eitaa logo
دستان آسمانی
153 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 نقدی بر عملکرد روزنامه‌های حامی وطن، از فرهیختگان و وطن امروز تا رسالت و جوان و کیهان ۱۴۰۱/۱۰/۲ 🚨 روزنامه اعتماد پیکر روح الله عجمیان را بعد از "لگد کوب شدن در اتوبان کرج" به تحریریه برده و یک هفته است در حال لگدکوب کردن شهید وطن هستند!! آقایان اهل قلم شما مرده‌اید؟ آقایان صاحبِ منبر مرده‌اید؟ آقایان صاحبِ رسانه مرده‌اید؟ در برابر "روزنامه‌ی قاتل ها" سکوت نکنید! 🔺 بیش از یک ماه است که دادگاه‌های مربوط به آشوبگران در ایران برپا شده و زمان رسیدگی به اقدامات آنها فرا رسیده است. همزمان با این مهم دو پرونده در افکار عمومی باز شده که تقریبا همه تصور می‌کردند از آنجایی که دفاع از قاتلین آنها، به دور از مروت و شرافت است، کسی جرات دفاع از عوامل آن را نداشته باشد. پرونده اول پرونده ی است که به شهادت رسیدن شهید منجر شد؛ و پرونده دوم مربوط به که به شهادت شهید روح الله عجمیان منجر شد. در ماجرای کرج بیش از ۱۶ نفر در به شهادت رساندن مظلومانه ی یک مدافع امنیت که برای باز کردن مسیر جاده و کمک به خودروهایی که در ترافیک چند کیلومتریِ اجباریِ آشوبگران مانده بودند رفته بود، ایفای نقش کردند. در کمال ناباوری از لحظه مطرح شدن نام عوامل این جنایت، روزنامه‌ی اعتماد در اقدامی عجیب به مصاحبه با خانواده ی قاتلان و تلاش برای مظلوم نمایی آنان پرداخته است. 🔺 "روزنامه ی قاتل ها" در همین جهت ابتدا با مادر یکی از قاتل‌ها مصاحبه کرده، فردایش سراغ پدر قاتل رفته و سپس عکس قاتل را کنار عکس شهید گذاشته و برای قاتل مظلومیت خریده!!! و آخر هفته را با گزارشی از خانواده یکی دیگر جنایتکارها به پایان رسانده است. اینکه چرا بین این همه مقتول که یکی از یکی فجیع تر از دنیا رفته‌اند ترجیح داده "روزنامه ی قاتل ها" باشد را مفصل در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد اما حالا سوال جدی از روزنامه نگاران جریان حامی ایران است. سوالی که انتظار می‌رود سربازان رسانه ای وطن، از آنها که در و هستند تا کسانی که در جوان و رسالت و و... قلم می‌زنند به آن فکر کنند. آیا وقتی شهید، مورد حمله ی روزنامه‌ی تطهیر کننده‌ی قاتل قرار می‌گیرد، می‌توان امید داشت که چهره ی آن قاتل تطهیر نشود؟ ما قطعاً و یقیناً به تلاش‌های روزنامه‌های حامی وطن اطمینان داریم؛ اما یک سوال از عزیزان: در شرایطی که "روزنامه ی قاتل‌ها" هر روز یک پروژه برای مظلوم نمایی یک قاتل آماده کرده، چند پروژه در جهت پرداختن به شهید روح الله عجمیان و خانواده‌اش آماده کرده‌اند؟ آیا روح الله عجمیان در برابر "روزنامه قاتل ها" تنها نمانده است؟!! برادران و خواهران! منکر زحمات شما نیستیم اما آیا شما پیکر مطهر روح الله عجمیان که از اتوبان کرج به تحریریه ی روزنامه ی اعتماد منتقل شده و زیر مشت و لگد کارمندان روزنامه‌ی قاتل‌ها افتاده را تنها نگذاشته‌اید؟ پیکر شهید روی زمین کشیده شد تا مملکت در آرامش باشد. چرا اجازه می‌دهید روزنامه‌ی اعتماد، جاده را یک طرفه دیده و بی پروا از قاتلین، مظلوم بسازد؟ والله سادگی خانه ی روح الله عجمیان را اگر یکی از اشرار داشت همین حالا روزنامه‌ی اعتماد آن را تیتر یک می‌کرد. برای چنین سوژه ای در میان روزنامه نگاران ما حتی یک نفر هم نیست که بتواند هر روز یک مصاحبه متفاوت از مواردِ مرسوم، با یکی از اعضای خانواده روح الله عجمیان گرفته و هر بار از یک زاویه به آن بپردازد؟ 🔺 در بین طراح ها و کارکاتوریست هایمان کسی نیست این رذالت "روزنامه ی قاتل ها" را به چالش بکشد؟ اگر در تحریریه‌ی روزنامه‌ی اعتماد برای ادامه دادنِ راهِ قاتلان روح الله عجمیان قلم و کاغذ به وفور یافت می‌شود، ما همین را در کیهان و رسالت و جوان و فرهیختگان و وطن امروز و چه و چه نداریم؟!! آقای حسین شریعتمداری، سال‌هاست که در کیهان، کلمه‌ی "زنجیره ای" را به دمِ روزنامه‌های اصلاح طلب بسته، آیا وقتش نرسیده روزنامه‌های حامی وطن زنجیره وار در برابر برنامه ای هماهنگ تعریف کنند؟ روی سخن این متن با همه است! وقتی دارند قاتل یک شهید را تطهیر می‌کنند، وقتی آن شهید از ما بوده، وقتی آن شهید مظلومانه از بین ما رفته،وقتی آن شهید فدای ایران شده، وقتی جای جلاد و شهید دارد عوض می‌شود اولین و بزرگترین خائنِ به میهن آن کسی ست که دربرابر این ظلم آشکار سکوت کند. زمانی که پیکر مطهر حسین (ع) به قتلگاه رفت، خواهرش آنچه بر سر پیکر آوردند را نظاره گر بود. امروز یک روزنامه باارج نهادن به جایگاه قاتلین شهید، علنادارد به خانواده شهید که نظاره گر این صحنه هستند بی احترامی می‌کند. والله ساکتِ این صحنه هیچ فرقی باساکتِ واقعه ی عاشوراندارد... @mrtahlilgar1
♦️ پاسخ "آقای تحلیلگر" به صوت سی دقیقه ای "ح سین ق دیانی" 🔸اتفاقا سوال خوبی است. بهشتی امروز بود چه می کرد؟ 🔸 حسین آقا! اگر در دهه شصت با زندان و محاکمه جوانان رو به رو میشدی واکنشت چه بود؟ (بخش چهارم) ۱۴۰۱/۱۰/۳۰ 🔺چند شب قبل یادداشتی برای یک "سرباز" نوشتم. سربازی که حال امروزش چیزی شبیه یک جنگ داخلی اساسی است. آنطور که شنیده ام چنین چیزی فقط برای برخی افرادِ خاص که در زندگی خود سابقه مبارزاتی داشته اند پیش آمده و نتایج متفاوتی هم داشته... نمیدانم کدام حسین در این جنگ که درون قدیانی در جریان است پیروز خواهد شد و پایان این نبرد چه میشود. ولی به هر جهت او نکاتی را در قالب یک صوت سی دقیقه ای گفته که لازم است مرور شود. نه برای آنکه به او پاسخ دهم. او که صاحب قلم است و در حوزه ی تخصصی‌اش، شاگرد چیزی برای عرضه به استاد ندارد، من بیشتر تلاشم این است به این بهانه با مخاطبینم درباره چیزهایی که ارزش فکر کردن و درس گرفتن دارد بلند بلند فکر کنیم... حسین قدیانی در فایل صوتی سی دقیقه ای خود چند نکته میگوید که بخشی جدید اما بخشی قبلا توسط خودش بارها به بهانه های مختلف تکرار شده (احتمالا به این دلیل که تصور میکرده مخاطبش باید روی آنها بماند.) نکاتی که یک به یک مرور خواهیم کرد. 