#روششناسی
#پارادایمهاودستگاههایمعرفتی
خانه > دانشنامه > روش شناسی > پارادایم ها و دستگاه های معرفتی
دانشنامه, روش شناسی
پارادایم ها و دستگاه های معرفتی
6 دقیقه خواندن
161
پارادایم ها و دستگاه های معرفتی
پارادایم ها و دستگاه های معرفتی دانشنامه عبدالحمید واسطی
موضوع بحث:
« پارادایم و انواع پارادایمها » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟ (اسلاید بحث)
مساله بحث:
ابزارهای معرفتی و روشی، در تحقیقات، بر چه مبانی معرفتی استوار هستند؟ (چتر معرفتی کلی حاکم بر تحقیقات)؛ اگر با استفاده از ابزار «چرا – چرا» به عمق ابزارهای معرفتی و روشی در تحقیقات نفوذ کنیم به چه مواد معرفتی میرسیم؟
پیش فرض ها:
.
فرضیه بحث:
۱. «پارادایم» یک اصطلاح در «فلسفه علم» است و بهمعنی چهارچوب فکری کلان حاکم بر یک علم یا یک نظریه میباشد؛ چارچوبی از مبانی نظری و عناصر کلانی که برای تحلیل، سنجش، کشف و اصلاح نظریه های علمی به کار می رود.
۲. این چهارچوب فکری، ترکیبی از مبانی فکری نسبت به موارد زیر است:
مبانی هستیشناسانه، انسانشناسانه، معرفت و علمشناسانه، جامعه و عُرفشناسانه، روششناسانه، تاریخشناسانه، ارزششناسانه، آیندهشناسانه. (انتقال به بحث تفصیلی)
تعبیر دیگری که از عناصر پارادایمی در فلسفه علم بهکار میرود بهصورت عناصر هشتگانه زیر است:
ماهیت انسان، ماهیت وقایع اجتماعی، نقش شعور عامه، دلیل انجام تحقیق، چیستی نظریه، ملاک اعتبار شواهد، ملاک صحت تبیین،
۳. پارادایمهای کلان رایج در علوم انسانی، که پارادایم تجربهگرا (اثباتگرایی)، پارادایم ذهنگرا (تفسیری و تفهمی)، پارادایم ساختارگرا (انتقادی) هستند، هر کدام برای هر یک از عناصر کلان پارادایمی تعریف و تبیینی دارند.
۴. در منابع اصلی و تفسیریِ اسلام، در مورد هر کدام از موارد فوق، تعریف و تبیینی ارائه شده است که با تجمیع آنها میتوان جدول عناصر پارادایمی مورد نظر اسلام را تولید کرد. (پارادایم شبکهای)
۵. پارادایم شبکهای یعنی رویکرد «بررسی شبکهای» در نگاه به هر پدیده، و یعنی: ضرورت بررسی هر موضوع و مساله در ارتباط با کل شبکه هستی، و یعنی هر تحقیقی هنگامی موجه و معتبر است که ابعاد وجودیِ موضوع و مساله تحقیق، در مقیاس کل شبکه هستی موردتحلیل و ترکیب قرار گیرد. (انتقال به بحث پارادایم شبکهای)
تبیین بحث:
پارادایم اثباتگرایی یا پوزیتیویستی، با انحصار واقعیت ، به واقعیت مادی قابل مشاهده تجربی، روش موجّه برای علم را صِرفاً روش تجربی دانست و دیگر گزارهها را بیمعنا تلقی کرد؛ فرآیند معرفتی این پارادایم به شکل زیر است: (ر.ک. مبانی پارادایمی روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی، دکتر محمدتقی ایمان،نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه)
توضیح تصویر: خطوط نقطهچین، به معنای آن است که به طور مستقیم نمیتوان وارد واقعیت تجربی شد و برای حرکت به سوی واقعیت تجربی باید از مراحل قبلی گذر کرد.
پارادیم تفسیری، با پذیرش تفاوت پدیدههای انسانی با پدیدههای فیزیکی شیمیایی زیستی، واقعیت خارج از ذهن را منکر شد و عالم خارج از ذهن را بازتاب فعلوانفعالات ذهنی دانست و برای هر ذهنی عالمی جداگانه در نظر گرفت که دیگری باید تلاش کند تا محتویات ذهنی افراد را صِرفا توصیف کند و چگونگی کشف معنا از تعاملات را روشمند سازد؛ در این پارادایم به دنبال «تعمیم» نیستند بلکه فقط کشف قواعد خاص در مورد پدیده مورد مطالعه بررسی میشود.
در این پارادایم، هدف بررسی و مطالعه قصد یا معنای متن یا افعال فردی و اجتماعی مردم است، افعالی که در قالب کنش متقابل بین افراد جامعه ساخته میشود. در پارادایم پوزیتیویستی، نظریه قبل از ورود به واقعیت شکل میگیرد و در فرآیند تحقیق کمّی، آزمون میشود،اما در تحیقات تفسیری در طی فرآیندی کیفی و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی، کشف معنا و انتزاع آن صورت میگیرد. تصویر زیر نمود فرآیند معرفتی پارادایم تفسیری است:
پارادایم انتقادی، پس از پارادایم تفسیری و متوجه شدن نواقص آن، به تدریج شکل گرفت؛ آنها متوجه شدند که اینطور نیست که صِرف کنش متقابل افراد با یکدیگر، واقعیتها را میسازند بلکه هم کنشها و هم ظرف این کنشها، از قواعد و قوانینی نهفته و در عمق، پیروی میکنند لذا تلاش کردند تا از طریق تحلیل کنشها، بهسوی کشف ملاکهای زیرساختی بروند و از این ملاکها برای ایجاد تغییر در ساختارهای اجتماعی و نهادها استفاده کنند. تصویر زیر نمودار فرآیند معرفتی این پارادایم است:
جدول زیر گویای ابعاد مختلف پارادایمهای سهگانه در علوم و پارادایم پیشنهادی جایگزین با اقتباس از نگرش اسلام است:
ردیف