هدایت شده از کیهـــان آنلاین
#گفت_و_شنود
🔹پاره آجر!
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
❤️ خاطرهای شنیدنی از یکی از معاونین #حاج_قاسم در رابطه با آخرین دست خط ایشان:
🌹 «در حلب با حاجی قدم میزدیم به او گفتم: نمیدانم گیر کار من و تو کجاست که زیر این همه آتش #شهید نمیشویم؛ گفت: مطلبی را به تو میگویم تا زنده ام جایی نقل نکن: من اصل شهادتم را گرفتهام؛ اما زمانش را تا حد زیادی به خودم واگذار کردهاند».
🔻این دستنوشته هم سند آن!
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍موضوع: بی احترامی به مادر
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
✨﷽✨
💠 حکایتی زیبا 💠
✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری، از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه میآورد.
زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند .
زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد و او می بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است .
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود و گريه می كند،به حدي كه غش می كند و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ... حركت می كند و می رود درب منزل را می زند، می بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد، دختر درجواب مادر میگويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
( بسم الله الرحمن الرحيم )
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می كرد كه شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س)
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨
💠بـاز هــم بـپـرس!💠
✍زنى به خدمت حضرت زهرا (س) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مىكند. مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: «هر چه میخواهى بپرس». آن زن سؤالات خود را مطرح كرد تا به ده سؤال رسيد و حضرت زهرا (س) با روى گشاده جواب میداد. آن زن از زيادى پرسشها شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمىدهم. حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: «باز هم بپرس».
✨سپس حضرت براى تقويت روحيه آن زن چنين فرمود: «اگر به كسى كارى را واگذار كنند مثلاً از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش، احساس خستگى مى كند؟»
✨زن جواب داد: نه. حضرت فرمود: «من در مقابل هر پرسشى كه جواب مى گويم، از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مىكنم و هرگز ملول و خسته نمىشوم. از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشتهاند، از خداى خود پاداش
مى گيرند».
📚منابع:
محجة البيضاء ج1، ص30
بحار الانوار ج2، ص3
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅بالاتر از جهاد در راه خدا
✍مردى نزد حضرت محمد(ص) آمد و گفت:
«يا رسول الله! من مشتاق جهاد هستم اما پدر و مادر پيرى دارم كه با حضور من آرامش دارند و از دوری من ناراحت می شوند.»
حضرت محمد (ص)فرمودند: «کنار پدر و مادرت بمان كه به خدا سوگند، يك شبانه روز همدمى و آرامش آنها در کنار تو، بهتر است از یک سال جهاد کردن در راه خدا»
📚بحار الانوار ، ج۱۶ ، ص ۲۳
💐روز مادر مبارک💐
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
هدایت شده از قرآن وسنت
💐حدیث بسیار زیبا 💐
من نام دخترم را فاطمه (س) گذاشتم زیرا خدای عزو جل فاطمه (س) و هر کس او را دوست دارد از آتش دوزخ دور نگه داشته است.
#پیامبر_اکرم (ص)
📚 امالی ج۱ ص۲۹۴
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحيم
🔹اگر می خواهیم بدبخت نشویم🔹
🌸امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب خود فرمودند:
ای ابا هارون حتما ما اهل بیت کودکانمان را به تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تعلیم و دستور می دهیم همانگونه که آنان را با نماز آشنا می کنیم، پس خود را ملزم بدان که بر این تسبیحات مداومت داشته باشی چرا که هر که بر آن مداومت کند بدبخت و شقاوتمند نخواهد شد.
( کتاب کوثر ولایت صفحه42)
🌸تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌷34مرتبه الله اکبر
🌷33مرتبه الحمدلله
🌷33مرتبه سبحان الله
مستحب است که بعد از هر نماز این تسبیح گفته شود.
@tafsir_ir1
@ahkam_ir1
#گفت_و_شنود
🔹بخاری ماشین!
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
#گفت_و_شنود
🔹 توپ!
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
🗓 سهشنبه ٢٩ بهمن ماه ١٣٩٨
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
برای بچهها چند تا جوجۀ یکروزه خریده بودم. آقا دوست داشتند بچهها به جای عروسک، از حیوانات کوچک نگهداری کنند. وقتی فهمید، دائم میگفت: «مواظبشان باشید، بهشان رسیدگی کنید.» جدی هم میپرسید؛ میگفت: «اموراتشان باید تامین شود.»
جعبۀ مقوایی کوچکی درست کرده بودیم و جوجهها را در آن گذاشتیم.
