🔰یک خاطره
✍ دوران نوجوانی روزانه بعد از نماز صبح ها یک صفحه قرآن می خواندم. سال پنجم دبستان ختم قرآن را با ترجمه شروع کردم که تا اواسط اول راهنمایی طول کشید. بلافاصله مرحله دوم ختم قرآن را البته بدون ترجمه شروع کردم که اواخر سال دوم راهنمایی تمام شد. سومین ختم قرآن را هم بلافاصله پس از آن و این بار هم با ترجمه شروع کردم که توفیقی الهی بود و خدا را بابت آن لطف سرشار شاکرم چون شاکله شخصیتی و چارچوب کلی اندیشه هایم از همان زمان مطابق با کلام خدا شکل گرفت.
🔶یک روز معلم علوم که معمولا یک ربع آخر کلاس را برای بحث های آزاد قرار می داد و بسیاری اوقات هم تحت تاثیر فضای روشنفکری، حرف های نامربوطی می زد در رابطه با حضرت عیسی علیه السلام مطلبی را طرح کرد که سبب موضع گیری من شد. ایشان درلابلای سخنانش در مورد حضرت عیسی گفت: «عیسی را کشتهاند و او زنده نیست»!
من چون همان روزها آیات مربوط به این مطلب را در سوره مبارکه نساء آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ خوانده بودم به این سخن آقا معلم اعتراض کردم و گفتم خدا در قرآن خلاف نظر شما سخن گفته و فرموده حضرت عیسی زنده است و کشته نشده اما آقا معلم قبول نمی کرد. بحث کاملا دو طرفه شده بود و بقیه ناظر این مجادله بودند، قرار شد بعد از کلاس برویم دفتر مدرسه و کتاب قرآن را ببینیم، بعد از به صدا درآمدن زنگ به اتفاق آقا معلم و تعداد زیادی از بچه های کلاس رفتیم و وارد دفتر مدرسه شدیم مدیر و مربی پرورشی مدرسه از این ازدحام تعجب کرده بودند. قرآن را آوردم و همان صفحات را باز کردم که میفرمود:
🔸«وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا».
🔹ترجمه: «او رانکشتند و به دار نیاویختند، بلکه بر آنان مُشتبه شد [به این خاطر شخصی را به گمان اینکه عیسی است به دار آویختند و کشتند]؛ و کسانی که درباره او اختلاف کردند، نسبت به وضع وحال او در شک هستند، و جز پیروی از گمان و وهم، هیچ آگاهی و علمی به آن ندارند، و یقیناً او را نکشتند».
✅وقتیکه آقا معلم این آیه را در خود قرآن دید دیگر چیزی برای گفتن نداشت و روزهای بعد هم در بیان دیدگاههایش بیشتر احتیاط می کرد و من بعد از آن روز بیش از گذشته به این معجزه جاودانه پیامبر علاقمند شدم.
#قرآن_کریم
@ostovarmeymandi