بررسی موفقیتها و نقاط قوت و ضعف: در پایان، به بررسی موفقیتها و نقاط قوت و ضعف داستان بپردازید و نقاط قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار دهید. این بخش به شما کمک میکند تا نقاط قوت داستان را تقویت کرده و نقاط ضعف آن را تصحیح نمایید.
dastannevis.com
🍃🌸🍃
❇️ خلاقیت به عنوان مهارت
خلاقیت یک مهارت است که هر کس می تواند آن را یاد بگیرد، تمرین کند و از آن استفاده کند.
خلاقیت درست مانند اسکی کردن، تنیس بازی کردن، آشپزی یا یادگیری نویسندگی یک مهارت است.
هر کسی می تواند این مهارت ها را یاد بگیرد. ولی در پایان قرار نیست که همه افراد به یک اندازه در این مهارت ها خوب باشند. بعضی از افراد بهتر از دیگران نقاشی می کنند. بعضی افراد بهتر از دیگران می نویسند اما همه می توانند مهارت را یاد بگیرند و هر کس می تواند از طریق تمرین بهتر شود.
dastannevis.com
🔺داستان کفش نارنجی
🔸پشت ویترین مغازه کفش فروشی ایستاده بود. چشمش به یک کفش نارنجی افتاد. پولهایش را شمرد. قیمتش از پولی که او داشت بیشتر بود.
🔹آن شب به پدرش گفت که میخواهد کفش بخرد و پول کم دارد. بعد از شام پدرش دو تا اسکناس به او داد و گفت: فردا برو بخر. تا صبح خواب کفش نارنجی را دید که با یک دامن نارنجی پوشیده بود و میرقصید و زیباترین دختر دنیا شده است .
🔸فردا با مادرش به کفش فروشی رفت. مادر تا کفش نارنجی را دید؛ اخمهایش را درهم کشید و گفت: دخترم تو دیگه بزرگ شده ای برای تو زشته و با اجبار برایش یک جفت کفش قهوه ای خرید.
🔹وقتی که هجده سالش بود، با نامزدش به خرید رفته بودند. کفش نارنجی زیبایی با پاشنه بلند پشت ویترین یک مغازه بود، دلش برای کفشها پر کشید. به نامزدش گفت: چه کفش قشنگی اینو بخریم؟ نامزدش خنده ای کرد و گفت: خیلی رنگش جلفه! برای یه خانم متاهل زشته.
🔸بیست و هفت سال به سرعت گذشت. او حالا مادر بود. دیگر زمانه عوض شده بود و پوشیدن کفش نارنجی نه جلف بود و نه زشت. یک روز برای هزارمین بار چشمش به کفش نارنجی زیبایی افتاد و دلش را برد. به شوهرش گفت: بریم این کفش نارنجی رو بپوشم ببینم تو پام چه جوریه؟ شوهرش اخمی کرد و گفت: با این کفش روت میشه بری خونه مادرزن پسرمون!
🔹بیست سال دیگر هم گذشت، در تمام جشن تولدهای نوه اش که دختری زیبا شبیه به خودش بود، علاوه بر کادو یک کفش نارنجی هم میخرید. این را تمام فامیل میدانستند و هر کس علتش را می پرسید او میخندید و میگفت: کفش نارنجی شانس میاره.
🔸آن شب، در جشن تولد بیست و سه سالگی نوه اش، در میان کادوها، یک کفش نارنجی دیگر هم بود! پسرش در حالیکه کفشها را جلوی پای شیرین گذاشت، گفت: مامان برات کفش نارنجی خریدم که شانس میاره...
🔹بالاخره در هفتاد سالگی کفش نارنجی پوشید، دلش میخواست بخندد اما گریه امانش نمیداد. در یک آن به دوازده سالگی برگشت، پشت ویترین مغازه کفش فروشی ایستاد و پنجاه و هشت سال جوان شد.
🔸نوه اش او را بوسید و گفت: مامان بزرگ چقدر به پات میاد. آن شب خواب دید که جوان شده کفشهای نارنجی اش را پوشیده و در عروسی نوه اش میرقصد.