زمستان از ترس سرما، جعبه را آوردیم داخل و آن را گذاشتیم گوشۀ اتاق. تا از در آمد، اول پرسید: «به اینها غذا دادهاید؟!»
بعد هم گفت: «شاید آنجا دلشان گرفته باشد. در جعبه را باز کنید بیایند توی اتاق، یک گشتی بزنند!»
یک روز دیگر جوجهها را گذاشته بودیم بیرون، باخبر شد. گفت: «شاید امشب نزدیک صبح هوا سرد بشود، چرا اینها را بیرون گذاشتید؟ شاید هم گربه ببردشان.»
گفتم: «خب شاید خدا اینها را برای گربه خلق کرده باشد، گربۀ بیچاره چه باید بخورد؟»
طوری نگاهم کرد که انگار آن گربه میخواهد انسانی را بخورد! رفت آنها را برداشت و آورد و گذاشت گوشۀ اتاق.
بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
📚 این بهشت، آن بهشت، ص٣٩
🔻مناسبتها:
🔹 درگذشت آیتالله سید هاشم نجفآبادی میردامادی؛ ١٣٨٠ق.
🔹 قيام مردم تبريز به مناسبت چهلمين روز شهادت شهدای قم؛ ۱۳۵۶ش.
🔹 روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از قرآن وسنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
🎬ببینید|| چرا ما که گناه می کنیم زود سیلی می خوریم اما آمریکایی ها گناه می کنند و خوشند؟
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅
هدایت شده از قرآن وسنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸بسیار زیبا🌱🌸
📺فیلم|
روایت اولین #جرّاح_قرنیه در #جهان از #مکاشفه عجیب #علامه_طباطبایی
🔸وقتی این داستان را برای استادم، آیت الله جوادی آملی نقل کردم، گفت این دکتر را بیاور پیش من.
🔸 برای آقای بهجت هم تعریف کردم، فرمودند: پسر من! ایشان در جوانی، وقتی که با او همحجره بودیم، با ارواح صحبت میکرد!!
آیت الله #احدی
هدایت شده از قرآن وسنت
علي شاه💚
عَلي ماه💚
عَلي راه💚
عَلي نَصْرُمِن الله💚
عَلي زِمزِمه ى هَر دِلِ آگاه💚
عَلي عِينِ يَقينْ است💚
عَلي بَر هَمه ى خَلْقْ اميرالْمؤمِنينْ است💚
عَلي كاشِفِ هَر غَم💚
عَلي بَر هَمه مَرْحَم💚
عَلي ذِكْرِ لَبِ عيسى بن مَرْيَم💚
عَلي هَستى خاتَم💚
عَلي بَرگِ بَراتِ هَمه ى خَلْقْ ز آتَش و جَهَنَّم💚
عَلي اصلِ رکوع است💚
عَلي روى سُجودْ است💚
عَلي مَعدَنِ جودْ است💚
عَلي رازونيازْ است💚
عَلي سوزو گُدازْاست💚
عَلي مَحْرَمِ راز است💚
عَلي مُهرِ قبولي نَماز است💚
عَلي بَرْگ و بَراتْ است💚
عَلي حَجُّ زَكاتْ است💚
عَلي تَجَلّي صفاتْ است💚
عَلي بابِ نِجاتْ است💚
عَلي حَيّ و مَماتْ است💚
عَلي رَمْز عُبور و مُرور از روى صراط است💚
عَلي ساقي كوثَر كه هَمان آب حيات است💚
فَقَط حِيدَرِ كَرّار امير الْمؤمِنينْ است.
ولادت حضرت علی (ع)
و روز پدر مبارک 🌺
➖➖➖➖➖➖➖➖
دو نفر، یکی شیعه و یکی سنی تو خونه ای با هم زندگی می کردن. یک روز برادر سنی رفت سفر که برادر شیعه به او زنگ زد و گفت: "سریع برگرد خونه کار خیلی خیلی واجبی دارم." سنی گفت: "الان تو راهم نمیشه. " شیعه اصرار کرد و سنی باز هم قبول نمی کرد. آخر آنقدر اصرار کرد که سنی قبول کرد که برگرده. وقتی برگشت گفت: کار مهمت چی بود؟
شیعه گفت: هیچی؛ فقط میخواستم بگم دوستت دارم و تو دوست منی، همین! سنی عصبانی شد و گفت: مگه مرض داری این همه راه منو کشوندی که همینو بگی؟
شیعه گفت: والا ما هم همینو میگیم اینکه پیامبر تو غدیر گفت برید مردمو صدا کنید که بر گردن و صبر کنیم اونایی که نیومدن برسن یه چیزی رو می خوام بگم. تو اون گرما که ملت داشتن تبخیر می شدن، فقط خواست بگه علی دوست منه، دوستش داشته باشید؟
عضو شوید👈 کلیک کنید
#جامعه_تاریخ 👇
http://eitaa.com/joinchat/113508352Cdd1d77aefa
هدایت شده از قرآن وسنت
🌺نوروز روز ظهور منجی بشریت
🌺از معلی بن خنیس روایت است که در روز *نوروز* به محضر امام صادق علیه السلام وارد شدم که ایشان فرمود:
🌺 می دانی امروز چه روزی است ؟ گفتم : فدایتان شوم ، این روز روزی است که عجم(ایرانی ها) آن را بزرگ می دارند و در آن هدیه می دهند
پس حضرت فرمود :
ای معلی ! روز نوروز روزی است که:
١. الله از بندگان پیمان گرفت که او را عبادت کنند و بر او شریکی قرار ندهند.
