eitaa logo
داستان نویس نوجوان
322 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
54 ویدیو
3 فایل
تجربه خوب نوشتن! کانال پشتیبان داستان نویس نوجوان آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی dastannevis.com ارتباط با ما: @ashkanhasebi آدرس ایمیل پشتیبانی: support@dastannevis.com
مشاهده در ایتا
دانلود
درگیری بین تایتان‌ها (اوایل ۸۵۰) در همان روزی که نبرد استوهس اتفاق افتاد، سربازان مارلی وارد پارادیس می‌شوند و کل مردم دهکده‌ی راگاکو (Ragako) را به تایتان‌های خالص تبدیل می‌کنند. زیک هم در لباس تایتان جانور فرماندهی آن‌ها را بر عهده می‌گیرد. هانجی در حال بازجویی از یکی از وزیرهای داخلی به نام نیک (Nick) درباره‌ی تایتان‌های داخل دیوار است، اما بازجویی او نیمه‌کاره می‌ماند، چون دیده‌بان‌ها به اشتباه گزارش می‌دهند که مشاهده‌ی تایتان‌های زیک به‌معنای در هم شکستن دیوار رز است. فرمانده زاخاریاس به‌دست تایتان جانور کشته می‌شود و جوخه‌ی او نیز در یکی از قلعه‌هایی در آن نزدیکی به نام اوتگارد (Utgard) پناه می‌گیرند. همان شب، تایتان‌ها به آن‌ها حمله می‌کنند: تنها بازماندگان راینر، برتولت، «کریستا» و یمیر هستند. یکی از دلایل زنده ماندن آن‌ها این است که یمیر تصمیم می‌گیرد قدرت‌های تایتانی خود را برملا کند. پس از این، هیستوریا نام واقعی خود را به یمیر می‌گوید. اعضای دسته‌ی دیده‌بانی از استوهس سر می‌رسند و بازماندگان اوتگارد را به دیوار رز می‌آورند. در آنجا اعضای دسته‌ی گریسون نشان می‌دهند که هیچ شکستگی‌ای در دیوار اتفاق نیفتاده است. راینر و برتولت خود را به تایتان تبدیل می‌کنند و ارن و یمیر را گروگان می‌گیرند. پنج ساعت بعد، اعضای دسته‌ی دیده‌بانی و گریسون، به فرماندهی اروین اسمیت، به دیوار ماریا می‌روند تا ارن و یمیر را نجات دهند. آن‌ها ارن را با موفقیت نجات می‌دهند، ولی یمیر تصمیم می‌گیرد پیش راینر و برتولت بماند. راینر برای جلوگیری از فرار دیده‌بان‌ها، تایتان‌های خالص را به سمت آن‌ها پرتاب می‌کند، من‌جمله تایتان خندانی که مادر ارن را خورد. وقتی ارن به تایتان خندان حمله می‌کند، موفق می‌شود به تایتان‌های دیگر دستور بدهد آن را بخورند. خون سلطنتی دینا فریتز باعث فعال‌سازی قدرت تایتان بنیان‌گذار در ارن می‌شود. ۴۰ سرباز از دسته‌ی دیده‌بان‌ها و گریسون زنده می‌مانند (یکی از تایتان‌ها دست راست اروین را از جا می‌کند) و به دیوار رز برمی‌گردند، در حالی‌که تایتان‌های تغییرشکل‌دهنده به دیوار ماریا پیش می‌روند. یمیر به مارلی برگردانده می‌شود و پورکو گالیارد او را می‌خورد تا قدرت تایتان آرواره را به ارث ببرد، ولی یمیر نامه‌ای را که خطاب به هیستوریا نوشته بود، به راینر می‌دهد. dastannevis.com