🔺 "ح ق" در بخشی از این صوت میگوید: شما (منظورش امثال بنده هستیم) عادت کرده‌اید هرچه می‌شود یک سناریوی در نظر بگیرید و درباره من هم با همین عینک نقشی برای تصور کرده اید و ... حسین آقا ! هرچند توضیحات بنده خیلی دقیق بود اما مثالی میزنم تا جا بیفتد. بیا به سال 1390 سفر کنیم. اصلاح طلبان و اصوگرایان و انقلابی‌ها و ضدانقلاب و همه صبح تا شب احمدی نژاد را فحش میدهند. از طرفی او ساعت قابل توجهی را (به اعتراف دوست و دشمن) در نهاد ریاست جمهوری میگذراند و زندگی را تعطیل کرده است. حالا این وسط، لا به لای تمام فحش‌ها یک مشایی پیدا می‌شود. یک جمله میگوید: آقا سلام علیکم ! تلاش های شما که دیگران نمی بینند شایسته ی تقدیر است...!! بیا خودمان را جای بگذاریم. همه دارند فحشمان میدهند اما خداقوت میگوید. آیا محکوم به اثر پذیری از او هستیم؟ بدیهی است که اثر خود را میگذارد... من نمیدانم مشایی شیوه رفتاری که عرض کردم را به دلیل تجربیاتش در شغل امنیتی که داشته روی احمدی نژاد پیاده کرده یا نه !! اما رفتار او نشان میدهد که او در این حوزه به خوبی فهمیده باید از اصلِ "E" (Egocentricity) که سرویس ها به شدت بر آن برای نفوذ تسلط دارند، غافل نشود. حالا تو خودت را نه جای احمدی نژاد بلکه جای حسین قدیانی بگذار (با تمام حاشیه های موجود و تمام مشغولیت های ذهنی) بعد متن بنده درباره بهنود را دوباره بخوان و کلاه خودت را قاضی کن، آیا نباید اثر او را در یک رخداد قابل تأمل بی تاثیر ندانست؟ 🔺بگذریم... گفته بودی: این بابا (آقای تحلیلگر) خوب یاد گرفته همه چیز را به هم ربط دهد. نمیدانم ویدئوی مربوط به مسعود بهنود که از شما تعریف کرده (همان ویدئویی که 6 بار بازنشر و به آن استناد کردی) را به خاطر داری یا نه؟ دقیقا در ثانیه 180 آنچه در مدح شما میگویند همین است که: حسین قدیانی خوب بلد است همه چیز را به هم ربط دهد ! پس "برادرِ بزرگتر" آنچه را شما برای تمسخر به بنده فرمودید نقطه ضعف نمی‌تواند باشد. از این هم بگذریم. شما جایی فرمودید اگر بود مانند ابتدای انقلاب اعتراض میکرد. تسلیم این جمله ایم و در حُریتِ بهشتی شکی نداریم. اما شما بفرمایید بهشتی در کشورِ جنگ زده ای که دو سال از انقلابش گذشته کدام دستاورد را می‌توانسته ببیند که ما از اساس انتظاری جز نقد از او داشته باشیم؟ حالا چهل سال گذشته، دستاورد هایی وجود دارد و ضعف هایی هم راه درست این است که به این سوال فکر کنیم: اگر بهشتی با سیستمی رو به رو بود که دستاورد ها و ضعف هایی دارد، در قبال ضعف ها چه میکرد؟ و واکنشش به دستاوردها چه بود؟ و آیا چشم بر دستاوردها می‌بست و از غشِ در معامله حرف میزد؟ 