گسست، بینظمی محض نیست بلکه دگرگون شدن نظم است اما اگر نظمی برود و نظم دیگر جای آن نیاید نامش دیگر گسست تاریخی نیست بلکه گسستگی تاریخی و گسسته خردی است. زندگی در وضع گستگی بسیار دشوار میشود در این وضع شادی و آسودگی خاطر امید و اعتماد و دوستی نیست. اما نزاع و قهر و کینهتوزی هرچه بخواهی هست و مدام افزون میشود.
🔻کانال دکتر رضا داوریِاردکانی
▪️@davari_ir
باید صبر کرد و دید که آیا از درون تیرگی و ابهام دوران فترت و پست مدرن خلوت نشینانی پیدا میشوند که چراغی برافروزند. اگر فترت کنونی به طول انجامد مجال بی خردی وسعت مییابد و زمینه فراهم میشود که بیخردان جهان را با آتش حماقت خود بسوزانند
🔻کانال دکتر رضا داوریِاردکانی
▪️@davari_ir
زمان مشروطه اهل سیاست و حتی منورالفکرها آزادی و عدالت را با شریک شدن در قدرت حکومت اشتباه کردند. گویی که اگر مدعیان آزادیخواهی مقامهای حکومتی را صاحب شوند آزادی و عدالت هم خود به خود میآید. اینها از آن زمان تاکنون هرگز فکر نکردهاند و فکر نمیکنند که آزادی و عدالت را باید بنا کرد زیرا اینها چیزی موجود در جایی نیستند که بتوان به جای دیگر منتقلشان کرد. آزادی و عدالت دو خواسته بزرگ آدمیانند و زمانی به وجود میآیند و حفظ میشوند که جان مردمان با آن انس یافته باشد...
🔻کانال دکتر رضا داوریِاردکانی
▪️@davari_ir
فلسفه تدبیر نیست، بلکه با دردِحیرت آغازمیشود. وقتی گفتهمیشود فلسفه، سود ندارد و چون سودندارد آنرا باید رهاکرد، درد فراموششدهاست. اکنون به جرأت میتوانمبگویم فلسفه دیگر ربطی به حیرت ندارد...
گفتوگوهایی با سایهام ۱۵۲
🔻کانال دکتر رضا داوریِاردکانی
▪️@davari_ir
ظاهراً بعضیگوشها مایلند که تفسیرِاسلام را به زبانِمدرنیته بشنوند ولی بهنظرِمن دین، مادهمناسبی برای مدرنیته نیست و اینکوشش که به خرجمیدهند، در بهترینصورت، عبث و لغو است و گاهی به آشوبِفکر و روان دامنمیزند و خانهعقل را ویرانمیکند. هرچند که اینقبیل کوششها با داعیه موافقت با عقل و پیروی از منطق توأمباشد. به هرحال اینوصفی که به آن اشارهفرمودید حاکی از آن است که هنوز منورالفکرهایِاسلامیِما در باب نسبت دین و مدرنیته چنانچه که باید تأملنکردند و آنچه تاکنون گفتهاند بیشتر از قبیل خطابیات است و کمتر توانستهاند مدرنیته را با اسلام توضیحدهند...
کتاب سیاستوفرهنگ، صفحه۴۴۰
🔻کانال دکتر رضا داوریِاردکانی
▪️@davari_ir