خیزش (اواسط ۸۵۰) طی هفته‌ی بعدی، تایتان‌های باقی‌مانده در دیوار رز کشته می‌شوند. هانجی و کانی متوجه می‌شوند که آن‌ها در اصل ساکنین راگاکو، محل زندگی کانی، بودند. در این میان، لیوای اعضای باقی‌مانده از دسته‌ی ۱۰۴ را به‌عنوان جوخه‌ی جدید خود می‌پذیرد؛ اعضای تیم در یک کابین پنهان می‌شوند تا از ارن و هیستوریا محافظت کنند. دو هفته‌ی آتی پس از این اتفاق، برای دسته‌ی دیده‌بانی دوره‌ای پراتفاق است. پس از این‌که نیک کشته و اروین به پایتخت احضار می‌شود، اعضای جوخه‌ی لیوای متوجه می‌شوند که در خطر هستند و از کابین فرار می‌کنند. اروین و پیکسیس در صدد طرح‌ریزی یک کودتا برمی‌آیند و تصمیم می‌گیرند هیستوریا را به مسند پادشاهی برگردانند. در تراست، گروهی از اعضای پلیس نظامی به رهبری کنی (و زیر نظر راد رایس) به جوخه‌ی لیوای شبیخون می‌زنند. اعضای تیم کنی موفق می‌شوند ارن و هیستوریا را گروگان بگیرند، تاجری به نام دیمو ریوز (Dimo Reeves) را بکشند، این جرم را گردن دسته‌ی دیده‌بانی بیندازند و بدین ترتیب از آن‌ها یک سری خلافکار فراری بسازند. در پایتخت، مشاور پادشاه دست‌نشانده، محکوم به اعدام می‌شود، تا این‌که یکی از اعضای دسته‌ی گریسون (تحت فرمان پیکسیس) اخباری دروغین پیرامون سقوط دیوار رز پخش می‌کند. انجمن دستور می‌دهد دروازه‌های دیوار شینا بسته شوند. اروین، پیکسیس و زکلی از این فرصت استفاده می‌کنند تا کنترل دولت را به دست بگیرند. اعضای دسته‌ی دیده‌بانی به یکی از مقرهای پلیس نظامی حمله می‌کنند و در آنجا از زبان یکی از زندانی‌ها به موقعیت ارن و هیستوریا پی می‌برند. در یک کلیسای زیرزمینی، راد رایس سعی می‌کند دخترش را متقاعد کند تا ارن را بخورد و به تایتان بنیان‌گذار تبدیل شود، ولی او حاضر به انجام این کار نمی‌شود. جوخه‌ لیوای حمله می‌کند و در نهایت کنی و تیمش را شکست می‌دهد. رایس مایع نخاعی را که برای هیستوریا در نظر گرفته شده بود می‌خورد، به تایتان بسیار بزرگی تبدیل می‌شود و به سمت تراست به راه می‌افتد. اعضای دسته‌ی دیده‌بانی موفق می‌شوند پیش از این‌ک او به شهر آسیب برساند، او را بکشند. لیوای کنی را در چند قدمی مرگ پیدا می‌کند و او هم بطری‌ای حاوی مایع نخاع تایتان‌ها به او می‌دهد. ۲۲ روز پس از عملیات هیئت اعزامی ۵۷، هیستوریا به‌عنوان ملکه‌ی پارادیس انتخاب و مراسم تاج‌گذاری او برگزار می‌شود. dastannevis.com
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ dastannevis.com
نوشتن در مورد شادی‌ها می‌تواند تأثیرات مثبتی بر روح و روان مردم داشته باشد: ۱. تسلط بر احساسات: نوشتن درباره شادی‌ها به افراد کمک می‌کند تا احساسات مثبت خود را به خوبی بیان کنند و از تجربه‌های شاد یاد کنند. ۲. افزایش انرژی مثبت: ثبت لحظات شاد و خوشحالی در نوشته‌ها می‌تواند انرژی مثبتی به فرد بدهد و او را به ادامه روزگاری خوشبخت و پرانرژی تشویق کند. ۳. ایجاد خاطرات ماندگار: با نوشتن درباره شادی‌ها، افراد می‌توانند خاطرات خوش زندگی خود را ثبت کنند که در آینده به آنها خاطره‌های دلپذیری بخاطر بیاورند. ۴. کاهش استرس: فعالیت نوشتاری و ثبت احساسات مثبت می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند و روحیه فرد را بهبود بخشد. ۵. افزایش خلاقیت: نوشتن در مورد شادی‌ها و لحظات خوشایند می‌تواند خلاقیت فرد را تقویت کند و او را به ایده‌های جدید و نوآورانه ترغیب کند. به طور کلی، نوشتن در مورد شادی‌ها می‌تواند به تقویت روحیه و بهبود روح و روان افراد کمک کند و احساسات مثبتی را در زندگی آن‌ها ایجاد کند. dastannevis.com
