#روششناسی
#روششناسیعلم
خانه > دانشنامه > روش شناسی > روش شناسی علم
دانشنامه, روش شناسی
روش شناسی علم
13 دقیقه خواندن
179
روش شناسی علم
روش شناسی علم دانشنامه عبد الحمید واسطی
فهرست مطالب
موضوع بحث
مسأله بحث
پیش فرضها
فرضیه بحث
تبیین بحث
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
موضوع بحث
«روششناسی علم» (انتقال به مقاله منتخب)
مسأله بحث
برای دستیابی به واقعیتها و تفکیک آنها از توهمات، چه زمینه، شرایط، ابزار، مراحل، شاخصها و فرآیندهایی لازم است؟
پیش فرضها
فرضیه بحث
۱. علم= تک گزاره یا مجموعه گزارههایی که توصیف یا تبیین موجّه از واقعیت را ارائه میکنند.
۲. دستگاه علمی = مجموعه قضایای کلی مبتنی بر اصول موضوعه مشخص که با روش مشخص میتوانند با یکدیگر ترکیب شوند و قضیه جدیدی را تولید کنند.
۳. روششناسی (متدولوژی) = تعیین منطقی مرحله به مرحله فرآیندهای لازم برای کسب معرفت (باور صادق موجه مبتنی بر منطق پایه)
۴. علوم تجربی= توصیف و تبیین پدیدههای محسوس برای دستیابی به قدرت کنترل آنها + مشاهدات در تجربه، نظریه بار هستند + استقراء توان کشف تمام حقایق را ندارد + استقراء دارای شرایط، مفید تعمیم و حکم کلی است + برای اثبات یک قضیه تجربی، استفاده از ابزار «ابطالگرایی» کفایت نمیکند و نیاز به شواهد اثباتی برای رسیدن استقراء به حد اشباع است + روش، لازم است و ضدروش، کاذب است + روشها دارای طیف هستند و به صورت ترکیبی و در یک «برنامه و بسته پژوهشی» باید به کار بروند تا به تمام ابعاد یک پدیده نزدیک شوند و در عین حال، نداشتن اثر عینی در یک نظریه، به منزله بطلان آن نظریه نیست + مقام گردآوری از مقام داوری متمایز است اما مقام گردآوری بدون قاعده و قانون نیست و هر چیزی را از هر جایی نمیتوان گردآوری کرد + میان رویکرد «علتگرایانه» و «دلیلگرایانه» باید تفکیک حاصل کرد.
۵. علوم انسانی= توصیف و تبیین ابعاد مختلف رفتار انسانی برای دست یابی به پیشبینی و کنترل آنها
۶. علم دینی= گزارش روشمند و نظاممند از توصیف و تبیین دین نسبت به پدیدههای هستی و انسانی
۷. علوم انسانی، و علوم دینی، عینی و ناظر به واقع هستند.
۸. قواعد نظریهپردازی در کلیه رشتههای علمی دارای مبانی و روش زیرساختی مشترک است و حصرگرایی در روش نیز غلط است و هر سه روش تجربی، تحلیل مفهومی و شهودی، میتوانند کاشف از واقعیت باشند.
۹. پارادایم «شبکهای» بعنوان رقیب سه پارادایم رایج در علوم (اثباتی – تفسیری – انتقادی) توانایی کشف موجّه و حداکثری واقعیتها را دارد.
تبیین بحث
روششناسی، با «روش تحقیق» تفاوت دارد؛ در روششناسی، انواع روشهای ممکن و مُنتِج و متناسب با هویت پدیدههای مورد بررسی و تحقیق، ارائه و نقد و بررسی میشوند تا روش متناسب موجّه برای هر پدیدهای، به دست آید (فلسفه و علت انتخاب یک روش از میان روشها، برای بررسی موضوع مورد نظر یا حل مسأله مورد نظر)؛ اما در «روش تحقیق» به بررسی ابزارهای و تکنیکها و فرآیندهای عملیاتی برای تحقّق «روش انتخاب شده» پرداخته میشود.
در نسبت میان هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی باید گفت:
ذهن و فکر انسان با استفاده از منطق و عقلانیت پایه (بدیهیات حضوری و حصولی) گزارههای هستیشناسانه پایه را تولید میکند؛ سپس با کمک این گزارههای هستیشناسانه، گزارههای معرفتشناسانه پایه را تولید میکند؛ سپس با کمک بسته حاوی گزارههای منطقی، هستیشناسانه و معرفتشناسانه پایه، به تفصیل به تولید بسته «معرفتشناسانه» میپردازد و پس از تولید این بسته، به تولید تفصیلی بسته «روششناسانه» میپردازد.
دیدگاه فلاسفه و معرفتشناسان مسلمان به نتایج زیر میرسد:
۱.واقعیتی خارج از ذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
۲.دستیابی به این واقعیت ممکن است.
۳.حقیقت= ادراک مطابق با واقع
۴.صدق= مطابقت با واقع
۵.هر کسی مجموعهای ازادراکات یقینی را دارد (بدیهیات منطق و فلسفه)
۶.علم حضوری سنگبنای ادراکات انسان است.
۷.با استفاده از ابزاربدیهیِ شکل اول منطق و استدلالهای مباشر (عکس، عکسنقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (گسترشپذیری ادراکات یقینی)
۸.معرفت = ادراکات صادق موجّه
۹.دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است= عقلانیت معرفت= رئالیسم (در برابرایدهآلیسم به معنی ذهنگرایی)
بنابراین:
۱۰.واقعگرایی ممکن است
۱۱.ذهنگرایی یا سوبجکتیویسم ضروری نیست.
۱۲.پس پارادایم تفسیری تنها راه ممکن کشف واقع نیست.