🔹وقتی از خواب بیدار شد و کفشهای نارنجی را روی میز کنار تخت دید با خودش گف: امروز برای خودم یک دامن نارنجی میخرم...
dastannevis.com
شازده کوچولو گفت:
«کی اوضاع بهتر میشه؟!»
روباه گفت:
«از وقتی بفهمی همه چیز به تو بستگی داره...»
dastannevis.com
جعفر توزنده جانی متولد سال ۱۳۴۱ در نیشابور است. او که کار خود را با همکاری با کیهان بچه ها آغاز کرد، اولین مجموعه داستانش را با نام کوزه های آب در سال ۷۱ منتشر کرده است. توزنده جانی در خصوص شروع به کار نویسندگی می گوید:«در دوران دبیرستان با نوشتن یک خاطره مورد توجه همکلاسی ها و معلمم قرار گرفتم. موقع نوشتن دو خاطره را با هم آمیخته بودم و وقتی معلم ادبیات گفت: چقدر عالی تو یک قصه نوشتی، از همان لحظه احساس کردم می توانم بنویسم ....
توزنده جانی بیش از پانزده اثر در حوزه کودک و نوجوان خلق کرده است. داستان های او با زبانی خوب و روان نوشته شده اند.
از جمله آثار اوست: "جادوی دژ"، رمان "افسون رنگ"، بازنویسی "گرشاسب نامه"، رمان "دختری که زیاد می دانست"، "رودکی"، "افسانه ی سه پادشاه"، "مردی که گم شده بود"، "مردی که می خواست قطار بخرد"، رمان "درخت سیب بابا"، "بهشت گمشده بابام"، "سکه پدر بزرگ"، "کمال المک"، "چرا دریا عصبانی شد؟"، "مهمانی دیوها" و رمان "خانه ما". "مهمانی دیوها" در سال ۱۳۸۲ جایزه مهرگان و "جادوی دژ" همین جایزه را در سال ۱۳۸۵ دریافت نمود و به عنوان رمان تاریخی مورد تقدیر قرار گرفت. کتاب "کمال المک" او از سوی جشنواره کتاب های کتاب کمک درسی سال ۱۳۸۳ تقدیر شد و داستان "چرا دریا عصبانی شد؟" جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی پور را در سال ۱۳۸۶ از آن خود کرد.
رمان"خانه ما"با موضوع محوری اعتیاد در خانواده ها نوشته شده است. داستان تعدادی نوجوان است که در یک مجتمع مسکونی ساکن هستند. فردی باعث می شود که پدر یکی از این نوجوانان به اعتیاد دچار شود. داستان از آنجایی آغاز می شود که یکی از دوستان این نوجوان به او می گوید که پدرش معتاد است و با هم درگیر می شوند. در ادامه این دو تلاش می کنند با همکاری هم، پدرش را از اعتیاد نجات دهد. داستان "چرا دریا عصبانی شد؟"را نویسنده با دیدن موج های خروشان ساحل بندرعباس در روزی آفتابی سال ۱۳۷۸ و فرار مردم از این عصبانیت دریا و جلوگیری از خیس شدن نوشته است. این داستان برونگراست و مربوط به محیط زیست و آلودگی دریا می شود. در این داستان، شخصیت های داستانی چون مرد ماهیگیر، شهردار و مدیر پارک ساحلی حضور دارند. مرد ماهیگیر نماینده انسانی با باورها و اعتقادات سنتی و شهردار با افکار و نظرات امروزی است که یک تقابل سنت و مدرن را پدید آورده اند. اما نویسنده تلاش کرده است تا در داستان محیط خاصی را در نظر نگیرد.
