eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
1.1هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
36.3هزار ویدیو
124 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ 🌺ســـلام ☕️صبحتون بخیر 🌺اول هفته تون زیبا و پراز انرژی ☕️چون همیشه دعایم برایتان 🌺 عاقبت بخیری ☕️ سلامت جسم وجان 🌺 و دلی خالی از ☕️ درد وغم است 🌺روزتون پراز رحمت الهی ☕️زندگیتون پراز خیر وبرکت برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
امام زمانم ❣ 🔹‌جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد؛ تا دگر برنکنم دیده به هر دیداری ... 🔹‌السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ 🔹اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، 🔹اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دفن استخوانهای عقیقه!؟ 📣بسیار مهم ⬇️⬇️⬇️ 🔹برداشتی ناصحیح در مورد عقیقه 🔹 آیا دفن استخوانِ عقیقه سند و مدرکی دارد؟ 🔹عقیقه کردن چه ثمراتی دارد؟ 📚
💠 💬گاهی در ورودی مسجد و حسینه به‌خاطر قرار ندادن کفش در جاکفشی، به صورت عمدی یا غیر عمدی پامون روی کفش دیگران میره، در این شرایط آیا لازم به گرفتن حلالیت هست؟ 1️⃣ اگه عمدی نبوده، قصد بی‌احترامی هم نداشتید، ضرر و آسیبی هم به کفش ها نرسیده: 🔹 آیات عظام رهبری، مکارم، شبیری و نوری: گرفتن حلالیت لازم نیست. 🔹 آیت الله سیستانی: در هر صورت بايد احتياط كرد و حلالیت گرفت. 2️⃣ اگر عمدی بوده یا غیر عمدی اما به کفش طرف آسیب و ضرر رسیده: 🔹آیات عظام رهبری، مکارم، وحید، شبیری و زنجانی و سیستانی: بله، حتما باید حلالیت بگیرید، اگر عمدی بوده گناه هم کردید. 📚رهبری، استفتاء ش zk۵۵۲gg؛ مکارم استفتاء ش 140209055548؛ شبیری، استفاء ش 117301؛ سیستانی، وحید و نوری: استفتای پیامکی و ایمیلی. 📚
🌸💕🌸💕 💕🌸 🌸 صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست  تلخی ذائقه را شاخه نباتی بفرست  می‏رسد با علم سبز، امامت بر دوش  از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 فرخنده میلاد پیامبر مهربانی ها حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام تهنیت باد. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
⁉️ دست زدن در شادی اهل بیت 🔶 س : دست‌زدن همراه با شادی و خواندن و ذکر صلوات بر پیامبر اکرم و آل او(صلوات الله علیهم اجمعین) در جشن‌هایی که به مناسبت ایام ولادت ائمه معصومین(علیهم‌السلام) و اعیاد وحدت و مبعث برگزار می شود چه حکمی دارد؟ اگر این جشن ها در مکان‌های عبادت مانند مسجد و نمازخانه های ادارات و مؤسسات دولتی و یا حسینیه ها برگزار شوند، حکم آن‌ها چیست؟ ✅ ج: به‌ طور کلی کف زدن فی نفسه به نحو متعارف در جشن‌های اعیاد یا برای تشویق و تأیید و مانند آن اشکال ندارد ولی بهتر است فضای مجالس دینی به‌ خصوص مراسمی که در مساجد و حسینیه ها و نمازخانه ها برگزار می شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آن‌ها برسد. 🔍 منبع : KHAMENEI.IR
قسم به أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ تو آمدی که بگویی علی ولی الله (ص)🌺 (ع)💫 🌺
1.76M
تحلیلی کوتاه بر اتفاقات ۷۲ ساعت گذشته در لبنان و منطقه🚀🔥 چه زمان ایران پاسخ جنایات رژیم صهیونیستی را خواهد داد⁉️ 🚀🔥 ╭┅ঊঈ🌹🍃🌸🍃🌹ঊঈ┅╮
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌻 🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻 📚رمان #از_من_تا_فاطمه قسمت ۲۰ #هوالعشق علی به سمت ما امد ٬بایدداز خیابان رد میشد