🔺 راستی یک سوال! گفته بودی باید از آشوبگرانِ کشته شده در معرکه ای که آنقدر شلوغ شد، تا و با آن مظلومیت در آن کشته شوند هم حرف زد. به نظر شما در دهه شصت که گروهک منافقین با چند هزار نیروی جوان و جمع کثیری سمپات با تیغِ موکت بری به خیابان آمد و با مدافعان امنیت درگیر بود، مسئله را چطور میدید؟ ما که در این معرکه ی صد روزه این چنین بی تمرکز شدیم، اگر در دهه شصت بودیم و آن فضا را میدیدم، همچون شهید اکبر قدیانی و دیگران درست تحلیل میکردیم یا می‌گفتیم و ندارد، همه عین هم‌اند و برای همه یک حکم صادر می‌کردیم؟ حرف هایی هست! نکاتی دارم ، عرض خواهم کرد... @mrtahlilgar1
⭕️ ☝️ از جبهه ضدانقلاب و فواحش ضمن اینکه جرایم خود را قبول کرد، الباقی دوستانش را هم لو داد و حکمش بواسطه همکاری و لو دادن، از اعدام به حبس تقلیل پیدا کرد... 🟢در جبهه مقابل و انقلاب اسلامی ما را داریم که 👈 تنها با کوله پشتی مربوط به کتاب‌های حوزوی خودش به شهرک اکباتان رفت، برای دفاع از امنیت و ناموس مردم، چون او نمی‌توانست نسبت به این مسئله بی تفاوت باشد. در این حین با گروهی برخورد کردند که گویی او را از قبل شناسایی کرده بودند؛ آرمان قصد داشت از کنار آنها عبور کند ولی آنها او را به همین جرم که تیپ و ظاهر بسیجی داشت می‌گیرند او را به باد کتک!؟. وقتی کوله او را باز می‌کنند و می فهمند طلبه است، کتک‌ها شدیدتر می‌شود و او را روی زمین می‌کشند. از او خواستند به رهبر معظم انقلاب توهین کند👈 مثل داعشی‌ها👌 ولی او قبول نکرد. ❌ این چه آزادی بیانی است که نمی‌توانند عقیده مخالف را تحمل کنند؟ باور کردنی نیست که شهید آرمان علی وردی تنها به جرم ریش داشتن توسط یک مشت حرامی این طور دوره شود و با شکنجه های دردناک به شهادت رسید.😭 👈 کشتن آرمان، کاملا حساب شده بود!؟ اول با چاقو به سفید رانش میزنند تا نتواند راه برود، بعد در حین شکنجه کردنش، سر فرصت با بلوکهای سیمانی به سرش می کوبند و او برای دفاع، دستش را روی سر می گذارد😭😰 اما از شدت ضربات انگشترش هم می شکند. بعد موهایش را می کشند و با چاقو روی صورتش می کشند تا بیشتر زجر بکشد. همزمان همه جور اهانت به مادرش می کنند اما باز هم آرام نمی گیرند سرانحام، با پنجه بوکس گوشت پشت تنش را تکه تکه می کنند 😔😭 👈 یکی از قاتلان شهید آرمان علی وردی؛ برای اینکه از دیگران عقب نیفتد با ناخنگیر ذره ذره گوشت بدن آرمان را در آن حالت شکنجه و از بین رفتن قوای حسمانی، شروع به کندن می کند. آخر سر همپیکر نیمه جانش را گوشه ای از خیابان رها کرده و رویش پتو می اندازند تا کسی نتواند پیدایش کند.😔😔😔 👈وقتی بچه های بسیجی او را به بیمارستان میرسانند روح ملکوتی آرمان به سوی حق پرواز می کند و دعوت حق را لبیک گفته و مظلومانه و با بدن پار پاره به شهادت می‌رسد...😔😭 پی نوشت:( فرق است میان شهدای جبهه ی حق با یاران شیطان و شیطان صفتان) الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