کتاب "سکه پدر بزرگ"، داستان مقاومت شهر اهواز در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. داستان از زبان پسرکی به نام دانیال نقل می شود که همراه با خانواده اش در شهر اهواز زندگی می کند. در روزهای پایانی تابستان 1359، دانیال منتظر است که پدر یکبار دیگر او را کنار رود کارون ببرد تا با سکه هایی که پدربزرگ به او داده، بستنی بخرد. در همین ایام، عراق شهر اهواز را بمباران می کند و پس از آن تانک ها، نفربرها و سربازهای خود را از مرز ایران عبور می دهد. عراقی ها که پس از اشغال چند روستای اطراف اهواز به شهر نزدیک شده و به کارخانه فولاد اهواز رسیده اند با مقاومت شدید مردم مجبور به عقب نشینی می شوند. در این درگیری ها پدربزرگ دانیال شهید شده و دایی او که به نیروهای ارتش و سپاه پیوسته بود، مجروح می شود. پدر دانیال، او، مادر و مادربزرگش را به بندرعباس می برد و خود به اهواز باز می گردد. در این میان رزمندگان با عملیاتی از پیشروی دشمن جلوگیری می کنند و پس از چند ماه نبرد و مقاومت آنها، دشمن عقب نشینی کرده و شهر آرام می شود. پدر دانیال خانواده را دوباره به اهواز باز می گرداند. شهرهای اطراف اهواز، مانند بستان و سوسنگرد نیز مورد هجوم دشمن قرار می گیرند. در دو سال اول جنگ با عملیاتی شهرهای اشغال شده آزاد می شوند. دایی دانیال در عملیات بیت المقدس در شلمچه به شهادت می رسد و اکنون سال ها از جنگ می گذرد و دانیال هنوز سکه هایی را که پدربزرگش به او داده، در اختیار دارد و با دیدن آن خاطرات آن دوران را مرور می کند.
dastannevis.com
سیمُرغ نام یک پرندهٔ اسطورهای-افسانهای ایرانی است. شاید بتوان سیمرغ را از مهمترین موجودات در ادبیات پارسی برشمرد. دانشمندان زیادی از دیرباز به این پرنده در اساطیر ایرانی و شباهتهای آن با مرغان دیگری همچون çyena (شاهین)، گرودای هندی، وارغن، کرشیفت، امرو و کمروی اوستایی، چمروش و کَمَک در ادبیات پهلوی، عنقای عربی، هما و ققنوس در ادب پارسی، فونیکس یونانی، انزوی اکدی، و سیرنگ در ادبیات عامیانه پرداختهاند. او نقش مهمی در داستانهای شاهنامه دارد. کُنام (آشیانه) او کوه اسطورهای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را میپرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی میکند. به رستم در نبرد با اسفندیاررویینتن یاری میرساند. جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود قرار دادهاند. از جمله منطق الطیر، عطار نیشابوری نیز از آن دستهاند.
#حیوانات_افسانهای
#سیمرغ#پرندگان
dastannevis.com
خواندن موثر کتاب به معنای استفاده حداکثری از آن برای افزایش دانش، درک و بهرهوری شخصی است. در ادامه چند راهنمایی برای خواندن موثر کتاب آورده شده است:
۱- تعیین هدف: قبل از شروع به خواندن، هدف خود را مشخص کنید. آیا میخواهید اطلاعات جدیدی را یاد بگیرید؟ آیا میخواهید موضوعی را عمیقتر بشناسید؟ یا میخواهید از دیدگاهها و تجارب نویسنده استفاده کنید؟
۲- انتخاب کتاب مناسب: کتابی را انتخاب کنید که به هدف شما نزدیک باشد و شما را به سمت دستیابی به آن هدف هدایت کند.
۳- مطالعه فعال: هنگامی که کتاب را میخوانید، فعال باشید. یعنی سوالات خود را بپرسید، یادداشت برداری کنید، مفاهیم پیچیده را بازخوانی کنید و با ایدهها و محتوا تعامل داشته باشید.
۴- تفکر انتقادی: نقاد بودن و ارزیابی کتاب با تفکر انتقادی مهم است. سوالاتی مانند "آیا این ادعا از نظر عقلانی قابل قبول است؟" و "چه اطلاعاتی ارائه شده است و چه مدرکی ارائه میشود؟" به شما کمک میکند تا از اطلاعاتی که دریافت میکنید، بهره ببرید.
۵- اعمال ایدهها: سعی کنید ایدهها و آموختههایی که از کتاب یاد گرفتید، را در زندگی عملی کنید. این کار به شما کمک میکند تا اطلاعات را بهتر به خاطر بسپارید و بهرهوری بیشتری از مطالب کتاب ببرید.