سلام دوستان امام زمان عج عید بر شما مبارک پارت ۲۱ الی۳۰ پارت 1 الی 10 https://eitaa.com/Dastanyapand/61796 پارت 11 الی 20 https://eitaa.com/Dastanyapand/62126 پارت 21 الی 30 https://eitaa.com/Dastanyapand/62324 پارت 31الی 42 https://eitaa.com/Dastanyapand/62499 نوش نگاه زیباتون برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌻 🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻 📚رمان #از_من_تا_فاطمه قسمت ۲۰ #هوالعشق علی به سمت ما امد ٬بایدداز خیابان رد میشد
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌻 🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻 📚رمان قسمت ۲۱ زمانی که وارد حیاط شد چشمش لحظه ای به من افتاد و محو من شد که پدرش با دست گذاشتن روی شانه اش او را از دنیای خود بیرون کشید ٬لبخندی به لب اورد و به همگی سلام داد به من که رسید زیر لبی سلامی داد و نگاهش را به آن سمت گرفت. همه زیر چشمی حرکاتش را زیر نظر داشتند و به او میخندیدند ٬اخر داماد هم انقدر دست پاچه؟ باهمه خداحافظی کردیم و سوار ماشینی شدیم که گل های سرخ و نرگس تزیینش شده بود. علی در را برایم باز کرد تا چادرم خیس نشود٬پشت فرمان نشست و لبخندی به لب داشت ٬زبان به کلام باز نمیکرد که من شروع کردم: -اهم٬علی اقا؟ -... -سید؟ -.... -علییییی -جانم هزار بار سرخ و سفید شدم و سرم را پایین انداختم چقدر لوس شده بود خخ. -کجا میخوایم بریم؟ -سوپرایزه٬او نه غافلگیری! زبان به دهان گرفتم و راه افتادیم ساعت ۱ونیم بود اما هوا پاییزی و پاییزی بود٬شیشه پنجره را پایین دادم و باتمام وجود هوای سبک را بلعیدم٬نمیدانم هوای سنگین تهران چگونه انقدر سبک شده بود ٬اما سریع شیشه را بالا دادم تا عطر وجود علی را تنفس کنم که از هر هوایی مرا تر میکند.. به جاده مخصوص رسیدیم جاده ای که به مزار شهدا میرسید٬خوب اینجا را میشناسم ٬وای خدای من علی ٬علی٬علی... با ذوق دست هایم را به هم زدم و روبه علی برگشتم٬عشقم را در چشمانم ریختم و به سوی چشمان علی جاری کردم٬از خوشحالی من لبخند پررنگی به لب اورد و گفت -قابل شمارو نداره خانوم٬اوردمت خونه اصلیمون راست میگفت از اینجا به علی رسیدم و از اینجا خدا را دیدم٬شهدا دوست ها و فامیل های من بودند٬همشان..‌. پیاده شدیم٬همه با لبخند نگاهمان میکردند و بعصی ها که از کنارمان رد میشدند ٬صمیمانه تبریک میگفتند٬به مزار شهدای گمنام رسیدیم ٬ناخوداگاه زانو زدم٬احساس میکردم تمام قبور دب پاشی شده و خاکی نیست و لباسم کوچک ترین خاکی نگرفت٬پس زانو زدم و گل نرگسم را با قبور شهدا نورانی کردم٬علی کنارم نشست ٬اوهم هوایی شده بود٬انگار حاجت گرفته بود که گفت -دستتون درد نکنه٬٫ شدم دلم میخواست آن لحظه بلند داد بزنم که من هم حاجتم را گرفتم ان هم چه زیبا گرفتم چه خوب..مردی کنارمان نشست و به ما تبریک گفت٬مردی با محاسن سفید و صورتی میانسال چقدر اشنا بود... روبه ما کرد و گفت -خوشبخت بشین باباجان٬به حق اقا حسین سرور و سالار شهیدان خوشبخت بشین . -ممنون پدر جان٬بادعای خیرشما -خب دخترم میخواید براتون یه مولودی بخونم؟ به علی نگاه کردم و رنگ تایید را در چشمانش دیدم٬ -ممنونم پدر جان٬حتما و شروع کرد به خواندن مولودی زیبا٬خودش دست میزد و میخواند ٬کم کم مردمی را دیدم که به سمت ما می آمدند و کنارمان مینشستند ٬جمعیتمان کم کم زیاد شد ٬به طوری که صدای دست های زیبایشان در گلزار پیچیده بود ٬خانمی مهربان شکلاتی که به همراه داشت بین همه پخش کرد٬پیرمردی روحانی گلاب بر سرمان میریخت و این جمع الهی مرا به گریه از شوق وادار میکرد.. خدارا در دل هزاران بار شکر کردم و به علی نگاه میکردم ٬با نگاهش جان میگرفتم و با وجودش نفس میکشیدم. ✍🏻 نهال سلطانی ... برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌻