🚼 #رهایی_از_دغدغهها
😳 #قسمت_دهم
این تمرین را انجام دهید
شما در یک شرکت برجسته مدیر ارشد هستید. از شغل و پرداختی خود راضی هستید؛ ماشین خوبی دارید، لباسهایتان شیک است و به همکاران خود احترام میگذارید. مهمتر از همه اینکه مدیر ارشد بودن را واقعاً دوست دارید. شما همان کسی هستید که یک مدیر ارشد است. حالا تصور کنید که شما شانس این را دارید که به سمت بالا ارتقا یابید. با این حال این فرصت خالی از ریسکهای قابل توجه نیست. اگر در تحقق بخشیدن به آن شکست بخورید، همه چیز را از دست خواهید داد، شغل، اتومبیل، احترام و مهمتر از هر چیز، هویت خود را. آیا شانس خود را امتحان میکردید؟ اکثریت قاطع افراد این ریسک را نمیکنند. این نتیجهی پدیدهای است که نویسنده آن را قانون اجتناب منسون مینامد، تمایل به فرار از هر چیزی که هویت ما را تهدید میکند. اگرچه اجتناب از ریسکهای عمده، مثل آنها که در بالا توضیح داده شد، ممکن است عقلانی به نظر برسد، اما نا امیدی ما برای حفاظت از هویتمان معمولاً نوعی مانع است تا نوعی کمک. برای مثال، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان آماتور از فروش یا عمومی کردن آثارشان خودداری میکنند. آنها وحشت دارند که اگر هنر یا نوشتهشان را نشان دهند، هیچکس خوشش نخواهد آمد. سعی کردن و شکست خوردن هویت آنها را تخریب میکند، هویتی که حول امکان تبدیل شدن به هنرمندی بزرگ شکل گرفته. بنابراین تا ابد هیچ تلاشی برای این کار نمیکنند. خوشبختانه راهی برای تعدیل جوانب منفی قانون اجتناب منسون وجود دارد، تمرین آیین بودایی.
😳 @dastanhaesoti
کانال داستان صوتی و متنی ،،
ادامه دارد ،،،