۶- مطالعه پس از پایان کتاب: پس از خواندن کتاب، زمانی را برای بازنگری محتوا و مرور نکات اصلی کتاب اختصاص دهید. این مرحله میتواند به شما کمک کند تا اطلاعات را بهتر درک کنید و در ذهنتان ثبت شوند.
dastannevis.com
برای بررسی موفقیتها و نقاط ضعف و قوت در نوشتن، میتوانید از روشها و استراتژیهای مختلفی استفاده کنید. این فرآیند میتواند به شما کمک کند تا نگاهی دقیقتر به نوشتههای خود داشته باشید و از آنها برای بهبود مهارتهای نوشتن خود استفاده کنید. در ادامه، چند راهنمایی برای انجام این کار آورده شده است:
۱- مطالعه با دقت خود نوشتهها: اولین گام برای بررسی نوشتههای خود، مطالعه آنها با دقت است. بپرسید که نوشتههایتان چه پیامی را منتقل میکنند و آیا این پیام با دقت و وضوح به مخاطب منتقل میشود یا خیر.
۲- جمعبندی محتوا و هدف: مشخص کردن هدف اصلی نوشته و جمعبندی محتوا به شما کمک میکند تا بفهمید آیا پیام شما به درستی منتقل شده است یا نه.
۳- بررسی نقاط قوت و ضعف: شناسایی نقاط قوت و ضعف در نوشتههای خود به شما کمک میکند تا بفهمید کدام بخشها بیشترین تأثیر را بر مخاطبان دارند و کدام بخشها نیاز به بهبود دارند.
۴- دریافت بازخورد: درخواست بازخورد از دیگران، به ویژه از افرادی که در زمینه نوشتن مهارت دارند، میتواند به شما کمک کند تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید و مهارتهای نوشتن خود را بهبود بخشید.
۵- آموزش و تمرین: مطالعه منابع آموزشی در زمینه نوشتن و انجام تمرینهای مختلف نیز میتواند به شما کمک کند تا مهارتهای نوشتن خود را تقویت کنید و بهبود بخشید.
۶- پیگیری و ارزیابی مداوم: موفقیت در نوشتن نیازمند پیگیری و ارزیابی مداوم است. شما باید مداوم به بهبود مهارتهای خود کار کنید و نتایج را بررسی کنید تا بفهمید آیا به سمت تحقق اهداف خود در نوشتن پیشرفت میکنید یا نه.
dastannevis.com
نثر ادبی: قلب های بیچاره
نویسنده: حدیثه نوری
برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇
https://dastannevis.com/21721/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما هم میتونید از طریق این لینک نثر های ادبی (دلنوشته و شعر) هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃:
https://dstn.ir/new-post
🌞 اولین تصویر رسمی رو ببینیم از انیمیشن سریال «Twilight of the Gods» از زک اسنایدر.
📺📆 این انیمیشن با محوریت افسانههای نورس ساخته شده و ۸ قسمت داره.
dastannevis.com
نحوه پیدایش جهان
یکی از دلایل پیداش اساطیر مختلف، طبیعت کنجکاو انسان و تلاش او برای پاسخ به سوالات بنیادین بود. اساطیر اسکاندیناوی از عقاید وایکینگها نشات میگیرد که در دو کتاب ادای شاعرانه و منثور جمعآوری شدهاند. براساس عقاید این گروه، در ابتدا هیچ چیزی نبوده است؛ به این فضای خالی گینونگاگپ میگفتند که در شمال آن قلمروی یخ و مه به نام نیفلهایم و در جنوب آن قلمروی آتش به نام موسپلهایم قرار داشت. پس از مدتی رودهای نیفلهایم و مواد مذاب موسپلهایم به هم پیوستند و از برخورد آنها با هم اولین موجود زنده به وجود آمد. به او یمیر میگفتند؛ غولپیکرترین موجودی که تصورش را میکنید. از یمیر اولین نسل یوتنار یا غولها به وجود آمدند.
یمیر اما تنها موجود زندهای نبود که از برخورد یخ و آتش ایجاد شد. درکنار او یک گاو به اسم اودومبلا هم به وجود آمد. او یخها را لیس میزد و شیری که تولید میکرد برای سیر کردن جاینتها کافی بود. اما نقش این یخها بیشتر از این حرفها بود. چرا که پس از مدتی از میان آنها فردی به نام بوری شکل گرفت. بوری جد خدایان نژاد اسیر است و نوادگانش به نامهای اودین، ویلی و وی در روند شکلگیری دنیا نقش مهمی ایفا کردند. درواقع اتفاقی که این سه برادر رقم زدند آنقدر کلیدی و مهم بود که عاقبت دنیا را رقم زد. آنها نقشهی کشتن یمیر را کشیدند و نهایتا آن را اجرا کردند. عواقب این قتل بهشدت هولناک بود؛ خون یمیر در حدی زیاد بود که تمامی غولها به جز دو نفر غرق شدند.
