نجمه گفتم
_ حالا که برف ها بیشترشون آب شده بریم امامزاده دلم خیلی گرفته
_ خانم یه چندروز صبر کنید هنوز هوا سرده خدای نکرده سرما می خورین
_ باشه نجمه ممنون
_ می خواهید تا بریم یکم توی ده راه بریم چون امام زاده یکم راهش دورهست خانم
_ باشه دستت درد نکنه الان آماده میشم
_ خواهش می کنم خانم
رفتم توی حیاط سبحان می خواست بیاد بیرون از اتاقش تا صدای من رو شنید برگشت توی اتاقش نزدیک ۴ماه بود که اینجا بودم ولی هنوز صدای سبحان رو هم نشنیده بودم چقدر پسر با حیایی بود
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#روانشناسی 🌱
•میدونی آدمای معروف دنیا چجوري موفق شدن!؟
-راز اول:
پول رو هدف اصلیشون قرار نمیدن بلکه ابزاری برای رسیدن به موفقیت میدونن.
-راز دوم:
از طرد شدن نمیترسن.
-راز سوم:
سختتر از همیشه کار میکنن.
-راز چهارم:
شکست رو به عنوان عاملی برای پیشرفت در نظر میگیرن.
-راز پنجم:
صبور هستن چون موفقیت در راه هست.
-راز ششم:
هنگامی که به بنبست میرسن مسیرشون رو تغییر میدن.
-راز هفتم:
نقاط قوتشون رو میشناسن و نقطه ضعفهاشون رو اصلاح میکنن.
-راز هشتم:
درست زندگی میکنن و تا میتونن دست دیگران رو میگیرن!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🤔حرف هايي كه ميزنيم،،،، دست دارند!!!
دست های بلندی كه گاهی،
گلويی را می فشارند
و نفس فرد را می گيرند !!!
🤔حرف هايي كه ميزنيم،،،پا دارند !!!
پاهای بزرگی كه گاهی،
جايشان را روی دلی مي گذارند
و برای هميشه مي مانند !!!
🤔حرف هايي كه ميزنيم ،،، چشم دارند !!!
چشم های سياهی كه،
گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند،
و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند !!!
پــــــــــــس!!!
👈مراقب حرفهايي كه ميزنيم باشيم،
زيــــــــــــــــرا...
سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است !!!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💢پارت نودوهفت
💢تاوان یک گناه
💢ارسالی از اعضا(مهدا)
رفتیم توی ده دور بزنیم چون هنوز هوا سرد بود هنوز درختی شکوفه نکرده بود از کوچه پس کوچه ها گذشتیم حیدر هم همراهمون آمده بود چقدر دلم برای یه مرد کنارم تنگ شده بود
_خانم یک ساعت هست که تو کوچه پس کوچه ها دور میزنیم می ترسم سرما بخورین اینجا هم که دکتر نداره اجازه بدین برگردیم
_باشه بریم خونه
در زدیم اسکندر در رو باز کرد
_سلام خانم
_سلام
رفت کنار و ماهم رفتیم تو کنار بخاری نشستیم روزهای تو خونه بودم و کم کم داشت هوا گرم میشد و درخت ها شکوفه میزدن
_خانم اگه دوست داشته باشین فردا همه بریم امامزاده یه نهار هم ببریم همونجا باشیم عصر برگردیم
_ممنون نجمه
فردا وسایل سوار یه الاغ کردیم و راه افتادیم یه نیم ساعت شایدم بیشتر راه رفتیم تا رسیدیم به امام زاده اطراف امام زاده پراز درخت و گل بود یه پیرمرد خادم اونجا بود
_سلام سید امیر
_سلام اسکندر آقا سلام رقیه خانم خوب هستید ؟؟؟
_سلام
_هوا گرم شده آمدین امام زاده مهمون هم که دارین الان بساط چای و صبحانه رو آماده می کنم
_ممنون شما چای بیارین ما همه چی برداشتیم
رفتم توی امامزاده بغض چند ماه هم ترکید یه دل سیر گریه کردم و با امامزاده درد ودل وقتی بقیه حالمو دیدن رفتن تا من معذب نباشم
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💕 "یا قناعت یا خاک گور"
سعدى مى گويد: در شيراز كسى ما را شام دعوت كرد، رفتيم ديديم كمرش خميده، يك موى سياه در سر و صورت نيست، با عصا به زحمت راه مىرود.