تصویرهای متنوع و دقیق ایجاد کنید .... رعد و برق را مانند چخوف به تصویر بکشید: انگار کسی با پای برهنه روی پشت بام راه می رود. داشتن دیدی کامل و روان خیلی مهم است. الکساندر کوپرین dastannevis.com
در داستان‌های چینی، گفتگوها به شیوه‌های مختلفی صورت می‌گیرد که به ترکیب عناصر فرهنگی، تاریخی، و ادبی آن منطقه و دوران خاص مرتبط است. در چین، گفتگوها به عنوان یکی از اصلی‌ترین عناصر داستان‌ها، به شکل‌های متنوعی ظاهر می‌شوند که شامل موارد زیر می‌شود: ۱. زبان فرمال: در برخی داستان‌های چینی، شخصیت‌ها از زبان فرمال و فرهنگی استفاده می‌کنند که باعث تأکید بر احترام و ارزشمندی‌های فرهنگی می‌شود. این نوع گفتگو معمولاً در صحنه‌های رسمی و فرمال، مانند مکالمه با افراد محترم یا ارائه دادن اطلاعات تاریخی و فرهنگی، دیده می‌شود. ۲. زبان عامیانه: در برخی داستان‌ها، شخصیت‌ها از زبان عامیانه و غیررسمی استفاده می‌کنند که باعث ایجاد ارتباط نزدیک‌تر با خواننده می‌شود. این نوع گفتگو معمولاً در صحنه‌های خصوصی، روزمره، و احساسی دیده می‌شود. ۳. زبان تخیلی: در برخی داستان‌های چینی، شخصیت‌ها از زبان تخیلی و خیالی استفاده می‌کنند که برای بیان ایده‌ها و فضای خاص داستان استفاده می‌شود. این نوع گفتگو معمولاً در صحنه‌های فانتزی، افسانه‌ای، و شگفت‌انگیز دیده می‌شود. به طور کلی، گفتگوها در داستان‌های چینی بسته به نوع داستان، شخصیت‌ها، و مضمون، به شیوه‌های مختلفی ظاهر می‌شوند که هر کدام نقش مهمی در ایجاد ارتباط با خواننده و انتقال پیام داستان دارند. dastannevis.com
🌾🌻🌾 💕داستان کوتاه معجون آرامش روزی انوشیروان بر بزرگمهر حکیم، وزیر خود خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر ببندند. چون چند روزی بر این حال بود، "کسری" کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند. آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان. بدو گفتند: در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم! گفت: معجونی ساخته ام از شش جزء. آن را به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد. گفتند: آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید. گفت: جزء نخست "اعتماد بر خدای عزوجل" است؛ دوم آنچه "مقدر است"" بودنی است؛" سوم "شکیبایی" برای گرفتار بهترین چیزهاست؛ چهارم اگر "صبر" نکنم چه کنم، پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم؛ پنجم آنکه شاید "حالی سخت تر" از این رخ دهد؛ ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر "امید گشایش" باشد. * هنگامی که این سخنان به "کسری" رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت. * dastannevis.com