سه برادر سپس از جسد یمیر برای شکلگیری دنیا کمک گرفتند؛ به طوری که از جمجمهی او برای شکلگیری آسمان و از گوشت بدنش برای شکلگیری زمین استفاده شد. شاید از خودتان بپرسید که انگیزههای اودین و برادرانش چه بود؟ چرا باید جد خود را سلاخی کنند؟ بین منابع مختلف بر سر این موضوع اختلاف وجود دارد اما منطقیترین آنها بیان میکند که این سه برای شکلگیری دنیا چارهای جز این کار نداشتند. همانطور که نیل گیمن در کتاب اساطیر اسکاندیناوی بیان میکند، مرگ یمیر حیات را به جریان در آورد. این قتل مهمترین دلیل نفرت عمیق غولها از خدایان اسیر و همچنین اولین جرقه برای وقوع قیامت هولناک دنیای نورس بود؛ رگناروک.
نثر ادبی: حرم
نویسنده: فردوس اولادامرعلی
برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇
https://dastannevis.com/21724/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما هم میتونید از طریق این لینک نثر های ادبی (دلنوشته و شعر) هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃:
https://dstn.ir/new-post
نثر ادبی: پیر دنیا
نویسنده: یاسین مختارنژاد
برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇
https://dastannevis.com/21729/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما هم میتونید از طریق این لینک نثر های ادبی (دلنوشته و شعر) هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃:
https://dstn.ir/new-post
داستان: تعقیب کننده
نویسنده: مهرانا نیک پور
برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇
https://dastannevis.com/21731/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما هم میتونید از طریق این لینک داستان هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃:
https://dstn.ir/new-post
داستان: انجمن مخفی نِوِرِست
نویسنده: آیشین صمدی
برای خواندن این نوشته، از لینک زیر اقدام کنید! 😉👇
https://dastannevis.com/21727/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما هم میتونید از طریق این لینک داستان هاتون رو ارسال کنید تا براتون رایگان توی سایت منتشر کنیم 😃:
https://dstn.ir/new-post
معرفی نژادها و شخصیتهای مهم دنیای نورس
در ادامه به معرفی مهمترین نژادهای دنیای نورس و شخصیتهای کلیدی هر دسته میپردازیم.
خدایان اسیر
در بخش پیدایش جهان تا حدودی با خدایان اسیر آشنا شدید. اکثر شخصیتهای معروف دنیای نورس هم از این نژاد هستند. به طوری که بیشتر داستانها و اشعار حول محور ماجراهای خدایان اسیر رخ میدهد.
اودین: یکی از معروفترین لقبهای اودین پدر همگان است. عطش زیاد او برای دانش بینهایت و پیشبینی اتفاقات آینده او را به داناترین خدایان تبدیل کرده است. برای اینکه بفهمید اودین تا چه حد تشنهی دانش است باید بدانید که او نهتنها یک چشمش را برای نوشیدن از چاه دانایی از دست داد، بلکه ۹ روز خود را از درخت زندگی آویزان کرد. بنابراین او از هر اتفاقی که در ۹ قلمروی دنیای نورس میافتد، باخبر است.
تور: خدای آذرخش و فرزند اودین که قدرتش زبانزد خاص و عام است. او بهتنهایی قدرتمند است و حمل پتک میولنیر که قویترین سلاح دنیا است سبب شده که او قدرتش به حد بینهایتی برسد؛ به طوری که در داستانهای متعدد تعداد زیادی از غولهای قوی و غولپیکر را به قتل رسانده است.
بالدر: بالدر یکی دیگر از فرزندان اودین و خدای نور است که بین همه نژادها از محبوبیت زیادی برخوردار است. بدن او دربرابر همهی آسیبها مقاوم بود تا اینکه لوکی راهی برای کشتنش پیدا میکند و او یک روز در کمال ناباوری همه به قتل میرسد.