صاحبخانه بود، نشست، احترامش كرديم، گفتم: حالت چطور است پيرمرد؟
گفت: خوبم، كارى را مى خواهم به خواست خدا انجام بدهم...
سعدى مى گويد: به او گفتم چه كارى؟
گفت: از شيراز مى خواهم جنس ببرم چين بفروشم، از بازار چين چينى بخرم بيايم شام، شنيده ام آنجا چينى خوب مى خرند، بيايم آنجا بفروشم، ديباى رومى بخرم و ببرم در حلب، شنيده ام ديباى رومى را حلب خيلى خوب مى خرند، گوگرد احمر را بخرم، ان شاء الله اين كشورها كه رفتم، جنس ها را كه خريدم و فروختم بيايم شيراز، بقيه عمر را مى خواهم عبادت كنم.!
سعدى مى گويد: من به او نگاه مى كردم امكان داشت فردا به ختم او بروم، اما مى گفت: بروم و بيايم، بقيه عمر را مى خواهم مشغول عبادت شوم.
بعد سعدى در جواب تاجر گفت:
آن شنيدستم در اقصاى غور
بار سالارى بيفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنيا دار را
يا قناعت پر كند يا خاك گور
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸ضحی
🌸قسمت ۲۵۵ و ۲۵۶
_....تلفات غیرنظامی و انسان های بی گناهی که ممکنه بی دلیل کشته بشن
برای اسلام خیلی مهمه
محاسبه سود و زیان نمیکنه در مورد جون انسان ها
مثل بعضی ها که داعیه حقوق بشر و دفاع از بشر و نجات بشر رو دارن و بعد میگن فلان اتفاق درد زایمان خاورمیانه جدیده*
فلان اتفاق هزینه آزادی بشره*
و به راحتی آدمهای بیگناه رو میکشن ولی در اسلام چنین چیزی وجود نداره هیچکس قربانی به دست آوردن حتی صلح نباید بشه
سوره حجرات آیه ۹
انگار ما ابزار خدا در برقراری صلح در جهانیم هر چیزی به بهبود اوضاع بشر مربوط بشه به مسلمون ها هم مربوط میشه
مسلمونی و #بی_تفاوتی با هم جمع نمیشه البته اگر درست نگاه کنی انسانیت و بی تفاوتی با هم یکجا جمع نمیشه پس درخواست عجیبی هم نیست کاملا فطریه!
این میشه زندگی مسئولانه و مفید و به درد بخور که تو هم خودت احساس خوبی داری هم دیگران رو کمک میکنی
آیه ۱۰ :
تک تک این کلمات #انقلابی هستن برای خودشون تو اون شرایط
الان این موضوعات برای همه ما جا افتاده ولی ۱۴۰۰ سال پیش با اون ساختار عشیره ای تک تک این کلمات یک خطر بالقوه است و واقعاً زدن این حرف ها جرات میخواد!
یعنی چی که یکی هم عشیره تو نیست ولی برادرته!
یا یکی هم عشیره ی توئه ولی برادرت نیست! و ارجحیت نداره چون مسلمان نیست و مشرکه
مگه میشه؟
بدتر از اون منِ عرب با فارس ها و ترکها برادر باشم؟ مگه میشه!
آیه ۱۳ :
نفی نژادپرستی
معیار سنجش انسانها تقواست و تقوا هم چیزیه که همه میتونن کسب کنن چیزی نیست که از قبل داده شده باشه
عدالت محض
سوره ق آیه ۳۸ :
خدا آسمانها و زمین را آفرید و خسته نشد!
اینم جواب توراته باز*
که میگه خدا تو شیش روز کائنات رو خلق کرد و روز هفتم استراحت کرد!