🍃 نوشتن داستان به روش یادداشت یا روایت یادداشت گونه: در این روش داستان، با تنظیم و تدوین یادداشت های روزانه شکل می گیرد و چون معمولا یادداشت ها، لحنی گزارشی و غیر احساسی دارند برای خواننده باورپذیرند. هنگام استفاده از این شیوه به سه نکته باید توجه داشت: الف) از آنجا که در یادداشت های روزانه، نویسنده معمولا حوادث برجسته زندگی اش را انتخاب و ثبت می کند، به نظر می رسد این شیوه می تواند برای نوشتن داستان های پرماجرا کاربرد بیشتری داشته باشد. ب) همان طور که پراکنده گویی ها یادداشت ها را طبیعی تر جلوه می دهند، این حرف های به ظاهر پراکنده می توانند به داستان هم برجستگی بدهند و اگر هم ارتباط مستقیمی با ماجرای داستان نداشته باشند، می توانند در معرفی مکان و نوع داستان یا زوایای درونی شخصیت های داستان به نویسنده کمک کنند. ج) یادداشت ها اغلب خصوصی اند و همین خصوصی بودن شان باعث ایجاد حس مشترک بین خواننده و نویسنده می شود. فرق این شیوه با نامه نگاری این است که در این شیوه فرد یا افراد خاصی طرف توجه نیستند، بلکه مخاطب، خواننده است و نگارش با زاویه دید اول شخص انجام می گیرد. dastannevis.com
بازپس‌گیری دیوار ماریا (از اواسط تا اواخر ۸۵۰) طی دو ماه بعد، ملکه هیستوریا یک یتیم‌خانه تاسیس و هانجی به اختراع و توسعه‌ی «نیزه‌های آذرخش» (Thunder Spears) کمک می‌کند. این نیزه‌ها در اصل موشک‌هایی هستند که می‌توان آن‌ها را به هارنس بازوی دستگاه ODM وصل و از همان‌جا شلیک‌شان کرد. اختراع مهم دیگر «جلادانی از جهنم» (Executioners from Hell) است، یک دستگاه گیوتین‌مانند بزرگ مخصوص کشتن تایتان‌ها که روی دیوارها در سرتاسر پارادیس نصب می‌شود. پس از گذر این دو ماه، جوخه‌ای متشکل از صد سرباز، به فرماندهی اروین اسمیت، به سمت شیگانشینا راه می‌افتند تا آنجا را بازپس‌بگیرند. جنگجویان مارلی، که اکنون پیک هم بهشان ملحق شده، تصمیم می‌گیرند به سمت شیگانشینا راه بیفتند تا تایتان بنیان‌گذار را از ارن بگیرند. نبرد شیگانشینا در طول یک روز اتفاق می‌افتد، و پارادیس در آن پیروز می‌شود، ولی با هزینه‌ای سنگین. جنگجویان مارلی شکست می‌خورند (زیک به‌دست لیوای، راینر به‌دست هانجی و میکاسا، و برتولت به‌دست ارن و آرمین)، ولی همه‌یشان به‌جز برتولت، به‌لطف فرم تایتان ارابه‌ی پیک، موفق به فرار می‌شوند. فقط هشت نفر از سربازان پارادیس (ارن، میکاسا، لیوای، هانجی، جین، کانی، ساشا و فلاک فورستر (Floch Forster)، یکی از اعضای جدید) زنده می‌مانند. به اروین و آرمین زخمی کاری وارد می‌شود و هردو در یک‌قدمی مرگ قرار می‌گیرند، ولی لیوای تصمیم می‌گیرد از مایع نخاع برای نجات دادن آرمین استفاده کند. بدین ترتیب اروین می‌میرد. آرمین تایتان‌شده برتولت را می‌خورد و قدرت تایتان عظیم‌الجثه را به ارث می‌برد. همچنان که بقیه در حال استراحت و تجدید قوا هستند، ارن، میکاسا لیوای و هانجی خود را به زیرزمین خانه‌ی خانواده‌ی یگار می‌رسانند، آن را باز می‌کنند و در آنجا رازهای دنیای بیرون را کشف می‌کنند. جنگجویان مارلی به مارلی برمی‌گردند و متوجه می‌شوند که به‌خاطر شکست‌شان و از دست دادن دوتا از تایتان‌ها، کشور در معرض جنگ با اتحاد خاور نزدیک (Mid-East Alliance) قرار دارد. بازماندگان دسته‌ی دیده‌بانی برمی‌گردند و ملکه هیستوریا از آن‌ها تقدیر می‌کند. طی سال بعد، پارادیس به‌طور کامل از وجود تایتان‌ها پاکسازی می‌شود و سرزمین‌های دیوار ماریا دوباره پرجمعیت می‌شوند. در سال ۸۵۱، جوخه‌ی لیوای راهی هیئت اعزامی جدید می‌شوند، به ساحل‌های پارادیس می‌رسند و برای اولین بار، اقیانوس را می‌بینند. dastannevis.com
