5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام لباس نماز گزار ( قسمت چهارم)
🙇♂ تا حالا فکر کردید مباح یعنی چی؟
🤔آیا می دونید اگر با لباس با چادر دوستتون نماز بخونید و او راضی نباشه، نماز شما درسته یا باطل؟☹️
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
❤️ بسم رب الشـھــدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_سوم
💖 ملیحه عروس تازه بود.
وقتی محمدمهدی می رفت سر ِکار تنهایی اش را با انجام کار های خانه از سر می گذراند.
خودش را مشغول می کرد تا برنامه مورد علاقه اش شروع شود.
⇜ قرائت جواد فروغی ...✨
پسر بچه خوش صدا و خوش سیمایی که آن روزها اسمش سر زبان ها افتاده بود.
زمان برنامه را از حفظ شده بود. رأس ساعت خودش را می رساند جلوی تلویزیون و می نشست. 📺
مجری با جواد خوش و بش می کرد و بعد می خواست که قرائتش را شروع کند.
🌺 وقتی آیات خدا با صدای پُر و شش دانگ جواد طنین پیدا می کرد، دل آدم می لرزید.
ملیحه قرائت خوب را می شناخت. با تلاوت مادربزرگ، اوج و فرودهای بجا را شناخته بود.
از بچگی با خانواده و حالابا محمدمهدی در محافل قرآنی، رفت و آمد داشت. 🚶♀
جلو تلویزیون به صورت معصوم جواد ِکوچک خیره می ماند وتوی دلش با خدا گفت و گویی در می گرفت.
از خدا می خواست بچه هایی روزی اش کند که قرآن را به همین خوبی برای مردم بخوانند 🌺
ادامه دارد...
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام لباس نماز گزار
(قسمت پنجم)
⁉️ میتونیم با لباسی که از جنس چرم باشه نماز بخونیم؟🧥
❄️🌨تو زمستان با لباسی که از پشم حیوانات درست شده باشه ، میشه نماز خوند؟🤔
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_چهارم
💠 سال شصت و هفت بود.
جنگ داشت به روز های آخرش نزدیک می شد.
سرمای آن آبان را، تولد محسن 💕، برای ملیحه گرم کرد.
اسمش را گذاشت محسن.
چون دوست داشت محسن ِ فاطمه سلام الله علیها زنده می ماند.
🍁🍂 می خواست محسنش به خوبی محسنی که هیچ وقت به دنیا نیامد زندگی کند.
به همین خاطر بود که تمام ایام بارداری اش در هر مجلسی حاضر نمی شد و دست به هر لقمه ای نمی برد.
آن نُه ماه از قرآن کنده نشد.
🌷🌱 کار هر روزش خواندن زیارت عاشورا و امین الله بود. انگار منتظر بچه ای بود که قوت غالبش همین چیز ها باشد .
👶 محسن، سفید و قشنگ بود. ملیحه از خلق و خویَش متعجب بود. بهش می گفت: فرشته! 💞
آرام بود و بهانه نمی گرفت.
غذایش را با خوشحالی می خورد وخوب می خوابید و گریه نمی کرد. 👌
انگار از همان وقت ها از خدای خودش حسابی راضی بود.
ملیحه نفهمید اصلا محسن چطور از آب و گل در آمد. بس که بی آزار بود این بچه 🌸
ادامه دارد...
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام لباس نماز گزار
(قسمت ششم)
⁉️ اگر شک کنم لباسم از پشم و کرک حیوان حرام گوشت هست نمازم درسته؟🤔
🧐 فقط نماز خوندن با لباسی که از ابریشم خالص هست برای آقایون اشکال داره؟ یا اصلا اجازه ی پوشیدن لباس ابریشم رو ندارم؟!
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_پنجم
محسن، سه ساله بود.
صبحانه اش را که می خورد، می رفت اتاق بچه ها. مامان توی آشپزخانه مشغول بود که صدای ضبط بلند می شد. 📼
📻 صدای شحات محمد انور بود.
باز محسن رفته بود سراغ ضبط برادر هایش. آنقدر با ضبط ور رفته بود که یاد گرفته بود چطور ازش استفاده کند.
یک روز که مامان سر زد به اتاق بچه ها، از دیدن دم و دستگاهی که محسن درست کرده بود خشکش زد.
❤️ محسن یک روسری دور سرش بسته بود و یکی را هم انداخته بود روی شانه اش و نشسته بود روی یک بالش.
یک آیه را که شحات می خواند، محسن ضبط را خاموش می کرد و با زبان بچگانه اش از شحات تقلید می کرد.
😅 وقتی چشمش به مامان افتاد خنده اش گرفت؛ انگار از قیافیه خودش!
گفت:
_ من می خوام شحات انور بشم!
ظهر که مامان کار های خانه را تمام می کرد، می دید که محسن هنوز مشغول شحات انور شدن است!
🎈 محسن بعد از ناهار استراحت می کرد و باز مشغول ضبط صوت می شد. اسباب بازی هایش خاک می خوردند.
زیاد نمی رفت سراغشان. آدم بزرگ بود از بچگی ..
ادامه دارد...🌹
🕌 کانال تخصصی نماز
#سه_شنبه_ها
#دوره_سوم_رشد
@davat_namaz