جزء بیست و هفتم
سوره ذاریات آیه ۴۷
به گسترش مستمر آسمان ها اشاره می کنه
به اینکه دائم جهان در حال بزرگ شدنه چیزی که الان در نظریات هم مطرح میشه
قسم های سوره طور خیلی قشنگن!
سوره نجم هم سوره به لحاظ قرائت خیلی زیباست*
اگر خواستید بشنوید بگید براتون بفرستمش
آیه ۱۱ و ۱۲
"قلب پاک او هرگز درباره آنچه دید دروغ نگفت
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید؟"
خیلی این کلام زیباست توضیحی نمیشه درموردش داد!
آیه ۳۹ ؛
انسان چیزی جز سعی و تلاش و دست آورد خودش نیست
ببینید چقدر زیباست اصلاً به ویژگی های ابتدایی مثل نژاد و زیبایی و قدرت بدنی و اون چیزهایی که خودش داده
و انسان براش زحمتی نکشیده اشاره نمیکنه تکیه بر دستاوردها داره نه داشته های مادی
سوره الرحمن آیه ۳۳ :
اگر می توانید از مرزهای آسمان بگذرید
به همون باور کابالا اشاره میکنه که میخوان برن تو آسمون درخت حیات رو فتح کنن
دقت کنید توی آیه ۳۳!
از اینجور نظمهای ریاضی تو قرآن فراوونه فقط باید پدیده ها رو بشناسی تا ببینیشون
آیه ۶۰ می فرماید :
اگر توی انسان به من نیکی و احسان کنی جواب احسان جز احسان نیست!
و منم به تو احسان میکنم!
خدایا مگه من میتونم به تو احسان کنم؟
چه کاری از من برمیاد مقابل تو؟
چرا منو میکُشی با لطفت!
چندبار عمیق نفس کشیدم و بعد ادامه دادم:
_سوره حدید آیه 25 میفرماید :
پیامبر فرستادیم که مردم قیام به قسط کنند
یعنی اینطور نیست که وقتی پیغمبر میان مردم بهش نگاه کنن که همه مشکلات رو خودش با معجزه حل کنه
مدل خدا #تلاش و #تعاونه خدا مثل مربیا به ما تیم ورک میده خودش وایمیسه بالا سرمون راهنمایی میکنه و کمک میکنه که ما کارکردن رو یاد بگیریم و رشد کنیم خصوصا کار جمعی!
۲۳ نوری که انسان باهاش راه بره و گناهانش بخشیده بشه!
یعنی یه جورایی چراغ مسیرت باشه
این چه نوریه؟
خیلی جالبه ماجرای نور توی قرآن
آیه نور سوره نور رو یادتونه؟ اونم خیلی عجیب بود
توضیح میدم حالا...
جزء بیست و هشتم
سوره حشر آیات اول
در مورد همون توطئه یهود شمال مدینه در قضیه جنگ احزابه که منجر به جنگ خیبر شد
ما اجازه حمله به خانه کسی رو نداریم ولی اجازه اینکه کسی از احکام ما سوء استفاده کنه رو هم بهش نمیدیم
احکام باید بازدارندگی داشته باشن وگرنه جان و مال و ناموس مسلمانان در امان نیست
دینی که نتونه امتش رو با قوانین حمایت کنه به چه درد میخوره
هر کسی بیاد جنگ راه بندازه
این همه آدم رو تو خطر بندازه بعد به راحتی پناه بگیره بگه من نبودم کار به من نداشته باشید
بعدم به ریش ما بخنده که از قوانین ما علیه خودمون استفاده کرده؟
#یهود بعد از #فتنه ای که کرد رفت توی قلعه پنهان شد
و گفت ما کاره ای نبودیم
و خیال کرد چون در قانون اسلام حمله به خانه های مردم مجاز نیست در امانه
اما خدا اینبار در ماجرای خیبر فتوای جدید میده
که استثنائا در این مورد میتونید وارد قلعه شون بشید چون بقول قرآن
"فتنه از کشتار بدتر است"
این منطق قرآنه
قضیه #خیبر برای اسلام....
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔆 #پندانه
بردبار باش!
🔹کیفها توی کیففروشیها اگر خوشفرم و خوشقوارهاند به خاطر این است که پر از کاغذ باطلهاند.
🔸اگر آن کاغذ باطلهها را بیرون بریزی از فرم و قیافه میافتند و کاغذها هم دیگر زبالهاند و باید دور ریخته شوند.
🔹خشم و عصبانیت چیزی شبیه همان کاغذ باطله است.
🔸اگر فرو ببری شکل و شخصیت پیدا میکنی و اگر بیرون بریزی از شکل و شخصیت و معنویت میافتی.
🔹پس خشمت را فرو ببر تا شخصیتت حفظ شود ...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جمله قشنگی هست که میگه؛
تو بدترین روز هام همیشه امیدوار باش
همیشه زیباترین بارون ها از
سیاه ترین ابرها میباره...
همه چیز به ایمان و صبر تو بستگی دارد
وقتى دارى روزهاى سختى رو ميگذرونى
و متعجبى كه پس خدا كجاست،
يادت باشه استاد هميشه موقع
امتحان سكوت ميكنه
نشون بده که از پس امتحان های
زندگی برمیای...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
واقعا زیباست .....
فروغ فرخزاد میگويد:
در حیرتم از "خلقت آب "
اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند
اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.
اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.
ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.
دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است...
"باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸ضحی
🌸قسمت ۲۵۷ و ۲۵۸
_قضیه خیبر برای اسلام حیثیتی بود واقعاً کلافه کرده بودن مثل کسی که هی انگلک میکنه میگه من نبودم یهود هم هی فتنه مینداخت هی قایم میشد!
اگر این شر از سر امت دفع نمیشد
فتنهها کماکان ادامه داشت جنگ های جدیدی راه مینداختن دست بردار نبودن
بالاخره یه جوری باید قال این قضیه کنده میشد
صلاحدید خدا برای #یهود ترک وطن و آوارگی بود به خاطر کارهایی که می کردن
این مخفیانه موش دووندن توی همه چی عادتشونه
همون قضیه اخراج شون از انگلستان گویای احوالشون هست
حالا هم که دوباره یک عده رو از سرزمینشون نفی بلد کردن که یه مملکت جعلی هزار ملت درست کنن وقتی وعده خدا برسه دوباره آوارگی نصیبشون میشه!
آیه ۱۴ میگه :
یهود همیشه به دیوار و دژ احتیاج دارن تا پشتش بجنگن
توان جنگ رودررو ندارن
الان هم همینطوره دور خودشون دیوار میکشن!
بعد هم میگه بین خودشون خوب میجنگن
خوب مانور برگزار میکنن ولی فقط کافیه جنگی در بگیره
جنگ ۳۳ روزه ۲۲ روزه ده روزه 2 روزه الان که دیگه شده چند ساعته
خدا خیلی خوب تحلیل میکنه اینا رو!
سوره ممتحنه آیه ۱۲ :
فکر میکنم اینجا اولین بار در تاریخه که کسی با زنها بیعت میکنه و عهد میبنده
سوره صف آیه 4 :
آیه شاخصیه
بنیان مرصوص...
بنده هایی هستن که در دفاع از دین خدا و مثل کوه محکمن!