مگنی و مودی: پسران تور که از بازماندگان قیامت هستند و پتک پدرشان را به ارث میبرند. در یکی از داستانها آمده است زمانیکه جسد یکی از غولها روی تور افتاده بود و کاری از دست هیچیک از خدایان برنمیآمد، مگنی که در آن زمان تنها سه سال داشت پدرش را نجات داد.
هایمدال: هایمدال نگهبان ازگارد، سرزمین خدایان اسیر است. چشم و گوشهای او آنقدر قوی هستند که گفته میشود صدای رشد کردن چمن را از کیلومترها دورتر میشوند. او در قیامت شیپور خود را به صدا در آورده و خدایان را از حمله دشمنانشان باخبر میکند.
میمیر: میمیر از داناترین خدایان است. او پس از اینکه خدایان ونیر سر او را قطع کردند و برای اودین فرستادند، با جادو به زندگی بازگردانده شد.
تیر: خدای جنگ دنیای نورس که برخلاف سمتش با عدالت و صلحطلبی خود شناخته میشود. او به خدای یکدست هم معروف است. اما تیر چگونه دستش را از دست داده است؟ این ماجرا به گرگ غولپیکری به نام فنریر برمیگردد که در قسمت جاینتها به آن پرداخته میشود.
خدایان ونیر
خدایان ونیر نژاد دیگری از خدایان هستند که با دانایی و جادوی خود شناخته میشوند. نژاد ونیر و اسیر برای مدتها با هم در جنگ بودند اما نهایتا راهی برای صلح پیدا کردند.
نیورد: رهبر خدایان ونیر که پس از صلح با خدایان اسیر همراهبا دو فرزندش فری و فریا به قلمروی اسیرها نقل مکان کرد.
فری: فری به عدالت خود معروف است. او از اولین خدایانی است که در جریان رگناروک کشته میشود.
فریا یا فریگ: بین منابع مختلف بر سر هویت واقعی فریا اختلاف وجود دارد. برخی او را یکی از خدایان ونیر میدانند که در ازگارد زندگی میکند و برخی دیگر معتقدند که او همان فریگ، همسر اودین است. او همچنین ملکه والکریها هم است.
dastannevis.com
اسلپنیر: اسلپنیر یکی دیگر از فرزندان لوکی است. اسب هشتپای معروف اودین که با سرعت و قدرت بینظیر خود در ۹ قلمرو شهرت دارد.
نیدهاگ: درکنار یکی از ریشههای درخت زندگی که در قلمروی نیفلهایم قرار دارد، اژدهایی غولپیکر به نام نیدهاگ قرار دارد. البته برخی منابع معتقدند که نیدهاگ درواقع یک مار است و ریشههای درخت زندگی را میجود. دقت کنید که تمام دنیای نورس بر پایهی این درخت استوار است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این اژدها (یا مار) چندان طرفدار حیات نیست.
dastannevis.com
جاینتها یا غولها
یمیر: یمیر منشا حیات در دنیای نورس بود که بهدست اودین و برادرانش به قتل رسید.
لوکی: لوکی بدون شک یکی از مهمترین شخصیتهای دنیای نورس است. اهمیت این شخصیت آنقدر زیاد است که میتوان گفت بدون او و فرزندانش رگناروکی در کار نبود. لوکی بین خدایان ازگارد زندگی میکرد ولی با حیلهها و آسیبهایی که به آنها رساند بارها تنبیه شد. نهایتا پس از اینکه خدایان متوجه شدند که او عامل مرگ بالدر است بدترین تنبیه ممکن را برای او لحاظ کردند. پس از آن لوکی تا زمان وقوع قیامت زندانی بود.
لافی: از لافی بهعنوان مادر لوکی یاد میشود. هر چند در اساطیر زیاد به این شخصیت پرداخته نشده ولی در بازی گاد او وار شاهد حضور پررنگ و تأثیرگذار او هستیم.
انگربودا: انگربودا یکی از جاینتها و مادر فرزندان لوکی است.