٢. به رسولان و حجج او ایمان آورند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند.
٣. اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده و بادها در آن وزیدن گرفته اند و زینت زمین در این روز آفریده شده.
٤. روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی استقرار یافت.
٥. روزی است که در آن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین را بر شانه هایش گذاشت تا بتهای قریش را از بالای بیت الحرام سنگ زند و بشکند و همینطور است درباره ابراهیم علیه السلام.
٦. روزی است که نبی صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابش امر کرد که با علی علیه السلام به اسم امیرالمؤمنین بیعت کنند و در آن روز بیعت دوم واقع شد.
٧. آن روزی بود که علی علیه السلام به اهل نهروان ظفر یافت و ذوثدیه را کشت.
٨.روزی است که قائم ما و صاحبان امر ظهور می کنند و آن روزی است که قائم ما علیه السلام بر دجال ظفر می یابد
🌺نوروزی نیست مگر اینکه ما در انتظار فرج هستیم. برای اینکه آنروز، از ایام ما و ایام شیعه ی ماست که عجم(ایرانی ها) آن را حفظ کرده در حالی که شما آن را ضایع کردید
📚 منبع: ( مستدرک الوسائل ج : 6 ص : 353 ، بَابُ اسْتِحْبَابِ صَلَاةِ یوْمِ النَّیرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِیهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّیابِ وَ الطِّیبِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِیهِ )
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
هدایت شده از قرآن وسنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱هدیه نیمه شعبان 🌱
🌺نماهنگ بسیار زیبا 🌺
💐نشر حداکثری هدیه است 💐
@ghoranvasonat
✅دوری از تجملات
🌺آیت الله بهجت فرمودند:
دعاهایی که در مسجد کوفه وارد است، اختصاص به آنجا ندارد.
می شود آنها را این جا هم خواند، پس اگر ما از مسجد کوفه محروم هستیم، نباید خودمان را از دعاهای آن محروم کنیم، همانطوری که دعای عرفه در عرفات وارد شده، ولی در جاهای دیگر هم قابل استفاده است.
ایشان فرمودند:
👌حوزه نجف در سابق الایام شهریهای جز نان نداشت، شیخ محمّدحسین کاظمینی از مراجع عرب شهریه نان داشت، وقتی برخی از طلاّب به او رجوع کردند تا شهریه نان را دو برابر بدهد، بلکه از این راه یک مقداری به امر معیشت توسعه بدهند.
ایشان می فرماید: حالا که خوب است، سابق همین نان هم گاهی نمی رسید.
🌺 سابق الأیام اینطور بودند، من نمیخواهم بگویم امروز هم همانطور باشد، ولی میخواهم بگویم حداقل از حرام پرهیز کنیم و دنبال فزونطلبی نباشیم.
🔰روزنه هایی از عالم غیب ؛ آیت الله محسن خرازی؛ ص 346
#داستان_کوتاه
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
1⃣ هشتک #متن_کوتاه را لمس نمایید و بقیه مطالب را مطالعه کنید.
👇👇
🆔 @m_serat
هدایت شده از قرآن وسنت
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
فقط به عشق آقا امام حسین وهرچی درتوان داری پخش کن یا علی مدد.
معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی
#حکایت #داستان
هدایت شده از قرآن وسنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🔹روضه ی جانسوز ضربت خوردن امیرالمومنین علی ع از زبان رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله
@Yade_khoda313
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@ghoranvasonat
داستانهاي عارفانه در آثار علامه آیهالله حسنزاده آملی.pdf
1.59M
داستانهاي عارفانه در آثار علامه آیهالله حسنزاده آملی.pdf
1.59M