نفوذ به مارلی (سال‌های ۸۵۱ تا ۸۵۴)‌ مارلی چهار سال بعد را درگیر جنگ باقی می‌ماند. جنگجویان قدیمی و جنگجویان نسل بعد (گابی براون (Gabi Braun)، کولت (Colt)، فالکو گریس (Falco Grice)، اودو (Udo) و زوفیا (Zofia)) تحت فرماندهی تئو ماگاث (Theo Magath) در خط مقدم در حال جنگ هستند. این جنگ تا حدی مارلی را مشغول نگه می‌دارد که آن‌ها فقط یک سری کشتی دیده‌بانی را تک‌به‌تک به پارادیس می‌فرستند و ناخواسته برای جزیره این امکان را فراهم می‌کنند تا پیشرفت کند. در این میان، زیک درگیر طرح‌ریزی نقشه‌ای برای دیدار دوباره با برادرش و عقیم‌سازی الدیایی‌ها می‌شود. در سال ۸۵۱، اعضای دسته‌ی دیده‌بانی یکی از کشتی‌های فرستاده‌شده به پارادیس را گیر می‌اندازند. داخل کشتی گروهی پیدا می‌شود که اعضای آن هم‌دست زیک بودند. سردسته‌ی آن‌ها شخصی به نام یلنا (Yelena) بود و همه‌یشان متعلق به کشورهای تحت کنترل مارلی بودند. یلنا نقشه‌ی زیک را به اطلاع بقیه می‌رساند و این نقشه از این قرار است: دادن تایتان بنیان‌گذار به هیستوریا فرستادن تعدادی از تایتان‌های داخل دیوار به سمت مارلی برای ضرب‌شست نشان دادن منصرف کردن کشورهای دیگر از حمله به پارادیس تا برای پارادیس فرصت فراهم شود تا از لحاظ فناوری خود را به سطح کشورهای دیگر برساند ارن با این نقشه مخالفت می‌کند، چون باعث نابودی هیستوریا و فرزندانش می‌شود. سال بعد، هیئت‌های اعزامی از هیزورو، به‌سرکردگی اشراف‌زاده‌ای به نام کیومی آزومابیتو (Kiyomi Azumabito) به پارادیس می‌آیند تا با جزیره اتحادی برقرار کنند. آزومابیتو تکنولوژی لازم برای ساخت راه‌آهن را در اختیار اهالی پارادیس قرار می‌دهد و میکاسا را از ملیت واقعی خود باخبر می‌کند. ساخت راه‌آهن در سال ۸۵۳ به پایان می‌رسد. پس از آن دیده‌بان‌ها (ارن، میکاسا، آرمین، جین، ساشا، لیوای و هانجی) تصمیم می‌گیرند با هویت مخفی از مارلی بازدید کنند. ارن از دیده‌بان‌ها جدا می‌شود و با زیک دیدار می‌کند. یگر جوان ظاهراً با نقشه‌ی برادرش پیرامون «عقیم‌سازی الدیایی‌ها» موافق است، ولی حقیقت این است که او در حال فریب دادن برادرش برای دستیابی به خون سلطنتی تایتان‌هاست. در اواخر ۸۵۳ و اوایل ۸۵۴، هیستوریا تصمیم می‌گیرد بچه‌دار شود و یکی از کارگران یتیم‌خانه‌اش را به‌عنوان پدر بچه انتخاب می‌کند. dastannevis.com
جنگ برای پارادیس (سال ۸۵۴)‌ در سال ۸۵۴، مارلی اتحاد خاور نزدیک را شکست می‌دهد و ویلی تایبور در مرکز توجه قرار می‌گیرد. او نمایندگانی از تمام کشورها را به مارلی دعوت می‌کند و در قرنطینه‌ی لیبریو برای آن‌ها نمایشی به اجرا درمی‌آورد. در طی اجرای این نمایش، یک ماه پس از پایان جنگ، ویلی حقیقت درباره‌ی خانواده‌اش و پادشاه فریتز را برملا می‌کند تا حمایت لازم برای حمله به پارادیس را به دست آورد. ارن در نقش سربازی به نام کروگر، با فالکو دوست می‌شود و با استفاده از او، نامه‌هایی برای زیک و دوستانش در پارادیس می‌فرستد. در شب نمایشی که ویلی ترتیب داده، ارن فالکو را مجبور می‌کند تا راینر را از صحنه دور کند؛ یلنا نیز همین کار را در