eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
586 ویدیو
180 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
*از امروز می دونم که...* به نور وجود شما زمين روشن گرديده که اگر شما نبوديد، نه زمين بود و نه غير زمين شما در تكوّن و هستي عالم امكان، دخالت داريد و وجود شما به اذن خدا، هستي‌ بخش به عالم است. پس نمازم و همه ی زندگیم به تبعیت از شما آل الله حیاتی تازه می گیرد...و به برکت شماست که به سرمنزل مقصود خواهد رسید... @hobbenamaz
*از امروز میدونم که...* او میخواهد دستم را بگیرد و بالا ببرد... چه فرصتی ناب تر از این... این ها همه مقدمه ی فراهم کردن بستری آگاهانه و عاشقانه برای دیدارم با اوست...هر لحظه با تمام وجودم باید بدانم چه میگویم و جلوی چه کسی ایستاده ام... رسولم عاشق نماز بود...امامم حسین در وسط کاروزار و...و....و... نمازم را دست کم نگیرم...همین نماز ساده، خیلی ها را مهمان اعلی علیین کرده است.... حواسم باشه...! @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* باید حضور قلب را از وضو شروع کنم، پس این همه مقدمات و اذان و اقامه همه برای این است که من نه از روی عادت که آگاهانه بدانم میخواهم برای دیدار صاحب جهان آماده شوم! حالا فهمیدم چرا به ما گفتند که اگر وقتی اذان و اقامه گفته می شود حرف زدن کراهت دارد و حتی از عوارض آن در روایت داریم اگر کسی در وقت گفتن اذان واقامه سخن بگوید وقت جان دادن موفق به گفتن شهادتین نمی شود ولال از دنیا میرود، مگر اینکه استغفار بکند نسبت به گذشته اش ، به خصوص وقتی که به حی علی الصلوه برسد یعنی اگر مؤذن دارد اذان می گوید ، می گوید حی علی الصلوه یا موقع اقامه نماز و حی علی الصلوه، من هنوز دارم حرف میزنم یعنی مشغول خودمم ، خب من کجا به قوای ملکی و ملکوتی ام اعلام حضور کردم! من که قوای ملکی ام در حال حرف زدن و سخن گفتن است. پس آماده نشدم ! وقتی در بین گفتن حی علی الصلوه این اعلان حضور را نکنم خب ، به کی دارم می گویم حی علی الصلوه ، برای دیگران یا به خودم این آمادگی برای خودم باید اتفاق بیفته... چرا غافلم؟!؟! @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* حی علی الصلاه را که بانگ می زنند باید به همه شهر وجودم آماده باش بدهم که قرار است تمام قد برای مناجات و حضور و همنشینی با او بروم. او مرا با طهارت دل خواسته است پس پای کینه ها و رذائل را از شهر وجودم ببرم که *الطیبات للطیبین* قانونش است وگرنه که قربی در کار نیست! همه ی عالم به تسبیحش مشغولند پس من چرا غافل باشم که خودش فرموده ان من شئ الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون...همه چیز در عالم از سنگ و خاک گرفته تا افلاکیان تسبیح گویند...من از سنگ کمتر نباشم...او روی اختیار دادن به من حساب کرده...به افلاکیان گفته: من میشناسمش... او می آید!!!! بی اجبار...💖 @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* گوینده اذان وقتی *دو مرتبه * می گوید حی علی الصلوه... یعنی آی مردم عظموا هذه الصلوه ... این نماز را تعظیم بدارید این جزء شعائر است. خودم را بهتر بشناسم.... وقتی اذان را می شنوم و دلم برای نماز پر میکشد یعنی قلبم تقوا پیدا کرده و حرف او را از همه ی منفعت های عالم بزرگ تر می دانم... وقتی از من خواسته که نماز را بزرگ بدانم پس همه کارهای دیگر باید در ذهنم از بزرگی بیفتد... لبیک بگویم به ندایش و بخواهم آن چه را که او می خواهد... @hobbenamaz
*از امروز میدونم که...* خیال خودمو راحت کنم اذان که گفتند اگر خودم را مشغول هر کار دیگری غیر از نماز میکنم در آن کار برایم خیری نیست... رفتار امام صادق(ع) را الگو کنم که حتی در حین نوشتن، با شنیدن صدای اذان، خط را نصفه رها میکردند و تا پایان نمی نوشتند... تعظیم شعائر الله یعنی این!! چقدر زیبا برایم راه را روشن کردند... @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* چقدددر بی مزه میگفتم حی علی الفلاح در صورتی که مژده خداست که عجله کن به سمت آرزو و مقصدت... باید با ذوق و شوق و خوشحالی از نردبان نماز بالا بروم هر روز دارم پله یا پله های زیادی را بالا می روم... هر روز اگر نمازم نماز باشد باید فاصله بین من و او کوتاه تر شده باشد... مفلحون چه خوشبخت هایی هستند که نفس و روح را تزکیه کردند و رسیدند... راضیه مرضیه رسیدند...