فنریر: اولین فرزند لوکی، گرگ غولپیکری به نام فنریر است. زمانیکه خدایان طبق یک پیشبینی متوجه میشوند که فرزندان لوکی در رگناروک نقش دارند، هر یک از آنها را به جایی فرستادند تا خطر کمتری آنها را تهدید کند. در این بین فنریر را بین خودشان نگه میدارند تا از نزدیک حواسشان به او باشد. روزها گذشت و این گرگ بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که خدایان خطر شدیدی را احساس کردند. آخرین تلاش آنها برای به زنجیر کشیدن فنریر که موفقیتآمیز هم بود، به قطع شدن دست تیر منجر شد. چرا که فنریر برای اعتماد به آنها درخواست کرده بود که یکی از آنها دستش را در دهانش بگذارد و اگر او نتوانست رنجیر را در هم بکشند، دستش را قطع کند.
یورمانگاندر: دومین فرزند لوکی و انگربودا، مار غولپیکری است که دور تا دور اقیانوس میدگارد را فرا گرفته است. برخوردهای نه چندان خوشایند او و تور آنها را به دشمنان خونی تبدیل کرده است به طوری که در رگناروک با هم به مبارزه میپردازند.
هل: دختر لوکی و انگربودا که فرمانروای هلهایم یا دنیای مردگان است.
سورت: غول آتشین موسپلهایم که جزو اولین موجودات زندهی دنیای نورس به شمال میرود. عدهای معتقدند که او پس از یمیر به وجود آمده و عدهای دیگر بر این باور هستند که او از مدتها قبل در موسپلهایم حضور داشته است. او خود را برای رگناروک آماده میکند تا دنیا را به آتش بکشد و مهر پایانی بر سلطنت خدایان اسیر بزند.
انسانها
اودین و برادرانش پس از قتل یمیر، اجداد انسان به نام اسک و امبلا را ایجاد کردند سپس آنها را در میدگارد قرار دادند.
الفها
الفها بدون شک یکی از معروفترین نژادهای دنیای نورس هستند. این نژاد به دو دسته الفهای روشنایی و تاریکی دستهبندی میشوند.
کوتولهها
براک و سیندری: کوتولهها با مهارت زیاد خود در ساخت ابزار شناخته میشوند. براک و سیندری از معروفترین اشخاص این نژاد هستند که این شهرت را بیشتر به علت ساخت پتک میولنیر بهدست آوردهاند.
ترولها: در اساطیر اسکاندیناوی ترولها به شیوههای متفاوتی توصیف شدهاند. عدهای آنها را موجوداتی شیطانی میدانند که دشمنی شدیدی با انسانها دارند و در برخورد با نور خورشید تبدیل به سنگ میشوند. در تعریف دیگر، ترولها ظاهری شبیه به انسانها دارند که در انزوا و به دور از آنها زندگی میکنند.
والکریها: والکریها خدمتگزاران اودین هستند. مهمترین وظیفهی آنها هدایت روح جنگجوهایی است که در میدان جنگ با دلاوری کشته شدهاند. این روحها به سمت والهالا هدایت میشوند تا بهعنوان بخشی از ارتش اودین در رگناروک به مبارزه بپردازند.
نورنها: نورنها نقش مهمی در دنیای نورس دارند. عمدهی منابع بر این باور هستند که در مجموع سه نورن وجود دارد که گذشته، حال و آینده را کنترل میکنند. از آنجایی که نورنها سرنوشت همه موجودات دنیای نورس را تحت سلطهی خود دارند، در نتیجه از قدرت بهشدت زیادی برخوردار هستند.
دراگرها: زامبیها مثال امروزی دراگرهای دنیای نورس هستند. البته به این معنا نیست که یک ویروس یا انگل یا هر نوع موجود میکروسکوپی انسانها را به دراگر تبدیل کند. درواقع دراگرها احساسات شدید انسان مانند خشم یا غم هستند که پس از مرگ او، جسدش را تحت تسلط خودشان در میآورند. این مردگان متحرک از یک انسان عادی قدرتهای بیشتری دارند.
نکتهای که در مورد دنیای نورس بدانیم این است که موجودات خاصی وجود دارند که در هیچکدام از این نژادها دستهبندی نمیشوند. از مهمترین آنها میشود به راتاتاسک، نیدهاگ و اسلپنیر اشاره کرد.