قبال پیک و پورکو انجام می‌دهد. پس از محبوس شدن جنگجویان مارلی، ارن خود را به تایتان حمله تبدیل می‌کند و ویلی، اودو، زوفیا و افسرهای ارتش مارلی را می‌کشد. لارا، خواهر ویلی، خود را به تایتان چکش جنگی تبدیل می‌کند و به همه نشان می‌دهد این قدرت متعلق به او بوده است، ولی ارن و دیده‌بان‌هایی که وارد صحنه می‌شوند، موفق می‌شوند لارا و جنگجویان مارلی را شکست دهند. در لنگرگاه لیبریو، آرمین خود را به تایتان عظیم‌الجثه تبدیل می‌کند و ناوگان مارلی را از بین می‌برد. ارن لارا را می‌خورد و قدرت‌های تایتان چکش جنگی را نیز به دست می‌آورد. دیده‌بان‌ها، زیک و یلنا سوار بر یک کشتی هوایی بادکنکی مسروقه می‌شوند. گابی و فالکو مخفیانه وارد کشتی می‌شوند و در آنجا، گابی با شلیک تیر ساشا را می‌کشد و بعد دستگیر می‌شود. در پارادیس، ارن به‌خاطر حمله‌ی بدون اجازه‌ای که ترتیب داد، زندانی می‌شود و زیک نیز تحت نظارت لیوای قرار می‌گیرد. طی ماه بعد، گروه جدیدی از جنبش احیای امپراتوری الدیا با نام «یگریست‌ها» (Yeagerists) به سرکردگی فلاک قدرت را در پارادیس به دست می‌گیرند، زکلی را به قتل می‌رسانند و ارن را آزاد می‌کنند. یگریست‌ها فاش می‌کنند که شرابی که اعضای ارتش در حال نوشیدن بودند، با مایع نخاع زیک مسموم شده بود و بدین ترتیب آن‌ها را به زانو درمی‌آورند. مارلی با ناوگانی از کشتی‌های هوایی به شیگانشینا حمله می‌کند. این نبرد بالا و پایین‌های زیاد دارد و در آن ارن از خط مقدم، حمله را علیه جنگجویان مارلی رهبری می‌کند. زیک سر می‌رسد و پارادیسی‌های آلوده‌شده/مسموم‌شده را به تایتان‌های خالص تبدیل می‌کند. وقتی ارن در حال دویدن به سمت زیک است، گابی با شلیک گلوله سر او را از جا می‌کند، ولی پیش از این‌که ارن کشته شود، او و زیک با هم تماس برقرار می‌کنند. dastannevis.com
رامبلینگ (سال‌های ۸۵۴ تا ۸۵۷) ارن و زیک در بعد زمانی/مکانی دیگری به نام «مسیرها» (The Paths) بیدار می‌شوند. در آنجا روح یمیر ساکن است و زمان با سرعت بسیار کمتری می‌گذرد. پس از این‌که آن‌ها سیاحتی در خاطرات پدرشان و یمیر بنیان‌گذار می‌کنند، ارن یمیر را متقاعد می‌کند کنترل تایتان بنیان‌گذار را به او بدهد. ارن دیوارهای پارادیس را درهم‌می‌شکند و از راه تله‌پاتی، به همه‌ی الدیایی‌ها نقشه‌ی خود پیرامون نابود کردن کل انسان‌های خارج از پارادیس را اعلام می‌کند. هانجی بازماندگان دسته‌‌ی ۱۰۴ و جنگجویان باقی‌مانده‌ی مارلی را جمع می‌کند و آن‌ها را با هم متحد می‌کند تا درکنار هم جلوی رامبلینگ (Rumbling) را بگیرند که در اصل یک سناریوی آخرالزمانی با حضور تایتان‌هاست. (انی هم دوباره به داستان وارد می‌شود، چون وقتی ارن سفتی بدن تایتان‌ها را غیرفعال کرد، پیله‌ی کریستالی او نیز از بین رفت). همچنان که ارن و تایتان‌های دیوار در حال نزدیک شدن به مارلی هستند، اعضای اتحاد جدید یکی از قایق‌های پرنده‌ی هیزوروها را از یگریست‌ها می‌دزدند و بعد به هیزورو میان‌بر می‌زنند تا آن را تعمیر کنند. در این میان، ماگاث، شادیس، فلاک و در آخر هانجی همه کشته می‌شوند. چهارمین و آخرین روز رامبلینگ با عنوان نبرد بین زمین و آسمان (Battle of Heaven and Earth) شناخته می‌شود. لیوای زیک را می‌کشد تا کنترل ارن روی تایتان‌های دیوار را از بین ببرد و بقیه هم سر ارن را از روی تایتان بنیان‌گذار قطع می‌کنند. آرمین خود را به تایتان عظیم‌الجثه تبدیل می‌کند، با ارن دوئل می‌کند و در آخر میکاسا سرش را قطع می‌کند. این کار او آن موجود هزارپا مانند را نیز می‌کشد و بدین‌ترتیب به قدرت تایتان‌ها خاتمه می‌بخشد. همچنان که میکاسا سر ارن را در آغوش می‌گیرد، آرمین یاد گفتگویی می‌افتد که در «مسیرها» با ارن داشت. ارن می‌دانست دارد چه‌کار می‌کند؛ او تمام‌مدت نقش یک شرور را بازی کرد تا دنیا را از شر تایتان‌ها خلاص کند و با تبدیل کردن دوستانش به قهرمان، تعصب و پیش‌داوری علیه الدیایی‌ها را از بین ببرد. وقتی آرمین یاد این گفتگو می‌افتد، اعلام می‌کند که ارن را کشت. در پارادیس، هیستوریا فرزندی از خون یمیر به دنیا می‌آورد که پس از دو هزار سال، عاری از قدرت تایتان‌هاست. dastannevis.com
چرخه ادامه پیدا می‌کند (سال ۸۵۷ تا آینده) در جریان رامبلینگ، ۸۰ درصد از جمعیت دنیا نابود شد. طی سه سال آینده، شخصیت‌هایی که سابقاً قدرت تایتان شدن داشتند (آرمین، راینر، انی، پیک) در کنار کانی و جین به سفیران مارلی تبدیل می‌شوند. در سال ۸۵۷، آن‌ها به پارادیس برمی‌گردند. لیوای تصمیم می‌گیرد در مارلی ساکن شود، در حالی‌که میکاسا به شیگانشینا برمی‌گردد و ارن را زیر درختی که در دوران کودکی کنار آن بازی می‌کردند به خاک می‌سپرد. طی دهه‌های آینده، میکاسا یک خانواده تشکیل می‌دهد و هر از گاهی آن‌ها را سر قبر ارن می‌آورد (البته در انیمه، اشاره می‌شود که میکاسا تا آخر عمر باکره و عاشق ارن باقی می‌ماند). در چند صفحه‌ی آخر مانگا، و در تیتراژ پایانی انیمه، چند نسل آینده نشان داده می‌شود. میکاسا در حوالی سال ۹۱۵ بر اثر کهولت سن می‌میرد. چند دهه پس از مرگ او، پارادیس به چیزی معادل تکنولوژی قرن ۲۱ دنیای ما دست پیدا می‌کند و در شیگانشینا شاهد آسمان‌خراش‌های مدرن هستیم. ولی در نهایت جنگ دوباره به جزیره برمی‌گردد: ناوگانی از بمب‌اندازهای هوایی بر اثر یک درگیری جدید و نامعلوم شهر را نابود می‌کنند. با وجود ریزش ساختمان‌ها، درخت پابرجا می‌ماند. چند دهه‌ی دیگر سپری می‌شود و به جای ویرانه‌های شیگانشینا، جنگل می‌روید. یک روز، یک کودک همراه با سگش در حال قدم زدن در ویرانه‌هاست تا این‌که به پایه‌ی همان درخت (که اکنون به یک غار تبدیل شده) می‌رسد. درخت در این حالت بسیار شبیه به درختی است که یمیر چند قرن قبل پیدا کرد. پایان یک جنگ به‌معنای پایان گنجایش بشریت برای راه انداختن جنگ‌های دیگر نیست. چرخه‌ی خشونت با زنجیری غیرقابل‌شکستن متصل است؛ طول این زنجیر از بازه‌ی زمانی ۲۰۰۰ ساله‌ی داستان «اتک آن تایتان» به‌مراتب طول بیشتری دارد. منبع: Slash/Film
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ dastannevis.com
واقعیت نوشتن شامل یافتن منابع الهام‌بخش برای داستان و ایده‌هاست. این می‌تواند از مشاهده زندگی روزمره، خواندن کتاب‌ها، تجربیات شخصی و حتی خیالپردازی باشد. dastannevis.com
برای همکاری با آیدی @goli1020 در ارتباط باشید.