eitaa logo
دستان آسمانی
159 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 ^'💜'^ 🌿کار امام رضا'ع' بود.... ⚘برادرم فتحعلی که شد کار رفتن محمد به جبهه گره خورد. مادرم راضی نمی‌شد. خیلی به این در و آن در زد اما فایده نداشت. قرار بود پدر و مادرم بروند . وقت رفتنشان، یک نامه و یک اسکناس پنجاه تومانی آورد، داد به مادرم و گفت: «مادر این نامه و پول رو بندازید توی ضریح امام رضا(ع).» ⚘مادرم پرسید: «توی نامه چی نوشتی پسرم؟» محمد جواب داد: «چیز مهمی نیست یه مشکل کوچیکی دارم که از آقا خواستم حلش کنن.» کنجکاو شده بودم. پرسیدم: «داداش توی نامه چی نوشتی؟» گفت: «بذار جوابش رو بگیرم بعد برات می‌گم.» درست فردای روزی که پدر و مادرم از مشهد برگشتند محمد آماده شده برای رفتن به . تازه سرّ آن نامه را فهمیدم. امام رضا (ع) مادرمان را راضی کرده بود. ♥️🕊 ♥️🕊