به خدا...فکر رسیدنش هم قند در دلم آب می کند ... @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* یاد این حدیث رسول الله افتادم که فرمودند: «اگر در کنار خانه شما نهری باشد و در روز پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگی‌ها می‌ماند؟ نماز مثل نهر جاری و روانی است که هرگاه بر پا می‌شود گناهان را می‌شوید و از بین می‌برد.» چقدر رسول ماهیت نماز را به زیبایی و سادگی برای هر سطح فکری روشن کردند!!! مثل آبی مطهر بر جانی آلوده *دلم برای نماز تنگ شد!* حالا نماز را دستاویز دل انگیز و پرامیدی میبینم که جان و روحم به طراوتش مطهر می شود نه یک عبادت از سر عادت! حالا که صدای اذان می آید با شوق می روم تا به قول قدیمی ها که برای زیارت میگفتند استخوان سبک کردم، بروم استخوانی سبک کنم و دوباره برگردم به زندگی شاید این طهارت نماز را توانستم تا نماز بعدی برسانم! و حتی تا شهود حق... @hobbenamaz
*از امروز می دونم که...* روایت رسول برایم روشن شد که می فرمایند الفقر فخری فقر افتخار من است!!چون من آن به آن مورد عنایت مولایم هستم. چه شرافتی!چه عظمتی! لحظه به لحظه او دارد به من عنایت میکند لطف میکند این روح را از من نمیگیرد!فکر نکنم حیات مستمر است!! حیات که هیچ، چقدر همه قوایم را مال خودم میبینم به چشم هایم، زبانم، دست هایم حتی همه اندام های بدنم فکر کنم من چه نقشی در آفرینش و کمالشان دارم! مثلا کلیه و قلبم را چطور منظم می کنم که اینطور بی نقص کار میکند؟!همه اینها امانت ها و شاهدانی هستند از مولایم به من، تا ببیند با این قوا چه میکنم؟ برای او گام برمیدارم یا علیه او!! چه فقیری هستم من! چرا این لحظات زندگی را که دم به دم او دارد به من لطف میکند و حیات لحظه به لحظه می بخشد را جشن نمیگیرم؟ چرا تکراری و عادتی زندگی را خرج مهملات میکنم باید تمرین کنم صبح که چشم هایم را باز میکنم مثل رسول اول از ارسال مجدد روح به بدنی که امانت اوست تشکر کنم! ..در نمازم هم که اوج نزدیک شدن به او در دنیای مادی است یادم باشد که من با قوای او دارم می بینم با قوه سمع او می شنوم من ربط محضم...این زبانی که دارم با ان نماز میخوانم هم مال اوست.... با زبان او ذکر او میگویم...با قوای او.... من بی او اصلا چیزی نیستم! پس انقدر حواسم به خودم نباشد..به او...به الطاف دمادمش...به این همه حضور پررنگش..به اعضا و جوارحم....به اجازه ی ارسال روحم هر روز فکر کنم...شدت ربطم به او را که بفهمم به فلاح رسیده ام! ــــــــــــــ سعدی چه خوب فکر کرده بود: *چون یاد تو می آرم، خود هیچ نمی مانم* @hobbenamaz
*از امروز میدونم که...* خداوند مهربان در اذان، حاصل این اقامه نماز را همان اول به ما بشارت دادی تا با قلبی شعفناک از دست پیدا کردن به فلاح و رسیدن به خیرالعمل، با تمام وجود نماز بخوانم... و با هر نماز جان و روحم تازه تر شود...آخر تو خوب میدانی که جانم لابلای این همه اشتغالات روزمره چگونه میفرساید و مثل آب دادن به تشنه ای از بیابان رسیده جانم را به آبِ حیاتِ نماز، دوباره زندگی میبخشی...چقددددددر به نماز محتاجم و خودم بی خبر.... از امروز می دانم که رفع تکلیف و خواندن نمازی پر از یاد همه کس و همه چیز، نمازی مرده را در پی دارد و چه کسی از مرده توقع حیات بخشی و معراج بودن دارد؟! @hobbenamaz
*از امروز میدونم که...* چاره تمام اضطراب هایم در رسیدن به اوست نه در پول بیشتر، پست بالاتر و.... و او خوب راهی را جلوی پایم در این آشفته بازار دنیا گذاشته... او مرا از بین اضطراب ها و مشغولیت های همیشگی دنیا با اذان پنج بار صدا می زند تا مرا بیدار کند که برای کم و زیاد این دنیا انقددددر دل نگران نباش!! دوای دردت من هستم.... نه این فانی هایی دنیوی که متاعا الی حین هستند فقط... *بیدار شو....* 🤔شاید یک دلیل آرامش بعد از نماز این باشد که دوباره مرور کنم... این بار با ایستادن جلوی صاحب جهان، مشغله هایم را دوباره ببینم...واقعا ارزشش را دارند...برای چه و برای چه کسی دارم رنج و ناآرامی میکشم؟مراقب هستم کجا میروم؟....پس چه خیرالعملی از نماز بالاتر @hobbenamaz