خدا میگه اینها رو من دوست دارم
فقط هم مبارزه نظامی مدنظر نیست در همه وجوه
اما واقعیت اینه که گام اول مبارزه همینه اگر امنیتی برای امت وجود نداشته باشه و در این حوزه نتونی از خودت دفاع کنی دیگه موجودیتی نخواهی داشت
که بخوای توی حوزه های فرهنگی و اقتصادی و اینها اظهار نظر کنی پس خیلی مهمه
سوره جمعه آیه ۹ و ۱۰ ؛
نماز جمعه در اسلام یک مراسم عبادی عقیدتی سیاسی هفتگیه که توش مسلمانها هفته به هفته به لحاظ سیاسی در جامعه به روز می شن چون خطبه سیاسی خونده میشه و از تمام وقایع مطلع میشن
اولین تفکری که انسانها رو وارد حوزه سیاست و مشارکت در امور اجتماعی کرد و همه انسانها رو در همه سطوح دغدغهمند کرد نسبت به امور اجتماعی و سیاسی قطعاً اسلامه
مکتبی که بخواد صرفا حکومت کنه ترجیح میده مردم رو وارد این مسائل نکنه
خود نماز جمعه و به طور کلی نماز جماعت هم زیباییهای خاص خودشو داره
#نماد_وحدت انسجام همدلی و مشارکته و صورت زیبایی هم داره
نمیدونم تصویر نماز جماعت رو تابحال دیدید یا نه
حس خیلی خوبی رو منتقل میکنه حضور در اون صفوف
مثل پرنده ای که با دسته پرواز میکنه!
سوره طلاق آیه ۱۰ :
میخواد بگه میتونی همسر پیغمبر باشی و جهنمی باشی مثل همسر نوح
میتونی زن فرعون باشی و بهشتی باشی!
مثل آسیه
اصلا خدا عمداً این شاخصها رو خلق می کنه و بعد مثال میزنه که حجت رو تمام کنه
و ثابت کنه هیچ چیز مانع هدایت یا کفر بشر نمیشه الا تصمیم خودش و عقل خودش و هیچ قرابتی ملاک ایمان نیست جز عمل
و بعد برای مومنان، کل مومنان، آسیه رو به عنوان یک شخص مثال میزنه
به عنوان یک الگو
این جایگاه یک زن دراسلامه که میتونه الگو باشه بدون اینکه پیغمبر یا امام باشه!
جزء بیست و نهم سوره قلم:
یکی از زیباترین قسم های قرآن آیه اول همین سوره ست
که قسم به #قلم و #نگارش و #کتابت و علمه
هیچ مکتب تاریخی دیگه ای تا این اندازه به علم ارج و ارزش نمیگذاره
قشنگ ترش اینه که این قسم رو اونقدر بزرگ میدونه که برای اثبات این که پیامبرش مجنون نیست به کار میبره!
آیه ۴ هم خیلی قشنگه نمیگه تو خوش اخلاقی میگه چه خلق و منش بزرگی داری!
ستایش خیلی جالبیه
سوره نوح آیه ۱۳ خیلی تکان دهنده ست
خداوند می فرماید شما چه تونه دیگه برای خدا وقار هم قائل نیستید؟!
هر کاری به ذهنتون میرسه می کنید اصلا نمی فهمید من دارم می بینمتون؟!
واقعا اعتراض عجیبیه!
سوره مزمل آیه 1 تا 5 مزمل خطاب به پیامبر میفرماید ای جامه به خود پیچیده برخیز!
میدونم حرفت رو نمیپذیرن بهت سخت میگذره
ولی سخت تر از اینش هم توی راهه کلی حرف هست که باید بهشون بزنی که براشون نا آشناست
کار سختت هنوز مونده!
واقعاً سخت ترین کار دنیا رو پیامبر انجام داده
حرف جدید زدن کلا سخته تغییر ایجاد کردن همیشه سخته
ولی توی اون ساختار اونهمه تغییر فرهنگی واقعا بزرگترین معجزه ست!
۲۳ سال زمان گذاشت ولی بالاخره موفق شد اون جامعه رو زیر و رو کنه!
نه فقط اون جامعه رو
بلکه تاریخ رو به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد
حالا در برابر این همه سختی که گفتم، نسخه شفابخشی که خدا به پیامبر میده چیه؟ نماز شب!
ببین دیگه چه فرمولیه!
خب این الان در اختیار ماست میتونیم استفاده کنیم!
یعنی چیزی رو که به پیامبرش داد برای بقیه هم استفاده ازش مقدوره!
یادته بهت گفتم با نماز شب خوش میگذرونم؟
تجربتا میگم که واقعا یه معجزه ست
واقعا رمز شبه.
سوره قیامت ایه ۲ سوگند میخوره به...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh